عوامل پیدایش تحریفات عاشورا(پرسش و پاسخ)
پرسش:
انواع تحریف و عوامل آن را در رابطه با حادثه کربلا به نحو اجمال بیان کنید؟
پاسخ:
در میان وقایع تاریخی، به لحاظ نقلهای معتبر کمتر واقعهای است که به اندازه حادثه کربلا غنی باشد، اما علیرغم این غنای منابع معتبر تاریخی، این حادثه در طول تاریخ دستخوش تحریفهای متعددی قرار گرفته است که اینک به برخی از اهم آنها میپردازیم.
انواع تحریف
تحریف انواعی دارد که یا لفظی و شکلی است و یا معنوی و محتوایی. اینکه ظاهر و شکل یک عبارت و نصی را تغییر دهید با افزودن یک حرف یا یک کلمه و یا جمله و یا کم کردن و یا پس و پیش کردن، این را میگویند؛ تحریف لفظی، اما تحریف معنوی این است که شما در لفظ تصرف نمیکنید، و در الفاظ و عبارات تغییر نمیدهید، بلکه آن لفظ و عبارات را طوری معنا و تفسیر میکنید که مقصود و مقصد گوینده از آن به دست نمیآيد، بلکه خلاف آن حاصل میشود. این را میگویند تحریف معنوی.
عوامل تحریف در حادثه کربلا
1- اغراض دشمنان
همیشه اغراض دشمنان خود یک عاملی است برای اینکه حادثهای را دچار تحریف کند. دشمن برای اینکه به هدف و غرض خودش برسد، تغییر و تبدیلهایی شکلی و لفظی در متن تاریخ میدهد، و یا توجیه و تفسیرهای ناروایی از تاریخ میکند. در دنیا معمول است که دشمنان نهضتهایی مقدس را به افساد، اخلال و ایجاد تفرقه و اختلاف و... متهم میکنند، که این مطلب نمونههای زیادی دارد، حکومت اموی خیلی تلاش کرد تا چنین رنگی به نهضت حسینی بدهد، و تحریفهای لفظی و معنوی فراوانی انجاد دادند تا قیام امام حسین(ع) را خدشهدار کنند، اما هیچکدام از تحریفهای آنها اثر نکرد و هیچ مورخی و صاحبنظری تحت تاثیر تحریفهای آنها قرار نگرفت، لذا در حادثه کربلا با کمال تاسف هرچه تحریف شده است از ناحیه دوستان است، که ابزار و آلات دست دشمنان قسمخورده اسلام قرار میگیرند.
2- تمایل بشر به اسطورهسازی
عامل دوم تمایل بشر به اسطورهسازی و افسانهسازی است. در بشر یک حس قهرمانپرستی هست که درباره قهرمانهای ملی و دینی افسانه و اسطوره میسازند. بهترین دلیلش این است که مردم برای نوابغی مثل بوعلی سینا و شیخ بهایی چقدر افسانه جعل کردند. اما کسانی که شخصیت پیشوا و زعامت را به عهده دارند و قول و فعل و تقریر آنها برای انسان حجت است در اینها نباید تحریفی واقع شود، زیرا نقش هدایتگری آنها مخدوش میگردد. و ما که وظیفه داریم همه ساله حادثه عاشورا را به صورت یک مکتب زنده نگهداریم، نباید اجازه دهیم با حس اسطورهسازی و قهرمانپروری مبالغهها و اغراقهایی در حادثه عاشورا صورت گیرد، و در این رابطه جعلها، دروغها و تحریفهایی صورت گیرد.
3- عامل خصوصی
دوعامل قبلی یعنی اغراض دشمنان و تمایل بشر به اسطورهسازی در تمام تواریخ دنیا وجود دارد، ولی در خصوص حادثه عاشورا یک عامل خصوصی هست که این عامل سبب شده در این داستان بخصوص جعل واقع شود. پیشوایان دین از زمان پیامبر اکرم(ص) و زمان ائمه(ع) دستور اکید و صریح دادهاندکه باید نام حسینابنعلی(ع) و مصیبت آن حضرت زنده بماند و هر سال تجدید بشود. چرا؟ بحث در این چرا است. چرا ائمه دین به این موضوع تااین حد اهتمام داشتند؟ در واقع تأکید فراوان بر این زنده نگهداشتن حادثه عاشورا بخاطر فلسفه قیام آن حضرت و اهداف مقدسی بود که امام حسین(ع) بخاطر آنها به شهادت رسید. حال اگر در مجالس عزای حسینی این اهداف مقدس تحتالشعاع گریه و سینهزنی و نوحهخوانی قرار گیرد و تحریفهایی را برای گرم کردن مجلس و کربلا راه انداختن انجام دهیم. اینجاست که عامل خصوصی تحریف کارکرد واقعی خود را خواهد داشت و اجازه نمیدهد که آثار و برکات واقعی این گونه مجالس در جامعه و رفتار عزاداران تبلور پیدا کند. شما باید روضه راست را بشنوید و معارف و سطح فکرتان بالا بیاید، به طوری که اگر در یک کلمه روحتان اهتزاز پیدا کرد و با روح امام حسین(ع) هماهنگی پیدا کرد و اشکی و لو ذرهای، و لو به قدر بال مگس از چشمتان جاری شد، واقعاً مقام بزرگی برای شما است. اما اشکی که از راه قصابی کردن بخواهد از چشم شما بیاید، اگر یک دریا هم باشد، ارزش ندارد.