نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روزنامه اصلاحطلب: عباس آخوندی، مسئول بحران مسکن است
سرویس سیاسی-
روزنامه زنجیرهای همدلی در گزارش صفحه 1 خود با عنوان «ادامه سرکشی قیمت مسکن» نوشت: افزایش قیمت مصالح ساختمانی هم در حالی قیمت هر مترمربع واحد مسکونی را بخصوص در شهرهای بزرگ بالا برده که بسیاری از آگاهان اقتصادی سیاستهای وزیر راه و شهرسازی پیشین را عامل اصلی این وضعیت عنوان میکنند. اواخر تیر سال 97 بود که عباس آخوندی، اعلام کرد: «بدون شک دولت نباید تحت هیچ شرایطی در حوزه ساختوساز وارد شود، به عقیده من اگر قرار باشد عملکرد دولت با ساخت خانهاندازهگیری شود، دولت نباید حتی یک واحد خانه بسازد». این در حالی است که اجرای سیاست دولت نباید خانه بسازد، مشکل عرضه نیست، آرامآرام جواب داد و همانطور که در نمودار قیمتها دیده میشود در خرداد امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، قیمت مسکن چند برابر گران شده و در این میان بهجای کنترل قیمت مصالح ساختمانی و درمجموع هزینههای ساخت، متهم گرانی دلالها و البته مشاوران املاک شناخته شدهاند. در ادامه این مطلب آمده است: بر اساس آمار رسمی، در 20 سال اخیر، تعداد مستأجران افزایش قابلتوجهی داشته و از 15 درصد در سال 75 به 30 درصد در سال 95 رسیده است. در این میان دولت نیز طی این سالها بهاندازه تقاضا، مسکن به بازار عرضه نکرده و با اجرای سیاستهای سلیقهای در این بازار، گاهی بهطور کامل دست از ساخت مسکن شسته و گاهی فقط در حد شعار سیاستهایی مثل اجرای مالیات از خانههای خالی را با تمام ایراداتی که داشته وارد کار کرده و در این میان بیتوجهی به کاهش هزینههای ساخت، عقبماندگی میزان تسهیلات مسکن از نرخ تورم و حتی زمان طولانی برای اخذ مجوز ساختمانی، عرضه مسکن را به میزان زیادی کاهش داده و در مقابل سالبهسال بر تعداد متقاضیان افزوده شده و قیمتها هرماه رکورد تازهای از خود برجای گذاشتهاند. لازم به یادآوری است عباس آخوندی، وزیر سابق دولت تدبیر و امید بارها «مسکن مهر» را «فاجعه»، «مزخرف» و «پوپولیستی» دانسته و در اظهاراتی (آبان 97) گفته بود: «افتخار میکنم در ۶۲ ماه خدمت یک واحد مسکن مهر افتتاح نکردم»!
با دولت بایدن مشکلات بیشتری خواهیم داشت
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «در مورد نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که از هماکنون نمیتوان پیشبینی کرد و هر دو نامزد شانس قابلتوجهی برای پیروزی دارند و هنوز زمان زیادی به انتخابات مانده است. در مورد بازگشت آمریکا به برجام نیز باید بگویم که بازگشت آمریکا در دولت بایدن نیز بیقیدوشرط نخواهد بود و آمریکاییها مابهازایی در مقابل این کار خواهند خواست که میتواند یکسری مطالبات درون برجام باشد که میتواند تغییر در جداول غروب برجام یا موضوعات منطقهای و... را دربرگیرد. بایدن حتماً بیقیدوشرط به برجام بازنخواهد گشت.» این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «به نظر میرسد که سختگیریهای دولت بایدن در قبال برنامه هستهای نسبت به مباحث غیرهستهای هم شاید از دولت ترامپ افزایش پیدا کند تا بهگونهای بتواند بین مخالفان ایران در درون آمریکا و منطقه توازنی ایجاد کند. بنابراین میتوان گفت که در حوزههای غیرهستهای با دولت بایدن میتوانیم مشکلات بیشتری هم داشته باشیم.» کارشناسان معتقدند که در صورت پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، فشار حداکثری علیه ایران تبدیل به فشار هوشمند خواهد شد. جمهوری خواهان و دموکراتها در دشمنی با ایران هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. چهبسا که اقدامات ضدایرانی و حجم تحریمها در دوره دموکراتها شدیدتر از دوره جمهوری خواهان بوده است.
اروپا روغن ریخته را نذر برجام کرد، مدعیان اصلاحات با قابلمه صف کشیدند!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در گزارشی با عنوان «جدایی تروییکای اروپایی از آمریکا» نوشت: «آنچه این روزهای کرونایی در صحن خلوت شورای امنیت سازمان ملل متحد میگذرد را میتوان بیسابقهترین رویارویی سه کشور اروپایی عضو شورای امنیت (بریتانیا، آلمان و فرانسه) با ایالاتمتحده آمریکا دانست. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده همچنان سوار بر قطار قطعنامه 2231 سوتزنان خود را عضوی از برجام دانسته و میگوید در مقابل نقض توافق هستهای توسط ایران دست به ماشه شده و قطعنامههای شورای امنیت را بازگردانده است. در مقابل چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا و آلمان در کنار تفسیر مشترک با ایران ایستادهاند و هرروز برگ جدیدی در حمایت از برجام رو میکنند... درحالیکه ایالاتمتحده میگوید تعلیق تحریمهای شورای امنیت علیه ایران روز 20 سپتامبر به پایان میرسد اما در نامه سه کشور اروپایی به شورای امنیت بهصراحت تأکید شده که تعلیق تحریمها علیه ایران، بعد از تاریخ ۲۰ سپتامبر ادامه خواهد یافت و هر تصمیم یا اقدام برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران «فاقد اثر قانونی خواهد بود.» گفتنی است دولت ترامپ، بر پایه فشارهایی که دولت اوباما با تحریم و برجام انباشته بود، وسوسه شد کار را یکسره کند. بنابراین سال 97، فشار حداکثری (کاتسا و آیسا که بدیل تحریمهای فلجکننده بود) را به اجرا گذاشت و همه تیرهای تحریمی را شلیک کرد. اما موضوع بسیار مهم در این روند دوساله، خباثت و خدعه اروپاست. آقای ظریف با همه خوشخیالیهای گذشتهاش، اذعان دارد اروپا یازده تعهد ضد تحریمی خود در برجام را زیر پا گذاشت. آنها قراردادها را یکطرفه لغو کردند و خرید نفت را هم به صفر رساندند، بهنحویکه تجارت چند میلیارد دلاری اروپا با ایران به چند ده میلیون دلار رسید. حتی آلمانیها در دادن بنزین به هواپیمای ظریف کارشکنی کردند. ماجرای گله او از عدم امکان افتتاح یک حساب بانکی در لندن معروف است. اروپاییها ابتدا وعده دادند کانال SPV را برای امکان معامله نفت در برابر غذا و دارو راهاندازی میکنند! بعد از چند ماه فرصت سوزی مدعی شدند نمیتوانند نفت ایران را بخرند اما حاضرند با راهاندازی کانالINSTEX، در ازای پول نفت فروختهشده ایران به دیگر کشورها، غذا و دارو بفروشند! آنها، نه به تعهدات برجامی و نه وعدههای هیچ و پوچ مثل اینستکس عمل نکردند. تنها کاری که کردند، تظاهر به موضع متفاوت در بیانیهها بود؛ با تکرار این دروغ بزرگ که «ما همچنان در برجام میمانیم». آنها پریروز همین کار را کردند؛ چون میدانند آمریکا ماشه تفنگ بیفشنگ را چکانده و ایران، اوج فشارها را از سر گذرانده است. اروپا و شورای امنیت مسئولیت دارند مقابل یاغیگری آمریکا بایستند و چون اراده این کار را ندارند، واهی مرگ برجام را امضا کردهاند.
وقتی تحریمی برای اجرایی کردن نمانده و آمریکا همه را قبلاً به کار بسته، تروئیکای اروپایی چرا باید برای چکاندن مکانیسم ماشه همراهی کنند؟! آزمون آنها، به مقابله با تحریمها بود که رفوزه شدند؛ نه همراهی یا عدم همراهی در چکاندن ماشه اسلحهای که همه خشاب آن قبلاً شلیک شده! چرا عدهای، روغن ریخته را نذر میکنند بزککنندگان اروپا، اگر منصف و علاقهمند به منافع ملی باشند، آنها هم باید ضمن اعلام رفوزگی اروپا، طلبکار این دولتهای بدعهد شوند، نه اینکه قابلمه به دست برای روغن ریخته نذری اروپا صف بکشند!
تختهگاز ارگان دولت در تحریف واقعیتها
خود را به ندانستن نزنید، کارآمدی الگوی مقاومت واقعیت عینی است
ارگان دولت روز گذشته، مصاحبهای را با مصطفیهاشمی طبا منتشر کرد. وی گفته است: ما تحریم هستیم و افق رفع آن هم مشخص نیست، بعد یک عده همزمان میگویند هم باید مقاومت داشته باشیم و هم مطالبه زندگی بهتر را مطرح میکنند. بعد هیچ فرآیند مؤثر کارشناسی هم برای تعیین جایگاه این گرایش وجود ندارد. همین طور که برای تعیین میزان اقبال عمومی آن هم ترازویی نداریم. نتیجه این میشود که این گرایش یک عرصه عمل برای خودش میبیند و کاری هم ندارد که اقبال عمومی دارد یا خیر؟ یا حرفش حرف کارشناسی هست یا خیر؟ سطرهای فوق یکی از ادعاها و فریبکاریهای مدعیان اصلاحات و جریان تحریف است. این طیف میکوشد الگوی مقاومت در برابر زورگویان و مستکبران را ناکارآمد جا بزند و میگوید مقاومت کنیم، زندگی سامان ندارد و از معیشت خبری نیست! این دروغبافی و خیانت به انقلاب و ملت در حالی است که پیامد مذاکره مبتنی بر اعتماد به دشمن از سوی دولت و توافق هستهای، رسیدن فروش نفت از 1/5 میلیون بشکه در روز به زیر 300 هزار بشکه، پراید 110 میلیونی و دلار 28 هزار تومانی و لجام گسیختگی قیمت کالا و خدمات بود اما جوانان مؤمن و انقلابی به همراه دیگر رزمندگان صادق جبهه مقاومت با شکست داعش در عراق و سوریه بستری را مهیا کردند تا روحانی اسفند ۹۷ با سفر به عراق، ۵ سند و توافقنامه همکاری امضا و بر گسترش روابط با عراق تا ۲۰ میلیارد دلار تأکید کند. پس زندگی و دنیای ما را هم مقاومت میسازد. اما مدعیان اصلاحطلبی با بزک خیانتبار برجام، اعتماد به آمریکا و اروپا و پیگیری سوزاندن فرصتهای داخلی پای وعدههای پوچ غرب، وضع فاجعهبار فعلی را برای ملت رقم زدند و همزمان به جای بیان واقعیت، مسئولیتپذیری و عذرخواهی از پیشگاه ملت، کماکان در تقلای فریب مردماند و مرزهای بیشرافتی را جابهجا میکنند. پس برخلاف گفته مصاحبه شونده که «هیچ فرآیند مؤثر کارشناسی هم برای تعیین جایگاه این گرایش وجود ندارد» واقعیتهای عینی مؤید کارآمدی و درخشندگی الگوی مقاومت و سیاهه تعامل با دشمن است.