kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۴۹۱۶
تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۱

سودای امنیت!(نگاه)



سیدمحمد امین‌آبادی
نظریه‌پردازان نئورئالیسم رابطه مستقیمی ‌بین امنیت، قدرت و ‌ترس برقرار می‌کنند. به گفته آنها ساختار آنارشیک نظام بین‌الملل، همه دولت‌ها را مجبور می‌کند که در محیط بین‌المللی به شکل یکسانی عمل کنند یعنی همه دولت‌ها در نظام بین‌الملل آنارشیک به‌دنبال بیشینه‌سازی قدرت و افزایش ضریب امنیتی خود هستند. از کلیدی‌ترین مفاهیم نئورئالیسم مفهوم معمای امنیت است که به وضعیتی‌ اشاره دارد که در آن دولت (الف) برای تضمین بقا و افزایش قدرت و ضریب امنیتی خود دست به اقداماتی می‌زند که همین اقدامات با واکنش دولت (ب) مواجه شده و این دولت برای بر هم نخوردن موازنه اقداماتی را در جهت مقابله با دولت (الف) انجام می‌دهد و این اقدامات امنیت دولت (الف) را بیشتر به خطر می‌اندازد و این چرخه، ترس و ناامنی دولت (الف) را بیشتر تشدید می‌کند.
رژیم صهیونیستی به‌دنبال افزایش قدرت و ضریب امنیتی خود است و همزمان این رژیم ایران را بزرگ‌ترین تهدید امنیتی خود در منطقه و جهان می‌داند. به نوشته بروکینگز «منافع استراتژیک اسرائیل در منطقه خاورمیانه در سه چیز خلاصه می‌شد؛ اول ایران، دوم ایران، سوم ایران. بسیاری نیز در اسرائیل فکر می‌کنند ایران تنها تهدید وجودی اسرائیل به شمار می‌رود».  لذا این رژیم تمامی توان خود را به کار گرفته تا در رقابت بر سر بیشینه‌سازی قدرت و افزایش ضریب امنیتی خود از ایران عقب نیفتد. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی به خوبی می‌داند که سرمایه‌گذاری ایران بر دو موضوع هسته‌ای و موشکی به بیشینه‌سازی قدرت ایران کمک کرده و در کنار سایر مولفه‌های ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران، موازنه قوا را در منطقه غرب آسیا به نفع ایران تغییر داده است. این رژیم این را هم به خوبی می‌داند که فشارها و تحریم‌های آمریکا و کشورهای اروپایی تاکنون نتوانسته است ایران را در این دو حوزه متوقف کند. لذا تنها دو راه باقی می‌ماند حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران که هزینه آن با توجه به واکنش متقابل ایران بسیار زیاد است و راه دوم ‌ترور دانشمندان هسته‌ای و موشکی با هدف ایجاد مانع در مسیر پیشرفت ایران در این دو حوزه. بر اساس این منطق رژیم صهیونیستی طی چند سال گذشته چند تن از دانشمندان طراز اول کشور را در حوزه هسته‌ای و موشکی ‌ترور کرده است که آخرین مورد آن ‌ترور دکتر «محسن فخری‌زاده» بود.
اما نتانیاهو با این ‌ترور و ‌ترورهای مشابه که با هدف افزایش ضریب امنیتی رژیم صهیونیستی در مقابل جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد دقیقاًً در تله معمای امنیتی گیر می‌کند که نئورئالیست‌ها آن را بیان کرده‌اند. هدف از ‌ترورها توقف رشد ایران در دو حوزه موشکی و هسته‌ای و در نتیجه افزایش ضریب امنیتی رژیم اسرائیل است اما با هر ‌تروری جمهوری اسلامی مسیر رشد و توسعه کشور را در دو حوزه هسته‌ای و موشکی با عزم و اراده جدی‌تری دنبال می‌کند و این همان چیزی است که نئورئالیست‌ها از آن به عنوان معمای امنیت نام می‌برند. یعنی رژیم صهیونیستی برای افزایش امنیت خود دست به کارهایی می‌زند که همان کار امنیت این رژیم را بیشتر به خطر می‌اندازد. به تعبیر دیگر، اگر هدف اصلی نتانیاهو ایجاد اختلال در برنامه هسته‌ای و موشکی ایران است تا امنیت اسرائیل را افزایش داده و موازنه قدرت را به نفع این رژیم رقم بزند، دچار خطای در تحلیل می‌باشد چرا که در عمل عزم جمهوری اسلامی ایران را برای توسعه و پیشبرد صنعت هسته‌ای و توان موشکی کشور چند برابر می‌کند. این واقعیتی است که طی روزهای گذشته رسانه‌های غربی و حتی صهیونیستی نیز به آن اذعان کرده‌اند. به‌عنوان مثال ‌هاآرتص در مقاله‌ای در همین زمینه نوشته است: « آمریکا برای مقابله با فعالیت‌های منطقه‌ای ایران، قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس را در خاک عراق ‌ترور کرد، اکنون نیز به‌نظر می‌رسد اسرائیل برای مقابله با چالش هسته‌ای، محسن فخری‌زاده، دانشمند مهم هسته‌ای ایران را ‌ترور کرده است... اما ‌ترور نه تنها مشکل بنیادین را حل نمی‌کند بلکه هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت خطراتی را به همراه دارد». ضرب‌المثل معروفی است که می‌گوید کسی که خانه‌ای از شیشه دارد نباید به دیگران سنگ پرتاب کند و مصداق این ضرب‌المثل امروز رژیم صهیونیستی می‌باشد.