در محضر امام خمینی(ره)
خداوند به اندازه سنگینی منصبتان از شما تکلیف میخواهد
خبر آوردند که امینی نخستوزیر به همراه عدهای جهت دیدار امام به قم آمده است. امام از جا بلند شدند و به اندرون رفتند، که بعداً من فهمیدم این عمل، رمز اخلاقی امام بود. وقتی که آنها آمدند و نشستند، امام از اندرون تشریف آوردند، همه به احترام بلند شدند و اظهار ادب و اخلاص به محضرشان کردند. من فهمیدم علت اینکه حضرت ایشان نزدیک ورود امینی به اندرون رفتند، به پاس حرکت فقاهت و بیت نبوت و وراثت انبیاء بود، که وارثان انبیاء برای یک مشت فاسق تواضع نکنند، بلکه آن فاسقان و فاجران برای ایشان قیام کنند. امام آن روز غیرمعمول نشستند. دوستانی که با ایشان آشنایند میدانند که امام خیلی مؤدب مینشینند. ولی آن روز نمیخواهم بگویم خلاف ادب، بلکه طوری نشستند که برداشت نشود که بهخاطر آنها امام روش دیگری را پیش گرفتهاند. بعد مختصری احوالپرسی کردند و گفتند: «خداوند تبارک و تعالی به اندازۀ مقام و قدرتی که به هر کس داده، از او تکلیف میخواهد و انسان هم سیری از مقام و جاه و جلال ندارد. مثلاً خود شما که حالا نخستوزیرید، باز توی دلتان هست که مقام بالاتری را حایز بشوید و حالا در مقام نخستوزیری شما به اندازه سنگینی منصبتان خداوند تبارک و تعالی از شما تکلیف میخواهد.» امام، امینی را نصیحت فرمودند و او هم «بله، بله» میگفت.
* آیتالله محمد محمدی گیلانی- مجله حوزه- ش45- ص 127.