ثروت و مقام، ۲ عامل برتریطلبی خواص و ایجاد فتنه (زلال بصیرت)
هدف الهی از آفرینش انسان و زندگی اجتماعی این است كه همه انسانها با هم همکاری کنند و هرکسی به اندازه سهم خودش از این همکاری بهره ببرد؛ اما اگر بنا شد این معادله به هم بخورد و افرادي بخواهند به صرف قدرت بيشتر، زر و زور يا سابقه، با كار كمتر، بهرهمندي بيشتري داشته باشند، اين مخالف هدف اجتماعي است و البته همين امر زمينه تعدي به ديگران را فراهم ميكند.
عامل بسياري از فتنهها در جهان امروز برتریطلبی آمريكا و انگليس است كه بهخاطر تكنولوژي يا توسعه خودشان ميخواهند با نیرنگ و فریب یا زور، حق بيشتري نسبت به سايرين داشته باشند. البته گاهي نيز وقوع فتنهها بهخاطر احساس حقارت و حسد صورت ميگيرد؛ همانگونه كه از آغاز آفرينش و قبول شدن قرباني يكي از فرزندان حضرت آدم(ع)، زمينه وقوع فتنه بهخاطر حسد برادر، فراهم شد.
علت اختلاف و فتنه در دین، تنها تعدی و زیادهخواهی کسانی است که اتفاقا با علم و نه از روی جهل اقدام میکنند؛ یعنی میدانند راه حق چیست، میدانند کدام مذهب صحیح است و میدانند چه کسی صلاحیت رهبری را دارد، اما برای دست یافتن به یک امتیاز بیشتر، از آن سر باز میزنند.
عوامل برتریطلبی
یکی از عوامل برتریطلبی، داشتن خود روحیه برتریطلبی است؛ همانگونه که فرعون اینگونه بود و تا جایی رسید که خود را پروردگار اعلی نامید! تکرار داستان فرعون درقرآن، برای این است که مؤمنان بفهمند برتریطلبی، آدمی را به فرعونیت میکشاند؛ لذا باید از اول جلوی آن را گرفت.
همین که شیطان خود را برتر از آدم میدانست، زمینه سقوط او را فراهم کرد؛ لذا رمز سقوط، شیطنت و فرعونیت، همین امر است.
عامل دوم برتریطلبی بالیدن به ثروت است. اینکه آدم دوست داشته باشد، بیش از نیازش پول جمع کند؛ مثلا اگر قرار باشد خیلی اشرافی هم زندگی کند، کمتر از ماهی ده میلیون تومان نیاز دارد، اما میخواهد ماهی 60 میلیون حقوق بگیرد؛ چندین فرسخ زمین از بیتالمال را تصرف میکند؛ اینها نیز همان عشق به ثروت است که نوعی جنون در آدمی بهوجود میآورد.
عامل سوم برتریطلبی شهوت قدرت و مقام است که سبب ایجاد حسد در درون انسان نسبت به دیگران میشود. آدمی میخواهد مقام او از همه بالاتر باشد و همه مطیع او باشند. به هر حال به هر دلیلی برتریطلبی در فرد ایجاد شود، دیگر نمیتواند حقایق را ببیند و حالت جنونآمیزی پیدا میکند و لذا هر چند علم به مسیر حق نیز داشته باشد، هرگز پیرو آن نمیشود.
خواص در جامعه افرادی هستند که این امتیازات را دارند. خواص کسانی هستند که ثروت و یا علم ثروت زا دارند و گاه بهخاطر این امتیازات خود میخواهند بر دیگران برتری پیدا کنند؛ چرا که عموم مردم که عامل برتریطلبی در آنها وجود ندارد، کمابیش به حق خود که برای آن زحمت کشیدهاند راضی هستند، اما برخی خواص که زحمتی هم نکشیدهاند، میخواهند بر همه مردم تسلط پیدا کنند و از همه باج بگیرند؛ دوست دارند کارهای خوب، به نام آنها نوشته شود، در حالی که منشأ بسیاری از فسادها هستند.
در نهضت امام خمینی(ره)که از بیش از پنج دهه پیش آغاز شد، افرادی خالصانه در این مسیر، زحمتهای زیادی متحمل شدند؛ شاید اگر یکی از اینها در تاریخ صدر اسلام بود و این زحمات را متحمل شده بود، کتابها درباره او مینوشتند. اگر تاریخ، یک حنظله غسیل الملائکه را معرفی میکند، نمونههای فراوانی شبیه آن را در دفاع مقدس دیدهایم؛ چه مادرانی که خودشان جوانان خود را به جنگ فرستادند؛ حتی چند فرزند خود را برای اسلام فدا کردند و حتی یک قطره اشک نریختند؛ حال چگونه خواهد بود اگر کسی بخواهد از خون این عزیزان سوءاستفاده بکند، به پست و مقامی برسد، درآمد نجومی از بیتالمال برای خود بردارد و این را حق خود دانسته و طلبکار هم باشد؟ تفاوت از کجا تا کجاست!
آن کسی که امروز احیاءکننده راه امام(ره) است و احیاءکننده این ارزشهاست مثل خود امام تنهاست؛ ارزش او نیز مثل ارزش امام(ره) در احیاء ارزشهای اسلامی، انسانی و خدایی است؛ تا روز قیامت هر انسانی روی زمین، خدمتی به اسلام بکند، عبادتی بکند، سهمیاز ثواب در نامه اعمال امام(ره) نوشته میشود، بلکه سهمی هم در نامه جانشین شایسته او نوشته خواهد شد، البته بدون اینکه از اجر صاحب کار کاسته شود. همانگونه که زنده نگاه داشتن یاد شهید، کمتر از شهادت نیست، تداوم راه امام(ره) و زنده نگاه داشتن ارزشهای اسلامی نیز کمتر از کار امام(ره) نیست.
بیانات آيتالله مصباح يزدي(دامظله) در همایش
نقش خواص در حوادث فتنهگونه زمان؛ مشهد؛ 95/10/16
توضیح: با توجه به تعطیلی جلسات سخنرانی و دیدارهای آیتالله مصباح یزدی به علت شیوع ویروس کرونا، ستون زلال بصیرت هر دو هفته یکبار روزهای یکشنبه منتشر خواهد شد.