خسارت های آمریکا در تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران چقدر بوده است؟(بخش پایانی)
هزینه ای که آمریکا در قبال تامین منافع صهیونیسم می پردازد! (گزارش روز)
گالیا توانگر
خسارت به نیروی کار،از دست دادن هزاران فرصت شغلی،کاهش میزان سرمایه گذاری از سوی شرکت های آمریکایی،کاهش صادرات و...همگی نمونه هایی از لیست خسارت های هنگفتی است که آمریکا طی اعمال دوره های به هم پیوسته تحریم اقتصادی علیه ایران متحمل شده است.
دامنه این خسارات برای سردمداران آمریکایی نه تنها پوشیده نیست بلکه دیگر مجبورند که به شکست ها و ضررهایی که متحمل شده اند آشکارا اعتراف داشته باشند.
در جدیدترین مصاحبه ای که "وندی شرمن” رئیس تیم مذاکره کننده آمریکا در مذاکرات میان ایران و 1+5 با سی ان ان داشته به روشنی اذعان داشته است که تحریمهای اعمال شده علیه تهران، برای آمریکا، اروپا، چین، روسیه، آسیا و آفریقا هزینه داشته است.
شرمن در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: «نمیخواهیم در طول مذاکرات تحریمی اعمال شود چراکه فکر میکنیم لازم است فضای حسننیت بر مذاکرات حاکم باشد. با این حال، کنگره نقش مهمی دارد و واضح است هر گونه لغو تحریمها باید به وسیله کنگره انجام شود. تحریمهای ما، تحریمهای اتحادیه اروپا و تحریمهای شورای امنیت به هم مرتبط هستند. بنابراین اگر آمریکا تحریمها را لغو نکند، اروپا نیز قادر نخواهد بود هر کاری انجام دهد زیرا سیستم بانکی و مالی ما و تحریمهای نفتی ما تاثیر عمیقی دارند. اما تعلیق تحریمها به مسیری منجر میشود که به ایران فرصت بهرهبرداری از آنچه میخواهد را بدهد.»
همانطور که مشخص است یکی از مشتاقان تداوم تحریم ها در بدنه دولت آمریکا همین اعضای تندرو، لجوج و وابسته به لابی صهیونیستی در کنگره هستند که می خواهند هر طور که شده ولو با متحمل شدن خسارت های هنگفت، تحریمها کماکان ادامه پیدا کرده و منافع صهیونیست ها تامین گردد.
"کریستین امانپور” مصاحبه کننده سی ان ان روبروی "وندی شرمن” با بیان اینکه غرب در زمینه صادرات و توافقنامههای تجاری خسارت دیده و اروپا و آمریکا نیز خود از این تحریمها خسارت دیدهاند، به مطالعهای اشاره می کند که اخیرا اعلام کرده، طی ۱۰ سال گذشته آمریکا صدها میلیارد دلار در صادرات و توافقهای تجاری از دست داده است.
وی سوال می کند:«این موضوع چقدر برای آمریکا ناراحتکننده است؟» شرمن در پاسخ می گوید:«فکر میکنم این مسئله برای آمریکا ناراحت کننده است.هر چند فکر میکنم لازم است همه بدانند آمریکا تحریمهای تجاری علیه ایران اعمال کرده است که به 30 سال پیش بازمیگردد یعنی زمانی که مسئله گروگانگیری پیش آمد. با این حال، بله، این تحریمها برای آمریکا، اروپا، چین، روسیه، آسیا، آفریقا و برای همه هزینه داشته است. اما در نهایت، جامعه بینالمللی با اطمینان از اینکه ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیست، به دنبال تضمین صلح و امنیت است!»
آمریکا وکیل مدافع صهیونیست ها
حبیب الله ترکاشوند مدیر کل سیاسی خبر گزاری فارس براین باور است که آمریکایی ها بعد از جنگ تحمیلی سیاست تحریمی علیه جمهوری اسلامی را در پیش گرفتند تا به آن گروه از اهدافشان که در طول جنگ تحمیلی نتوانسته بودند دست پیدا کنند،دسترسی یابند و مابقی توطئه هایشان را بر علیه جمهوری اسلامی محقق سازند.
وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان می گوید:«در دنیای امروزه تجارت در تعامل کشورهای مختلف رونق میگیرد و معنا می یابد.بدیهی است که وقتی یک کشوری چون آمریکا - که اتفاقا داعیه ابر قدرتی در اقتصاد جهان را دارد- سیاست تحریمی آن هم با کشوری چون ایران-که از ذخایر نفتی و معدنی زیادی برخوردار است- را در پیش می گیرد،متحمل خسارت های جبران ناپذیری در چرخه اقتصادی شود.بنا به گزارشی که روزنامه تایم اخیرا از رقم خسارت های آمریکایی ها طی دوره های مداوم تحریم علیه ایران منتشر کرده است،تا کنون بالغ بر 200 هزار فرصت شغلی از دست رفته و نیز 200 میلیارد دلار خسارت اقتصادی را متحمل شده اند.این میزان خسارتهای اقتصادی تنها از جانب خسارت های مستقیم بوده و رقم خسارت های غیر مستقیم هنوز اعلام نشده اند.»
ترکاشوند با بیان اینکه یکی از اهداف اصلی آمریکا در تداوم سیاست های تحریمی اش تامین منافع صهیونیست هاست،می گوید:«یکی از اهداف اصلی آمریکا تامین منافع اسرائیلی هاست که حتی در بدنه کنگره آمریکا هم نفوذ قابل توجهی دارند. بنابراین چه کنگره و چه کاخ سفید مجبورند در برابر فشار صهیونیستها سر خم کرده و به دلیل تامین منافع آنها به تداوم سیاستهای تحریمی که برایشان سودی نداشته که هیچ حتی ضررهای قابل توجهی هم داشته اند،تن در دهند.»
مدیر کل سیاسی خبرگزاری فارس با اشاره به دوگانگی عملکرد آمریکا در مذاکره با ایران توضیح میدهد:«ما در مذاکرات هسته ای اخیر رویکرد دوگانهای را از آمریکا شاهدیم.از یک سو کاخ سفید و خصوصا شخص باراک اوباما اصرار دارد به هر روش ممکن این موضوع رابطه با ایران را به سر انجام برسانند، چرا که چنین اقداماتی به نفع آینده سیاسی حزب دمکرات آمریکا نیز هست.اما از سوی دیگر تحت فشار قوی صهیونیست ها چاره ای جز تامین منافع واهداف آنها ندارند. بنابراین اوباما ناچارا علی رغم اینکه دَم از مذاکره می زند،ناگزیر است تداوم سیاست های تحریمی را امضا کند و یا در محافل دیداربا سران صهیونیست ها با لحن خشن در باب مواضع خود با ایران صحبت کند تا نظر آنها را نیز تامین کرده باشد.اما اینطور که به نظر می رسد آمریکا ناگزیر است به زودی یک راه را انتخاب کند یا رفتار مسالمت آمیز و یا طبق خواسته های سلطه طلبانه گذشته به پیش برود.»
پایداری ملت ایران
در سه دوره تاریخی تحریم های نفتی
دکتر صالح اسکندری یک تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه نباید فراموش کرد که آمریکا همواره به انحای مختلف جهت تامین منافع سلطه گرایانه خود نه تنها ایران بلکه سایر کشورهای استقلال طلب را نیز مورد تحریم قرار داده و با تکیه به تجربه تاریخی اش همواره در اعمال چنین سیاست هایی متضرر خسارت بویژه از جنبه اقتصادی شده است.
وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان میگوید:«بهنظر می رسد که اینگونه برنامه های تحریمی آخرین تیر ترکش آمریکا به مردم ایران باشد تا بلکه بتواند به خیال خام خود مردم ایران را از مسیر استقلال طلبیشان باز گرداند.اما غافل از این که ملت ایران طی سه دوره تحریم های شدیدی که با توسل به فشارهای نفتی از جانب استکبارطی تاریخ معاصر متحمل شده اند نه تنها عقب ننشسته بلکه در استقلال طلبی شان راسختر هم شده اند.»
اسکندری با ورق زدن صفحات تاریخ معاصر کشورمان توضیح می دهد:«اولین دوره تحریم ها و فشارهای نفتی اوایل دهه 30 با فشار انگلیسی ها اعمال شد.دومین دوره طی 8 سال جنگ تحمیلی بود که آمریکایی ها همه زورشان را زدند تا صادرات نفتی ما را در مقابل صادرات نفتی اعراب به حداقل ممکن خود برسانند. سومین دوره تحریم ها همین دوره اخیر است که باز هم آمریکا به بهانه مسائل هسته ای به ما تحمیل کرده است.چنانچه با بصیرت به تاریخ دو مرحله گذشته فشارهای نفتی استکبار علیه مردم ایران نگاه کنیم در خواهیم یافت که ملت ایران نه تنها از هدف استقلال طلبی شان مایوس نشدند بلکه همه سختی ها را به جان خریده وذره ای عقب نشینی نکردند.»
وی ادامه می دهد:«در جریان ملی شدن صنعت نفت دهه 30 کشور طی دو سال تنها با مالیات ها وفروش اوراق قرضه روی پا ایستاد. حتی مرحوم آیت الله کاشانی مردم را به خرید این اوراق تشویق می کردند.در فشارهای نفتی دوره جنگ تحمیلی زمانی که اُپک خرید نفت ایران را تحریم کرده بود،تولید بشکه های نفتی عربستان را به 6000 بشکه رساندند تا از این طریق به نحوی خسارت ناشی از تحریم نفتی ایران را جبران کنند.این در حالی بود که مواضع نفتی ما و پالایشگاه هایمان دائما توسط هواپیماهای جنگی رژیم بعثی بمباران می شد و فشار مضاعفی روی ما در شرایط بحرانی جنگ وارد میساختند. با این حال هم در دهه 30 و هم در دوره جنگ تحمیلی فشارهای نفتی نتوانست مردم ایران را از باوراستقلال طلبی شان مایوس کند.»
ترس آمریکا از مقابله قانونی ایران
دکتر اسکندری در توصیف شرایط بالقوه کشورمان طی دوره سوم تحریم ها می گوید:«شرایط امروز کشورمان از لحاظ توانایی ها و فرصت به هیچ وجه قابل قیاس با دوره فشارهای نفتی دهه 30 یا جنگ تحمیلی نیست.در دهه 30 خزانه به قدری خالی بود که مصدق برای تامین اضطراری 11 تن طلا دست به سوی روس ها دراز کرد.اما در حال حاضر ذخایر ارزی و طلای کشورمان به حدی است که حتی می توان تا دوسال کشور را بدون وابستگی به درآمدهای نفتی اداره کرد.در دوره جنگ هم که رقم فروش هر بشکه نفت ما به کمتر از 5 دلار رسیده بود که روشن است برای کشوری درگیر جنگ این رقم تا چه حد ناچیز بوده است.بنابراین در دوره سوم تحریم ها که از سه سال پیش بر شدت آن به مراتب افزوده شده ما نسبت به دوره های گذشته فشارهای نفتی از تواناییها و امکانات به مراتب بهتری برخورداریم. در حال حاضر نه تنها نمی پذیرم که شرایط ما شرایط شعب ابیطالب است بلکه معتقدیم که شرایط ما به شرایط بدر و خیبر شباهت دارد.»
وی درپاسخ به این که چرا آمریکا در قبال ایران صرفا به اعمال سیاست های تحریمی اصرار دارد، میگوید:«چنانچه فشارهای آمریکا بیش از اینها شود به خوبی می دانند که جمهوری اسلامی ایران توان مقابله قانونی با آنها را دارد. برای مثال می توانیم تنگه هرمز را ببندیم که حق قانونی اش را هم داریم. در صورت بسته شدن تنگه هرمز راه بر سه میلیون بشکه از 17 میلیون بشکه ای که از این مسیر عبور داده می شوند بسته خواهد شد. به جز این باید یاد آور شد که لوله های گاز ما تا اروپا از طریق خاک روسیه راه پیدا می کنند.چه چیز می تواند جایگزین منابع انرژی ایران برای اروپا باشد؟ بنابراین در صورت واکنش های تند آمریکا عملا تمام منافع استراتژیک شان در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به خطر خواهد افتاد.لذا عاقبت اندیشان آمریکایی در تلاشند که مذاکره کنند و سیاست های میانه ای در قبال جمهوری اسلامی ایران در پیش گیرند.»
خانم شرمن! زراد خانه اتمی برای چیست؟
شرمن در مصاحبه با سی ان ان می گوید:»همتایان ایرانی من بسیار جدی و حرفهای هستند و همه ما در تلاشیم تا فضایی بیابیم که به جامعه جهانی اطمینان دهد برنامه هستهای ایران کاملا مسالمتآمیز است و آنها به سلاح هستهای دست نمییابند. همه ما در تلاشیم این موضوع رخ دهد. همه ما منافع کشور خود را در ذهن داریم. آنهایی که بخشی از گروه 3+3 هستند، مسئولیت جهان را نیز بر عهده دارند و ما این موضوع را بسیار جدی گرفتهایم.»اما به قول برخی کاربران اینترنتی در پی انتشار خبر مصاحبه شرمن با سی ان ان باید از وی پرسید:«بهنظر شما در عصر حاکمیت دموکراسی غربی با سلطه شیطان بزرگ نگه داشتن این همه زرادخانه اتمی برای چیست؟بهتر نیست برای جهان عاری از خطرهستهای تلاش کنید؟ افکار بیدار جهان می داند دردشما در این بازی بی انتها چیست؟!شما شکیبایی پذیرش جمهوری اسلامی ایران در جهان را ندارید و بس!»