اخبار ویژه
وقتی متهمان افزایش تحریمها زرنگبازی درمیآورند
یک روزنامه زنجیرهای مدعی شد دولت نباید درباره ابعاد تحریمها سکوت کند.
اعتماد به قلم عباس عبدی نوشته است: «یکی از نقدهای جدی که به دولت وارد است، باز نکردن ابعاد و آثار تحریمها است. بزرگترین تحریمهایی که علیه یک کشور اجرایی شده است. البته انگیزه اصلی این سکوت تاحدی قابل درک است، ولی بیفایده یا حتی زیانبار بودن آن نیز بر کسی پوشیده نیست. شاید به علت همین سکوت است که مخالفان دولت نیز دچار اشتباه محاسبه شدهاند و گمان میکنند که تحریم اهمیتی ندارد و به قول مرادشان اگر از آنان درباره تحریم بپرسی، خواهند گفت تحریم چی هست؟ تحریم نمدی؟!!
نتیجه این بیاطلاعی همین مصوبات خواهد شد علت مسکوت گذاشتن ابعاد تحریم این است که نمیخواهند مردم دچار یاس شوند شاید هم میخواهند جلوی عامل تحریم بگویند که ما تحمل میکنیم. مسئولان کشور در مواردی به موضوع تحریمها اشاره کردهاند ولی چندان جامع نیست. بد نیست مقایسهای کلی از اقتصاد کشور در سه سال اخیر با پیش از آغاز تحریمها داشته باشیم. اقتصاد کشور تا پایان سال 1399 نسبت به سال 1396 حدود 17 درصد کوچکتر شده است و اگر رشد جمعیت کشور را در نظر بگیریم درآمد سرانه کشور با قیمت ثابت حدود 21 درصد نسبت به سال 1396 کاهش یافته است. نرخ بیکاری به بیشترین درصد در سالهای اخیر خواهد رسید به معنی این است که جمعیت بیکار کشور تا پایان سال آینده حداقل 1 تا 1/5 میلیون نفر افزایش خواهد یافت و به 4/5 تا 5 میلیون خواهد رسید. برای ایجاد اشتغال این افراد دهها میلیارد دلار سرمایهگذاری ارزی لازم است. حجم بازرگانی خارجی کشور در شش ماهه اول سال نسبت به سه سال پیش کاهش بسیار زیادی یافته است. آثار منفی آن در اشتغال و معیشت مردم به وضوح دیده میشود. ابعاد تحریم بسیار بزرگتر از این آمار و ارقام است. برای نمونه اگرچه کانال مالی اروپا به ظاهر فعال است تا تجارت مواد غذایی و دارویی دچار مشکل نشود ولی واردات واکسن آنفلوآنزا در عمل، زمانی به نتیجه رسید که فایده چندانی ندارد هم پول دادیم و هم واکسن موثر نداریم. برای واکسن کرونا نیز محدودیتهای بانکی امکان خرید امن و قطعی را فراهم نکرده است. اینها همه به کنار کاهش فروش نفت و عدم دسترسی به منابع مالی کشور و افزایش شدید هزینه واردات را باید مورد به مورد شرح داد.»
نوشته روزنامه زنجیرهای در واقع، فرار به جلو به جای پاسخگویی است. به عبارت دیگر آنها باید پاسخ دهند که چرا تحریمها در پسابرجام(با عملکرد خائنانه هر دو دولت اوباما و ترامپ) چند برابر شد؟ این چیزی نیست که بشود از صاحبنظران مطالبه کرد چه اینکه صاحبنظران منتقد، درباره خسارتهای اعتماد بلاوجه به دشمن در برجام هشدار میدادند اما متهم به بیسوادی و بزدلی و کاسبی تحریم شده و به جهنم حوالت داده میشوند. اکنون هم متهم اصلی ماجرا روزنامههای زنجیرهای و سیاسیون غربزدهای هستند که به جای صیانت از منافع ملی، در حد کارچاقکنهای دشمن با افکار عمومی خدعه و خیانت کردند.
بایدن نمیخواهد اما حتی اگر بخواهد نمیتواند به برجام برگردد
یک روزنامه زنجیرهای مدعی شد بایدن برای بازگشت به برجام به اجازه کسی نیاز ندارد.
آرمان از قول فریدون مجلسی نوشت: بایدن باز هم اعلام کرد که به برجام بازخواهد گشت و بارها اعلام کرده که خروج دونالد ترامپ از برجام یک اشتباه بزرگ بوده است و این اقدام را قبول ندارد. بنابراین او مشخصا پس از روی کارآمدن به برجام باز خواهد گشت و بهصورت اتوماتیک این کشور باید به تعهدات خود در برجام عمل کند. از همین رو برخی تحریمهایی را نیز که ایالاتمتحده به صورت یکطرفه فعال کرده است نیز ملغی خواهد شد. بنابراین ایالاتمتحده سیاستش این خواهد بود که بهراحتی به برجام بازگردد و در این راستا دولت بایدن نیاز به اجازه گرفتن از هیچکسی را ندارد. آنها پس از بازگشت به برجام از ایران خواهند خواست که به تمامی تعهدات خود عمل کند. هدف نهایی آنها این است و در این راستا گام خواهند برداشت.
این سخنان در حالی است که اولا بایدن برای بازگشت به برجام، شرطهای متعددی گذاشته و در حقیقت به اسم برجام میخواهد، باب مذاکره طلبکارانه با ایران را بگشاید و نه اینکه تحریمها را بردارد. ثانیا دولت اوباما، کنگره آمریکا(اتفاق دموکراتها و جمهوریخواهان) و ترامپ تحریمهای متعددی مانند تحریم ویزا، آیسا، سیسادا، و کاتسا را تصویب و به اجرا گذاشتهاند که نوعا پای دولت جدید آمریکا را- حتی اگر اراده بازگشت به برجام را هم داشت - کاملا میبست. از این جهت ادعای بازگشت به برجام و تداوم همه این تحریمها، اظهاراتی مضحک است که صرفا میخواهد دست غربگرایان عوامفریب را در داخل ایران پر کند.
ثانیا حتی در دولت اوباما نیز، او هر سه ماه یکبار به کنگره گزارش میداد و مجوز مشروط سه ماهه کنگره برای ادامه کار در برجام را میگرفت. در واقع دولت آمریکا عمدا برجام را به کنگره نبرد و به تصویب نرساند و به همین دلیل برجام، از همان ابتدا، توافقی پا در هوا بود و حال آنکه در مقابل، ایران تعهدات خود را نقدا و یکجا در همان دو ماه اول (قبل از سررسید اجرای برجام در دیماه 94) به انجام رسانده بود.
مأموریت کارمند آشنا برای تحریک یک اتفاق مهم
یک کارمند حسامالدین آشنا ضمن روایت وارونه از ماجرای تصویب قانون ضدتحریمی مجلس مدعی شد این کار بسیار بد، مضر و خطرناک است.
دیاکو حسینی که از مدیران زیرمجموعه آشنا در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری محسوب میشود، در روزنامه همشهری نوشت: مصوبه اخیر مجلس موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» در ایجاد توافق ملی ناکام بوده و موجب شکلگیری چندصدایی درباره یکی از مهمترین مسائل سیاست خارجی و منافع ملی شده است.
صرفنظر از ناکامی این طرح در جلب رضایت عمومی، بهنظر میرسد که نخستین شکاف درباره این طرح مجلس در شورایعالی امنیت ملی اتفاق افتاد. درحالیکه رئیسجمهور بهعنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی به صراحت مخالفت خود را با این طرح ابراز کرده است، دبیرخانه این شورا که قاعدتا باید در هماهنگی با ریاست شورا عمل کند، در بیانیه خود اقدام مجلس را مورد تأیید قرار داده است.
وی با اشاره به مخالفت وزارت خارجه ادامه میدهد: طبیعی بود مجلس در این طرح، نظر مذاکرهکنندگان، دیپلماتهای باسابقه و بهزعم رئیسجمهور کسانی که 25سال در این حوزه کار کردهاند را جویا میشد که گفتهاند کار را باید به کاردان سپرد.
این بدعت بسیار بد، خطرناک و مضری است که قوای سهگانه در چنین سطحی از تعارض قرار داشته باشند و این تعارض ناشی از عدمهماهنگیهای ابتدایی و اولیهای باشد که انتظار میرود در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی نقش داشته باشد.
طرح مجلس بهخوبی نشان داد که ما بهدلیل این عدمهماهنگی و این تصور نادرست و ناپخته که مجلس باید در همه حوزهها دخالت کند، در چه وضعیت خطیری قرار گرفتهایم. این تصور ناپخته، به شکلگیری طرحهای ناپختهای در مجلس منجر شده است که نتیجه آن بروز تعارض و تضاد میان طرحهای مجلس و سیاستهای رسمی، اعلام و پیگیری شده از سوی دولت و سایر نهادها، شده است.
روشن است که طرح مجلس به اتحاد و انسجام ملی کمک نمیکند؛ ضمن اینکه اهمیت این طرح نادرست در زمانی که ما در آستانه ورود به دوران تازه در سیاست خارجی قرار داریم، دوچندان است. درحالیکه دولت و رئیسجمهور منتخب آمریکا تمایل خود برای بازگشت به برجام را اعلام کردهاند و درحالیکه دولت و ملت ایران 3سال مقاومت و فشارهای حداکثری را تحمل کردهاند و برای حفظ دستاوردهای برجام و تسلیمنشدن در برابر زورگویی آمریکا تلاش کردهاند، در چنین موقعیت حساسی، طرح مجلس به جایگاه حقوقی قدرتمند ایران آسیب خواهد زد و در این شرایط طرح مجلس برای منافع ملی کشور یک تهدید محسوب میشود.
دیاکو حسینی در پایان خواستار مسئولیتپذیری مجلس درباره پیامدهای مصوبه اخیر شده است!
فضاسازی توأم با تخریب مدیر زیردست آقای آشنا در حالی است که برخی مدیران دولتی و رسانههای همسو، در ابتدا مدعی شدند این گونه تصمیمگیریها در صلاحیت شورای عالی امنیت ملی است نه مجلس و مجلس نظر شورا را اخذ نکرده است. اما بیانیه قاطع دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی- که آقای روحانی خود به مدت 16 سال دبیر آن بوده- ثابت کرد مجلس کاملاً با شورا هماهنگی داشته، طرح در جلسات شورا طرح و بررسی (اصطلاحاً چکشکاری) شده و به تأیید شورا رسیده است. یادآور میشود مجلس چهار ماه قبل رأساً میتوانست طرح را تدوین و تصویب کند اما طولانی شدن موضوع به خاطر همین رسیدگی و تصویب در شورای عالی امنیت ملی بوده و عجیب است که محافل دولتی مورد اشاره، ضمن نشر اکاذیب، اقدام به کتمان واقعیت مصوبه «ش.ع.ام» کردند. عبارت این موضوع این میشود که فلان مدیر دولتی یا وزارت خارجه باید مؤاخذه شود و پاسخگو باشد که چرا پس از مصوبه نهایی شورا، اقدام به انکار آن و تخطئه اقدام قانونی مجلس کردهاند؛ در واقع آنها هستند که تصمیم اجماعی را زیر سؤال برده و به شکل مشکوک که تنها مطلوب آمریکا و اروپای عهدشکن است، القای اختلاف میکنند. نکته قابل تامل دیگر طلبکاری کارمند آقای آشنا مبنی بر ضرورت سپردن کار به افراد کاردانی است که 25 سال است در این حوزه کار کردهاند. اشاره وی ظاهرا به توافقات مشعشع سعدآباد و پاریس و بروکسل در سالهای 82 تا 84 است که اروپا پس از 2 سال سر دواندن در لغو تحریمها (تعهد خود) مدعی شد ایران باید تعلیق هستهای داوطلبانه 6 ماهه را دائمی و اجباری بپذیرد. حتی در خاطرات آقای روحانی و... نیز از این دوره بهعنوان دورهای تلخ و عبرتآموز یاد میشود و عجیب است که کسانی هنوز اصرار دارند کلاه گذاشتن غرب بر سرشان را به نماد افتخار و کاربلدی خود جا بزنند!! در ماجرای کلاهبرداریهای برجام هم که مسئله روشن است.
از همه مضحکتر، ادعای به ثمر نشستن مقاومت به واسطه مذاکره با دولت بایدن است و حال آنکه به تصریح گزارشهای وزارت خارجه، دولت دموکرات اوباما برجام را با رگبار تحریمهای پیاپی زیر پا گذاشت. نویسنده به این واقعیت نمیپردازد که مصوبه مجلس، بازدارندگی را به توافق یکطرفه شده بازمیگرداند و اتفاقا سند راستیآزمایی آمریکا و اروپاست که یا موضوع را جدی میگیرند و به تعهدات خود عمل میکنند و یا به بیاعتنایی ادامه میدهند که سند محکم برای اقدام متقابل و متوازن است.