واکاوی زمینه ها و عواقب انتشار کاریکاتورهای موهن در نشریه شارلی ابدو- بخش اول
رسوایی تروریسـم رسانهای علیه مقاومـت اسـلامی
آرش فهیم
سالهاست که تروریسم فقط به عرصه نظامی محدود نشده بلکه شاهد انواع ترورها بهویژه در عرصههای فرهنگی و رسانهای هم هستیم.
تولید و انتشار فیلمهای ضدایرانی و ضداسلامی، انتشار کتابهای موهن و اخیرا نیز بازنشر چندباره کاریکاتورهای توهینآمیز علیه پیامبر اعظم(ص) از مصادیق تروریسم هستند. به طوری که «ترور تصویری» یکی از محورهای اصلی در عرصههای فرهنگی، هنری و رسانهای امروز جهان است. تروریسم تصویری از ترور که میتواند به خشونت علیه مسلمانان نیز منجر شود. چند سال قبل، روزنامه فیگارو از اسلامهراسی با عنوان یک «تهدید» علیه زندگی مسلمانان در فرانسه یاد کرده بود. در این میان، ترور فرهنگی و تصویری مسلمانان، تبدیل به یک «ویروس» شایع در جسم و روح دولتهای غربی شده است که برای پیشبرد مقاصد نامشروعشان فعال میشود.
اما انگیزه دولتهای غربی از پیشبرد سیاست اسلامهراسی و توهین به مقدسات اسلامی چیست؟
و منطقیترین روش برای مقابله با تروریسم تصویری غرب کدام هستند؟
در گزارش فوق بهدنبال یافتن پاسخ این سؤالات هستیم.
قطعهای از پازل اسلامهراسی
بارزترین شیوه ترور تصویری در دولتهای غربی، اسلامهراسی است که یکی از جریانهای دیرین و اصلی در سینما و رسانههای وابسته به این دولتها، بهحساب میآید.
اما در دو دهه اخیر و بهویژه پس از واقعه 11 سپتامبر سال 2001 در نیویورک، علاوه بر افزایش فیلمهای ضداسلامی در سینمای غرب، شاهد تقویت یک رویکرد خاص هم در آنها بودهایم. اغلب این فیلمها فرمولهای ثابت و کلیشهای معرفی و نمایش مسلمانان بهعنوان خرابکار و تروریست و مقابله مأموران امنیتی غربی برای نجات مردم از ماجراجوییهای آنها است. در کنار این فیلمها، هر از چندگاهی کاریکاتورهایی علیه مقدسات اسلامی نیز طراحی و منتشر میشود!
اسلامهراسی، امروز در بیان خیلی از کارشناسان رسانهای و اهالی هنر در سرتاسر دنیا، شنیده میشود. گرچه بسیاری از هنرمندان و فعالان رسانهای غربی، با نهادها، رسانهها و کمپانیهای وابسته به دولت در این کشورها همکاری میکنند، اما برخی از آنها نیز مستقل و آزادند. طی سالهای اخیر نیز به بهانههایی چون جشنوارهها و محافل مختلف، برخی از هنرمندان مستقل غربی به ایران سفر کردهاند و به تشریح فضای رسانهای غرب و تروریسم تصویری و رسانهای علیه ایرانیان و مسلمانان در رسانههای غربی نیز پرداخته بودند.
دنی شکتر، یکی از این فیلمسازهاست که سالها در شبکه سیانان کار میکرده اما به دلیل بیان حقایق از این شبکه اخراج شده بود. وی چندی پیش در سفر به ایران برای نمایش یکی از مستندهایش گفته بود: «شركتهاي خبري در غرب، تنها شركتهاي خبري نيستند چراكه آنها در دل خود شركتهاي نظامي و سرگرمي را نيز در اختيار دارند و از هركدام براي پيشبرد ديگري استفاده مي كنند... رسانههای غربی کاری کردند که همه نمادهای اسلامی بهعنوان نشانهای از تروریسم تعریف شوند؛ مثلا بن لادن اسم و زبانش عربي است، ريش بلند دارد، لباسهايش اسلامي است و... به همين خاطر حتي اگر بيان هم نشود كه مسلمانان تروريست هستند با ديدن نمادهاي اسلامي در اين كاراكترها ناخودآگاه اين مسئله با اسلام گره ميخورد.»
فرانسیسکو کندمی، مستندساز فرانسوی، چند سال قبل برای حضور در کنفرانس افق نو به تهران آمده و گفته بود: «از آن جایی که صهیونیستها در همهجا حتی اروپا تسلط دارند در اکثر فیلمها تلاش میشود تا مسلمانان را تروریست نشان دهند. البته این کار بهصورت غیرمستقیم صورت میگیرد و همینطور بهصورت غیرمستقیم کاری میکنند تا فیلمسازان ایدههایی را مطرح کنند که موافق طبع آنها باشد.
حتی در کشور فرانسه هم که ادعای دموکراسی را دارد فیلمسازان مستقل نمیتوانند به راحتی ایدههایی را که دوست دارند تبدیل به فیلم کنند، وقتی من میخواهم در فرانسه در مورد وضعیت سوریه و جعل واقعیت در این کشور فیلمی بسازم برای پخش آن با مشکل روبهرو شده و به من اجازه پخش آن را نمیدهند.»
حتی جشنواره کن نیز جایزه نخل طلای سال قبل خود را به فیلمی ضداسلامی اعطا کرد. سایت هالیوود ریپورتر درباره داستان این فیلم نوشته بود: احمد پسر جوانی است که مادر بلژیکی او سعی میکند بچههای خود را با فرهنگ اسلامی آشنا سازد، ولی خودش یک مسلمان کمتجربه است و این موضوع باعث انحراف فرزندش میشود! احمد در سن نوجوانی به یک افراطی مطلق تبدیل میشود و خواهرش را بهخاطر پوشیدن لباسهایی با شکل و شمایل اروپایی با الفاظ رکیک خطاب میکند.»
هدف از اهانت به پیامبر اعظم(ص) چیست؟
یک کارشناس مسائل رسانه، با اشاره به اقدام نشریه «شارلی ابدو» فرانسه در توهین مجدد به پیامبر اسلام(ص) میگوید: «این اقدام هماهنگشده و در راستای مقابله با جریان مقاومت صورت میگیرد.»
نادر طالبزاده، اخیرا در گفتوگو با برنامهای رادیویی بیان کرده است: «خبرنگاری از آقای مکرون رئیسجمهور فرانسه در مورد توهین این مجله فرانسوی به پیامبر اسلام(ص) پرسیده که او گفته این اقدام را در چارچوب آزادی بیان میدانیم و نمیتوانیم محدودیتی در این زمینه ایجاد کنیم، در واکنش به این اظهارات مکرون، خبرنگار سؤالکننده خطاب به وی گفته پس چرا انتقاد از هولوکاست در فرانسه جرم است و دانشمندانی چون روژه گارودی بهخاطر این موضوع جریمه شده و به زندان محکوم شدند که مکرون در برابر این موضوع سکوت کرد و پاسخی نداشت که به خبرنگار سؤالکننده بدهد.»
وی با اشاره به برخی تحولات شرق آسیا از جمله انفجار بیروت، سفر مکرون به فرانسه و توهین مجدد مجله شارلی ابدو به پیامبر اسلام(ص) تصریح میکند: «همه این اقدامات حساب شده است و برای محدود کردن جریان مقاومت حزبالله صورت میگیرد.»
هنرمندان ایرانی دست به کار میشوند
به جای انفعال و خاموشی، جبهه مقاومت نیز با رسانهها و ابزارهای فرهنگی و هنری باید دنیای استکبار را به گوشه رینگ ببرند و هدف حمله قرار دهند. هر چند، این ما هستیم که بیش و پیش از صهیونیستها باید با سلاح رسانه به آنها هجوم ببریم، اما هنوز هم دیر نشده و در برابر حملات جدید امپریالیسم رسانهای با راهبری صهیونیستها، باید دست به کار شد و نقاط حساس و خط قرمزهای آنها را هدف قرار داد.
محمد حبیبی، مدیرعامل انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس در اینباره به گزارشگر کیهان میگوید: «شرایط امروز دنیا بهگونهای است که دولتهای استکباری از هر ابزاری برای هجمه علیه اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران استفاده میکنند. آنها برای رسیدن به این هدف، دست به هر حربه و نیرنگی میزنند. این دولتها همان طور که در عرصه اقتصادی به فشار حداکثری علیه ما دست زدند، هنر و رسانه را نیز مستمسکی قرار دادند تا این فشار را بیشتر کنند. بنابراین، ما هنرمندان جبهه مقاومت نیز نباید سکوت کنیم و باید با هنر خودمان، پاسخ محکمی به آنها بدهیم.»
وی میافزاید: «این اتفاقات قطعا از سوی هنرمندان ما بیپاسخ نمیماند. همه هنرمندان ایرانی و مسلمان از این اتفاقات ناراحت هستند و دغدغه آن را دارند که این بیحرمتیها را بیپاسخ نگذارند. اما آنها به یک راهبر نیازمندند تا بتوانند به نتیجه بهتر و موثرتری برسند. نکته مهم این است که قالبهای هنری چون پوستر، کاریکاتور و کارتون، سلاحهایی هستند که قابلیت استفاده برای پاسخگویی به این موارد را دارد و به سرعت توجه افکار عمومی را به خود جلب میکند و موجب تأثیرگذاری میگردد.»
هدف؛ پاشنه آشیل صهیونیسم
هولوکاست، افسانهای که هنوز دروغ و راست بودن آن اثبات نشده، یکی از مقدسات رژیمهای استکباری جهان است. از این افسانه بهعنوان «پاشنه آشیل» صهیونیسم هم یاد میشود.
هدف قرار دادن این خط قرمز اسرائیلی، قبلاً جیغ سیاه آنها را برانگیخته بود، چون تزلزل و حتی پرسش در این موضوع، هویت و مشروعیت نداشته صهیونیستها را نزد افکار عمومی جهانیان، زیر سؤال بیشتری خواهد برد. به زعم بسیاری از هنرمندان، یکی از بهترین روشها برای پاسخگویی و پویایی هنرمندان جبهه مقاومت در مقابل اسلامهراسی و توهین رسانههای غربی به مقدسات اسلامی، هجمه به پاشنه آشیل صهیونیستهاست.
سیدمسعود شجاعی طباطبایی، کاریکاتوریست در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «یک سلسله اتفاقات در حال رخ دادن هستند که بهنظر میرسد در جهت حمایت از رژیم صهیونیستی است و با این رژیم ارتباط دارد. مثل خبط بن زائد حاکم امارات در برقراری روابط با اسرائیل و انتشار کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اسلام(ص) در نشریه خبیث شارلی ابدو و قرآنسوزی و... قبلاًً هم این کاریکاتورها در یک نشریه دانمارکی و همین نشریه شارلی منتشر شده بودند که اقدام بیمنطقی است. جای سؤال است که منتشرکنندگان این کاریکاتورها چه نفعی از این کار میبرند؟ سیاستمداران غربی ادعا میکنند که چون در کشورهایشان آزادی بیان است این کاریکاتورها هم منتشر میشود اما در همان کشورها کوچکترین نظر مخالفی درباره هولوکاست، جرائم سنگینی در پی دارد. تنها علت اهانتهای آنها، اسلامهراسی است و آنها با این کارشان قصد دارند علیه مسلمانان و مقدسات آنها فضاسازی کنند.»
وی میافزاید: «ما قبلاًً به این اقدامات پاسخ داده بودیم و امروز هم قصد داریم تا مجدداًً به آنها ضربه بزنیم. با توجه به اینکه «هولوکاست» پاشنه آشیل رژیم صهیونیستی است ما هم در پاسخ به کاریکاتورهای موهن، مسابقه کاریکاتور هولوکاست را برگزار کردیم. ما به راست و دروغ بودن هولوکاست کاری نداریم، اما مسئله این است که این موضوع بهانه اشغال کشوری شد که اصلا در جنگ جهانی دوم بیطرف بود!
سؤال ما در مسابقه هولوکاست این است که چرا کشور آلمان که مسبب هولوکاست ادعایی بود را رها کردند و برای جبران، مردم فلسطین زمینهای خود را از دست دادند؟ این منطق ما با استقبال هنرمندان جهان مواجه شد و کاریکاتورهایی از 50 کشور به دبیرخانه مسابقه راه یافت. به قول رهبر انقلاب، دوران بزن و در رو گذشته است. آنها هر برخوردی کنند، ما هم به آنها یک تودهنی میزنیم. با این تفاوت که آنها نفرتپراکنی میکنند و ما با منطق و هنر جوابشان را میدهیم. در حال پیگیری هستیم تا بهزودی در قالب یک جریان و مسابقه جدید، اقدامات نژادپرستانه و اسلامستیزی صهیونیستها را بیجواب نگذاریم. اینبار نیز قصد داریم در واکنش به روابط امارات با رژیم صهیونیستی و همچنین انتشار کاریکاتورهای توهینآمیز در نشریه شارلی، مسابقه کاریکاتور «تاوان هولوکاست» را راهاندازی کنیم. آنها بدون هیچ ادلهای فقط به مباحث نژادپرستانه و اسلامستیزی میپردازند اما در مقابل آنها ما با منطق و استدلال سؤال میکنیم که چرا رژیم صهیونیستی جنایت میکند و ملت فلسطین باید تاوان آن را بدهند.»
لزوم فعالیت رسانهای علیه نژادپرستی
با این حال، کاریکاتوریست دیگری، نظر متفاوتی دارد و معتقد است که باید روی جنبههای نژادپرستانه و اشغالگری صهیونیستها متمرکز شویم و از این طریق، علیه بانیان توهین به مقدسات اسلامی، جریانسازی جهانی کنیم.
مازیار بیژنی، هنرمند کاریکاتوریست در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «بهنظر بنده اولویت فعلی، مسئله هولوکاست نیست و موضوعات روز بسیاری است که میتوان علیه صهیونیسم مطرح کرد. چون تنها خط قرمز صهیونیستها هولوکاست نیست و ماجراهایی مثل نژادپرستی و اشغالگری هم برای آنها یک تابوست. از طرفی، هولوکاست، یک موضوع تاریخی است که حرف و حدیثهای زیادی درباره آن مطرح است، درحالی که مسائلی مثل نژادپرستی و پرداختن به اینکه صهیونیسم یک جریان نژادپرستانه است، میتواند توجه بسیاری از هنرمندان و کاریکاتوریستهای مهم جهان را به خود جلب کند و علیه صهیونیسم و اسرائیل، جریان بزرگی را راه بیاندازد. بهویژه اینکه نژادپرستی امروز به مسئلهای جهانی تبدیل شده است و حتی بهانه اعتراضات در آمریکا هم هست و خیلی از هنرمندان در سرتاسر گیتی، دغدغه مبارزه با نژادپرستی را دارند. نکته مهم این است که آپارتاید آفریقای جنوبی فقط در حد یک دولت بود، اما صهیونیسم یک نژادپرستی جهانی است که همه مناسبات اقتصادی و سیاسی در سطح بینالملل را تحت تأثیر قرار داده است.»