kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۸۰۱۰
تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۰

دلیل ماندگاری (نگاه)



محمدهادی صحرایی
امام حسین علیه‌السلام: وای بر شما‌ ای پیروان ابوسفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید پس در همین دنیایتان آزاده باشید و به اصل و نسب خود برگردید. ... (بحارالانوار، ج 45، ص50)
یکی از ملال‌آورهای زندگی، یکنواختی است. انسان اگرچه خود نداند ولی از روزمرگی ‌گریزان است چرا که باعث بی‌هدفی می‌شود و یکی از دلایلی که انسان سرگردان پُست‌مدرن و بریده از وحی، دچار مجموعه از بیماری، اضطراب، افسردگی، بی‌حوصلگی و بداخلاقی شده همین است که غرق در روزمرگی و بی‌هدفی است. زمینه پوچ‌گرایی هم همین یکنواختی و بی‌هدفی است. انسان بی‌هدف، تنها مرده‌ای است که نفس می‌کشد. خدا که خالق است و خلاق امور نوبه‌نو انسان را رهروی می‌داند که برای ملاقات با خدایش، در تلاش است و با سختى حرکت می‌کند و اینکه از ما می‌خواهد که با فارغ شدن از کاری، قامت راست کنیم برای کار دیگر یا تجدید قوا یا پرداختن به آخرت یا... به همین خاطر است و قرینه و معکوسش این است که انسان ملول، خمود می‌شود و به جمود می‌رسد و زندگی را پوچ و دور باطلی می‌بیند که از خاک باید به خاک برود نه اینکه از خاک به خدا برسد.
دلیل نشاط و امید واقعی مؤمنینی که دنیا را مزرعه آخرت می‌دانند و برای آبادی آخرت، دنیا را عمران می‌کنند همین است.
بعد از هبوط آدم علیه‌السلام که ارسال اولین پیامبر به زمین و توفان نوح علیه‌السلام که پاک‌کننده زمین از کافرین نفرین شده بود، اگر بخواهیم اتفاقات مهم تاریخ دین را مرور کنیم قطعاً بعثت پیامبر خاتم صلی‌الله علیه وآله، واقعه غدیرخم، عاشورا و ظهور، مهم‌ترین اتفاقاتی است که رخ داده و خواهد داد. بعثت پیامبر اعظم و خاتم پیامبران خدا، شروع دوره جدیدی بود که با حضور در مدینه به‌عنوان مبدأ تاریخ قرار گرفت و تشکیل حکومت او نشان از رسیدن انسان به سطحی از تکامل است که اگر شیاطین جن و انس می‌گذاشتند می‌توانست از جهل خود عبور کرده و به نور ایمان برسد. واقعه شریف غدیر نیز تعیین تکلیف مردم بعد از دوران پیامبران و به تنهایی معادل تمام رسالت آنهاست و اگر فراموشانده نمی‌شد، انسانها، هیچ اتفاق هولناکی را در عالم به‌وجود نمی‌آوردند، امر هدایت بسامان می‌شد و بهشت زمینی مهیا گردیده و انسانِ به زمین آمده، طعم شیرین توبه را می‌چشید و حیات طیبه‌اش در این جهان نضج می‌گرفت.
 و عاشورا احیا‌کننده دین خداست و ادیان ابراهیمی‌ همه مدیون سیدالشهداء هستند. عاشورا یادآور توبه آدم است و کشتی سریع و وسیعی است که این‌بار مأموریتش نجات انسان‌های تا انتهای تاریخ، از توفان‌ها و امواج مهلک عصیانگری است. داستان کربلا تمام‌ناشدنی و عاشورا اوج تاریخ عقل و عشق و عبودیت است. حرف حسین حرف حساب و زبان مشترک و فطری انسان‌هاست. عاشورا محرک و مشوق انسان‌های مظلوم است تا ظالم را به زیر بکشند. انقلاب اسلامی ایران که الگوی نهایی و موفق جنبش‌های بعد از خود و پیش از ظهور است شاخصه‌اش حسینی بودن است. رهبرش حسینی، هدفش احیاء دین و شعارش هیهات مناالذله و انگیزه‌اش پاسخ به فراخوانی ابدی حسین از جوانمردان است. عزاداری امسال رهبری با یک سخنران یا مداح،‌ ترجمان قیام لله دونفره و یک‌نفره است. این رمز است و نام حسین باید بماند و به خواست خدا خواهد ماند. و لو کَرَهَ الکافرون و المنافقون.
«کیست مرایاری کند» و «کسی مثل من با کسی مثل یزید بیعت نمی‌کند» شروع ماجراست. و دفاع جانانه و جوانمردانه مردم ایران از انقلاب اسلامی شان به همین دلیل است که پیام را گرفته‌اند. عاشورا ابدی است چرا که معرکه‌اش، بیش از آنکه مقاتله‌ اشخاص باشد مقابله شخصیت‌هاست. در مقابل مردان کربلایی، نامردانی صف بسته‌اند که نسل نحسشان تا به امروز کشیده شده. از یهود پرده‌نشین تا یزید سبک‌سَر و تا ریاست‌طلبی مثل عمر سعد و سفلگانی که برای یک گوشواره گوش می‌دریدند. کدام عاقل منصفی عاجز از فهم حقیقت حسین است. بزرگانی که به یزید تمکین کردند بعدها فهمیدند که هزینه سازش بیش از هزینه مبارزه بود. مرگ شرافتمندانه راه نجات جوانمردان از زندگی ذلیلانه است. نشستن مؤدبانه رئیس‌جمهور بدبخت صربستان در مقابل ‌ترامپ، بن‌سلمان سعودی که یکسره برای شیطان، خودش را می‌دوشد، شیخ امارات که تن به ننگ و سرطان صهیون داد و... اگرچه اخبار تلخ امروز است ولی برای مردم پهلوی دیده و غربزده چشیده ایران خاطره است.
عاشورای 61 تمام شد ولی کار کربلاییان شروع شد. احدی عقل و تدبیر سیدالشهداء را نداشت و کسی مشتاق‌تر از او برای هدایت انسان‌ها نبود ولی مذاکره شرایطی دارد که یزید نداشت. آنها که مذاکره را عَلَم تدبیر خود می‌کنند در اصل، قول و قرار و خوف و خیانت و بی‌تدبیری خود را پوشیده می‌کنند. اگر دیروز کسانی می‌توانستند مردم را بفریبند ولی امروز حتی اردشیر زاهدی هم توصیه می‌کند فریب مذاکره با آمریکا را نخورید. واقعاًً نمی‌توان چهره یزید و شمر و ابن‌سعد را در چهره مستکبران امروزی دید؟ و تزویر و دغل آنها را در مراوده‌ها و معاهده‌های اینان؟ چهره حاکمان جانی آمریکا را با چه کسی غیر از یزید می‌توان سنجید؟ سران بدقول و دغل اروپایی را با چه کسی؟ عمله و منافقین زبون و ذلیل امروزی را با چه کسانی غیر از عمر سعد و شمر می‌توان قیاس کرد؟ تحریم و امان‌نامه‌های به شرط تسلیم هم هست. بیعت کردن آن زمان، همین به رسمیت شناختن استانداردهای استعماری این زمانه نیست؟ برجام و پالرمو و 2030 و امثال آن، همان تمکین ظلم و تسلیم به یزید نیست؟ آن حقیری که معاهده‌های خسران‌بار را بر دوش مردمش بار می‌کند و دستشان را می‌بندد به نظام سلطه دست بیعت نداده؟
 گاهی ندیدن حقیقت سخت‌تر از تشخیص حق است. البته برای اهل بصر و بصیرت. نه آنکه چون گربه خانه‌زاد، از دری ردش کنند از دیوار می‌آید. او همَّش همان تکه گوشتی است که برایش می‌اندازند و همَّتش همان کاسه‌لیسی است. حساب انسان باشرف و شریف از آنها جداست. او به دشمنِ حربیِ غدارِ بی‌قول و قرارِ آدمکش گستاخ اعتماد ندارد و با دستکش مخملین دموکرات، غش نمی‌کند و از پنجه خونین جمهوری‌خواه زهره نمی‌ترکاند ولی غربزده و نااهل این‌گونه نیست. نمک‌نشناس است. جانم فدای ایران می‌گوید ولی خانواده و سرمایه‌اش را در کشور دشمن نگه می‌دارد. پروتکلش با مردم متفاوت است. لقمه سفره مردمش را برای مذاکره با کدخدا گرو می‌گیرد. با دشمن حربی قول و قرار پنهانی دارد. با امضاء ننگین نامه‌ها روی ‌ترکمانچای را سفید می‌کند و خجالت نمی‌کشد. بی‌تدبیری‌اش مردم را خاکسترنشین می‌کند و حیا نمی‌کند. از حذف قرآن در تصویر کتاب بچه‌ها برای تعهد به خفت 2030 ابا ندارد و... .
تمام تلاش اینها ندیدن جنایت دشمن‌ها و ضعف دوستان‌شان است. کاخ‌نشین‌هایی که حصر خانگی را محاصره کرده‌اند، دستاورد اقتصادی بی‌تدبیرها را نمی‌بینند ولی چون بوی انتخابات شنیده‌اند دوباره با «تکرار می‌کنم» به جنگ سفره مردم آمده‌اند. توجیه مضحک و احمقانه مکرون برای نادیده گرفتن توهین شارلی ابدو الگوی آنان است. «آزادی بیان» را شنیده و برخورد قرون وسطایی با روژه گارودی و بانو شیمل و... و شنبه‌های اعتراض را باور ندارد. دفاع از یک قاتل محکوم به اعدام را می‌بیند ولی تعیین حبس‌های ده ساله و فی‌المجلس ‌ترامپ در آروغ‌های مستانه و کشتار مردم مظلوم آمریکا با زانو و شلیک نزدیک و نایلون را نمی‌پذیرد. برجام که هویت غرب‌پرستان بود را پاره کردند و به آب دهان نجس کردند و اینان هنوز بین بایدن و ‌ترامپ مرددند. اینها و بسیاری دیگر نشان از ضرورت تداوم مبارزه و زنده نگه داشتن راه حسین است و تا وقتی ابن‌سعدها و ابن‌نحس‌ها و پیروان ابوسفیان و ابواستکبارها به طمع رسیدن به ری و ریاست و رضایت شیطان، حاضرند به هر خفت و خواری تن دهند و پا به هرچه دارند بکشند باید کسانی باشند که دین خدا را یاری دهند و به صبح پیروزی برسانند. إن‌شاءالله.