kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۰۷۵۰
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۳۹۹ - ۲۱:۰۴

طنزهای انقلابی مردم آذربایجان در «شاه چمدان‌دا گئتدی»(اخبار ادبی و هنری)

کتاب «شاه چمدان‌دا گئتدی»؛ شعارها، سرودها،‌ترانه‌ها، طنزهای انقلابی مردم آذربایجان که تحقیق و تدوین آن برعهده عمار احمدی بوده، با مقدمه‌ای از ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز و به همت انتشارات «راه یار» راهی عرصه نشر شد.

ناصر فیض در مقدمه‌‌اش برای این کتاب می‌نویسد: «این کتاب تنها نمونه‌ای است مختصر از سرودها،‌ترانه‌ها و حتی شعارهای انقلابی مردم آذربایجان که گاه زبانی بسیار جدی دارد؛ زبانی که در عین سادگی و بی‌تکلفی بسیار عمیق و تأمل‌برانگیز است، گاه آمیخته با طنزی ملایم است و در مواردی هم از گرایش به هزل پرهیز نکرده است و این طنز و هزل بنا بر تعریف بزرگان حوزۀ شوخ‌طبعی و طنز به مقدار «ملح در طعام» است. این جنس از ادبیات غالباًً پدیدآورندگان مشخصی ندارند و خالقین این‌گونه آثار از فرهیختگان تا افراد کم‌سواد و حتی بی‌سواد را شامل می‌‌شوند...»
عمار احمدی، محقق و پژوهشگر نیز در ابتدای کتاب در توضیح روند نگارش این کتاب چنین گفته است: «نگارنده در این اثر، ادبیات پایداری و هویت آن را در ادبیات فولكلوريك آذربایجان از ابعاد مختلف چون‌اشعار و سرودهای حماسی،‌ترانه‌ها،‌اشعار انقلابی و حتی‌اشعار هزل و طنز مردم آذربایجان را بررسی و جمع‌آوری کرده است. آن چیزی که او را در طول تحقیق شگفت‌زده کرده، وجود ادبیات غنی پایداری در داخل گونه‌های مختلف ادبیات شفاهی آذربایجان است. با وجود عدم منابع مکتوب در این حوزه، ناچار دست به دامن منابع شفاهی از طریق مصاحبه مردمی شده‌ایم تا بهتر بتوانیم به هدف خود نزديك شویم. این شعارها، سرودها،‌ترانه‌ها، هزل‌ها و طنزها مردمی، نتیجه سال‌ها تحقیق و مصاحبه نگارنده با نسل انقلاب اسلامی ایران در مناطق مختلف آذربایجان است. وقتی مرحله جمع‌آوری به اتمام رسید، با کلی شعر،‌ترانه، سرود و... مواجه شدیم که برخی معلوم بود نوشته یا سروده کدام شاعر و از کدام ولایت است و برخی هم بدون شناسنامه و به ظاهر بی‌هویت؛ اما اینکه چرا انگشت گذاشتیم روی قسمتی که بدون شناسنامه بودند، شاید به‌خاطر این بود که به کل مردم آذربایجان متعلق بودند و کسی نمی‌توانست ادعا کند مال خود اوست. جالب اینکه این قسمت که بدون شناسنامه بود، به منطقه یا قوم خاصی هم تعلق نداشتند و نسبت به شناسنامه‌دارها، عمومیت داشت.»