پرواز مرغ در بازار بینظارت نهادهها
آمارها نشان میدهد مصرف گوشت مرغ در کشور به بیش از دو میلیون و نیم تن در سال رسیده است؛ عددی که بهواسطه افزایش قیمت گوشت قرمز و خروج آن از سبد خرید بخشهایی از جامعه رو به تزاید است.
اینکه نیاز کشور به گوشت مرغ همراه با کاهش مصرف گوشت قرمز است از جنبه سلامت و عدالت واقعیت تلخی است که باید فکری به حال آن کرد. تولید گوشت مرغ اگرچه در لایههای بالایی نظیر مرغ اجداد به خارج از کشور وابستگی دارد اما ازنظر ظرفیت تولید در مرغداریها نیاز کشور در داخل قابل تأمین است.
این واقعیت از زاویهای دیگر اهمیت صنعت تولید گوشت مرغ را در کشور افزایش میدهد و از جنبه امنیت غذایی سهم استراتژیک آن را در سبد مصرف ایرانیها بهصورت قابلتوجهی افزایش میدهد.البته این واقعیت نشان میدهد امکان آسیبپذیری امنیت غذایی از زاویه گوشت مرغ نیز رو به افزایش است و هرگونه اختلالی در این صنعت آسیبهای گستردهتری را به کشور وارد خواهد کرد.
در زنجیره فعلی تولید گوشت مرغ مهمترین رکن امنیت در این صنعت تأمین خوراک است. خوراک بهعنوان یکی از مهمترین حلقههای زنجیره تولید گوشت مرغ دارای وابستگی بسیار زیاد به خارج از کشور است. کنجاله سویا سهم اصلی را در تأمین خوراک مرغ دارد و بخشی از زنجیره تأمین روغن کشور نیز بهحساب میآید. در واقع وابستگی کشور به واردات روغن که بخشی از آن در قالب دانههای سویا تأمین میشود تأمینکننده کنجاله سویا بهعنوان تفاله دانه سویا نیز هست.
البته بخش دیگری از کنجاله موردنیاز کشور وارد میشود و حاصل روغنکشی در کارخانههای داخلی نیست. از آنجا که بخش قابلتوجهی از ظرفیت کارخانههای روغنکشی کشور نیز در شرایط کنونی خالی است تأمین روغن مورد نیاز کشور از طریق دانه سویا علاوه بر ظرفیتسازی در صنعت روغنکشی نیاز کنجاله کشور را نیز تأمین میکند.
در هر صورت وضعیت فعلی تولید مرغ نشان میدهد بهصورت متوسط بازار طیور کشور به چهار میلیون تن کنجاله وارداتی نیاز دارد که حدود یک میلیارد دلار برای ما هزینه ارزی دارد. این حجم از نیاز به تأمین خوراک، صنعت مرغ را به یکی از مهمترین صنایع کشور تبدیل کرده که بهشدت نیز از محل تحریمها آسیبپذیر بوده و در شرایط کمبود ارز مورد نیاز برای واردات کالا حجم بالایی از ارزبری را هم در پی دارد.
به دلیل همین اهمیت است که کنجاله جز کالاهای اساسی است که از ارزترجیحی برای واردات بهرهمند است و تأمین ارز موردنیاز آن از اولویتهای بانک مرکزی باید باشد. تصاویر تلخ معدوم کردن جوجههای یکروزه که چندی پیش فضای رسانهای کشور را تحت تأثیر قرار داده بود اولین و کوچکترین نتیجه تعلل در واردات کنجاله بود که مقدمه بحران کمبود گوشت مرغ در کشور به شمار میآمد.
نکته قابلتوجه در این زمینه این است که دولت علیرغم ضعف نظارتها، انحصار و عدم تخصیص بهموقع ارز برای واردات کنجاله بالاخره این ارز را تأمین میکند اما واقعیتهای میدانی نشان میدهد کنجاله واردشده با ارز دولتی با اختلافات بسیار فاحش به دست مصرفکننده نهایی
میرسد.
قیمت مصوب و دولتی کنجاله برای فروش به تولیدکنندگان مرغ دو هزار و نهصد تومان قرار داده است که این قیمت با احتساب ارز ترجیحی 4200 تومانی است. اگر ارز را بهصورت آزاد هم حساب کنیم در بدترین حالت قیمت یک کیلو کنجاله باید کمتر از ده هزار تومان در بازار باشد اما واقعیتهای میدانی نشان میدهد کنجاله از کیلویی شش هزار تومان بهصورت خیلی نادر تا کیلویی 13 تا 17 هزار تومان نیز در بازار به فروش میرسد.
یعنی علیرغم اختصاص ارزترجیحی در مواردی مرغدار، کنجاله را در بازار با بیش از 70- 80 درصد نسبت به قیمت واردات آن با ارز آزاد تهیه میکند. نکته مهم در زمینه تأمین کنجاله این است که به دلیل وابستگی شدید مرغدار به تأمین کنجاله بهصورت روزانه، مرغدار امکان حتی یک روز تعلل یا صبر برای تأمین خوراک ندارد و این دست مرغدار را برای چانهزنی، پیگیری و اعتراض به کلی میبندد و او را مجبور میکند برای از بین نرفتن اصل سرمایه خود تن به هر قیمتی برای تأمین کنجاله بدهد.
افزایش اینگونه بیحسابوکتاب مواد موردنیاز تولید گوشت مرغ در حالی است که دولت با فشار زیاد تنها بر قیمت نهایی فروش مرغ نظارت کرده و سعی در کنترل آن دارد. درواقع کنجالهای که با مشارکت و نظارت خود دولت در بازار تأمین میشود بدون نظارت به چندین برابر قیمت مصوب به فروش میرسد اما مرغ تولیدشده در بخش خصوصی با نظارت دولت بهشدت سرکوب قیمتی میشود.
دولت علیالظاهر با هدف تأمین سبد مصرف مردم و حفظ رضایت آنها دست به چنین اقدامی میزند اما درنتیجه این صنعت مرغداری است که دچار مشکل میشود. طبیعی است این صنعت توان تحمل چنین فشاری از جنبه مواد تولید و سرکوب قیمت تمامشده را ندارد و به مرور از چرخه تولید کنار خواهد کشید. نتیجه درازمدت این واقعیت از بین رفتن صنعت استراتژیک مرغداری و وابستگی گسترده کشور به واردات
خواهد بود.
محمد میرشکاری