اخبار ویژه
وقتی گروهک ورشکسته ادای مصلحتشناسی درمیآورد
عضو گروهک ملی - مذهبی میگوید: مصلحت در مذاکره با آمریکاست!
«احمد - ز» نوشته است: پرسشم از سران جمهوری اسلامی این است که اگر به فرض - حالا از نگاه آنان فرض محال - حفظ و بقای نظام در مذاکره و توافق با آمریکا «متعین» شود، آیا آنان تن به مذاکره و توافق خواهند داد؟
طبعا برخی از آنان خواهند گفت؛ از آنجا که «استکبارستیزی» هویت نظام جمهوری اسلامی است و هرگونه سازش با «راس استکبار» این هویت را نابود میکند، بنابراین، چنین کاری نقض غرض و به عبارتی انتحار سیاسی و نوعی براندازی به دست خویش است که هرگز نباید به آن نزدیک شد حتی اگر بقای فیزیکی نظام به خطر افتد!
این پاسخ البته در جای خودش قابل تامل است، اما اشکالش این است که با نظریات و آموزههای آیتالله خمینی سازگار نیست! از نگاه آیتالله خمینی، هویت و بلکه فلسفه وجودی نظام جمهوری اسلامی، اجرای احکام و قوانین شریعت اسلامی است، اما او بر این اعتقاد بود که برای حفظ نظام میتوان اجرای احکام شرعی حتی نماز و روزه و حج را هم تعطیل کرد! حال وقتی که برای حفظ نظام بتوان واجبات قطعی و مسلمی در حد نماز را که از آن به عنوان «ستون دین» یاد شده است، تعطیل کرد، چگونه به همین منظور، از «استکبارستیزی» که در هیچ رساله و کتاب فقهی از وجوب مسلم آن سخنی نرفته است، نمیتوان دست شست؟
همین پرسش را اما به شکل و صورتی دیگر، میتوان در برابر اپوزیسیون اصطلاحا برانداز گذاشت و از آنان پرسید؛ اگر به فرض - حالا از نگاه آنان فرض محال - جمهوری اسلامی با آمریکا وارد مذاکره شود و با آن به توافق رسد، فردای آن روز از این اپوزیسیون چه چیز مشخصی باقی میماند؟».
فارغ از این که نویسنده خود از جماعت برانداز ورشکسته است و خواسته ردگمکنی کند، به نظر میرسد پاسخ نغز حضرت امام(ره) به کارتر، احتمالا برای این عنصر غربگرا ناباور به جمهوری اسلامی هم مصداق پیدا کند. سال 60 جیمی کارتر رئيسجمهور آمریکا مدعی شده بود که اقدامات جمهوری اسلامی در تضاد با دین اسلام و خلاف مصالح است. امام(ره) در پاسخی لطیف اما کوبنده فرمودند: «من فکر میکردم که اسلامشناسی [چیست.] قبلا یک مقالهای کسی مینوشت، میشد اسلامشناس؛ چند تا مقاله در روزنامه، در یک جا مینوشت، میشد اسلامشناس؛ گاهی یک کسی یک تاریخی مینوشت، میشد اسلامشناس، بعد کتابسوزی هم میکرد؛ مثل (احمد) کسروی، بلکه دعوی نبوت هم میکرد. اسلامشناسی تقریبا رو به تورم است. خوب، صدام هم اسلامشناس شده است! آقای (انور) سادات هم جزو اسلامشناسهاست که تشخیص میدهد که فلان امر موافق اسلام است، موافق اسلام نیست! اخیرا آقای کارتر هم جزو اسلامشناسهاست! در یک جلسهای که مسافرت کرده است، گفته است این کارهایی که در ایران، فلان میکند این موافق اسلام نیست! خوب معلوم شد که ما اسلامشناس داریم که به ابعاد اسلامشناسی اضافه میشود! فردا (مناخیم) بگین هم اسلامشناس میشود و یا شده است این! هی میگویند: موافق اسلام نیست».
عضو گروهک ورشکسته در حالی مصلحت کشور و نظام را به مذاکره با آمریکا گره میزند که وی و طیف غربگرای متبوع باید حساب دروغهای قبلی درباره برجام را با مردم صاف کنند و توضیح دهند که اگر قصد خیانت به ملت نداشتند یا در بیسوادی و سفاهت محض نبودند، چرا مدعی شدند مشکلات کشور به واسطه مذاکره و توافق با آمریکا و دادن برخی امتیازات هستهای برطرف میشود؟
اتفاقاً خدعه و خباثت و عهدشکنی دولتهای اوباما و ترامپ در برجام نشان داد سیاست بیاعتمادی به شیطان بزرگ، منطق استواری داشته است. حالا هم امثال این آقای گروهکی نمیتوانند پرسشگر باشند بلکه باید پاسخ دهند که چرا توافق بزک شده آنها، هم 95 درصد برنامه هستهای را تعطیل کرد و هم اقتصاد کشور را دچار نابسامانی نمود.
آرمان: تنها به شرط لغو تحریمها باید به FATF پیوست
یک کارشناس اقتصادی با رد ارتباط نوسانات قیمت ارز به FATF گفت: همکاری بیشتر با FATF موجب تشدید تحریمها میشود.
جمشید عدالتیان به روزنامه اصلاحطلب آرمان گفته است: FATF بيفايده است، با پيوستن به اين معاهده بايد شفاف عمل کنيم در حالي که ما نميتوانيم شفاف عمل کنيم، براي اينکه نميتوانيم براي جابهجايي ارز مسيرهاي مشخصي را تعيين کنيم. وقتي تمامي مسيرهاي مبادلات ارزي کشور بسته و تحريم شدهايم پيوستن ما به FATF چه مزيتي دارد؟ جز اينکه جلوي کار صرافيهايي هم که ارز جابهجا ميکنند گرفته خواهد شد.
وی افزود: دولت موافق پيوستن است، اما از طرف ديگر واقعيت اين است که در شرايط تحريم هستيم و نميتوانيم شفاف عمل کنيم، اين مسئلهاي است که بايد هزينه فايده آن مشخص شود و به نظرم مقامات اين کار را انجام دادند. وقتي بانکهاي خارجی با ما کار نميکنند و بانکهاي ما هم تحريم هستند پيوستن ايران به FATF چه کمکي ميتواند به اقتصاد ما کند؟ تنها در صورتي که ايران بايد به FATF بپيوندد که تحريمها برداشته شوند.
عدالتیان خاطرنشان کرد: مشکل ما در واقع ارز نيست بلکه وابستگي اقتصاد به ارز است و چون تدبير ديگري نداريم نرخ ارز در تورم اثرگذار ميشود. زماني که ريگان رئيسجمهور آمريکا بود ارزش مارک(واحد پول آلمان) آلمان در مقابل دلار 100 درصد کاهش يافت. يعني يک دلار 1/1 مارک بود که بعد به 3/4 رسيد يعني حدود 100 درصد ولي هيچ نوع آثار تورمي که در اقتصاد آلمان نداشت هيچ، باعث افزايش صادرات آلمان به آمريکا و ساير کشورها شد چراکه اجناس آلماني ارزان شده بود. کشوري که از نظر اقتصادي و توليد وابستگي کمتري دارد و ميتواند کالاي جانشيني داشته باشد، در اقتصادي که متغيرهايش درست عمل ميکنند، چنين کاهشي بايد باعث دو برابر شدن صادرات شود ولي ميبينيم که صادرات غيرنفتي در کشور ما کاهش هم يافته است و اين اتفاقات هيچکدام از معادلات اقتصادي را دربر نميگيرد.
به جای بدهکار کردن دولت آینده انضباط مالی پیشه کنید
دولت و سازمان برنامه و بودجه باید پیش از آنکه دنبال «انبساط مالی» باشند، «انضباط مالی» را پیگیری کنند.
روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: محمدباقر نوبخت طراح بودجههای دولت روحانی، راهبرد اصلی بودجه سال 1400 را در گزاره «انقباض پولی و انبساط مالی» تبیین کرده است. بخش اول این راهبرد برای شرایط کنونی اقتصاد ایران که با سیل نقدینگی 2600 هزار میلیارد تومانی دست و پنجه نرم میکند، بسیار حیاتی است. دولت اگر بتواند به این هدف نائل آید، میتواند از بار تورمی بازارهای دارایی مانند طلا، سکه، خودرو و مسکن تا حدودی جلوگیری کند. سناریوهای بسیاری در رابطه با اجرای سیاست انقباض پولی مطرح است که به نظر میرسد جدیترین و محتملترین آنها افزایش نرخ بهره بانکی در سال آینده باشد. بیشترین افزایش نرخ بهره هم در سپردههای غیردیداری یا بلندمدت اتفاق خواهد افتاد تا از این طریق دولت بتواند به هدف فریز پولی دست پیدا کند، البته همین سیاست اگر منجر به انتقال نقدینگی به سمت تولید نشود و بانکها اقدام به بنگاهداری کنند، صرفا انتقال بحران از شرایط کنونی به آینده است.
اما نکته قابل توجهتر راهبرد بودجه سال آتی بحث انبساط مالی است. آنطور که پیداست دولتیها میخواهند در سال آینده برای خروج رکود اقدام به افزایش هزینهها کنند. اگر بخواهیم راحتتر سخن بگوییم، دولت میخواهد سال 1400 ولخرجی کند و از این طریق تقاضا را در کشور افزایش دهد. این سیاست میتواند در قالب شروع ابرپروژههای عمرانی، افزایش یارانههای نقدی، افزایش حقوق و اقداماتی از این دست محقق شود. نکته قابل توجه در این رابطه محل تامین اعتبار اجرای چنین راهبردی است. دولت سال جاری بین 150 تا 200 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشت و به نظر میرسد این کسری بودجه سال آینده با توجه به افزایش تبعات اقتصادی کرونا به صورت فزایندهای افزایش یابد، با این تفاوت که در سال جاری دولت برای فرار از کسری بودجه از ظرفیت اوراق بدهی استفاده کرد اما سال آتی این ظرفیت آنطور که سال 99 از آن بهرهگیری شد قابل استفاده نیست. از یک سمت خریداران اوراق در شرایط اشباع قرار دارند و از سوی دیگر مردم هم بهدلیل نوسانات پیدرپی بازار سرمایه به نظر میرسد به سمت خرید سهامهای دولتی نخواهند رفت کما اینکه این ریزش خرید توسط مردم در خرید دارادوم مشهود است. اما اینطور که پیداست محمدباقر نوبخت فکر این موضوع را کرده و در اظهارات اخیر خود تاکید ویژهای بر فروش اوراق سلف نفتی داشته است.
این یعنی دولتیها میخواهند چالههای بودجهای خود را در سال آینده از این طریق پر کنند. این اقدام ضمن مقروض کردن دولت آتی میتواند تبعات بسیاری در اقتصاد کشور داشته باشد. از بدترین آسیبهای این اتفاق به رسمیت شناختن گزاره کسری بودجه و حرکت نکردن به سمت راهبردی مناسب در این زمینه است.
به نظر میرسد اگر در شرایط کنونی دولت به جای انبساط مالی به سمت انضباط مالی حرکت کند بسیار مناسبتر است.
انضباط مالی از طریق کاهش هزینهها و هدفمند کردن هزینههای دولت حاصل میشود، از سوی دیگر دولت میتواند در فرصت باقیمانده در تنظیم بودجه 1400 یک بار برای همیشه به سمت اصلاح ساختار مالیاتی کشور حرکت کرده و بودجهریزی خود را منوط به دریافت مالیات از دهکهای ثروتمند کند.
ترکان: فریبکاری است که حامیان دولت بگویند با دولت نبودیم
دبیر پیشین شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری و مشاور رئیس جمهور درباره فاصلهگذاری اصلاحطلبان با دولت در آستانه انتخابات تاکید کرد؛ «اگر کسی از روی زرنگی این کار را میکند و میخواهد بگوید کی بود کی بود من نبودم، اسم این کار فریبکاری است، ما طرفدار دولت روحانی بودیم و از او طرفداری کردیم.»
اکبر ترکان در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان اظهار داشت: مدیریت نظام ارزی در دورهای که ارز 4200تومانی را توزیع کردند، تاریکترین نقطه دولت روحانی است چراکه ارز ارزان فروختن، خیانت به تولید داخلی است.
وی افزود: سؤال ما این است که اگر با این نرخ جنس وارد کردند آن را چند فروختند؟ اینها همان رانتهایی است که ثروتهای بادآورده را میآورد. اگر فکر کنیم که یک نفر در آلمان ثروتمند است و احترام دارد، علت احترام به او این است که همه مردم میفهمند ثروت این فرد محصول کار و کوشش و صنعت و فناوری است و کسی فکر نمیکند بلیت این فرد برده و ثروتمند شده است، ولی در کشور ما اگر کسی ثروتمند شد، مردم نمیگویند او بابت لیاقتش ثروتمند شده، میگویند حتما کلاه کسی یا جایی را برداشته و حتما دولتی خریده و آزاد فروخته است و میگویند این جزو درآمد سالم نیست.
وی در پاسخ این سؤال که «برخی اصلاحطلبان با دولت روحانی فاصلهگذاری میکنند و نمیخواهند هزینه حمایت از او را بپردازند، بهنظر شما مردم چقدر این دور شدن را در آستانه انتخابات میپذیرند و واقعی میدانند؟» گفت: اگر کسی از روی زرنگی این کار را میکند و میخواهد بگوید کی بود کی بود من نبودم، اسم این کار فریبکاری است، ما طرفدار دولت روحانی بودیم و طرفداری کردیم و فکر میکنیم که مزایای بسیار بالایی نسبت به دولت احمدینژاد داشته و دارد، اشکالاتش را هم باید سر جای خودش برای اصلاح آن بگوییم.
عارف: توهین شنیدم تحت فشار چپهای اصلاحطلب بودم
رئیس فراکسیون امید مجلس دهم گفت: من رسالت خود را به قدرت رسیدن شخص خود نمیدانم بلکه رسالت خود را حرکت در قالب سازمان، نظام و سیستم میدانم و بابت آن هزینه هم دادهام که همین توهینهایی است که به من میشود.
محمدرضا عارف در ویدئویی، با اشاره به تقسیم کار فراکسیون امید در مجلس دهم، اظهار کرد: راهبرد ما در مجلس دهم به نتیجه رسیدن مسائل بود. در مسایل حساس و مسائل سیاسی و امنیتی راهبرد ما این بود که اگر امضای اول و دوم متعلق به فراکسیون امید است، امضای سوم برای اصولگرایان باشد زیرا ما دنبال نتیجه بودیم.
وی ادامه داد: من میتوانستم از جایگاه خود بهعنوان رأی اول تهران بهترین استفاده را کرده و اقدامات خوب فراکسیون امید را به نام خودم تمام کنم. از هرکدام از اعضای فراکسیون اگر میخواستم وقت خود را در مجلس به من بدهند، دریغ نمیکردند اما این کار اخلاقی نبود و مبنای کار من اخلاق است و نمیخواهم از جایگاه خود سوءاستفاده کنم. من رسالت خود را به قدرت رسیدن شخص خود نمیدانم و بابت آن هزینه هم دادهام که همین توهینهایی است که به من میشود.
عارف با بیان اینکه مجلس دهم «آرامش آگاهانه» داشت، خاطرنشان کرد: بعد از پیروزی در مجلس دهم، جناح چپ اصلاحطلبان فشار زیادی وارد کردند و کسانی روبهروی ما قرار گرفتند که اصلاحطلب بوده و ما آنها را قبول داشتیم.
رئیس مستعفی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان همچنین با اشاره به رویکرد جریان سوم در مجلس دهم، گفت: این جریان میخواست با هر دو طرف کار کند و پیروزی روحانی را به نام خود بنویسد. آنها دنبال اصلاحطلب و اصولگرای میانه بودند. من به آنها گفتم شما کجای کار بودهاید؟در انتخابات۹۶ آنها به التماس ما افتادند اما بعد از پیروزی روحانی، کاملاً روی خود را چرخاندند.
وی با بیان اینکه دستاوردهای مجلس دهم هنوز ارزیابی نشده، گفت: حضور اعضای فراکسیون امید در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با حضور در شورای نظارت بر مطبوعات بخشی از دستاوردهای اصلاحطلبان است.
اشتباه کردیم که گفتیم ما اصلاحطلبان تضمین وعدههای روحانی هستیم
سخنگوی ستاد انتخاباتی عارف در سال 92، حسن روحانی را متهم به بیوفایی کرد.
رسولی که عضو شورای شهر تهران است، در سرمقاله روزنامه آفتاب یزد نوشت: در حالی که در سال پایانی ریاست جمهوری آقای حسن روحانی هستیم اصلاحطلبان باید مسئولیت حمایت تاریخی خود از روحانی را بپذیرند.
جریان اصلاحات که یکی از شعارهای اساسی آن شفافیت و راستگویی است باید مسئولیت فراهم آوردن رأی به روحانی را هم در عصر حاضر و هم در افق تاریخ معاصر بپذیرد اما اینکه آیا تمام مسئولیت رسیدن کشور به چنین نقطهای اولاً برعهده شخص آقای روحانی است و ثانیاً اینکه نقش جریان مقابل که با همصدایی خود با دولت ترامپ و متحدان منطقهای خود نسبت به دستاوردهای برجام چه کارشکنیهایی را انجام داد، چه بوده نیز مهم است. چهبسا در صورتی که چنین فاکتورهایی وجود نداشت امروز کشور در این شرایط نبود. با این حال نسبت به عملکرد دولت آقای روحانی نقد جدی وارد است.رئیسجمهور میتوانست عمل کند.
رسولی ادامه داد: آقای روحانی از جهت وفای بهعهده به رأی اصلاحطلبان بیوفاترین نامزد یک جریان سیاسی بوده و هست! بدون شک این صفت برای او در حافظه تاریخی و به ویژه بخش اصلاحطلب ثبت و ضبط خواهد شد. در این زمینه کافی است سخنان رئیس دفتر رئیسجمهور و سایر افراد حاضر در اتاق فکر او را به یاد بیاوریم که مغرورانه نه تنها قدرشناسی نکردند بلکه پیروزی آقای روحانی را ناشی از نفوذ اجتماعی او دانستند و حتی به دنبال گفتمانسازی برای رئیسجمهور تحت عنوان گفتمان اعتدال بودند. به ویژه در دوره دوم روحانی از وعدههای شبهاصلاحطلبانه خود بسیار دور شد و شاهد بودیم این شکاف میان او و بدنه اجتماعی بسیار عمیق شد و توسعه پیدا کرد.
وی افزود: نگارنده سخنگوی اصلاحطلبان نیست. اما تأکید دارم این جریان باید حتماً مسئولیت حمایت از آقای روحانی را بپذیرد کمااینکه باید مسئولیت لیست 21 نفره شورای شهر تهران را هم بپذیرد که اگر خدای نکرده در این دوره شاهد بروز اتفاقاتی بودیم اصلاحطلبان باید پاسخگو باشند.
در سال 92 دودستی نباید همه سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات بدون دریافت کوچکترین ضمانت اجرایی تقدیم آقای روحانی میشد و این اشتباه قابل انکار نیست.
رسولی توضیح نداده که چرا سال 96 نیز طیف متبوع وی از روحانی حمایت کردند و گفتند ما اصلاحطلبان تضمین وعدههای روحانی هستیم.