قصه پُرغصه بیماران خاص و هزار و یک خم تهیه دارو- بخش دوم
دپـوی داروهـای خـاص و کمیـاب زیر صندلی موتور دلال دارو!
در داروخانه هلال احمر مرکزی صفی طویل تشکیل شده است؛ مسئول این باجه، نسخه دارویی را دریافت کرده و در سیستم رایانهای جستوجو میکند که آیا داروی مورد نظر در انبار موجود است یا خیر؟
نفر اول صف زنی سالخورده است که مبتلا به بیماری قلبی است. در این شرایط کرونایی همه خطرات را به جان خریده و پا در این صف گذاشته بلکه جوابش دهند: «داریم.»
مسئول باجه به او میگوید: «متاسفانه نداریم.»
زن مستاصل میپرسد: «پس چه کار کنم؟»
مسئول باجه بیدرنگ و همانند یک ربات که تنها جملهای را حفظ کرده و از صبح تکرارش میکند، به او میگوید: «با پزشکتان مشورت کنید، دارو مشابه بنویسد. نفر بعدی...»
- آخر «پلاویکس» مشابه ندارد.
- نمی دانم، نفر بعدی...
زن ناامید راه خویش میگیرد تا دست خالی به خانه بازگردد.
آنچه در بالا خواندید قصه پُرغصه پُرشمار بیماران خاص در این روزهای بحرانی کرونایی است. از یک سو تشکیل صفهای طویل بلای جانشان است و از سوی دیگر اضطراب نبود دارو.
افزایش تصاعدی قیمتهای دارو و جولان دلالان
کافی است زمزمه نبود فلان دارو به دهانها بیفتد تا بساط داروفروشان آزاد، سیار و موتوریگرمتر شود. برای مثال میتوان به یکی از این دلالان دارو زنگ زد و بابت یک پَک ۵ تایی انسولین نارنجی نوورپید بین ۸۵۰ تا یک میلیون تومان پرداخت کرد تا دارو به در خانه ات آورده شود.
گرانی دارو هم که جای خود دارد. در داروخانه محله مان (شرق تهران) مسئول تحویل دارو، دو بسته قرص آسپرین (جهت استفاده در ایام احتمالی ابتلای کرونا)، دو بسته ویتامین دی ۵۰۰۰۰ و دو ورق تب بُر را روبهرویم میگذارد و فیش ۵۰ هزار تومانی را به دستم میدهد.
با تعجب آب گلویم را به سختی قورت میدهم و میگویمش: «۵۰ هزار تومان؟!»
می گوید: «با دفترچه میشود ۴۰ هزار تومان. میخواهی ببر نسخه کن.»
توی دلم میگویم: «برای گرفتن آسپرین و ویتامین دی، بروم و چند هزار تومان پول نوشتن نسخه بدهم؟»
اما در این بین جایگزینی برخی داروها که نایابند با برخی اقلام مشابه نیز حکایت خودش را دارد.
مهری حسن زاده یک بیمار دیابتی به گزارشگر کیهان میگوید: «در حال حاضر قلم انسولین «بازالین» جایگزین قلم انسولین «لانتوس» شده است. اما از شما چه پنهان نزنیم، بهتر است. این نوع انسولین، انسولین طولانی الاثر بوده و 24 ساعت اثرش در بدن میماند. «بازالین» در مقایسه با نمونه قبلی شبها باعث اُفت قند شدید میشود و روزها هم عدد قند همچنان بالا میماند.»
کمبود و گرانی پلاویکس
رد پای تحریمها یا احتکار؟
محمد صحرا پور یک بیمار قلبی میگوید: «تقاضای عاجزانه از مسئولان دارم جلو احتکار دارو «پلاویکس» را بگیرند و نگذارند در دست دلالان چندین برابر قیمت به بیماران قلبی فروخته شود. این دارو برایمان نقش حیاتی دارد و نمونههای مشابه اصلا کارایی نمونه اصلی را ندارد.»
این درحالی است که چندی پیش دکتر محمدرضا شانهساز رئیسسازمان غذا و دارو گفته بود: «ارز تخصیصی به داروهای تحت لیسانس تبدیل به ارز نیمایی شده و به همین خاطر قیمت داروی «پلاویکس» افزایش یافته است. سال گذشته تصور ما این نبود که ارز نیمایی تا این حد با ارز ۴۲۰۰ تومانی تفاوت پیدا خواهد کرد، بر اساس محاسبات کمیسیون قیمت گذاری، اکنون که قیمت ارز نیمایی به این حد رسیده است قیمت «پلاویکس» هم همین رقم جدید خواهد شد. الزامی نیست که بیماران حتما پلاویکس مصرف کنند و ما نمونههای مشابه داریم که تحت پوشش بیمه هم هستند و اگر بیماری اصرار به مصرف «پلاویکس» دارد با توجه به مشکلات ارز، قیمت آن نیز برایش متفاوت رقم میخورد.»
زمزمه کمبود و گرانی قرص «پلاویکس» این روزها بیش از پیش به گوش میرسد. پلاویکس پرمصرفترین داروی بیماران قلبی و عروقی است که توانسته میلیونها نفر را در سراسر جهان درمان کند. هرچند گفته میشود که اقلام دارویی تحریم نیستند، اما بیماران قلبی برای تهیه قرص «پلاویکس» باید داروخانههای تمام شهر را بگردند و در نهایت مجبور میشوند قرص «اوسویکس» را جایگزین پلاویکس کنند. قرصی که برای برخی از بیماران آلرژیزا است.
سازمان غذا و دارو اما میگوید: «توزیع قرصهای «پلاویکس» آغاز شده و تا پایان هفته در تمام داروخانهها موجود خواهد بود و بیماران نگران تهیه آن نباشند.»
برای پیگیری آخرین وضعیت قرص پلاوکس و موجودی یا عدم موجودی آن با ۱۴۹۰، که سامانه داروهای نایاب محسوب میشود، تماس گرفتیم. این داروخانه برای تهیه قرص پلاویکس تنها نشانی و شماره تماس دو داروخانه را در سطح شهر تهران داد. هر دو داروخانه از ارائه قرص بدون نسخه پزشک خودداری کرده و اعلام کردند قرصها را در صورت داشتن نسخه پزشک به فروش میرسانند، آن هم فقط یک ورق و با قیمتی بیش از ۱۴۰ هزار تومان. این در حالی است که قیمت هر ورق قرص «پلاویکس» تا دو ماه قبل ۵۷ هزار تومان بود. مشکل عدم بیمه «پلاویکس» بیمار را وادار میکند برای خرید آن هزینه بالایی بپردازد.
کمبود قرصهای پلاویکس به استان تهران محدود نمیشود و شهرستانها نیز مانند تهران با این کمبود مواجهاند.
«پلاویکس» و« اوسویکس» با کاهش چسبندگی پلاکتها از تجمع پلاکتی و تشکیل لخته جلوگیری میکنند و این کار احتمال بروز حملات قلبی یا سکته را کاهش میدهد.
عاطفه ثقفی یک شهروند که در به در دنبال تهیه داروی «پلاویکس» برای مادرِ بیمار خود است، مستاصل و ناراحت به گزارشگر کیهان میگوید: «اگر هم در یکی، دو داروخانه دولتی پیدا شود، آن قدر کم میدهند-تنها یک ورق- که مجبوریم مابقی نیاز بیمار را آزاد تهیه کنیم. چطور است که وقتی به دلال دارو زنگ میزنم، میگوید موجود است و گاه تا ورقی 200 هزار تومان رقم را بالا میبرد، اما در داروخانهها اصلا موجود نیست. به نظر میرسد در ماههای اخیر با جولان دلالان و محتکران دارو، داروخانههای سطح شهر تنها به مرکز فروش اقلام آرایشی و بهداشتی تبدیل شدهاند و هر چه از انواع داروی ضروری سراغ میگیریم، میگویند نداریم!»
داروخانه سیار زیر صندلی موتور دلال دارو!
دلالان دارویی در این ایام کرونا بخشی از رونق کارشان معطوف به فروش داروهای کرونایی با چند برابر قیمت است. فرقی نمیکند که این دلال دارویی در ناصر خسرو تهران مشغول باشند یا در مکانی به اسم «گاراژ» در شهر کرمانشاه. در نگاه اول با خیال آسوده روی موتور پارک شدهاش نشسته و فقط گهگاهی خیلی آرام زیر گوش عابران زمزمه میکند: «دارو... انسولین، پلاویکس، دارو علاج کرونا و...»
وقتی یکی از اقلام دارویی را از یک دلال طلب کنی، از روی صندلی موتورش بلند میشود، رویه صندلی را بالا میزند و درست زیر این صندلی یک سبد بزرگ دارو نهفته است که به یک داروخانه کوچک میماند. با تعجب نگاه میکنی و از خود میپرسی: «اگر این اقلام دارویی در کشور هست، چرا اینها در داروخانههای سطح شهر موجود نیستند؟»
البته یک نکته را نباید فراموش کرد که خرید دارو با چند برابر قیمت از دلالان همان و خطر دریافت داروی تقلبی و یا تاریخ مصرف گذشته را به جان خریدن، همان.
در این بین از روند دسترسی بیماران کرونایی به اقلام دارویی پیشنهادی پزشک شان –به ویژه در شهرستانها- جویا شدم.
رودابه شهابی یک بیمار کرونایی از خطه کرمانشاه به گزارشگر کیهان میگوید: «اقلام دارویی را که پزشکم نوشته بود، بچههایم نتوانستند در داروخانههای کرمانشاه پیدا کنند. ما حتی به محله «گاراژ» شبانه هم سر زدیم تا از دلالان دارو آن حوالی اقلام مورد نظر را تهیه کنیم، اما نداشتند. یکی از بچههایم ساکن تهران است، عکس نسخه را برایش فرستادیم تا بگردد و پیدا کند. امروز گفت، با چند برابر قیمت-نزدیک 300 هزار تومان بابت چند ورق قرص-یافته ام.»
وی ادامه میدهد: «برای دریافت داروها هم مشکل داشتیم؛ چون میخواستیم سریع به دستمان برسد و با پُست دست کم 48 ساعت طول میکشید، پسرم داروها را به انبار یکی از تعاونیهای مسافربری ترمینال غرب تحویل داده تا سریعتر به دستمان برسد.»
این مادرِ مبتلا به کرونا در تکمیل صحبتهایش میگوید: «چالش کمیاب شدن داروهای کرونایی سبب شده که خیلی از بیماران کرونایی در شهرستان، برای تهیه اقلام دارویی خود دست به دامن اقوامشان در پایتخت شوند. این امر باعث شده هم تردد در سطح کلانشهرها زیاد شود، که سبب شیوع بیشتر میشود و هم قیمت داروها با بازار گرمی دلالان دارویی، سرسام آور بالا رود.»
بیماران کلیوی در به در دنبال دارو
درد بیماری و احتمال دیالیزی شدن یا نگرفتن پیوند که با هزار تا مشقت اهداکننده را پیدا کرده بودی، توی دلت تلنبار شده باشد، بعد بروی داروخانه و دو ورق قرص حیاتی برای تداوم زندگیات را مطالبه کنی و بگویند: «نداریم.» آن وقت دنیا روی سرت خراب میشود به گونهای که قبل از مرگ، روحت میمیرد!
این روزها دو داروی ضروری «سلسپت» و «مایفورتیک» برای بیماران کلیوی، نایاب شده است.
داروهای مورد نیاز افرادی که پیوند کلیه انجام دادهاند، در داروخانههای هلالاحمر و حتی انجمن بیماران کلیوی وجود ندارد. اکثر بیماران دیالیزی بعد از پیوند کلیه تا پایان عمر باید از دو داروی «سلسپت» و «مایفورتیک» استفاده کنند. این بیماران نگران هستند که در صورت استفاده نکردن از داروهای فوق، بدن آنها کلیه را بهاصطلاح پس بزند.
«سلسپت»، یک داروی وارداتی است و زمانی که این دارو در بازار ایران نایاب شد، پزشکان داروی «مایفورتیک» را جایگزین کردند اما حالا تهیه «مایفورتیک» نیز با مشکل روبهرو شده است. از سوی دیگر برخی از پزشکان استفاده از داروی «سیتوگان» را بهعنوان جایگزین توصیه نمیکنند.
انجمن بیماران کلیوی معتقد است تامین نشدن ارز مورد نیاز، دلیل اصلی وارد نشدن این داروها
است.
این نخستینبار نیست که چنین مشکلی رخ میدهد. چندی پیش و در خرداد امسال نیز همین کمبود پیش آمده بود و مهدی شادنوش، رئیسمرکز مدیریت پیوند و بیماریهای وزارت بهداشت، دلیل نایاب شدن داروی سلسپت را «نبود پرواز چارتر» برای وارد کردن آن به کشور عنوان کرده بود.
مهران رضاییان یک بیمار پیوندی کلیه با ناراحتی به گزارشگر کیهان میگوید: «اگر این قرصها به دستم نرسد، ممکن است بدنم کلیه پیوندی را پس بزند. من به سختی و از مادرم پیوند گرفته ام. زندگی و ادامه حیاتم به همین چند ورق قرص بستگی دارد. حتی دلالان هم اکثرا میگویند: نداریم. در این شرایط با تحمل فشارهای روحی فراوان دچار افسردگی نیز شده ام. درس و کارم را رها کردهام و دائما میخوابم. هیچ آیندهای را برای خود متصور نیستم.»
وی ادامه میدهد: «دلم نمیخواهد به روزهای دیالیزی شدنم بازگردم. حتی تصورش هم برایم مشکل است. بیشتر شبها باگریه میخوابم. دیگر تحمل این گونه زیستن برایم سخت است.»
از وی سؤال میکنم: «تا چه زمانی به این قرصها نیاز داری؟»
وی زمزمه میکند: «تا پایان عمرم!»
و بعد با دو دست شقیقههایش را از درد میفشارد.
موضوع نایاب شدن داروهای ضروری بیماران کلیوی در حالی مطرح میشود که حدود یک ماه پیش، انسولین نیز در ایران نایاب شد و موجی از نگرانی را در میان بیماران ایجاد کرد. در آن زمان معاون وزارت بهداشت مدعی شده بود که تحریمها مانع ورود دارو به کشورند.