kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۱۰۵۰
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۰

نقش تغافل در ارتباطات اجتماعی(خوان حکمت)



جاحظ از بزرگ‌ترين ادباي اهل سنت ،در البيان و التبيين مي‌گويد: محمد بن علي يعني امام باقر(ع) فرمايشي داشته است كه براي اداره جامعه تأثير بسزايي دارد و آن بيان نوراني، اين است كه، انسان بايد زندگي‌اش را مثل شيشه‌اي قرار بدهد كه دو سوم اين شيشه فِطانت و هوشياري و زيركي و عقل‌مداري است ،يك سوم اين شيشه، تغافل است نه غفلت؛ «ثُلثاهُ فِطنَهًْ و ثُلثه تغافل»(1) فِطنه، فطانت، زيركي يعني باهوش بودن. فرمود اگر بخواهي در جامعه خوب زندگي كني، برنامه‌ات را مثل شيشه‌اي قرار بده كه تقريباً هفتاد درصدش زيركي و هوشياري و عقل و خردمداري است، سي درصدش تغافل است نه غفلت؛ يعني بگویی - ان‌شاءالله - با من نبود، كاري با من نداشت، حالا من چرا اصرار كنم، چرا بررسي كنم. غفلت ولو يك درصد هم باشد ضرر دارد، اما تغافل اینكه یعنی من نشنيدم، ان‌شاءالله به من نگفت، ان‌شاءالله با من نبود، ان‌شاءالله قصد بدی نداشت، امری لازم است و با اينها بايد زندگي كنيم وگرنه انسان در تمام موارد بگويد چون او اينچنين گفته من بايد جبران كنم ،سنگ روي سنگ بند نمي‌شود.
 اين فرمايش امام باقر(ع) ريشه در نامه نوراني حضرت امير(ع) به مالک‌اشتر دارد فرمود: «وَ تَغَابَ عَنْ كُلِّ مَا لاَ يَضِحُ لَكَ»(2) تغابَ امر حاضر است از باب تفاعل، تغابَيْ بود كه ياء افتاده؛ يعني خود را به تغافل بزن، يعني اينكه من متوجه نشدم، من نشنيدم، با من نبود ،يك مقدار اين‌طور زندگي كن. اگر تمام زندگي را بخواهي با خرد حل كني، اگر كسي چيزي گفت حالا طنزي گفت يا اهانتي كرد فوراً بخواهي جبران بكني اين اول دعواست، تَغابَ امر حاضر است از باب تفاعل، ياء آن افتاده يعني غَباوت بورز نه غَوي بشو، تغافل بكن نه غفلت داشته باش. فرمود حرف سخن‌چينان را زود باور نكن، كسي آمده اعتراضي كرده، نقلي كرده باور نكن؛ اولاً خود آن سخن چین چرا رفته اسرار مردم را بررسي كرده و ثانياً آيا درست مي‌گويد يا درست نمي‌گويد؟ شما اگر بخواهيد جامعه را متّحد كنيد ،نبايد در تمام اسرار دروني مردم راه پيدا كنيد و اگر راه پيدا كرديد حق نداريد آنها را علني كنيد و اگر علني كرديد نبايد در صدد انتقام برآييد؛ يك مقدار گذشت، يك مقدار صفح، يك مقدار عفو، يك مقدار تغافل باعث مي‌شود آن طرف هم جبران كند؛ او انسان است ،او عاطفه دارد، وقتي مي‌بيند شما نسبت به او محبت كرديد، اين كارش به حسنه تبديل مي‌شود.
در بحث‌هاي قضايي دستور اين است كه (جَزاءُ سَيِّئَهًْ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا؛ کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن) (3) در محكمه قيامت هم همين‌طور است؛ اما با (جَزاءُ سَيِّئهًْ سَيِّئهًْ مِثْلُهَا) نمي‌شود ستون جامعه را حفظ كرد، در جريان ستون جامعه فرمود: بدي را با خوبي جبران كنيد(4) فرمود: (ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ) تا او برمي‌گردد (كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ)(5) او گويي دوست صميمي شما مي‌شود؛ صَميم يعني توپر؛ سنگِ توپر را مي‌گويند صمّاء؛ دوست صميمي آن است كه دوستي‌اش پر باشد، هيچ خِللي در دوستي‌اش نباشد، فرمود او برمي‌گردد دوست شما مي‌شود، چرا دشمن‌تراشي مي‌كنيد. با اين وضع وجود مبارك حضرت امير(ع) اوضاع مردم مصر را خواست به سامان بياورد.
 بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 15/1/92
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
________________________
1. البيان و التبيين، ج1، ص88.
2. نهج‌البلاغه نامه 53
3. شوري، 40.
4. رعد، 22؛ قصص، 54.
5. فصلت، 34.
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر می‌شود.