نهادهای نظارتی سراغی از بازار آشفته نقل و انتقالات بگیرند! (نکته ورزشی)
بار دیگر اتفاقات فصل نقل و انتقالات فوتبال ایران و مبالغ عجیب درخواستی بازیکنان و مربیان از باشگاهها، سبب شد تا صدای اعتراض جامعه بلند شود. این داستان را در سالهای قبل نیز شاهد بودیم، اما امسال با توجه به ارقامی که اعلام شده است، حجم اعتراضات نیز بیشتر از گذشته به نظر میرسد.
سرویس ورزشی-
اعتراض جامعه به این اتفاقات از این جهت است که؛ چرا باید برای فوتبال از بیتالمال و از جیب ملت خرج شود و آیا اساسا این روند با اصول فوتبال حرفهای همخوانی دارد؟
نگاهی به فهرست تیمهای حاضر در سطح اول فوتبال ایران، گویای این مسئله است که اغلب آن تیمها، از منابع دولتی ارتزاق میکنند و طبعا ریخت و پاشهای فصل نقل و انتقالات و مبالغ هنگفتی که به پای برخی بازیکنان و مربیان میریزند، از همان منابع دولتی خواهد بود، لذا این نوع هزینهتراشی برای فوتبال، بدون بازگشت و تنها در جهت منافع عدهای خاص است.
طی روزهای گذشته، برخی افراد در مواجهه با اعتراضات به مبالغ درخواستی فوتبالیستها، از فوتبال اروپا مثال آورده و اعلام کردند مبالغ پرداختی به بازیکنان ایرانی، در مقایسه با ارقامی که در فوتبال اروپا و حتی همین کشورهای حوزه خلیجفارس به فوتبالیستها تعلق میگیرد ناچیز است و...
این ادعا و این نظر کاملا درست است اما باید صورت مسئله را در نظر گرفت و آن صورت مسئله، همان منابع مالی باشگاههای ایرانی و محل درآمدزایی باشگاههای اروپایی است که در واقع شاه کلید ماجرا همینجا خواهد بود.
فوتبال اروپا اگر در نقل و انتقالات باشگاههای خود شاهد رد و بدل شدن مبالغ هنگفتی است، آن مبالغ از فوتبال به فوتبال میرسد؛ به تعبیر ساده تر، دخل فوتبال آن برای خرج شان هزینه میشود. در آن فضا رقابت بر سر جذب بازیکنان بزرگ و سوپر ستارهها، به این دلیل جذاب است و اعتراضی در پی ندارد که؛ همگان میدانند آن باشگاهها با استفاده از منابع مشخص خود و درآمد یکسالهشان از راههای مختلف مثل تبلیغات، تولید و فروش بازیکن، حق پخش تلویزیونی، بلیت فروشی و... دست به خرید میزنند.
بر میگردیم به فوتبال خودمان که دخل و خرج آن کمترین همخوانی با هم ندارد. شرایطی که باشگاههای لیگ برتری همین امروز به دلیل شکایت مربیان و بازیکنان خارجی با آن روبهرو هستند و شمشیر داموکلسی که فیفا بالای سر این باشگاهها قرارداده است، به تنهایی گویای منظور ماست. این باشگاهها به علت فقدان ساختار درست و اصولی و خلاصه شدن اهداف مدیرانشان در بردها و قهرمانیهای مقطعی، کوهی از بدهی را پشت سر خود میبینند و امروز که شاهد ریخت و پاشهای آنان در فصل
نقل و انتقالات هستیم، این قراردادهای میلیاردی تلههای جدیدی هستند که سر راه مدیران بعدی این باشگاه کار گذاشته میشوند و...!
اما در این فضا و حالی که همه راههای درست و حرفهای درآمدزایی مثل استفاده از حق پخش تلویزیونی و حق میزبانی مسابقات و... بر روی باشگاهها بسته شده و ارادهای هم برای بازگشایی آنها دیده نمیشود، چه باید کرد؟ آیا با این توجیه که باشگاهها امکان درآمدزایی ندارند، باید به آنها اجازه بهرهبرداری غیر منطقی از منابع دولتی- بخوانید بیتالمال- را داد تا از کنار این خوان گسترده، عدهای دلال و سوءاستفاده گر پروار شوند؟
در این داستان و این نقد، بار دیگر باید به حلقه مفقودهای به نام نظارت اشاره کنیم که در بحث نقل و انتقالات فوتبال ایران نیز همچون بسیاری دیگر از بخشهای ورزشمان جای آن خالی است. روشن است که اگر مجامع باشگاههای کشور از حالت سمبلیک و مجسمهای خارج میشدند و به وظیفه اصلی خود که همان رصد حرکات و اقدامات مدیران باشگاهها بود عمل میکردند، دیگر شاهد جولان دلالها و زیاده خواهی برخی بازیکنان فوتبال نمیشدیم. البته قبل از رسیدن به این مرتبه و تحقق این خواسته، باید باشگاههای خود را به سمت خصوصی شدن حرکت دهیم تا خیلی زود دست آنها و مدیرانشان از منابع دولتی کوتاه شود و به اصطلاح عامیانه یاد بگیرند روی پای خود بایستند و به معنای واقعی حرفهای شوند.
امیدواریم در راستای اقدامات جسته وگریختهای که اخیرا در راستای مبارزه با فساد در ورزش از سوی برخی نهادهای نظارتی و قضایی صورت گرفته است، سراغی هم از بازار آشفته نقل و انتقالات فوتبال گرفته شود و شاهد جولان بیشتر واسطهها و دلالهای فرصتطلب نباشیم.