یک فعال بخش خصوصی:
۵۰ درصد صنعت سیمان کشور بلا استفاده مانده است
قائممقام دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت گفت: در حال حاضر حدود ۵۰ درصد صنعت سیمان کشور بلا استفاده مانده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، آرمان خالقی درباره ظرفیتهایی که به غلط در کشور ایجاد شده است اظهار کرد: در دورههای مختلف، سرمایهگذاریهایی اتفاقاتی افتاد که میتوان آنها را به چند بخش تقسیمبندی کرد. برخی از ظرفیتهای راکد صنعتی توسط کسانی ایجاد شده که صاحب سرمایه بودند، اما دانش فنی کافی نداشتند. اغلب آنها سراغ فضاهایی مثل آرد و نان رفتند که دانش چندانی احتیاج نداشت و فروش تضمین شدهتری را برای آن متصور بودند. صنایعی که اغلب تکنولوژی پایینتری داشتند، تعداد زیادی جواز تاسیس گرفتند و در حالی که کشور نیازی به فعالیت آنها نداشت، در همه جای کشور احداث شدند.
وی افزود: برخی از این ظرفیتها با انگیزه فعالیت در بازارهای صادراتی روی کار آمدند. صنایعی مثل سیمان و کاشی با هدف تامین بازارهای صادراتی ایجاد شدند، اما در نهایت موفق به حفظ موقعیت خود در این بازارها نشدند. در حال حاضر حدود ۵۰ درصد صنعت سیمان کشور بلا استفاده مانده است. در شرایطی که درهای صادرات باز بود، اجازه توسعه سرمایهگذاری احداث کارخانجات فراهم شد اما در نهایت با برنامهریزیهای نامناسب، رقبای ما بازار صادراتی را به دست گرفتند. برای مثال رقابت سنگینی برای فروش سیمان و کاشی بین تولید کنندگان تُرک داشتیم، اما با توجه به فعالیت پیمانکاران تُرک در بازارهای رقابتی، ما بخش عمدهای از این بازارها را از دست دادیم.
قائممقام دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت خاطرنشان کرد: باید این موضوع را هم در نظر گرفت که با اعمال دوره جدید تحریمها فرصتهای صادراتی در کشور ما بسیار محدود شد.
خالقی ادامه داد: وقتی تولیدات شرکتهای بزرگ توان رقابت در بازارهای خارجی را نداشته باشند، رقابت بین آنها به بازار داخل کشیده شده و در نهایت منجر به آسیب در فعالیت صنایع کوچکتر میشود. شرکتهای بزرگ تمام سهم بازار را در بر میگیرند و ظرفیتی برای صنایع کوچکتر باقی نمیماند.
وی ادامه داد: در حال حاضر رقابت و نوآوری در بازارهای جهانی بسیار سنگین است پس کالای تولید داخلی به لحاظ کیفیت و قیمت باید به نحوی باشد که بتواند با کالای مشابه در بازارهای بینالمللی رقابت کند. برای بالا بردن قدرت رقابتی باید قیمت و بهای کالا در کشور به شدت کاهش پیدا کند و لازمه این کار توجه به اقداماتی مانند کاهش هزینههای تولید، تامین نیاز اولیه و اساسی تولیدکنندگان، پائین آوردن نرخ بهره بانکی برای تولید، تغییر و اصلاح شیوههای مدیریتی و مواردی از این قبیل است.
به گفته این مسئول، ما باید به دنبال مسیر صادرات غیر نفتی و تولید کالا با ارزش افزوده بالا باشیم. اگر برنامهریزی برای فرآوری منابع نفتی، محصولات معدنی، کشاورزی و غیره در کشور انجام شود بطور قطع و یقین ضریب توسعه اقتصادی کشور بالامیرود. ایجاد ارزش افزوده، فعال سازی صنایع پائین دستی، اشتغالزایی، خلق ثروت و دیگر موارد از مزایای تبدیل مواد خام به محصول نهایی است.