پنج نکته درباره حمله سایبری به آمریکا (نگاه)
سید محمد امینآبادی
یکشنبه (23 آذر) خبرگزاری رویترز از یک حمله گسترده سایبری به سازمانها و نهادهای مهم دولتی آمریکا خبر داد.سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی این کشور در این زمینه اعلام کردند به دلیل پیچیدگی و گستردگی این حمله سایبری، میزان خسارات ناشی از آن همچنان نامعلوم است. بر اساس گزارشها تا کنون مشخص شده است که پنتاگون، وزارت امور خارجه، وزارت خزانهداری، وزارت انرژی، وزارت امنیت داخلی، سازمان امنیت هستهای آمریکا و شرکت مایکروسافت نیز در این حملات سایبری که از نیمه اسفند 98 شروع شده هک شدهاند. یک مقام دولت «دونالد ترامپ» حملات سایبری اخیر را به «چاه» تشبیه کرده و گفته که «واشنگتن هنوز از عمق آن با خبر نیست». «کوین ماندیا» مدیر ارشد اجرایی شرکت امنیت سایبری «فایرآی» که هک گسترده سازمانهای آمریکایی را فاش کرد در مصاحبه با شبکه سی بیاس درباره میزان خسارتها گفته هرچند در کل حدود ۱۸ هزار سازمان کد مخرب را در شبکههای خود کشف کردهاند اما در اصل ۵۰ سازمان بیش از بقیه خسارت دیدند. به گفته وی این حمله از قبل طراحی شده بوده است. به نوشته روزنامه گاردین در پی این حملات سایبری ممکن است از اسرار هستهای تا اطلاعات مربوط به واکسن کرونا به سرقت رفته باشد.
این حمله گسترده سایبری و خسارات گسترده آن که با حمله ژاپن به «پرلهاربر» در جریان جنگ دوم جهانی مقایسه شده، حاوی نکات مهمی است که باید به آنها توجه کرد؛ اول، بهنظر میرسد مفهوم جنگ و منازعه و شیوهها و ابزارهای دست زدن به آن دستخوش تغییرات و تحولات شگرفی شده است. تا پیش از این جنگها از طریق توپ، تانک، موشک و جنگنده پیش میرفتند اما با ورود بشر به عصر اطلاعات دکترین و استراتژیهای نظامی نیز دستخوش تغییرات گسترده و پیچیدهای شده است و یک حمله موفق سایبری میتواند میزان خسارت به مراتب بیشتری از یک جنگ متعارف به یک دولت تحمیل کند. چنانکه در حمله اخیر به نهادهای مهم سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکا شاهد آن بودیم.
دوم، در دوران جدید فضای وب ظرفیتی را فراهم کرده است که مهاجمین با استفاده از این ظرفیت میتوانند جنگی اعلام نشده را بر ضد یک دولت حتی توسعه یافته و پیشرفته به راه بیندازند؛ بدون اینکه شناخته شوند. به عبارت دیگر جنگها از این پس از انحصار دولتها خارج شده و افراد و گروههای ناشناس غیردولتی نیز درجهت منافع خود میتوانند از این ابزارها استفاده کنند. ویروسها، کرمهای رایانهای و هک کردن، ابزارهای جنگهای عصر پسامدرن محسوب میشوند و جنگهای سایبری اطلاعاتی، هیبریدی و شبکهای مفاهیمی هستند که برای توضیح جنگهای عصر جدید ساخته شدهاند.
سوم، با توجه به اینکه هزینه دست زدن به جنگهای سایبری بسیار کم و میزان خسارت وارده به دشمن میتواند از یک جنگ متعارف بسیار بیشتر باشد و همچنین این امکان که مهاجم یا مهاجمین شناخته نشوند یا با پرچم دروغین وارد این کارزار شده و دیگران را متهم معرفی کنند، جنگهای سایبری بسیار وسوسهانگیز هستند و با توجه به این، مزیتها بعد از این ما شاهد گسترش این مدل از جنگها در فضای بینالمللی خواهیم بود.
چهارم، در فضای به وجود آمده جدید دولتهایی موفقتر خواهند بود که در زمینه جمعآوری، پردازش، ذخیرهسازی و انتقال اطلاعات از حریف خود سرتر باشند و توانایی ایجاد اختلال، نابودی و تغییر در سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی دشمن را داشته باشند. چنانکه گفته شد جنگ سایبری اگر درست و با موفقیت انجام شود اثرات تخریبی آن بسیار بیشتر از یک جنگ متعارف خواهد بود بهعنوان مثال به گفته «مایک مک کانل» رئیس سابق سازمان اطلاعاتی آمریکا اگر بانک مرکزی آمریکا با موفقیت مورد حمله سایبری قرار بگیرد اثرات مخرب بسیار بزرگتری بر اقتصاد جهان خواهد داشت که از حملات 11 سپتامبر 2001 میلادی هم مهمتر خواهد بود.
پنجم، با توجه به اینکه تقریباً از جزئیترین تا کلانترین مسائل در اکثر کشورها از طریق فضای وب مدیریت میشود و ظرفیتی که این فضا برای پیشبرد جنگهای سایبری در اختیار مهاجمین قرار میدهد دولتها باید بسیار مراقب باشند تا از ورود مهاجمین به این شبکهها جلوگیری کنند. اختلال درشبکههای برق، آب حمل و نقل و ترافیک ،شبکههای پولی و بانکی، بورس و شبکههای اطلاعرسانی سناریوهایی هستند که میتواند فجایع بسیار مصیبت باری ایجاد کند. سناریوی وحشتناک دیگر نفوذ در شبکههای مدیریت و فرماندهی نظامی و ایجاد اختلال یا ارسال دستورات جدید یا تغییر دستورات قبلی است و در نهایت اینکه اگر در جریان یک بحران، سلاحهای کشتار جمعی، سلاحهای هستهای و جنگ سایبری با هم ترکیب شوند خروجی این ترکیب ممکن است محصول بسیار وحشتناکی باشد که نتوان به راحتی تبعات آن را مدیریت کرد؛ بنابراین دولتها و بهویژه دولت جمهوری اسلامی ایران باید خود را برای مقابله با این مدل از جنگها بیش از پیش آماده کنند.