اخبار ویژه
بزککنندگان بایدن معلولیت ذهنی دارند یا مأموریت؟!
یک سایت اصلاحطلب و حامی دولت مدعی شد برخلاف اظهارات رئيسجمهور مبنی بر اینکه انتخابات آمریکا مهم نیست، انتخابات آمریکا و پیروزی بایدن مهم است.
عصر ایران نوشت: رئیسجمهور گفته «برای ایران مهم نیست چه کسی و کدام حزب در انتخابات آمریکا پیروز میشود. هر دولتی که در آمریکا سر کار بیاید مجبور است در مقابل ملت ایران تسلیم شود.» این در حالی است که پیروزی جو بایدن به منزله بازگشت به «برجام» هرچند با احتمال تعیین شروط و سختگیریهای حقوقبشری است و ماندن ترامپ هم به معنی تشدید فشارها.
روحانی میگوید مهم نیست. در حالی که مهم است و همه هم میدانند مهم است و از گفتار و رفتار او پیداست که منتظر نیمه آبان است. اما نباید بگوید مهم است چون سیاست اینگونه اقتضا میکند! به قول یک شاعر «حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن!» حالا حکایت «مهم نیست» آقای روحانی است. او باید بگوید «مهم نیست» اما ما نباید باور کنیم. چرا؟ چون مهم است!
تقلای این سایت اصلاحطلب برای غش و ریسه رفتن به نفع بایدن در حالی است که روزنامه کریستین ساینس مانیتور (نزدیک به دموکراتها) به تازگی تاکید کرد بایدن قصد دارد از اهرمهای فشار استفاده شده توسط ترامپ برای وادار کردن ایران به مذاکره در زمینه توانمندی موشکی و نفوذ منطقهای ایران استفاده کند.
دموکراتها و مشاوران بایدن بارها تاکید کردهاند بازگشت به برجام را مشروط به پذیرش شروط و مذاکرات جدید درباره (محدود کردن) توانمندی نظامی و نفوذ منطقهای ایران میدانند، و حال آنکه تعهدات برجامی دولت آمریکا(اوباما) بلاشرط بوده است. آنان ضمنا گفتهاند برجام را کافی نمیدانند و انجام تعهدات خود در آن را مشروط به تغییرات جدید در برجام و افزودن بر تعهدات ایران (از جمله تمدید برخی تحریمها که رو به پایان است) میدانند. شایان ذکر است دولت اوباما همزمان با تظاهر به بستن یک پنجره تحریم در برجام، اقدام به گشودن پنجرههای تحریمی چندگانه در قالب مصادره چند میلیاردی اموال ایران، اعمال تحریمهای ویزایی (حتی در حد تروریست خواندن حمید ابوطالبی معاون دفتر روحانی و ندادن ویزای نمایندگی سازمان ملل به او)، و پایهگذاری تحریمهای کاتسا و آیسا کرد که در واقع همین فشار حداکثری امروز ترامپ است. انکار این بدیهیات از سوی برخی رسانههای زنجیرهای نشان میدهد که آنها بهواسطه انکار حقایق مسلم و تحریف واقعیتها، مشکلی فراتر از کودنی و نادانی دارند؛ و در واقع مأمورند.
مژده شما لغو تحریمهای خودخواسته بعد از 5 سال بود؟!
یک روزنامه حامی دولت نوشت: کاش رئیسجمهور به جای وعده لغو تحریمهای تسلیحاتی، مژده بهتری به مردم میداد.
تحریمهای تسلیحاتی بعد از 5 سال در حالی لغو شد که به غلط و به شکل داوطلبانه، برای ترغیب آمریکاییها به توافق سریعتر(!) از سوی تیم ظریف پذیرفته شد و این در حالی است که چین و روسیه همان موقع از پذیرش این تعهد ابراز تعجب کرده بودند.
اکنون روزنامه اقتصادی جهان صنعت در یادداشتی مینویسد: آقای روحانی بعد از چند روز که گفته بود به زودی مژده بزرگی به مردم خواهد داد، به وعده خود وفا کرد و در حالی که مردم از فشار گرانیها، کمبودها و نایابی برخی کالاها خصوصاً اقلام دارویی به ستوه آمده و انتظار داشتند مژده رئیسجمهور به مسائلی چون کاهش قیمتها و رفع تحریمهای نفتی و بانکی مربوط باشد، ایشان مثل رئیسدولتی که تازه یک هفته از انتخابش به این سمت میگذرد و هنوز به طور کامل در جریان جزئیات مربوط به وضعیت اقتصاد و حال و روز مردم قرار نگرفته، در روز موعود با خوشحالی زایدالوصفی اعلام کرد از امروز با رفع مدت زمان تحریمهای تسلیحاتی میتوانیم از هر جا که مایلیم سلاح خریداری کنیم و به هر کس که مایلیم سلاح و ساز و برگ نظامی بفروشیم. مژده آقای رئیسجمهور و شور و شعفی که در بیان ایشان برای اعلام مژده مورد نظرشان وجود داشت، بسان آب سردی بود که بر سر مردم کلافه از گرانی و بیکاری و تورم کمرشکن ریخته شد. در اینکه تقویت بنیه نظامی برای دفاع از مرز و بوم و تمامیت ارضی کشور در برابر تهدیدات دشمنان بالقوه یک ضرورت انکارناپذیر است، کمترین تردیدی وجود ندارد و باز شدن دست کشور برای خرید آزادانه ساز و برگ و تجهیزات مورد نیاز قوای نظامی و متقابلاً کسب درآمدهای ارزی از راه فروش سلاح به کشورهای دیگر در جای خود یک اتفاق خوشایند است اما دولت به موازات آن باید با ایجاد شرایط زیست مناسب برای آحاد مردم جامعه هم در حوزه تامین نیازهای مادی چون خوراک، پوشاک و بهداشت و درمان و آموزش و پرورش را فراهم کند. این نکته بسیار حساس و سرنوشتسازی است که گویا از چشم آقای رئیسجمهور و دولت ایشان پنهان مانده است.
آفتاب یزد: دولت دست ما نبود شورای شهر که دست اصلاحطلبان بود!
یک روزنامه اصلاحطلب تصریح کرد: غیراز عملکرد دولت، کارنامه شورای شهر تهران هم موجب بیاعتمادی مردم به این طیف شده است.
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی مینویسد: انتخابات شورای شهر سال 96 در تهران شرایط ویژهای را به همراه داشت، از آنجا که تایید صلاحیتها در شورای شهر با مجلس است و شورای نگهبان در این زمینه ورود نمیکند، مجلس اعتدالی دهم این فرصت را برای اصلاحطلبان فراهم کرد تا قریب به اتفاق همه کاندیداهای اصلاحطلب تایید صلاحیت شوند. به عبارت دیگر اصلاحطلبان با همه توان خود برای شورای شهر تهران آمدند! این موضوع طبیعتاً دست این جریان را برای انتخاب بهترین لیست ممکن باز گذاشته بود. با این حال به نظر میرسد اصلاحطلبان در این زمینه در حالی که تمامی 21 کرسی شورای شهر تهران را نیز بدست آوردند اما بازهم در عملکرد به جایی نرسیدهاند. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که اصلاحطلبان هم اکنون بهدنبال این هستند تا از زیر بار عملکرد نامطلوب دولت روحانی با این بهانه کنار بروند که در دولت روحانی مجالی به اصلاحطلبان نداد و قدرت در اختیار افرادی چون واعظی، نوبخت و نهاوندیان بود! با این حال گویی شورای شهر فعلی تهران مثال نقضی از این است که حتی حضور 100 درصدی اصلاحطلبان نیز نتوانسته اقدام خاصی را به همراه بیاورد! برای تایید این موضوع شاید نیازی به آوردن استدلالهایی از سوی چهرههای مخالف یا منتقد شورا نیست بلکه آنچه محسن هاشمی بهعنوان رئیس این شورا در تابستان امسال گفته خود گویای بسیاری از واقعیات است. «در طول سه سال اخیر حتی یک کیلومتر مترو در پایتخت ساخته نشده و در طول هفت سال گذشته نیز حتی یک دستگاه اتوبوس به ناوگان حمل و نقل عمومی پایتخت اضافه نشده است. حتی دستگاههای حفار مدرنی که برای کندن تونلهای مترو و ساخت سازه تونل در دوره گذشته از سوی خودم تامین و به کشور وارد شده بود، الان سه سال است که بیکار افتاده است. در حالیکه اصولا ساخت تونل مترو بسیار کمهزینه است و مشکل مالی یا اجرایی ندارد.»
درباره کارایی شورای شهر از همان ماههای اول نیز تردیدهایی وجود داشت. از جمله علیزاده طباطبایی در آبان ۹۷ در مصاحبهای گفت: «افرادی باید در شورای شهر تهران حضور داشته باشند که به مدیریت شهری و چالشهای پیش روی آن آگاهی داشته باشند. این در حالی است که اصلاحطلبان در انتخاب اعضای لیست انتخاباتی خود خالهبازی کردند و یک لیست کاملاً سیاسی بستند. در نتیجه بحرانهای مدیریتی در شهر تهران نتیجه خالهبازی است. اصلاحطلبان بسیاری از چهرههای متخصص و متعهد را تنها بهدلیل اینکه سهمیه هیچ حزب و گروهی نبودند در لیست خود قرار ندادند و با سهمیهبندی سیاسی لیست انتخاباتی خود را بستند. در شرایطکنونی یک جمع صددرصد اصلاحطلب مدیریت شهر تهران را برعهده گرفتهاند که با هم ناهمگن هستند.» احمدی حکیمیپور عضو اصلاحطلب شورای شهر چهارم نیز درباره عملکرد دوره پنجمیها در آذر 97 گفت: «اغلب کسانی که در شورای شهر پنجم حضور دارند برای بار اول است که در این موقعیت قرار میگیرند و به همین دلیل از تجربه کافی در این زمینه برخوردار نیستند. به همین دلیل شورای شهر پنجم ورود صحیحی به مسائل شهر تهران نداشت.
آرمان: چه جشنی آقای روحانی؟
مشکلات اقتصادی مردم را حل کردید؟
یک روزنامه حامی دولت معتقد است برخلاف تبلیغات دولت و رئیسجمهور کسی در کشور برای لغو تحریم تسلیحاتی جشن نگرفت چون وعدههای برجامی، چیز دیگری بود.
آرمان در یادداشتی با عنوان «چرا کسی در جشن روحانی شرکت نکرد؟»، نوشت: رئیسجمهور اخیراً با آب و تاب از پیروزی گفت و اینکه طبق تقویم برجامی تحریم تسلیحاتی رفع شده است. تحریمهایی که بنا بود طبق توافقهای برجام در ماه اکتبر برداشته شود. در طول این مدت البته که آمریکاییها تلاشهای زیادی در راستای جلوگیری از این موضوع کردند.
البته مقامات آمریکایی تهدید کردهاند که هر کشوری بخواهد به ایران تسلیحات بفروشد، تحریم خواهند کرد. در این میان مقامات دولت از شکست سیاسی ترامپ میگویند و البته گروهی هم معتقدند آنچه در عمل اتفاق میافتد چیزی است که در بحث تحریمهای یکجانبه آمریکا بعد از خروج ترامپ از برجام علیه ایران رخ داد و آن همراهی سایر کشورها با آمریکاست. جدای از این موضوع اما بعضی سیاسیون معتقدند همین که ایالات متحده به صورت قطعنامه یا اقدامی دیپلماتیک نتوانسته حرفش را برای لغو رفع این تحریمها به کرسی بنشاند باید جشن گرفت. اما از سویی دیگر آنچه در این میان عیان است اینکه آن پیروزی بزرگی که روحانی تلاش داشت تا در روز یکشنبه به مردم بگوید و جشن بگیرد، در میان ایرانیان چندان به چشم نیامده و از سویی چه بسا خود این سخنان روحانی نیز برعکس تفسیر شد. مردم جشنی را که روحانی گفته بود لمس نمیکنند. حقیقت امر این است که در شرایط کنونی اقتصادی، دیگر اظهارات رسانهای روحانی به چشم نمیآمد؛ اظهاراتی که نه تنها مورد استقبال قرار نگرفته بلکه ممکن است تأثیر معکوس نیز داشته باشد. مشکلات عدیده اقتصادی باعث شده تا کسی در جشن روحانی شرکت نکند. حسن روحانی تلاش داشت تا با بیان اینگونه اظهارات به برنده شدن از بعد حقوقی در مقابل آمریکا، از این اظهارات بهرهبرداریهای سیاسی کند اما این ماجرا روی دیگری هم داشت روی دیگری که با این قرائت سیاسی و رسانهای و شعارگونه متفاوت بود. بیتردید مردم خواستار رفع مشکلات در بخشهای اقتصادی هستند و نه خرید و فروش اسلحه. در این میان هم عدهای معتقدند که توان اقتصادی ایران در شرایط فعلی به گونهای نیست که بخواهد حتی با بازگشت تبادلات تسلیحاتی، اقدام به خرید تسلیحات از کشورهای مختلف کند؛ به عبارتی ممکن است حتی با رفع این تحریمها نیز ایران با توجه به وضعیت ارز، تبادلات و مشکلات اقتصادی خرید قابل توجه تسلیحاتی نتواند انجام دهد. ظاهراً مردم برای جشن گرفتن منتظر نبودند.
با دلار 30 هزار تومانی ظریف و جهانگیری چه دارند به مردم بگویند
یک روزنامه اصلاحطلب در گزارشی تأکید کرد افرادی مانند اسحاق جهانگیری و جواد ظریف، چهرههای جذابی برای مردم و نامزدی در انتخابات 1400 نیستند.
آفتاب یزد مینویسد: گمانهزنی نامهایی که برای انتخابات مطرح میشود چندان دلگرمکننده نیست. یعنی کاندیداهایی که مطرح میشوند جذبکننده به نظر نمیرسند. چند کاندیدا را در این گزارش مورد بررسی قرار میدهیم.
یکی از نامهایی که مطرح شده بود ناطق نوری است! او آخرین بار که به طور فعال در عرصه سیاسی حاضر شده انتخابات 1376 است یعنی 23 سال قبل! البته همان انتخابات را هم شکست خورد. این سالها گرایشهای ناطق نوری تا حدی عوض شده است اما به هرحال در اصل ماجرا تفاوتی نمیکند.
اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی هم یکی از گزینههایی است که اصلاحطلبان به آن دل بستهاند. اما پای جهانگیری در عملکرد نامناسب دولت روحانی بیش از آنکه برخی اصلاحطلبان گمان میکنند گیر است! ناصر قوامی فعال سیاسی اصلاحطلب کاندیداتوری اسحاق جهانگیری را اشتباهی بزرگ خوانده و گفت: «آقای جهانگیری در این هشت سال چه کرده که حالا دوباره کاندیدا شود؟! دلار شده ۳۱ هزار تومان. واقعا خنده دار است که بخواهد کاندیدا شود و فکر کند که مردم نمیگویند شما در این مدت چه کردی که به خاطر آن به شما رای بدهیم». جهانگیری در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود قدرت تعویض منشی خود را ندارد. معاون اولی که نمیتواند منشی خود را عوض کند چگونه میتواند وضعیت مردم ایران را عوض کند؟ بنابراین گزینه جهانگیری نه تنها جاذبهای ندارد بلکه دافعه هم خواهد داشت!
یکی دیگر از گزینههایی که مطرح شده و اصلاحطلبان به آن توجه ویژهای دارند محمد جواد ظریف است. البته خود او تاکید کرده تمایلی برای انتخابات ریاست جمهوری ندارد چرا که اساسا مهارتها و تجربههای لازم را در این زمینه ندارد. او همیشه در جایگاهی بوده که دستورات را اجرا کند. ظریف هیچگاه تصمیمگیر نبوده بلکه همیشه مجری اوامر بوده است. از سوی دیگر این گزاره که ظریف محبوبیت لازم برای جلب مردم را دارد، نشان میدهد برخی اصلاحطلبان همچنان در سالهای 94 و 95 گیر کرده اند. مهمترین دستاورد ظریف که همان برجام بود سرنوشتی ناکام داشت. در همه این سالهای اخیر اکثر پیشبینیهای او همچون اینکه آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود اشتباه درآمد تا امروز که ایرانیها زیر تحریم و دلار 31 هزار تومانی روز را شب میکنند. بنابراین، این گزاره که ظریف کاریزمای لازم برای جلب نظر مردم را دارد چندان منطقی نیست!
ماجرا تحریف نشود اروپا حامی ادامه تحریمهای تسلیحاتی بود
مراقب باشیم لغو توأم با تأخیر پنجساله تحریمهای تسلیحاتی، به عنوان سند دفاع اروپاییان از حقوق ایران فاکتور نشود!
روزنامه وطن امروز ضمن انتشار این هشدار نوشت: در جلسه معروف شورای امنیت در ماه جولای/ تیرماه؛ که با هدف بررسی پیشنهاد آمریکا مبنی بر تمدید تحریم تسلیحاتی ایران برگزار شد، اصرار آمریکا مبنی بر تمدید تحریم تسلیحاتی ایران با استقبال دیگر اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت سازمان ملل متحد مواجه نشد. ۳ کشور انگلیس، آلمان و فرانسه نیز در این نشست، با هرگونه پیشنویس دولت آمریکا مبنی بر «تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران» مخالفت کردند. اکنون طرف اروپایی قصد دارد به بهانه لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران، این «اقدام هدفمند» خود را بهمثابه یک «فداکاری در حق برجام و ملت ایران»(!) به دستگاه دیپلماسی کشورمان تفهیم کرده و پس از «بدهکار کردن ایران»، فاکتور این بدهی را به نام «نظام و ملت ایران» صادر کند. اروپاییان در بیانیههای خود وقیحانه مدعی میشوند برای حفظ برجام، بیشتر از حد تعهدات خود نیز تلاش کردهاند!
در این میان واقعیتی وجود دارد که نمیتوان منکر آن شد! بهرغم مخالفت ظاهری اتحادیه اروپایی(بهویژه تروئیکای اروپا) با تمدید نامحدود تحریم تسلیحاتی ایران از طریق رایگیری در شورای امنیت، آنها سعی داشتند با استناد به رایزنیهای دیپلماتیک (در قالب دیپلماسی پنهان) کشورمان را درباره پذیرش داوطلبانه این موضوع (تمدید موقت تحریمهای تسلیحاتی) مجاب کنند. حتی «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان در دیدار «گابی اشکنازی» وزیر خارجه رژیم اشغالگر قدس در برلین، صراحتاً تاکید کرد کشورهای اروپایی درصدد تمدید تحریم تسلیحاتی ایران از طرق دیگر (اعمال فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی بر ایران) هستند. به عبارت آشکارتر، مخالفت ظاهری اروپاییان با پیشنهاد تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت، به معنای «ایستادگی اروپا در برابر زیادهخواهی واشنگتن» نبود! حتی سران کشورهای اروپایی طرحهای «تمدید ۳ساله»، «تمدید یکساله» و «تمدید ۶ ماهه» تحریمهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران را در جلسات خود آماده کرده و نسخههایی از آن را نیز به محافل آمریکایی- صهیونیستی ارسال کرده بودند.
در چنین شرایطی مراقب باشیم «لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران» به عنوان سند «دفاع اروپاییان از حقوق حقه و حداقلی کشورمان» از سوی آنها مورد استناد قرار نگیرد. هدف آمریکا و تروئیکای اروپا، هر دو یکسان و معطوف به «تمدید تحریم تسلیحاتی ایران» بود و تنها اختلاف آنها، مربوط به چگونگی این تمدید و نحوه وادارسازی ایران به عقبنشینی از حقوق خود بود. تعجب دارد که چرا وزارت امور خارجه، ملت ایران را در جریان فشارهای پشتپرده اروپاییان به دیپلماتهای کشورمان درباره «تمدید داوطلبانه تحریمهای تسلیحاتی» قرار نمیدهد!