5 سال گذشت
شروط 9 گانه برجامی که هرگز به آنها عمل نشد
متأسفانه دولت و تیم مذاکرهکننده هستهای در اجرای برجام و عمل به شروط
9 گانه قید شده در نامه رهبر معظم انقلاب خطاب به رئیسجمهور، دچار قصور و تقصیرهای فراوان شدند.
سرویس سیاسی-
پنج سال پیش در 29 مهرماه 1394 رهبر معظم انقلاب نامهای را خطاب به رئیسجمهور و شورای عالی امنیت ملی نوشتند. موضوع نامه در تایید مشروط برجام بود. در ابتدای آن نامه رهبر انقلاب آورده بودند: «اکنون که موافقتنامه موسوم به «برجام» پس از بررسیهای دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیونها و نیز در شورای عالی امنیّت ملّی، سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دستاندرکارانِ مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصتهای کافی برای رعایت و حفظ منافع ملّی و مصالح عالیه کشور در اختیار داشته باشید.»
توافق عبرتآموز
رهبر انقلاب در نامه مذکور برجام را «مسئلهای که گمان میرود از جمله مسائل بهیادماندنی و عبرتآموز جمهوری اسلامی باشد» ذکر کردند. لذا اگر ارادهای بر عبرت گرفتن به منظور عدم تکرار هزینهها و خسارتها باشد نیاز به «دل عبرتبین» داریم و «چشمی بینا» یا به قول معروف «بصیرت»؛ چنانکه خاقانی در مصراع مشهور خود چنین میسراید: «هان ای دل عبرتبین از دیده نظر کن هان»
در ادامه آن نامه، رهبر انقلاب افزودهاند: «بندهای 9گانه قانون اخیر مجلس و ملاحظات 10گانه ذیل مصوّبه شورای عالی امنیّت ملّی، حاوی نکات مفید و مؤثّر است که باید رعایت شود، با این حال برخی نکات لازم دیگر نیز هست که همراه با تأکید بر تعدادی از آنچه در آن دو سند آمده است، اعلام میگردد.» و ذیل این سطرها به ذکر موارد 9گانه پرداخته شد:
هدف اصلی، لغو تحریمها
در شرح نخستین مورد آمده است: «اوّلاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساًً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جمله آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیه اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها به کلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزله نقض برجام است.»
در اینباره پیشترها رهبر انقلاب تأکید میفرمودند که بنا به سابقه سیاه اروپا و آمریکا در بدعهدی بهتر است تا اجرای تعهدات بهصورت گامبهگام انجام شود. در تاریخی که نامه مورد اشاره توسط رهبر انقلاب نگاشته شد معظمله وقتی دیدند که دولت و تیم مذاکرهکننده به آن راهکار محکم و خوب، کمتوجهی کردهاند در آن مرحله توصیه فوق را مطرح کردند تا بهواسطه آن جلوی بدعهدی غربیها گرفته شود، اما متأسفانه تضمین قوی در اینباره از غربیها گرفته نشد و به این صورت اروپا و آمریکا به راحتی به بدعهدیهای خود ادامه دادند.
توقف برجام در صورت نقض توافق
رهبر انقلاب در ذکر دومین نکته آوردهاند: «ثانیاً: در سراسر دوره هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.»
بیتوجهی تیم مذاکرهکننده به این مورد سبب شد تا بلافاصله پس از برجام در همان دولت اوباما تصویب تحریمهای جدید ادامه یابد که این مورد عملاً دهنکجی آمریکاییها به ملت ایران بود و فرصت این دهنکجی با بیدقتی و کمتوجهی دولت تدبیر و امید به شروط رهبر انقلاب مهیا شد. یکی از آن تحریمهایی که توسط دولت اوباما و پس از اجرایی شدن برجام تصویب شد تحریم موسوم به «آیسا» بود.
در ادامه نامه مذکور میخوانیم: «ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پرونده موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید.
رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانه اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن درباره طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.
خامساً: معامله اورانیوم غنیشده موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن در اینباره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید به تدریج و در دفعات متعدّد باشد.»
غربیها برجام را چنان پیریزی کردند که به هر سمتی که بخواهند «خر مرادشان» را برانند. در مورد گزارههای فوق کافی است سرمقاله کیهان به تاریخ اول مردادماه 1396 را مرور کنیم: «رئیس سازمان انرژی اتمی اردیبهشت سال 1396 در حاشیه دیدار با معاون نخستوزیر مجارستان اذعان کرد: «بر اساس برجام قرار شده بود ۹۰۰ تن اورانیوم از قزاقستان به ایران منتقل شود اما با مخالفت انگلیس معلق شده است!» خرداد ۹۵ ایران بر اساس برجام خواستار تهیه ۹۰۰ تن اورانیوم از قزاقستان شد، اما اعضای ۱+۵ ادعا کردند در صورتی اجازه این کار را میدهیم که ایران سه شرط جدید یعنی خروج آب سنگین از ایران، صفر شدن اورانیوم باقیمانده در لولهها و مسئله الیاف کربن را بپذیرد. ایران اعلام کرد زمان مذاکره گذشته، اکنون زمان اجرای برجام است، اما ۱+۵ فشار آوردند که ایران باید سه شرط را بپذیرد.»
در ادامه سرمقاله کیهان میخوانیم: «همان زمان که آقای صالحی و تیم مذاکرهکننده آماده پذیرش این سه شرط شده بودند، رهبر معظم انقلاب ۲۵ خرداد ۹۵ در سخنرانی عمومی(قطعاً بعد از تذکرات خصوصی) خطاب به رئیس سازمان انرژی اتمی و نام بردن از ایشان هشدار دادند: «آقای صالحی! مطلقا زیر بار نروید و قبول نکنید». حال سؤال این است که اگر کشور متولی دارد که دارد، چرا آقای صالحی سال گذشته به هشدارها و تذکرات متولی کشور توجه نکرد و بدون اجازه و اذن متولی کشور سه شرط را پذیرفت؟ نکته تأسفبار اینجاست که بعد از پذیرش و انجام دادن این سه شرط باز اجازه انتقال اورانیومها از قزاقستان به ایران را ندادند که آقای صالحی میگوید «با مخالفت انگلیس معلق شده است!»
رهبر انقلاب سپس میافزایند: «سادساً: مطابق مصوّبه مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعه میانمدّت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هماکنون تا پانزده سال و منتهی به ۱۹۰ هزار سو است، تهیّه و با دقّت در شورای عالی امنیّت ملّی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.
سابعاً: سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دوره هشتساله هیچ کمبود فنّاوری برای ایجاد غنیسازیِ مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.
ابهام سند برجام
ثامناً: توجّه شود که در موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.
تاسعاً: وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلّفات و فریبکاری در طرف مقابل بهویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیئت باید در شورای عالی امنیّت ملّی تعیین و تصویب شود.»
نکته تأسفبار آنکه چه در حین مذاکرات و چه بعد از آن برخی مقامات غربی به صراحت اعلام کردهاند که قصد آنها از برجام اعمال فشار بیشتر به جمهوری اسلامی ایران است. شرایط اقتصادی امروز را میتوان ماحصل یا جمع بین دو عامل سوءمدیریت داخلی به علاوه فشارهای خارجی و برجام عنوان کرد. چنانکه «ارنست مونیز» وزیر خزانهداری سابق آمریکا همزمان با مذاکرات هستهای و هم چند ماه پس از اجرای برجام، به شبکه سیانان تأکید کرد که «ما از اول اعلام کردیم که قصد نداریم تحریمها و فشار علیه جمهوری اسلامی را برداریم، بلکه آنها را حفظ خواهیم کرد تا دیگر فعالیتهای ایران در منطقه را متوقف کنیم»!
ذکر این نکته لازم است که اگر در بررسی شرایط امروز نقش اصلی را به سوءمدیریت داخلی میدهیم دلیل آن این است که شرایط برجامی با اتکا به سوءمدیریت به ثمر مینشیند و به ثمر نشستن آن عبارت است از شرایط امروز اقتصاد ایران و معیشت جامعه.
با این اوصاف تصور کنید که اگر چشمان تیزبین برخی نبود و مواردی مانند FATF هم تصویب میشد امروز ایران با چه وضعیتی روبهرو بود؟!