kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۰۷۳۶
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۳۹۹ - ۲۰:۴۹

سهم گمشده صنعت پنبه در تحقق رونق تولید (نگاه اقتصادی)


  رویکرد دولت‌هایی که در حوزه‌ای از صنعت و در مسیر توسعه حرکت می‌کنند برنامه‌ریزی بلندمدت برای رسیدن به محصول بوده است.ایجاد چرخه کامل تولید یک محصول که در بازارهای داخلی و خارجی مورد استفاده قرار می‌گیرد از لوازم اصلی سودآوری آن صنعت به شمار می‌رود که این موضوع بدون برنامه‌ریزی بلندمدت به سهولت انجام‌پذیر نخواهد بود و به‌صورت خلق‌الساعه نمی‌توان توقع پیشرفت در یک صنعت را داشت.
یکی از صنایع مهم و پرمصرف در جهان صنعت نساجی است که اغلب کشور‌ها کم و بیش به سهم خود جایگاهی از پیشرفت در این حوزه را از آن خود کرده‌اند.
از پایه‌های اولیه و مهم صنعت نساجی  کشت پنبه است. پنبه را شاید بتوان گیاهی گرانمایه معرفی کرد که علاوه ‌بر اینکه  حلقه اول چرخه تولید پوشاک و از اصلی‌ترین مواد صنعت نساجی به‌‌شمار می‌رود، فراوری آن منجر به تولید حدود 40 نوع محصول دیگر از جمله تهيه خوراك دام و روغن خوراكی و صابون از تخم پنبه، الكل اتيليك از پوست پنبه تخم، كاغذ و مقوا می‌شود.
ویژگی‌هایی از قبیل نرمی ‌و لطافت، توان جذب بالا، انتقال رطوبت و عرق بدن، قابليت انعطاف، دوام، استحكام، مقاومت در مقابل فساد شيميايی، قابليت شست‌وشو با آب معمولی و نيز خشكشويی، رنگ‌گيري و چاپ‌پذيري، قابليت تاكردن و سهولت خياطی از مهم‌ترين خصوصيات پارچه‌هاي پنبه‌ای است که آن را به الیافی جذاب تبدیل کرده است.
برخی کشورها با علم به این موضوع کشت پنبه را از سال‌ها پیش شروع کرده و اساس تولید و صادرات خود را بر این محصول وابسته کرده‌اند.
ترکیه از جمله کشورهایی است که با سرمایه‌گذاری بلندمدت توانسته است جایگاه خود در صنعت نساجی با بهره‌گیری از تولید و استفاده از محصول پنبه ارتقا بخشد.
 تولید پنبه برای صنعت نساجی ‌ترکیه به‌حدی اهمیت دارد که با انجام طرحی موسوم به «گپ» و با صرف هزینه 32 میلیارد دلاری تولید پنبه خود را در بازه زمانی حدودا 30 ساله از 325 هزار تن به 850 هزار تن افزایش داده و در سال 2017 این رقم به 870 هزار تن در سال رسانده است و رتبه خود را در میان کشورهای تولید‌کننده پنبه در جهان ارتقاء داده و پس از کشورهای چین، هند، پاکستان و بنگلادش در رتبه پنجمین کشور قرار گرفته است.
این کشور با مصرف سالانه 1/5 میلیون تن پنبه پنجمین کشور مصرف‌کننده جهانی الیاف پنبه است و با توجه به کمبود میزان تولید، مصرف نیمی ‌از نیاز خود را از طریق واردات تامین می‌کند.
در ایران اما، دهه‌ هفتاد را که باید اوج تولید پنبه در کشور دانست حجم تولید وش پنبه 600 هزار تن و 200 هزار تن الیاف بود.
در دهه‌های بعد سطح تولید پنبه در کشور علی‌رغم نیاز داخلی به‌شدت کاهش کرد به نحوی که در اواسط دهه 90 به سطح 250 هزار تن وش و 82 هزار تن الیاف کاهش پیدا کرد به نحوی که کشور برای تامین نیازهای خود مجبور به واردات 70 هزار تن الیاف شد.
نياز کشور به الیاف پنبه در پنج سال اخير در حدود 125هزار تُن بوده که تقریباً نيمی ‌از آن در داخل تأمين شده است و از آنجا که نسبت محصول‌دهی پنبه به الیاف یک به سه می‌باشد نیاز کشور 375 هزار تن وش در سال است که با این رقم سطح خودکفایی  پنبه در کشور حدود 50 درصد است.
بر همين مبنا طبق برنامه‌ریزی وزارت جهاد کشاورزی توليد وش پنبه کشور در سال 1402 باید به حدود 375 هزار تُن برسد که با آن بتوان 125 هزار تُن الیاف پنبه استحصال و نياز کشور را از منابع داخلی تأمين کرد. در حال حاضر نیاز کشور به پنبه باعث شده است که بودجه‌ای 142 میلیون دلاری برای واردات پنبه اختصاص داده شود.
به‌نظر می‌رسد با توجه به استعداد کشور در پرورش پنبه و نیز لزوم اهتمام به خودکفایی در این محصول می‌توان با برنامه‌ای حمایتی در آینده چشم‌انداز پیشرفت در صنعت نساجی را از دریچه محصول پنبه مورد تأکید قرار داده و با تمهیدات فنی موضوع صادرات این محصول را نیز بررسی نمود.
مهدی پوراسلامی