نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اصلاحطلبان: در شورایشهر و شهرداری تهران کار قابل قبولی برای مردم نکردیم
سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گزارشی نوشت: «چند سالی است که شهروندان تهران، مدیران شهری، اعضای شورای شهر و حتی بعضی مدیران دولتی در یک نقد با هم همعقیدهاند؛ همه میگویند ناوگان حملونقل عمومی تهران فرسوده، ناکارآمد و نیازمند تغییر است.»
این گزارش افزوده است: «البته درباره راهحل این مشکل و همچنین شیوه بهبود ناوگان حملونقل عمومی تهران بهاندازه پذیرش خود مشکل، مسئولان با هم همعقیده نیستند و معمولا توپ به زمین دیگر نهادها انداخته میشود. شهرداری و شورای شهر تهران اگرچه اصل مشکل را میپذیرند اما کمکاری دولت را زمینهساز این مسئله میدانند و میگویند به وظایف خود در زمینه حمایت و کمک به شهرداری عمل نکرده است. کار تا جایی پیش رفته که همین چند هفته پیش، شهردار تهران در نامهای به دفتر رهبری خواستار کمک برای حل این مشکل شده است. «محسنهاشمی» رئیسشورای شهر تهران در تازهترین اظهارنظر خود دراینباره، اگرچه بر عبور وضعیت ناوگان حملونقل عمومی از مرز هشدار تأکید میکند اما چنین نامههای سرگشادهای را کارساز و مفید نمیداند.»
در این زمینه باید گفت که بیش از 3سال است که شورای شهر و شهرداری تهران به صورت کامل در اختیار اصلاحطلبان است. آنان در دورهای مدیریت و همه ارکان شهر تهران را در دست گرفتند که دولت همسوی آنها در راس کار بود در حالی که قالیباف در حالی شهر تهران را اداره میکرد و پروژههای ساخت و تجهیز مترو و اتوبانهای تهران را پیش میبرد که دولتها با وی همکاری نمیکردند.
در این باره چندماه قبل شرق نوشت: «تصور بر این بود که با تغییرات در دولت و شهرداری و همسویی دو طرف اختلافات برطرف و مشکلات حملونقلی تهران حل میشود؛ اما این اتفاق رخ نداد و شاهد کمترین اقدامات و تغییرات در دو طرف بودیم!»
محسنهاشمی نیز در گفتوگویی صادقانه با شرق در تیرماه گذشته تاکید کرده بود: «بخشی از مشکل در نداشتن جسارت و پیگیری و اولویتبندی در مدیریت شهری بود. شما مسئله توسعه مترو را در نظر بگیرید. دستگاههای حفار مدرنی که برای کندن تونلهای مترو و ساخت سازه تونل در دوره گذشته از سوی خودم تأمین و به کشور وارد شده بود، الان سه سال است که بیکار افتاده و در این سه سال حتی یک کیلومتر مترو در تهران ساخته نشده است؛ درحالیکه اصولا ساخت تونل مترو بسیار کمهزینه است و مشکل مالی یا اجرائی ندارد و میتوان اعتبار آن را از طریق بودجه غیرنقد تأمین کرد. اگر این دستگاهها در سه سال گذشته فعالیت میکردند، الان سه خط جدید مترو داشتیم یا در حوزه تکمیل و راهاندازی ایستگاهها هم با وجود آنکه هزینه سنگینی نداشت و قرار بود ماهانه یک ایستگاه مترو افتتاح شود...»
ارگان دولت و مستمسک نخنما
روزنامه دولتی ایران دیروز در واکنش به سخنان آیتالله مجتهد شبستری مبنی بر اینکه «گرچه تحریمها در نابسامانی اقتصادی بیتاثیر نیست اما واقعیت این است که بخش زیادی از این مشکلات حاصل بیتدبیری داخلی است...» به یک مستمسک نخنما چنگ زد و مدعی شد: «حضرت آیتالله! ما هم فکر میکنیم مردم هوشیار و آگاه هستند و کم کاریها را به حساب دشمن نمیگذارند. دولت هم مدعی نیست که عملکردش بدون اشکال بوده است اما مهم این است که هر کس سهم و مسئولیت خودش را هم بداند و از فرافکنی پرهیز کند. شما به عنوان عضو محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام آیا قبول دارید بلاتکلیف گذاشتن لوایح مرتبط با «افای تی اف» مشکلاتی برای کشور ایجاد کرد؟ آیا امروز فکر نمیکنید تبعات نپیوستن به آن کار تبادلات بانکی و مالی را سخت کرده است؟ آیا این تبعات امروز در زندگی و معیشت مردم سرریز نشده است؟»
در پاسخ به ارگان دولت باید گفت؛ هیچ شخص دانا و عاقلی فکر نمیکند «بلاتکلیف گذاشتن لوایح مرتبط با «افای تی اف» مشکلاتی برای کشور ایجاد کرده است» اما روزنامه رسمی دولت خوب میداند که در تقلای فریب مردم است؛ بلاتکلیف گذاشتن لوایح مرتبط با «افای تی اف» نیست که برای کشور مشکل ایجاد کرده، اجرای توصیههای FATF از سوی دولت است که برخی نهادهای کشور را تحریم داخلی کرده است. خرداد 96 اسناد خیانتآمیزی افشا شد که نشان میداد برخی بانکها در راستای عمل به توصیههای FATF، همکاری با برخی ارگانهای داخلی را که از سوی دشمنان ملت تحریمشدهاند، قطع کردهاند. آنچه «کار تبادلات بانکی و مالی را سخت کرده است» تحریمهای ثانویه آمریکاست نه FATF. کار گروه ویژه اقدام مالی (FATF) اسفند 97 با انتشار گزارشی صراحتاً اعلام کرد که اجرای مؤثر تحریمهای مالی هدفمند و شناسایی مسیرهای ایران برای دور زدن تحریم را ذیل رسالت مقابله با اشاعه تسلیحات کشتار جمعی خود تعریف کرده و با جدیت تمام در پی اجرای آن است.
خوان زاراته، معاون سابق وزارت خزانهداری آمریکا نیز چندی پیش گفته بود: «برای قراردادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کاملFATF نیاز است. برای اینکه ایران از نظام مالی منزوی شود، لازم استFATF برای تایید قضاوتهایی پیرامون نظام مالی ضد پولشویی و مبارزه با تروریسم مداخله کند.»
آمریکا برای اعمال دقیقتر تحریم، به اطلاعات اقتصادی و مالی نیاز دارد و این مسئله متوقف بر همکاری کامل ایران با FATF است. پس بزکگران FATF باید پاسخگوی آدرسهای غلط، هیاهوگری، تحریفگری و بازی در نقشه دشمن بر علیه ملت باشند. آنها باید پاسخ دهند که اجرای یکطرفه توصیههای FATF چه دستاوردی برای کشور جز خسران، خودتحریمی و عدم همکاری با برخی نهادهای داخلی در راستای قوانین FATF داشته است؟
کلیشه تکراری سیاسی بازی با مطالبات زنان
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در گزارشی با عنوان «رقابت مردانه در غياب كانديداي زن؟» درباره تحرکات انتخاباتی در فضای سیاسی کشور نوشت: «۲۵۸ روز زمان باقي است. ۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۰ انتخابات دوره سيزدهم رياستجمهوري برگزار ميشود، انتخاباتي كه بسياري نگران كمرونق و بيفروغ بودن آن هستند. در اين روزها كه اگر كرونا و مصايب اقتصادي و سياسي و امنيتي شدت نگرفته بود احتمالا هر جريان سياسي در جلسات پي در پي و شبانهروز به دنبال كانديداي اصلح ميگشت اما به نظر ميرسد تحركات انتخاباتي عمدتا در جريان اصولگرايي در حال وقوع است و آن هم نه به شدت و حدت سالهاي گذشته... از سويي اصلاح قانون انتخابات كنار همه دغدغههايي كه براي كنشگران سياسي ايجاد كرده و نقد و نظرهايي كه وجود دارد، فرصتي براي تاكيد دوباره بر به رسميت شناختن حضور زنان در انتخابات رياستجمهوري را فراهم كرده است. فعالان زن و مرد عرصه سياسي در نوشتهها و اظهاراتشان بر قانوني بودن رييسجمهوري زن پافشاري ميكنند با اين حال موضع شوراي نگهبان همان است كه سالها بوده يعني «نامنويسي زنان براي انتخابات رياستجمهوري بلامانع است» اما رد صلاحيتشان هم دور از انتظار نيست.»
گفتنی است اصلاحطلبان به بسیاری از قشرها به عنوان ابزار انتخاباتی و تبلیغاتی برای وجهه دادن به خود نگاه میکنند. اگر کمی به سطح شعارها و دغدغههایی که این جریان سیاسی درباره اقشار و صنوف مختلف سر دادهاند توجه کنیم به خوبی جنس جعلی و انحرافی بودن این شعارها را درمی یابیم. این جریان سیاسی خصوصا در حوزه زنان به شکل کاملا ابزاری برای رای آوری و پر کردن سبد رای خود نگاه میکند. در همین باب حتی خود زنان اصلاحطلب که کنشهای سیاسی تند و تیزی از خود در برخی از مواقع نشان میدهند هم معترف استفاده ابزاری از رای 50 درصد جامعه شدهاند.
این جریان پیشتر نیز برای فریب افکار عمومی به شعار حضور زنان در پستهای حساس پیله کردهبودند. شعاری نخ نما شده و بینتیجه در این جریان که با شکست و تحقیر همیشگی روبهرو بوده است. درواقع در این برهه حساس برای اصلاحطلبان که همه شعارهایشان در دولت و مجلس بر زمین مانده است و عملکرد ضعیفی از آنان شاهد بودهایم این بار متوسل به شعار «رئیسجمهور زن» شدهاند. این درحالی است که ادعای قبلی شان درباره « وزیر زن» که پیشتر در اوائل دولت دوازدهم هم مطرح شده بود پوچ از آب درآمد و این مدعیان هرچه به این در و آن در زدند که لااقل یکی از وزرای کابینه روحانی زن باشد این موضوع با بهانههای جالب توجهی انجام نشد.
چندی پیش «زهرا شجاعی» رئیسمرکز امور مشارکت زنان در دولت اصلاحات با افشاگری درخصوص استفاده ابزاری اصلاحطلبان از زنان گفته بود: « اصلاحطلبان موقع انتخابات از زنان استفاده ابزاری میکنند».
اذعان به بیاعتباری مدعیان اصلاحات در نزد افکارعمومی
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «عملکرد دولت باعث شده که جايگاه صندوق راي در ميان مردم زير سؤال برود و اين به هيچ وجه تحول مثبتي نيست. اين را نيز بايد گفت که اصلاحطلبان نيز اعتبار خود را از دست دادهاند و اينکه در آينده چه اتفاقي رخ بدهد را نميدانم».
زیباکلام در هفتههای گذشته در مطلبی نوشته بود: «مدتهاست هرگاه که درباره اصلاحطلبان مینویسم، به جز انگشت گذاردن بر ضعفها، متاسفانه مطلب دیگری ندارم. از آن بدتر اینکه، نوشتن درباره جریان اصلاحات بسان رانندگی در جاده یک طرفه شده که از آن طرف حرکتی نیست. جادهای که آخر آن هم به نظر میرسد بنبست است».
روزنامه شرق نیز چندی پیش در مطلبی با عنوان «تنفس مصنوعی به اصلاحطلبان» نوشته بود: «در عالم پزشکی، به امید نجات بیمار به او تنفس مصنوعی میدهند. دلم نمیآید مقایسه کنم؛ اما وضعیت اصلاحطلبان شباهت به بیماری پیدا کرده که عدهای برای نجاتش به او تنفس مصنوعی میدهند تا برای انتخابات سال آینده زنده نگهش دارند».
مدعیان اصلاحات در ماههای اخیر بارها با اذعان به سقوط پایگاه اجتماعی خود تاکید کردهاند که افکارعمومی کارنامه دولت روحانی را به پای اصلاحطلبان نوشته است.
چک برجام پاس نشده، ساز مذاکره مجدد کوک میکنند!
روزنامه دولتی ایران دیروز گفتوگویی را با ناصرهادیان منتشر کرد. وی از عناصر نزدیک به «مادلین آلبرایت» (وزیر خارجه اسبق آمریکا در دولت بیل کلینتون و معروف به جانور سیاسی) است. آلبرایت او را در کنار برخی دیگر جزو «شاگردان خوب» و «فرزندان فکری» خود معرفی میکند و میگوید: من به فرزندان فکریام در ایران امیدوارم.
هادیان به ارگان گفته است: «من معتقدم که امکان شکل گیری معامله با ترامپ آن هم در مدت زمان کوتاهی وجود دارد... تقاضای سوم باید رسیدن به توافقی با آمریکا باشد که این کشور نتواند در قالب برجام، ایران را تهدید کند.»
فجایع امروز پیامد مذاکره مبتنی بر اعتماد به آمریکا و بیاعتنایی به بسترها و ظرفیتهای اصلی رونق اقتصادی است. با این حال، چک برجام پاس نشده،هادیان روی مذاکره دوباره معرکه میگیرد. چه تضمینی وجود دارد که توافق کنیم و آمریکا به رویه پلشت پیشین خود در برجام عمل نکند؟ عدهای تقلا دارند اقتدار ایران را بدهند و دوباره مشتی وعدههای نسیه بگیرند؟ مذاکرهبازان تعادل فکری و ذهنی خود را از دست دادهاند یا در حال خیانتاند؟
فراموش نمیکنیم، چندی پیش، وقتی روحانی تلویحا برای مذاکره اظهار آمادگی کرد، ترامپ و ماکرون از موضع خباثت، اهانت، اتهام زنی و طلبکاری پاسخ وی را دادند.
مذاکره با اوباما به کجا رسید که منتظر بایدن هستید؟!
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم عضو شورای مرکزی کارگزاران نوشت: بهواقع روی کار آمدن جو بایدن به نسبت دونالد ترامپ برای اصلاحطلبان میتواند بسیار مهم باشد. مهمترین اتفاقی که بعد از روی کار آمدن رئیسجمهوری غیر از ترامپ در اوضاع داخلی اتفاق خواهد افتاد تغییر فضای روانی جامعه ایران و پدید آمدن امید به احتمال موفقیت گفتوگو و مذاکره با آمریکاست.
در ادامه مطلب آمده است: اگر ریاست جمهوری ترامپ تداوم پیدا کند با توجه به تجربهای که در این سالهای گذشته داشتهایم، (چه در بحث تحریمها و چه تقویت احتمال جنگ) به معنای پایان رسیدن سیاست ورزی در ایران است. یعنی حتماً در عمل فضا از دست اصلاحطلبان خارج میشود و مناسباتی که بعد از آن اتفاق خواهد افتاد مناسباتی است که در پرتو قدرت رخ خواهد داد و نه در پرتو سیاست»
مدعیان اصلاحات تمام هم و غم و امیدشان این است که جو بایدن نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود غافل از آنکه از سگ زرد برادر شغال است و فرقی اساسی بین دموکراتها و جمهوری خواهان نیست. لازم به یادآوری است که در دولتهای دموکراتهای آمریکایی نیز بارها تهدید و تحریم شدهایم. علاوهبر آنکه به زعم بسیاری از کارشناسان چه در جناح اصولگرا چه در جناح اصلاحطلب، دلیل اصلی مشکلات کشور بیمدیریتی و فقدان کارآمدی است.