kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۶۳۲۰
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۰
دلنوشته‌ای به مناسبت روز پرستار

برای سفید‌پوشان سلامت





‌عادل علی‌نژاد طیّبی
زمستان امسال پیش و بیش از آن‌که برف‌ها، صورت شهرهایمان را سفید کنند سفیدپوشان سلامت روسفیدشان کردند! شاید این از خصلت ما ایرانی‌هاست که فداکاری‌هایمان را بِروز، بُروز می‌دهیم و در هنگامه بلا؛ با جهاد، آه از نهاد روزهای سخت در می‌آوریم! مجاهدانِ بِروزِ امروز کادرهای درمان‌اند و ما در سِیل دِین اینان غرق گشته‌ایم! همان‌هایی که قرار را بر فرار ترجیح دادند! و ایثار، نثارمان کردند! همان‌هایی که بی‌نام و نشان، نه تکه‌ای نان که بازی با جان را برگزیدند و خدمت به انسان‌هایی کردند که این ویروس منحوس، بخت‌شان را به تخت‌شان در بیمارستان گره زده بود!
از یاد نمی‌بریم که کم نبودند انسان‌های شریفی که به جای مصاحبت با خانواده مساعدت به کادر درمان را انتخاب کردند و هر یک به نحوی کمک نمودند! یکی با تولید ماسک دیگری با توزیع آن! یکی با کفن میت دیگری با دفن آن!
یادمان نمی‌رود آن پرستاران مادری که به جای مادری برای فرزند هم‌خونشان، پرستاری از بیمار هم‌نوعشان را انتخاب کردند!
‌چه محجوب درمان‌گرانی داریم که حتی اخم به روی زخم‌ خود نیاوردند! چه زخم زبان‌ها و چه زخم ماسک‌ها! ‌همان درمان‌گرانی که آبْ خوردن‌شان هم به راحتی آب‌خوردن نبود! و فردی دیگر باید با دست‌های غیرآلوده‌اش آب به دهان‌شان می‌ریخت!
‌این روزها می‌روند اما از یادمان نمی‌رود آن پرستار نوعروسی که به جای تعجیل، تعویق عروسی‌اش را برگزید و نه ماتیک عروسی که ماسک بیمارستان را به صورت کشید!
‌دل‌مان تنگ شده برای آن پرستاران روزهای تار که مَحرم راز دل‌های زار بیماران بودند و عاقبت، خود، سنگ مزار عایدشان شد!
اما با همه این قصه‌های پرغصه با خود می‌گویم مگر‌ نه آن‌که ان مع‌العسر یسرا؟ پس ناامیدی نباید ما را! این روزها می‌گذرند و روسفیدی‌اش برای درمان‌گران مجاهد می‌مانـد و روسیاهی‌اش برای ویروس‌های مهاجم
به امید آن روز...