و لن ترضی عنک الیهود...
مانیفست آموزشی جوخههای ترور صهیونی!
«سرویس علمی/آموزشی» -
مشارکت عناصر مزدور رژیم کودککش صهیونیستی در ترور شهید سرافراز «محسن فخریزاده» دانشمند هستهای کشورمان، بار دیگر توجهات را به سمت و سوی برنامهریزیهای خرابکارانه صهیونیستهای غاصب جلب نمود. پس از ترور ناجوانمردانه شهیدان علیمحمدی، رضایینژاد، شهریاری و احمدی روشن در دهه اخیر، این پنجمین شهید هستهای کشور بود که با خیانت ارگانهای به اصطلاح بینالمللی، خون خویش را نثار پیشرفت علمی ایران اسلامی نمود.
در این میان باید توجه داشت که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57، تلاشهای ضداسلامی و ایضاً ضدایرانی غده سرطانی منطقه، روز به روز شدت گرفته و ابعاد وسیعتری پیدا کرده است. لازم است بدانیم که عرصه تقابلات رژیم اشغالگر علیه جمهوری اسلامی، تنها به مواردی چون تهدیدات نظامی پوشالی، خرابکاریهای داخلی، ترور دانشمندان هستهای، تداوم سیاست ایرانهراسی و... ختم نمیشود.
عمده توجهات و سرمایهگذاریهای سران رژیم صهیونیستی طی سالیان اخیر بر دشمنشناسی یا به عبارت بهتر، شناخت بیشاز پیش ایران و ایرانی (به عنوان دشمن شماره یک اسرائیل) معطوف گردیده است. از همین رو، تشویق شهروندان صهیونیست به شناخت مذهب، رسوم و سنتهای ایرانی و همچنین آموزش زبان فارسی به ایشان، از جمله کارویژههای مهم سیاستگذاران اسرائیلی محسوب میشود. ناگفته پیداست که هدف از این آموزشها در وهله نخست، ایجاد علقه و همزادپنداری به منظور انحراف افکار ایرانیان از خطر بزرگی به نام اسرائیل است. همچنین جذب و سازماندهی عناصر خودفروخته و وطنفروش از جمله مراتب دیگر هدفگذاری از این آموزشها بشمار میروند؛ چه آنکه در جریان حذف فیزیکی دانشمندان هستهای کشور، عناصر مزدور وطنی بیشترین نقش را در ارتکاب این ترورهای ناجوانمردانه ایفا نمودند و صهیونیستها تنها به راهبری و کنترل از راه دور تروریستهای اجارهای میپرداختند!
اوایل سال 2014 میلادی، خبرگزاری رویترز در گزارشی تحت عنوان «سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل به دنبال جذب فارسیزبانها» نوشت: «درپی نیاز بالای سرویسهای اطلاعاتی ارتش اسرائیل به فارسیزبانان، این بخشها در حال جذب ساکنان ایرانیتبار سرزمینهای اشغالی هستند. این درحالیست که شمار ایرانیتبارهای اسرائیل تا ۲۵ هزار نفر برآورده میشوند. در عین حال سپتامبر سال گذشته نیز کانال ۲ تلویزیون اسرائیل، تصاویری را نشان داده بود که سربازان اطلاعاتی ارتش اسرائیل را در کلاسهای پیشرفته زبان فارسی نشان میداد.»
تارنمای ضدایرانی «رادیو فردا» نیز در اردیبهشت ماه 1391، با اعلام خبر »کمک یک میلیون دلاری یهودیان به دانشجویان ایرانیتبار» مینویسد: «این کمکها قرار است به صدها نفر از جوانان دانشجوی ایرانیتبار در اسرائیل امکان دهد تا بتوانند به تحصیلات عالی در دانشگاههای اسرائیل بپردازند.»
گزارشگر رادیو فردا ضمن معرفی و تشریح فعالیتهای بنیاد فرهنگی و آموزشی یهودیان ایرانی نیویورک (مکابی) ادامه میدهد: «بنیاد فرهنگی آموزشی مکابی از 19 سال پیش اعطای این بورسیهها را با سرمایهگذاری اولیه ۱۵۰هزار دلار آغاز کرد. در سال ۲۰۱۱، این بنیاد مبلغی بالغ بر 650هزار دلار را برای اعطای بورسیه به جوانان ایرانیزادهای که بخواهند در مقاطع گوناگون دانشگاههای اسرائیل تحصیل کنند، اختصاص داد که این مبلغ در سال 2012 میلادی به رقم یک میلیون دلار افزایش یافته است.»
این درحالیاست که یهودیان ایرانی برای برپایی کرسیهای مطالعاتی و حتی مراکز آموزشهای ایرانی در دانشگاههای اسرائیل نیز تلاشهای زیادی داشتهاند. «مرکز مطالعات ایرانی» در «دانشگاه تلآویو» با اعطای کمکهای مالی یهودیان ایرانی، از خانوادههای متمولی مانند «نظریان» و یا با مساعدت «لورد داود آلیانس» (ایرانیتبار انگلیسی) امکانپذیر شده است. علاوهبر این «مرکز مطالعات خلیجفارس» در «دانشگاه حیفا» نیز در سالهای اخیر با پول اهدایی خانواده «مئیر عزری» برپا شده است.
افزون بر این، سایت اطلاعرسانی لاس وگاس سان طی گزارشی در سال 2015 میلادی، به نقل از مسئول امور آموزشی سرویس امنیتی اسرائیل، مینویسد: «یک مسئول امنیتی در اسرائیل اعلام کرد که برنامهای مخصوص برای آموزش زبان فارسی به دانشآموزان دبیرستانی اسرائیل گذاشته است، به این امید که آنها را برای عضویت در نیروهای اطلاعاتی اسرائیل تربیت کند. در همین رابطه مسئول امور آموزشی سرویس امنیتی اسرائیل میافزاید: 23 دانشآموز نخبه برای این کار با دقت بسیار انتخاب شده و در طی یک برنامه 3ساله، زبان فارسی به آنها تدریس میشود و مأموران سرویسهای مخفی نیز با آنان کار میکنند چراکه پر واضح است جای بخش آموزش زبان فارسی در واحدهای آموزشی اطلاعاتی اسرائیل شدیداً خالی است.»!
جالبتر آنکه بدانیم، شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی چندی پیش خبر شگفتانگیزتری را مخابره نمود و آن اینکه بنابر درخواست مستقیم سازمان اطلاعات نظامي رژيم صهيونيستي (با نام اختصاری امان)، وزارت آموزش اين رژيم متعهد شده تا آموزش زبان فارسي را به عنوان يک ماده آموزشی، در مفاد درسي دانشآموزان پایه ابتدایی اين رژيم بگنجاند. بر همین اساس مقرر شده است تا اجرای آزمایشی این طرح از مدارس شهر «بئر السبع» آغاز شده و در صورت موفقیتآمیز بودن آن، امکانات مورد نیاز برای تدریس زبان فارسی در سایر شهرها و دیگر مدارس سرزمینهای اشغالی، فراهم گردد!
اخیراً نیز سایت فارسیزبان تهران/حیفا/تلآویو (وابسته به سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی) به سراغ یکی از اساتید زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حیفا به نام دکتر «تامار عیلم گیندین» رفته و گزارشی از گعده به ظاهر دوستانه این استاد با دانشجویان و زبانآموزانش تهیه کرده است. نکته جالب توجه در این گزارش، تسلط کامل دانشجویان بر زبان فارسی است به حدی که یکی از زبانآموزان اسرائیلی در ذیل تقدیرنامه از استاد گیندین به زبان فارسی نوشته است: «شما معلمی حرفهای هستید. با سخاوتی عظیم و صبری آهنین. با کمک شما میتوانیم خوب فارسی صحبت کنیم تا اینطوری در تهران جاسوس دانسته نشویم.»
مطالعات آکادمیک و دانشگاهی اسرائیل در حوزه برپایی کرسیهای درس شیعه شناسی و آموزش زبان فارسی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است به طوری که دانشگاههای «تلآویو»، «اورشلیم»، «حیفا»، «هبرو»، «نگو» و «بارایلان» از سالیان گذشته تاکنون، به برگزاری کلاسهای درس در رشتههای شیعه شناسی و زبان فارسی مبادرت نموده و درحال تربیت نیروی انسانی متخصص در گرایشهای مرتبط با ایرانپژوهی هستند؛ موضوعی که پیرامون تربیت جاسوس تازه مبادله شده یعنی «کایلی مور گیلبرت» به وضوح ملاحظه گردید.
در همین زمینه، بخش فارسی «وبسایت وزارت امور خارجه اسرائیل» صراحتاً، هدف از تأسیس مرکز مطالعات ایران شناسی در دانشگاههای اسرائیل را اینگونه تشریح میکند: «با روی کار آمدن حکومت دینی در ایران، که سران آن اسرائیل را علناً به نابودی تهدید میکنند، لزوم شناخت این همسایه اسرائیل را برای دانشجویان و دانشپژوهان این کشور دوچندان میکند.»
این درحالیاست که عمده فعالیتهای این مراکز به اصطلاح ایران شناسی در اسرائیل بر تهیه خوراک تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی در زمینههای گوناگون همچون؛ حقوق بشر، مسائل مربوط به زنان و تقطیع احکام اسلام معطوف است. از این روی همه ساله نتایج این مطالعات مغرضانه در قالب کتاب و مقالات علمی در اختیار نهادهای به اصطلاح حقوق بشر بینالمللی قرار میگیرد و به مستمسکی جهت اعمال فشار بیشتر بر ایران در مجامع جهانی تبدیل میشود!
شواهد فوق حکایت از برنامهریزی بلندمدت، وسیع و دقیق سیاستگذاران صهیونیست در راستای اثرگذاری بر جامعه ایرانی دارد. از این سبب، توهم پنداشتن توطئهگری و دسیسهچینی رژیم اشغالگر علیه ایرانیان، نه تنها سادهلوحی محض، بلکه اشتباهی فاحش و غیرقابل جبران خواهد بود.
تأسفبارتر آنکه در وانفسای هجمه تهاجمات نرم دشمن صهیونیستی علیه ایران اسلامی، برخی مسئولان متساهل، سگ قلاده شکسته صهیونی را گربه پنداشته و نه تنها انذاردهندگان را مُشتی ترسو، بهانهجو و متوهم قلمداد میکنند بلکه مجدداً در پی راهی برای آغاز زمینه گفتوگوی مجدد با حامیان غربی صهیونیستها بر سر برجامهای 2 و 3 هستند!
نخستین سؤالی که در این زمینه در اذهان خطور میکند این است که چرا سیاستگذاریهای دولتمردان در مواجهه با تهدیدات رژیم اشغالگر، موضعی منفعلانه و تدافعی است؟! اگرچه تلاشهای شبانهروزی دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی کشور در راستای خنثی نمودن مخاطرات ایجاد شده از جانب معاندین نظام، شایسته تقدیر و ستودنی است اما چرا نباید گستره مقابله با زیادهطلبیهای رژیم صهیونیستی به سطوحی همهگیرتر ارتقا یابد؟!
کمترین انتظار از مسئولان کشور آن است که با ایجاد و تسهیل شرایط تحصیل در رشتههایی چون «آموزش زبان عبری»، «تاریخ شناسی رژیم صهیونیستی» و...، امکان پرورش و تربیت نسل ایرانیان «عاشق مبارزه با صهیونیسم» را فراهم کنند تا ایشان نیز بتوانند لبیک گوی ندای امامین انقلاب اسلامی مبنی بر «محو اسرائیل از صحنه روزگار» باشند.
باشد تا پیش از آنکه فرصت از دست برود به عمق حقد و کینه دشمنان از نظام مقدس جمهوری اسلامی پی ببریم، اقدامات پدافندی در این خصوص را به کار بگیریم و با تکیه بر ظرفیتهای عظیم داخلی، چشم امید به یاری کدخدایان مستکبر جهان نداشته باشیم؛ آنچنان که خداوند سبحان در آیه 120 از سوره بقره خطاب به رسولش(ص) میفرماید: «و لَن تَرضى عَنكَ اليَهودُ و لَا النَّصارى... / و هرگز یهود و نصاری از تو راضی
نخواهند شد...»