اخبار ویژه
باز هم به رئیسجمهوراطلاعات غلط دادهاند؟!
دولت و رئیسجمهور استاندارد دوگانه درباره رانت و فساد اقتصادی را کنار بگذارد.
این تحلیل را روزنامه وطن امروز درباره حمایت اخیر رئیسجمهور از رانت 650 میلیون یورویی (3هزار میلیارد تومانی) تاجری عنوان کرد که دست بر قضا همین فرد یکهزار میلیارد تومان بدهی معوقه بانکی هم دارد. این روزنامه مینویسد: با اظهارنظر صریح آقای رئیسجمهور، ماجرای رانت 650میلیون یورویی یا همان 3هزار میلیارد تومانی دولت یازدهم اکنون در سطح بالاتری مورد توجه و بررسی قرار خواهد گرفت. آقای روحانی نهتنها صراحتاً از اقدام وزارت صنایع در امضای این تفاهمنامه حمایت کرد بلکه این تفاهمنامه را نتیجه «شهامت» وزارت صنایع دانست: «یکی از وزارتخانهها شهامت کرد و به یک نفر گفت اگر بتوانی کشتیهایت را با اعتباری که در دنیا داری خالی کنی من پول کالاها را به شما میدهم. یک عدهای آمدند هیاهو و شایعه کردند رانتخواری شد، گرفتند و بردند و متأسفانه رسانههای گروهی به این قضیه دامن زدند که انشاءالله تعمدی نبوده و روی کماطلاعی بوده باشد.» آقای رئیسجمهور در ماجرای رانت 650میلیون یورویی یا همان 3هزار میلیاردی جدید، موضعگیری علنی کرده و رسماً از مدیران خود حمایت کرده است. مشخص نیست آقای روحانی براساس چه ضرورتی تصمیم گرفته است به موضوع جنجالی رانت 650میلیون یورویی ورود کند.
نویسنده خاطرنشان میکند: ماجرای رانت 650میلیون یورویی را اولین بار احمد توکلی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی فاش کرد. براساس اظهارات توکلی، وزارت صنایع در ماجرای 650میلیون یورو، یک اقدام غیرقانونی انجام داده و در قالب یک تفاهمنامه تبعیضآمیز، یک رانت هنگفت به یک تاجر داده است. دیوان محاسبات به عنوان بازوی نظارتی مجلس نیز، وقوع این رانت را «تأیید» کرده است. پرونده 3هزار میلیاردی جدید، به دادسرای دیوان محاسبات ارسال شده است. دادستان کل کشور نیز چندی پیش در مجلس درباره این موضوع اظهارنظر کرد.
حجتالاسلام اژهای گفت: همین فردی که این رانت (650 میلیون یورو) به او داده شده هزار میلیارد معوقات بانکی داشته است. بنابراین موضوع کاملاً مشخص است. نمایندهای از یک رانت بزرگ در مجموعه دولت خبر داده و نهادهای نظارتی مربوط نیز این رانت را تأیید کردهاند. آیا این اتفاق «شایعه» است؟!
وطن امروز ادامه میدهد: به نظر میرسد با همان منطقی که تفاهمنامه 650میلیون یورویی را رانت نمیداند، میتوان تخلفات مشهود بابک زنجانی را هم توجیه کرد. در ماجرای 650 میلیون یورویی، شرایط خاص کشور مبنای انعقاد تفاهمنامهای شد که یک کانال انحصاری و تبعیضآلود برای یک تاجر ایجاد میکرد. یعنی به خاطر شرایط کشور، تفاهم شد تسهیلاتی در اختیار یک تاجر بزرگ قرار گیرد که تبعیض در آن مشهود بود. این تسهیلات تنها به این تاجر داده شد و دیگر تجار از آن محروم بودند. در این ماجرا در واقع نوعی انحصار در ارائه تسهیلات صورت گرفته است. آیا این رانت نیست؟ آیا چنین تفاهمنامهای ساز و کار سوءاستفاده را فراهم نمیکند؟ آیا این خلاف قانون نیست؟ در ماجرای بابک زنجانی هم تقریباً همین اتفاق روی داده است. به خاطر وضعیت خاص کشور، قراردادی با این فرد بسته شد که شرایط را برای او فراهم کرده بود. او هم دارای امتیازاتی بود که دیگران از آن محروم بودند. اینها محصول بیاعتنایی به قانون است. اگر «بردند و خوردند» به خاطر بیتوجهی به قانون است و اگر نگاه واحدی به تبعیض، رانت و فساد نباشد، قطعاً باز هم «میبرند و میخورند» بنابراین اگر قرار باشد بابک زنجانی به عنوان یک غارتگر بیتالمال دیده شود، نباید از ماجرای 650میلیون یورویی دفاع کرد.
در این یادداشت آمده است: با ورود آقای رئیسجمهور به این ماجرا و دفاع تمامقد ایشان از تفاهمنامه 650میلیون یورویی، سطح بررسی موضوع ارتقاء پیدا کرده است. آقای روحانی این تفاهمنامه را رسماً تأیید کرده است و چنین سازو کاری در حوزه معاملات تجاری را فاقد ایراد قانونی میداند. در حوزه کسب و کار این نگاه میتواند به عنوان یک آلام اقتصادی درنظر گرفته شود. هزینهای که در این میان متوجه دولت و شخص آقای رئیسجمهور میشود؛ این است که اکنون به جای وزیر، این آقای رئیسجمهور است که باید از اتفاقاتی مانند قرارداد 650میلیون یورویی یا همان 3هزار میلیاردی جدید دفاع کند یا دستکم اینکه درباره چنین اقداماتی، مردم فوراً نگاهشان را به آقای روحانی بازمیگردانند.
وطن امروز در عین حال خاطرنشان کرد: روحانی درحالی از تاجر 650میلیون یورویی (3هزار میلیارد تومانی) حمایت میکند که دیوان محاسبات رانت بودن این اقدام را تأیید کرده و حتی در اینباره به مسئولان تذکر داده است. دفاع روحانی آنقدر عجیب بود که این احتمال وجود دارد باز هم برخیها مانند ماجرای گرانی خودرو به وی اطلاعات غلط داده باشند؛ وزیر صنعت درباره تکدر روحانی از گرانی خودرو گفته بود برخی رسانهها به رئیسجمهور اطلاعات غلط داده بودند! گویا درباره رانت 650میلیون یورویی نیز به روحانی اطلاعات غلط دادهاند که وی اینگونه از رانتخواری 3هزار میلیاردی و آن فرد که اتفاقاً یکی از بزرگترین بدهکاران بانکی نیز هست، حمایت میکند.
نشنال اینترست: توافق ژنو در همه ابعاد به نفع آمریکا بود
یک نشریه آمریکایی معتقد است برخلاف نظر اولیه مخالفان مذاکرات هستهای در کنگره، این مذاکرات برای آمریکا موفقیتآمیز بوده است.
نشنال اینترست مینویسد: با نگاهی به گذشته، روشن است که بسیاری از اعضای کنگره که منتقد روند دیپلماتیک بودند از طرق مختلف درباره توافق موقت دچار اشتباه بودند. نخست سوالات درباره غنیسازی است. مایک روجر، رئیس کمیته اطلاعات 24 نوامبر 2013 گفته بود «تنها چیزی که ]با توافق موقت[ تغییر کرده است این است که شما اکنون به ]ایرانیها[ اجازه ادامه غنیسازی را اعطا کردهاید.» این اشارات ناظر بر این است که مهمترین نگرانی در آن زمان ادامه غنیسازی و ذخیره اورانیوم غنیشده در سطح نزدیک به تولید سلاح هستهای بوده است. این توافق موقت با اعمال محدودیتهایی بر فعالیتهای خطرناک غنیسازی ایران به طور قابل ملاحظهای این نگرانیها را کاهش داد. و ایران برنامه غنیسازی خود را براساس آن حدود تنظیم کرد.
این نشریه ادامه میدهد: موضوع دومی که منتقدان مذاکره با ایران بر آن پافشاری میکردند بحث تحریمها بود. اد رویس، رئیس کمیته روابط بینالملل مجلس نمایندگان نوامبر گذشته گفته بود که «این خود ما هستیم که ایران را از زیر بار فشار تحریمهایی که در طی سالها ساخته شده بود رها میکنیم.» هشت ماه بعد در عین حالی که تحریمهای اصلی در جای خود قرار دارد و همبستگی غرب دست نخورده باقی مانده است، فشار بر ایران حفظ شده و دولت تهران به سختی در تلاش است که به انزوای سیاسی و اقتصادی خود پایان دهد.
نشنال اینترست نوشت: در نهایت برخی معتقد بودند که توافق موقت، احتمال مسلح شدن ایران به سلاح هستهای را افزایش میدهد. سناتورها گراهام، شومر، منندز، کیسی، مککین و کالینز در نامهای هشدار داده بودند که توافق موقت با ایران میتواند «به ایران اجازه دهد که تحت پوشش مذاکرات به سمت توانایی سلاح هستهای پیشروی کند.» اما در حقیقت اتفاق کاملا متضادی رخ داد. پاییز گذشته آمار و ارقام نشاندهنده عبور ایران از تعهداتش بر مبنای NPT بود. اما به محض اینکه برنامه اقدام مشترک 24 نوامبر از ماه ژانویه به اجرا درآمد، نگرانیها برطرف شدند.
مقامات ارشد وزارت خارجه و خزانهداری پیش از راستیآزمایی توسط کمیتههای کنگره روز 29 جولای اعلام کردند که شرایط برنامه اقدام مشترک توسط هر دو طرف مورد احترام واقع شده است. در نتیجه، ایران در مقایسه با سال گذشته فاصله بیشتری با دستیابی سلاح هستهای دارد؛ نظارت بر تاسیسات هستهای ایران بسیار گستردهتر از هر زمانی شده است، با وجود لغو بخش کوچکی از تحریمها، اهرم فشار اقتصادی علیه ایران کماکان حفظ شده است؛ و مذاکرات برای دستیابی به یک توافق جامع در حال پیشرفت است.
یادآور میشود دیوید کوهن معاون وزیر خزانهداری دیروز روسیه را تهدید کرد در صورت انعقاد قرارداد 20 میلیارد دلاری نفتی با ایران تحریم خواهد شد.
حس شدید شکست به محافل داخلی اسرائیل بازگشته است
تشدید حملات سفارت اسلامی به شهرهای صهیونیستنشین با وجود تبلیغات پرهیاهوی صهیونیستها موجب شد شهردار سدیروت ضمن حمله به مقامات صهیونیست اعلام کند اسرائیل وزیر جنگ ندارد.
به گزارش فلسطین الیوم، شهردار سدیروت در انتقاد از عملکرد ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر غزه گفت وزیر جنگ اسرائیل نتوانست امنیت اسرائیلیها را تأمین کند بنابراین وزارت جنگ ما بدون وزیر است.
به گزارش فلسطین الیوم، «آلون دیویدی» شهردار شهر سدیروت در واکنش به ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در مقابله با مبارزان مقاومت فلسطینی در جنگ اخیر علیه نوار غزه گفت: وزیر جنگ اسرائیل در مسئله تأمین امنیت ساکنان مناطق و شهرکهای همجوار غزه شکست خورده است.
وی در ادامه انتقادات خود از موشه یعالون به دلیل ناتوانی در ممانعت از ادامه حملات انتقامجویانه رزمندگان مقاومت به مناطق صهیونیستنشین تأکید کرد ادامه شلیک موشکهای مقاومت فلسطین به مناطق صهیونیستنشین هیچ جای شکی را باقی نمیگذارد که ارتش اسرائیل در این جنگ شکست خورده است.
شهردار سدیروت خاطرنشان کرد: ادامه حملات موشکی مقاومت به فلسطین اشغالی به این معناست که گروههای فلسطینی برخلاف ارتش رژیم صهیونیستی دارای برنامه نظامی منظم در جنگ کنونی میباشد.
در همین حال آویگدور کاهلانی از وزرای سابق صهیونیست گفته است: ما حجم قدرت موشکی حماس را نمیدانستیم و حجم این خطر را درک نمیکردیم.
همچنین روزنامه جروزالم پست از قول نظامیان صهیونیست و حاضر در جنگ غزه نوشت: حماس قدرتمندتر شده است.
این روزنامه در مقالهای به قلم بن هارتمن نوشت: آمیت استروگو، نظامی اسرائیلی معتقد است از آخرین مرتبهای که برای جنگ به غزه فرستاده شده بود تاکنون تغییراتی در غزه ایجاد شده و حماس تبدیل به یک قدرت شده است.
استروگو چند ساعت پس از بازگشت به تلآویو گفت: «آنها خیلی از نظر تجهیزات، نیرو و استفاده از مواد منفجره پیشرفت کردهاند، آنها جهش بزرگی کردهاند.»
«تشیکو منشه» تحلیلگر در کانال دوم رادیوی اسرائیل گفت: نتیجه جنگ اخیر علیه نوار غزه از لحاظ سیاسی برای تلآویو فاجعهبار بوده است.
وی توضیح داد جنگ اخیر علیه غزه مهمترین دستاورد مقامات اسرائیل مبنی بر ایجاد دودستگی و اختلاف میان ملت فلسطین را از بین برده است و باعث اتحاد بیشتر گروههای مختلف فلسطینی با یکدیگر شده است.
از سوی دیگر مجله آمریکایی تایم ضمن انتشار گزارش مفصلی خاطرنشان کرد: رقم بالای تلفات نظامی، حس شدید شکست را که پس از جنگ 2006 علیه حزبالله لبنان در محافل اسرائیلی ایجاد شده بود، بازتولید کرده است.
المانیتور: ایران همزمان در 2 جبهه سوریه و غزه پیروز شد
«در حالی که گروه سلفی داعش هیچ کمکی به حماس در جنگ غزه نکرد، ایران در کنار فلسطینیها ایستاد و ثابت کرد میتواند همزمان با موفقیت در چند جبهه بجنگد».
وبسایت آمریکایی المانیتور با انتشار این تحلیل نوشت: قاسم سلیمانی فرمانده نیروی ویژه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اخیرا فعالیتهای شاخه نظامی حماس، گردان عزالدین قسام، تیپ شهدای الاقصی، گردان ناصر صلاحالدین، تیپ ابوعلی مصطفی، جهاد اسلامی و همه گروههای مقاومت را ستود. تجلیل آقای سلیمانی از حماس قابل توجه است. سال 1391 که روابط حماس با سوریه به تیرگی انجامید، روابط با ایران و حزبالله لبنان نیز به سردی گرائید.
المانیتور افزود: «ایران اذعان کرده که ابزاری در اختیار دارد که به واسطه آن میتواند موازنه خاورمیانه را- حتی در مناطقی که دولتهای مخالف بر آن مسلط هستند - بر هم بزند. اوضاع غزه و سوریه نشان میدهد که ایران توان جنگیدن در دو جبهه به طور همزمان را دارد.»
المانیتور مینویسد: تغییر سیاستهای منطقهای ممکن است عواقبی برای اسرائیل دربر داشته باشد؛ تأثیر مخرب پیوند دوباره حماس و حزبالله با ایران برای اسرائیل این خواهد بود که تهران و دو متحدش به یکدیگر نزدیک شده و فرصتی برای تجدید پیمان با یکدیگر پیدا کردهاند.
وبسایت آمریکایی درباره شجاعت رزمندگان مقاومت نوشت: «رزمندگان مسلح از داخل تونلها یا بخشهایی از غزه ناگهان ظاهر میشوند و نیروهای دفاعی اسرائیل را با مینهای مخفی یا موشکهای ضدتانک و تونلهای انفجاری به وحشت میاندازند.»
المانیتور تصریح کرد: گروه داعش در طول حملات ارتش اسرائیل به غزه، به حماس پیشنهاد کمک نکرد. البته انتظاری جز این نمیرفت، چون داعشیها سلفی هستند، و اولویت آنها امروز مبارزه با دشمن اصلی - به زعم آنها شیعیان - است. داعش شیعیان را «منافق»، «مرتد» و «دشمن نزدیک» میخواند. داعش در روزهای اخیر حتی پرچم فلسطینیها را هم سوزاند، دنیای اسلامی باید تحت لوای «خلافت اسلامی» یکپارچه باشد.
از سوی دیگر در سوریه، مردم حلب خود را برای آنچه که میتواند جنگ آخر و سرنوشتساز دولت با شورشیان باشد آماده میکنند. کشته شدن یکی از رهبران شورشیان به نام شیخ نجار و سقوط مناطق استراتژیک شهر، راه را برای نیروهای اسد باز کرده تا به سمت غرب پیشروی کنند؛ و حلب را که تقریبا دو سال در دست شورشیان بود، بازپس بگیرند. در صورتی که ارتش کنترل تپههای اطراف مناطقی را که اکنون به دست آورده کند، در دست بگیرد، تصرف مجدد این مناطق برای شورشیان بسیار دشوار یا حتی محال خواهد بود.
هاآرتص: 40 درصد صهیونیستها به ترک اسرائیل میاندیشند
«پیش از شروع جنگ غزه 40 درصد اتباع اسرائیل گفته بودند به ترک اسرائیل فکر میکنند».
اوا ایلوز استاد دانشگاه عبری اورشلیم (بیتالمقدس) در مصاحبه با اشپیگل با بیان اینکه «خطر واقعی علیه اسرائیل از درون آن است» گفت: اسرائیل دچار شیزوفرنی است و هر چه قدرت خود را توسعه میدهد باز هم نمیتواند خود را ضعیف و در معرض تهدید ببیند.
وی در مصاحبه با رادیو زمانه با اذعان به اینکه «اسرائیل یک رژیم استعماری است که از شبکه گسترده کنترل فلسطینیها استفاده میکند» درباره جنایتهای اسرائیل گفت: فکر میکنم اسرائیلیها چیزی را از دست دادهاند که ما به آن حساسیت انسانی میگوییم یعنی ظرفیت و توانایی همدردی با رنج و درد دیگران.
وی همچنین درباره آشفتگی درونی صهیونیستها تصریح کرد: یکی دو سال پیش هاآرتص یک نظرسنجی انجام داد که بر اساس نتایج آن 40 درصد اسرائیلیها گفته بودند به ترک اسرائیل فکر میکنند. من تا به حال هرگز این حد از احساس بیگانگی از اسرائیل را سراغ نداشتهام که در این یکی دو سال اخیر دیدم. هراس عمیقا با اسرائیل عجین شده است. اسرائیل در حال پرداخت هزینه است ما به شدت بیحس شدهایم.
دولت و رئیسجمهور استاندارد دوگانه درباره رانت و فساد اقتصادی را کنار بگذارد.
این تحلیل را روزنامه وطن امروز درباره حمایت اخیر رئیسجمهور از رانت 650 میلیون یورویی (3هزار میلیارد تومانی) تاجری عنوان کرد که دست بر قضا همین فرد یکهزار میلیارد تومان بدهی معوقه بانکی هم دارد. این روزنامه مینویسد: با اظهارنظر صریح آقای رئیسجمهور، ماجرای رانت 650میلیون یورویی یا همان 3هزار میلیارد تومانی دولت یازدهم اکنون در سطح بالاتری مورد توجه و بررسی قرار خواهد گرفت. آقای روحانی نهتنها صراحتاً از اقدام وزارت صنایع در امضای این تفاهمنامه حمایت کرد بلکه این تفاهمنامه را نتیجه «شهامت» وزارت صنایع دانست: «یکی از وزارتخانهها شهامت کرد و به یک نفر گفت اگر بتوانی کشتیهایت را با اعتباری که در دنیا داری خالی کنی من پول کالاها را به شما میدهم. یک عدهای آمدند هیاهو و شایعه کردند رانتخواری شد، گرفتند و بردند و متأسفانه رسانههای گروهی به این قضیه دامن زدند که انشاءالله تعمدی نبوده و روی کماطلاعی بوده باشد.» آقای رئیسجمهور در ماجرای رانت 650میلیون یورویی یا همان 3هزار میلیاردی جدید، موضعگیری علنی کرده و رسماً از مدیران خود حمایت کرده است. مشخص نیست آقای روحانی براساس چه ضرورتی تصمیم گرفته است به موضوع جنجالی رانت 650میلیون یورویی ورود کند.
نویسنده خاطرنشان میکند: ماجرای رانت 650میلیون یورویی را اولین بار احمد توکلی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی فاش کرد. براساس اظهارات توکلی، وزارت صنایع در ماجرای 650میلیون یورو، یک اقدام غیرقانونی انجام داده و در قالب یک تفاهمنامه تبعیضآمیز، یک رانت هنگفت به یک تاجر داده است. دیوان محاسبات به عنوان بازوی نظارتی مجلس نیز، وقوع این رانت را «تأیید» کرده است. پرونده 3هزار میلیاردی جدید، به دادسرای دیوان محاسبات ارسال شده است. دادستان کل کشور نیز چندی پیش در مجلس درباره این موضوع اظهارنظر کرد.
حجتالاسلام اژهای گفت: همین فردی که این رانت (650 میلیون یورو) به او داده شده هزار میلیارد معوقات بانکی داشته است. بنابراین موضوع کاملاً مشخص است. نمایندهای از یک رانت بزرگ در مجموعه دولت خبر داده و نهادهای نظارتی مربوط نیز این رانت را تأیید کردهاند. آیا این اتفاق «شایعه» است؟!
وطن امروز ادامه میدهد: به نظر میرسد با همان منطقی که تفاهمنامه 650میلیون یورویی را رانت نمیداند، میتوان تخلفات مشهود بابک زنجانی را هم توجیه کرد. در ماجرای 650 میلیون یورویی، شرایط خاص کشور مبنای انعقاد تفاهمنامهای شد که یک کانال انحصاری و تبعیضآلود برای یک تاجر ایجاد میکرد. یعنی به خاطر شرایط کشور، تفاهم شد تسهیلاتی در اختیار یک تاجر بزرگ قرار گیرد که تبعیض در آن مشهود بود. این تسهیلات تنها به این تاجر داده شد و دیگر تجار از آن محروم بودند. در این ماجرا در واقع نوعی انحصار در ارائه تسهیلات صورت گرفته است. آیا این رانت نیست؟ آیا چنین تفاهمنامهای ساز و کار سوءاستفاده را فراهم نمیکند؟ آیا این خلاف قانون نیست؟ در ماجرای بابک زنجانی هم تقریباً همین اتفاق روی داده است. به خاطر وضعیت خاص کشور، قراردادی با این فرد بسته شد که شرایط را برای او فراهم کرده بود. او هم دارای امتیازاتی بود که دیگران از آن محروم بودند. اینها محصول بیاعتنایی به قانون است. اگر «بردند و خوردند» به خاطر بیتوجهی به قانون است و اگر نگاه واحدی به تبعیض، رانت و فساد نباشد، قطعاً باز هم «میبرند و میخورند» بنابراین اگر قرار باشد بابک زنجانی به عنوان یک غارتگر بیتالمال دیده شود، نباید از ماجرای 650میلیون یورویی دفاع کرد.
در این یادداشت آمده است: با ورود آقای رئیسجمهور به این ماجرا و دفاع تمامقد ایشان از تفاهمنامه 650میلیون یورویی، سطح بررسی موضوع ارتقاء پیدا کرده است. آقای روحانی این تفاهمنامه را رسماً تأیید کرده است و چنین سازو کاری در حوزه معاملات تجاری را فاقد ایراد قانونی میداند. در حوزه کسب و کار این نگاه میتواند به عنوان یک آلام اقتصادی درنظر گرفته شود. هزینهای که در این میان متوجه دولت و شخص آقای رئیسجمهور میشود؛ این است که اکنون به جای وزیر، این آقای رئیسجمهور است که باید از اتفاقاتی مانند قرارداد 650میلیون یورویی یا همان 3هزار میلیاردی جدید دفاع کند یا دستکم اینکه درباره چنین اقداماتی، مردم فوراً نگاهشان را به آقای روحانی بازمیگردانند.
وطن امروز در عین حال خاطرنشان کرد: روحانی درحالی از تاجر 650میلیون یورویی (3هزار میلیارد تومانی) حمایت میکند که دیوان محاسبات رانت بودن این اقدام را تأیید کرده و حتی در اینباره به مسئولان تذکر داده است. دفاع روحانی آنقدر عجیب بود که این احتمال وجود دارد باز هم برخیها مانند ماجرای گرانی خودرو به وی اطلاعات غلط داده باشند؛ وزیر صنعت درباره تکدر روحانی از گرانی خودرو گفته بود برخی رسانهها به رئیسجمهور اطلاعات غلط داده بودند! گویا درباره رانت 650میلیون یورویی نیز به روحانی اطلاعات غلط دادهاند که وی اینگونه از رانتخواری 3هزار میلیاردی و آن فرد که اتفاقاً یکی از بزرگترین بدهکاران بانکی نیز هست، حمایت میکند.
نشنال اینترست: توافق ژنو در همه ابعاد به نفع آمریکا بود
یک نشریه آمریکایی معتقد است برخلاف نظر اولیه مخالفان مذاکرات هستهای در کنگره، این مذاکرات برای آمریکا موفقیتآمیز بوده است.
نشنال اینترست مینویسد: با نگاهی به گذشته، روشن است که بسیاری از اعضای کنگره که منتقد روند دیپلماتیک بودند از طرق مختلف درباره توافق موقت دچار اشتباه بودند. نخست سوالات درباره غنیسازی است. مایک روجر، رئیس کمیته اطلاعات 24 نوامبر 2013 گفته بود «تنها چیزی که ]با توافق موقت[ تغییر کرده است این است که شما اکنون به ]ایرانیها[ اجازه ادامه غنیسازی را اعطا کردهاید.» این اشارات ناظر بر این است که مهمترین نگرانی در آن زمان ادامه غنیسازی و ذخیره اورانیوم غنیشده در سطح نزدیک به تولید سلاح هستهای بوده است. این توافق موقت با اعمال محدودیتهایی بر فعالیتهای خطرناک غنیسازی ایران به طور قابل ملاحظهای این نگرانیها را کاهش داد. و ایران برنامه غنیسازی خود را براساس آن حدود تنظیم کرد.
این نشریه ادامه میدهد: موضوع دومی که منتقدان مذاکره با ایران بر آن پافشاری میکردند بحث تحریمها بود. اد رویس، رئیس کمیته روابط بینالملل مجلس نمایندگان نوامبر گذشته گفته بود که «این خود ما هستیم که ایران را از زیر بار فشار تحریمهایی که در طی سالها ساخته شده بود رها میکنیم.» هشت ماه بعد در عین حالی که تحریمهای اصلی در جای خود قرار دارد و همبستگی غرب دست نخورده باقی مانده است، فشار بر ایران حفظ شده و دولت تهران به سختی در تلاش است که به انزوای سیاسی و اقتصادی خود پایان دهد.
نشنال اینترست نوشت: در نهایت برخی معتقد بودند که توافق موقت، احتمال مسلح شدن ایران به سلاح هستهای را افزایش میدهد. سناتورها گراهام، شومر، منندز، کیسی، مککین و کالینز در نامهای هشدار داده بودند که توافق موقت با ایران میتواند «به ایران اجازه دهد که تحت پوشش مذاکرات به سمت توانایی سلاح هستهای پیشروی کند.» اما در حقیقت اتفاق کاملا متضادی رخ داد. پاییز گذشته آمار و ارقام نشاندهنده عبور ایران از تعهداتش بر مبنای NPT بود. اما به محض اینکه برنامه اقدام مشترک 24 نوامبر از ماه ژانویه به اجرا درآمد، نگرانیها برطرف شدند.
مقامات ارشد وزارت خارجه و خزانهداری پیش از راستیآزمایی توسط کمیتههای کنگره روز 29 جولای اعلام کردند که شرایط برنامه اقدام مشترک توسط هر دو طرف مورد احترام واقع شده است. در نتیجه، ایران در مقایسه با سال گذشته فاصله بیشتری با دستیابی سلاح هستهای دارد؛ نظارت بر تاسیسات هستهای ایران بسیار گستردهتر از هر زمانی شده است، با وجود لغو بخش کوچکی از تحریمها، اهرم فشار اقتصادی علیه ایران کماکان حفظ شده است؛ و مذاکرات برای دستیابی به یک توافق جامع در حال پیشرفت است.
یادآور میشود دیوید کوهن معاون وزیر خزانهداری دیروز روسیه را تهدید کرد در صورت انعقاد قرارداد 20 میلیارد دلاری نفتی با ایران تحریم خواهد شد.
حس شدید شکست به محافل داخلی اسرائیل بازگشته است
تشدید حملات سفارت اسلامی به شهرهای صهیونیستنشین با وجود تبلیغات پرهیاهوی صهیونیستها موجب شد شهردار سدیروت ضمن حمله به مقامات صهیونیست اعلام کند اسرائیل وزیر جنگ ندارد.
به گزارش فلسطین الیوم، شهردار سدیروت در انتقاد از عملکرد ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر غزه گفت وزیر جنگ اسرائیل نتوانست امنیت اسرائیلیها را تأمین کند بنابراین وزارت جنگ ما بدون وزیر است.
به گزارش فلسطین الیوم، «آلون دیویدی» شهردار شهر سدیروت در واکنش به ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در مقابله با مبارزان مقاومت فلسطینی در جنگ اخیر علیه نوار غزه گفت: وزیر جنگ اسرائیل در مسئله تأمین امنیت ساکنان مناطق و شهرکهای همجوار غزه شکست خورده است.
وی در ادامه انتقادات خود از موشه یعالون به دلیل ناتوانی در ممانعت از ادامه حملات انتقامجویانه رزمندگان مقاومت به مناطق صهیونیستنشین تأکید کرد ادامه شلیک موشکهای مقاومت فلسطین به مناطق صهیونیستنشین هیچ جای شکی را باقی نمیگذارد که ارتش اسرائیل در این جنگ شکست خورده است.
شهردار سدیروت خاطرنشان کرد: ادامه حملات موشکی مقاومت به فلسطین اشغالی به این معناست که گروههای فلسطینی برخلاف ارتش رژیم صهیونیستی دارای برنامه نظامی منظم در جنگ کنونی میباشد.
در همین حال آویگدور کاهلانی از وزرای سابق صهیونیست گفته است: ما حجم قدرت موشکی حماس را نمیدانستیم و حجم این خطر را درک نمیکردیم.
همچنین روزنامه جروزالم پست از قول نظامیان صهیونیست و حاضر در جنگ غزه نوشت: حماس قدرتمندتر شده است.
این روزنامه در مقالهای به قلم بن هارتمن نوشت: آمیت استروگو، نظامی اسرائیلی معتقد است از آخرین مرتبهای که برای جنگ به غزه فرستاده شده بود تاکنون تغییراتی در غزه ایجاد شده و حماس تبدیل به یک قدرت شده است.
استروگو چند ساعت پس از بازگشت به تلآویو گفت: «آنها خیلی از نظر تجهیزات، نیرو و استفاده از مواد منفجره پیشرفت کردهاند، آنها جهش بزرگی کردهاند.»
«تشیکو منشه» تحلیلگر در کانال دوم رادیوی اسرائیل گفت: نتیجه جنگ اخیر علیه نوار غزه از لحاظ سیاسی برای تلآویو فاجعهبار بوده است.
وی توضیح داد جنگ اخیر علیه غزه مهمترین دستاورد مقامات اسرائیل مبنی بر ایجاد دودستگی و اختلاف میان ملت فلسطین را از بین برده است و باعث اتحاد بیشتر گروههای مختلف فلسطینی با یکدیگر شده است.
از سوی دیگر مجله آمریکایی تایم ضمن انتشار گزارش مفصلی خاطرنشان کرد: رقم بالای تلفات نظامی، حس شدید شکست را که پس از جنگ 2006 علیه حزبالله لبنان در محافل اسرائیلی ایجاد شده بود، بازتولید کرده است.
المانیتور: ایران همزمان در 2 جبهه سوریه و غزه پیروز شد
«در حالی که گروه سلفی داعش هیچ کمکی به حماس در جنگ غزه نکرد، ایران در کنار فلسطینیها ایستاد و ثابت کرد میتواند همزمان با موفقیت در چند جبهه بجنگد».
وبسایت آمریکایی المانیتور با انتشار این تحلیل نوشت: قاسم سلیمانی فرمانده نیروی ویژه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اخیرا فعالیتهای شاخه نظامی حماس، گردان عزالدین قسام، تیپ شهدای الاقصی، گردان ناصر صلاحالدین، تیپ ابوعلی مصطفی، جهاد اسلامی و همه گروههای مقاومت را ستود. تجلیل آقای سلیمانی از حماس قابل توجه است. سال 1391 که روابط حماس با سوریه به تیرگی انجامید، روابط با ایران و حزبالله لبنان نیز به سردی گرائید.
المانیتور افزود: «ایران اذعان کرده که ابزاری در اختیار دارد که به واسطه آن میتواند موازنه خاورمیانه را- حتی در مناطقی که دولتهای مخالف بر آن مسلط هستند - بر هم بزند. اوضاع غزه و سوریه نشان میدهد که ایران توان جنگیدن در دو جبهه به طور همزمان را دارد.»
المانیتور مینویسد: تغییر سیاستهای منطقهای ممکن است عواقبی برای اسرائیل دربر داشته باشد؛ تأثیر مخرب پیوند دوباره حماس و حزبالله با ایران برای اسرائیل این خواهد بود که تهران و دو متحدش به یکدیگر نزدیک شده و فرصتی برای تجدید پیمان با یکدیگر پیدا کردهاند.
وبسایت آمریکایی درباره شجاعت رزمندگان مقاومت نوشت: «رزمندگان مسلح از داخل تونلها یا بخشهایی از غزه ناگهان ظاهر میشوند و نیروهای دفاعی اسرائیل را با مینهای مخفی یا موشکهای ضدتانک و تونلهای انفجاری به وحشت میاندازند.»
المانیتور تصریح کرد: گروه داعش در طول حملات ارتش اسرائیل به غزه، به حماس پیشنهاد کمک نکرد. البته انتظاری جز این نمیرفت، چون داعشیها سلفی هستند، و اولویت آنها امروز مبارزه با دشمن اصلی - به زعم آنها شیعیان - است. داعش شیعیان را «منافق»، «مرتد» و «دشمن نزدیک» میخواند. داعش در روزهای اخیر حتی پرچم فلسطینیها را هم سوزاند، دنیای اسلامی باید تحت لوای «خلافت اسلامی» یکپارچه باشد.
از سوی دیگر در سوریه، مردم حلب خود را برای آنچه که میتواند جنگ آخر و سرنوشتساز دولت با شورشیان باشد آماده میکنند. کشته شدن یکی از رهبران شورشیان به نام شیخ نجار و سقوط مناطق استراتژیک شهر، راه را برای نیروهای اسد باز کرده تا به سمت غرب پیشروی کنند؛ و حلب را که تقریبا دو سال در دست شورشیان بود، بازپس بگیرند. در صورتی که ارتش کنترل تپههای اطراف مناطقی را که اکنون به دست آورده کند، در دست بگیرد، تصرف مجدد این مناطق برای شورشیان بسیار دشوار یا حتی محال خواهد بود.
هاآرتص: 40 درصد صهیونیستها به ترک اسرائیل میاندیشند
«پیش از شروع جنگ غزه 40 درصد اتباع اسرائیل گفته بودند به ترک اسرائیل فکر میکنند».
اوا ایلوز استاد دانشگاه عبری اورشلیم (بیتالمقدس) در مصاحبه با اشپیگل با بیان اینکه «خطر واقعی علیه اسرائیل از درون آن است» گفت: اسرائیل دچار شیزوفرنی است و هر چه قدرت خود را توسعه میدهد باز هم نمیتواند خود را ضعیف و در معرض تهدید ببیند.
وی در مصاحبه با رادیو زمانه با اذعان به اینکه «اسرائیل یک رژیم استعماری است که از شبکه گسترده کنترل فلسطینیها استفاده میکند» درباره جنایتهای اسرائیل گفت: فکر میکنم اسرائیلیها چیزی را از دست دادهاند که ما به آن حساسیت انسانی میگوییم یعنی ظرفیت و توانایی همدردی با رنج و درد دیگران.
وی همچنین درباره آشفتگی درونی صهیونیستها تصریح کرد: یکی دو سال پیش هاآرتص یک نظرسنجی انجام داد که بر اساس نتایج آن 40 درصد اسرائیلیها گفته بودند به ترک اسرائیل فکر میکنند. من تا به حال هرگز این حد از احساس بیگانگی از اسرائیل را سراغ نداشتهام که در این یکی دو سال اخیر دیدم. هراس عمیقا با اسرائیل عجین شده است. اسرائیل در حال پرداخت هزینه است ما به شدت بیحس شدهایم.