چرا ورزش را دستکم میگیرید؟(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
درست از فردای شبی که تیم پرسپولیس با شکست حریف سعودی به فینال باشگاههای آسیا راه پیدا کرد، دعوا و درگیری و بگو مگو و جدایی چند بازیکن از این تیم و... آغاز شد! توفیق و اتفاق شیرینی که بر خلاف میل و خواسته بدخواهان قسم خورده ودشمنان بالفطره این ملک و ملت سرفراز چهره بست، و باید تا مدتها کام دوستداران این تیم و همه کسانی را که به سربلندی و پیروزی ایران عزیز در همه صحنهها میاندیشند، شیرین میکرد و در روزگار سخت کنونی به سهم خود موجب نشاط اجتماع و شادی دل مردم میشد، بعد از گذشت لحظات و ساعات و حداکثر شب اول پیروزی از فردای آن به جنگ اعصاب و بحران جدیدی در این تیم منجرشد!!
باید پرسید چه کسانی از موفقیتهای ورزش ایران در صحنههای بینالمللی که خارچشم دشمنان این سرزمین و مردم است ناراحت میشوند؟! چه جریاناتی از نشاط اجتماعی و شادی دل مردم ایران رنج میبرند و عذاب میکشند؟! چرا کسانی در داخل طوری رفتار میکنند که خواسته و ناخواسته خروجی کارشان خدمت به دشمنان و بدخواهان این مردم و کشور میشود؟ چرا کاری میکنند که این موفقیتها لوث و آن شادیها جای خود را به دلواپسی و جنگ اعصاب بدهد؟! شک نیست که برای اداره این شرایط و موقعیت نقش مدیریت بسیار موثر و تعیینکننده است! چرا کار را به دست کسانی سپردهاید که تسلط لازم را ندارند و توان و اندازهشان کمتر از نشستن بر جایگاه مدیریتی تیمهایی با میلیونها طرفدار است؟ چرا حساسیتها و اهمیت ورزش را درک نمیکنید؟ چرا این ابزار بسیار مهم را که در اختیار دارید و میتوانید از آن و کارکردهای مهم و متنوع آن در جهت اهداف و منافع ملی استفاده کنید، به دست اهلش نمیسپارید و اینقدر آن را دستکم و بیاهمیت تلقی میکنید که فکر میکنید هر از گرد راه رسیدهای که نه سابقهای در ورزش دارد نه توانایی و لیاقت مدیریتی خود را در جایی ثابت کرده، میتواند ورزش را با همه دقائق و ظرافتهای آن اداره کند؟
ما نمیتوانیم از ورزش درست استفاده کنیم، نمیتوانیم از ظرفیتهای غنی آن بهره بگیریم و نمیتوانیم از پیروزیها و موفقیتها لذت سالم ببریم برای اینکه ورزش را به دست اهلش نسپارده و از همین روی خیلی از جاها ورزش به «ضدکارکرد» خود تبدیل شده است. به این معنی که مثلا ورزش که باید موجب تقویت اخلاق و روحیات پهلوانی شود موجب بداخلاقی و حرمت شکنی و هتاکی میشود. ورزش که باید موجب نشاط اجتماعی و ارتقا روحیه علاقمندان آن شود باعث تشنج و درگیریهای عصبی و... میشود. ورزش که باید باعث وحدت و همبستگی اجتماعی شود به تفرقه و اختلافات رنگی و قومیتی و... میانجامد تا جایی که حتی بحث « خیانت» به میان میآید و...، باز ورزش که باید با استفاده از جذابیتها و اقبال عمومی از حیث اقتصادی «خودکفا» باشد و حتی به اقتصاد ملی کمک کند مصرفکننده صرف و سربار بیتالمال شده است.و...الخ.
از آخر همین هفته قرار است که لیگ بیستم فوتبال(جام خلیجفارس) شروع شود. بدون هیچ تردیدی فوتبال ایران از همه نظر آن ظرفیت و توان را دارد که خودش را به گونهای اداره کند که موجب نشاط و شادی طرفداران این ورزش جذاب شود. این فوتبال هم بازیکنان هنرمند و مستعد دارد، هم تیمهای خوب و محبوب از چهارگوشه این سرزمین پهناور دارد، هم مربیان توانمند و کارشناس دارد، هم رسانه و پوشش رادیو و تلویزیونی دارد و... مهمتر از همه از حمایت خیل عظیمی از دوستداران ورزش برخوردار است که با دقت و حساسیت و اشتیاق از روز اول تا لحظه دمیدن سوت پایان مسابقات با علاقه پیگیر مسابقات هستند، اما این فوتبال مستعد و پرظرفیت در چند سال اخیر به شکلی بیمهار و تاسفبار دچار رخنه و نفوذ عناصر و جریانات غریبه و بعضاً فرصتطلب شده است جریاناتی که به عناوین مختلف و بدتر از همه « مدیر» وارد فوتبال شده و پستهای حساسی را به دست گرفتهاند و همین خواسته و ناخواسته باعث و ریشه بسیاری از معضلات و حتی مفاسدی است که جسم و جان فوتبال ما را به تسخیر درآورده، نشاط و سلامت لازم را از آن گرفته است و برای کسب منافع و درآمد و ادامه مدیریت خودش از دست زدن به هیچ وسیله و اقدامی ابا ندارد و... همین موجب شده تا فضای فوتبال ایران از بیحرمتی و نفرتپراکنی و درگیریهای عصبی، بدبینی و اتهام زنی، احساس بیعدالتی و تبعیض پوشیده شود و خیل عظیم علاقمندان با هر گرایش و سلیقهای نتوانند از فوتبال و لیگ و... لذت ببرند.و اینها همه برای این است که کاروبار فوتبال و ورزش دست اهلش نیست. چون نیست دلالیسم بیمهار و افسار گسیخته و شارلاتانیزم فرصتطلب عنان و اختیار کار فوتبال را به دست گرفته و همانطور که گفتیم با عملکرد خودش نه اجازه میدهد علاقهمندان از موفقیتهای بینالمللی فوتبال لذت ببرند و دلشان شاد شود و شادیشان دوام پیدا کند و نه اجازه میدهد « لیگ» در فضای سالم فعالیت کند و به ابزاری برای سرگرمی سالم و لذت بردن مردم و علاقهمندان تبدیل شود و...
این است که بار دیگر تاکید میکنیم این ورزش و این فوتبال درست نمیشود مگر اینکه مدیریت آن اصلاح شود تا آن وقت دست و پای
نا اهلان رخنه کرده در آن و دلالیسم مخرب و... از دخالت در امور آن کوتاه شود.