نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اصلاحطلبان بیشتر با رقیبهراسی رأی میآورند تا برنامه درست برای سیاستورزی
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در یادداشتی با عنوان «محبوبین دیروز، ناکامان امروز» به قلم حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس شهری نوشت: «پیروزی در انتخابات یک مسئله است و اداره شهر مسئلهای دیگر. اقبال بلند اصلاحطلبان پیش از این آنها را در سال ۱۳۷۷ به کرسیهای خیابان بهشت رسانده بود، اما آنها به عللی مانند اختلافات درونی و انتخابهای بد، حتی نتوانستند دوره چهار ساله حضور در شورای شهر را به پایان ببرند... اصلاحطلبان که انتخابشان در پستهای سیاسی بیشتر به سبب ترسانداختن به جان رایدهندگان از رقیب است تا داشتن برنامهای درست و حسابی برای سیاستورزی، باید از این تجربه درس میگرفتند و از تکرار اشتباهات گذشته پرهیز میکردند، اما گویی آنها از روزگار نمیآموزند و بار دیگر شواهد از یک دوره نه چندان موفق از حضور اصلاحطلبان در شورای شهر حکایت میکنند.»
سرویس سیاسی ـ
در این یادداشت همچنین آمده است: «چالشهای جهانی شهری چون افزایش فقر و ناامنی، الگوهای شهری ناپایدار و ظرفیت اجرایی محدود حکومتهای محلی سبب تدوین رویکرد جدید «حکمرانی شهری خوب» شده است که نقش مقامات محلی را از ادارهکننده صرف شهر به جایگاه توانمندسازها ارتقا میدهد، اما مسئله شورای شهر تهران این است که حتی در چارچوب همان مدل سنتی هم عملکرد قابل دفاعی ندارد. خوب است به انتظارات این مدل از شوراها نگاهی بیندازیم. براساس ماده 80 قانون شوراها، آنها نخستین و مهمترین وظیفهای که دارند انتخاب شهردار است. عملکرد شورای شهر تهران نشان میدهد که در انتخابشان، دقت لازم را نداشتند. ایفای وظایف شهرداری در نظام مدیریت شهری ایران نیازمند افرادی است بااندیشهای وسیع در اداره شهر، مقبولیت سیاسی و اجتماعی، پویایی، تحرک و کمحاشیه بودن. انتخاب افرادی در انتهای مسیر حرفهای و گرفتار حاشیه، اشتباهی بود که شورای شهریها دوبار مرتکب شدند و هزینه آن را با نارضایتی عمومی ناشی از بیثباتی و تزلزل ثبات اداره شهرداری و کاهش مقبولیت اجتماعی پرداختند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «ایفای وظایف دیگر شورای شهر که بهطور خلاصه میتوان مهمترین آنها را چنین برشمرد: مطالعه نیازهای شهر و تهیه برنامههای بهبود، مقرراتگذاری، نظارت، تصویب طرحها، تشویق و ترغیب سرمایهگذاری و افزایش مشارکت مردم نیازمند یک دستور کار سیاسی- اداری از پیشاندیشیده شده، منسجم و شفاف است که شورای شهریها فاقد آن بودند. این مشکل به نحوه لیست بستن برای انتخابات بازمیگشت که انتخاب افراد نه براساس پلان سیاسی مشخص، بلکه براساس بده-بستانهای سیاسی میان تشکیلات اصلاحطلب انجام شد و در نهایت سوای چند استثنا، افرادی به صندلیهای شورا رسیدند که نمیدانستند باید در این جایگاه چه کاری انجام دهند. عضویت در شورای شهری چون تهران برای کارآموزی نیست، قرار نیست تازهکارها یا بازنشستهها با آزمایش و خطا در میدان وسیع مدیریت شهری کسب تجربه کنند.»
مردم گرفتار معیشت، اصلاحطلبان دنبال رفع حصر!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در گزارشی با عنوان «ناتوان در برابر انتظارات اصلاح طلبان» نوشت: «انتظارات اصلاحطلبانه از روحاني مصلح كه به «شيخ اعتدال» معروف شد، برآورده نشد. بيش از ۷ سال از روزي كه اصلاحطلبان پشت حسن روحاني ايستادند به اين اميد كهاندكي به خواستههاي اصلاحگرايانه برسند واندكي روابط پيچيدهشان با حاكميت را آن هم پس از وقايع ۸۸ ترميم كنند، میگذرد.»
این روزنامه در ادامه در بیان جدیترین مطالبه این طیف از دولت روحانی نوشت: «يكي از جديترين درخواستهاي اصلاحطلبان كه بدنه اجتماعي آنها موجب رايآوري حسن روحاني شد، رفعحصر بود؛ مطالبهاي كه در چارچوب همان گفتوگو و آشتي ملي ميتوانست تحقق يابد اما نشد. با اين حال دستكم در يك سال گذشته اخباري مبني بر كاهش سختگيريهاي امنيتي به محصوران شنيده ميشود كه اگرچه آن چيزي نيست كه وعده داده شدهبود اما حداقل ميتواند در شرايط امروز گامي در راستاي رسيدن به مصالحه ملي در نظر گرفته شود.»
گفتنی است، در شرایطی که گرانی اقلام اساسی، افزایش اجاره بهای سرسام آور مسکن، حقوق معوقه کارگران، تأمین مسکن برای اقشار ضعیف و متوسط، اشتغال، رکود در واحدهای تولیدی و... دغدغههای اصلی خانوادههای ایرانی است، اصلاحطلبان با سیاسی بازی و سیاسی کاری، رفع حصر سران فتنه را به عنوان مطالبه جامعه جا زده و اینگونه به شعور مردم توهین میکنند.
یک کیلومتر مترو هم نساختید، باز طلبکار هستید؟!
شهربانو امانی، عضو شورای شهر اصلاحطلب تهران در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «برای جریانی که فقط اجرای کاریکاتوری انتخابات اهمیت دارد و صندوقی خوب است که آنها از آن بیرون بیایند، تفاوتی ندارد که مشارکت در انتخابات چه میزان است و مردم شور و هیجان برای سرنوشت کشور خود دارند یا خیر، چراکه هرگاه و در هر انتخاباتی مشارکت مردم بالا بوده این جریان نتوانسته، برنده میدان باشد. هرگاه هم که جریان رقیب قدرتی داشته نتیجه آن هزینههایی بوده که تا سالیان سال به مردم و کشور تحمیل شده است.»
امانی در ادامه گفت: «اگر دست اصلاحطلبان باز باشد میتوانند کشور را به خوبی اداره کنند.»
شهربانو امانی در این مصاحبه مدعی شده است که اگر دست اصلاحطلبان باز باشد، میتوانند کشور را اداره کنند. وی اکنون سه سال است که عضو شورای شهر تهران است. نهادی که در پروسه انتخاب آن نظارت استصوابی شورای نگهبان وجود نداشته و تمامی اعضای آن نیز اصلاحطلب هستند. مدعیان اصلاحات بیش از سه سال است که شهرداری پایتخت را نیز در اختیار دارند.
چندی پیش محسنهاشمی، رئیسشورای شهر تهران اذعان کرد که شهرداری و شورای شهر اصلاحطلب تهران در سه سال اخیر علیرغم در اختیار داشتن امکانات لازم، حتی یک کیلومتر مترو هم نساختند!
شهرداری و شورای شهر تهران در سه سال اخیر علیرغم همسویی کامل با دولت حتی یک اتوبوس هم به ناوگان حملونقل پایتخت اضافه نکرده است.
مدعیان اصلاحات در هفت سال اخیر نیز اکثریت مطلق دولت را در اختیار داشتند، اما در این مدت مردم با مشکلات متعدد مواجه شدند.
اتفاقا این مدعیان اصلاحات هستند که به دنبال اجرای کاریکاتوری انتخابات هستند؛ چه آنکه در انتخابات 88 جنبه شکست نداشتند و با دروغ تقلب آشوبگری کردند. در سال 92 و 94 و 96 نیز علیرغم در اختیارگرفتن دولت، فراکسیون امید مجلس و شورای شهر و شهرداری پایتخت، جنبه پیروزی نداشتند و با فرار از مسئولیت، از رسیدگی به مطالبات مردم امتناع کردند.
مظلومنمایی و دروغپردازی مدعیان اصلاحات برای 1400
روزنامه سازندگی متن مصاحبه عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با سایت خبرآنلاین را در قالب یادداشت منتشر کرده است.
در بخشی از این مطلب به نقل از عطریانفر آورده است: «شورای نگهبان کاندیدای کارگزاران برای انتخابات ۱۴۰۰ را نمیپذیرد.» وی گفته است: «اگر با دید واقعبینانه به آینده بنگریم، باید این احتمال را داد که شاید نگاه منفی شورای نگهبان نیز به کاندیداهای اصلاحطلب همیشگی نباشد و تغییراتی در نگرش آنها ایجاد شود. این احتمال وجود دارد که اعضای شورای نگهبان با بررسی شرایط موجود و عبرتاندوزی از گذشته، سنت و روش بررسی صلاحیتها را نسبت به ادوار قبل تغییر دهد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «اصلاحطلبان علیالاصول در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ مشارکت خواهند داشت. سخن این است؛ اصلاحطلبان میتوانستند بهصورت جدی و با یک نامزد شاخص وارد عرصه شوند که از فردای انتخابات سال ۹۶، برنامهریزی جدی برای انتخابات بعدی انجام میدادند، ولی این خواسته آرزویی بیش نبوده است. البته همین برنامهریزی مستلزم تغییر در نحوه نگاه نهادهای حاکمیتی، نسبت به چند و چونی ورود اصلاحطلبان در عرصه بوده است. اصلاحطلبان برخلاف اصولگرایان که هیچ مشکلی برای تبیین برنامه انتخاباتی ندارند، به دلیل محرومیت از حقوق برابر مثل رقیب، همواره مجبور میشوند در دقایق آخر انتخابات تصمیمی از سر اضطرار بگیرند.»
لازم به ذکر است؛ مدعیان اصلاحات در انتخابات 92 و96 چهرههایی مانند عارف، جهانگیری،هاشمی طبا را داشتند ولی از حسن روحانی حمایت کردند و این ادعا که اگر نامزد شاخص داشتیم و.... چیزی جز دروغپردازی و مظلومنمایی نمیتواند باشد. آنها حتی در انتخابات اسفند 98 نیز چند لیست با سرلیستی چهرههایی چون مجید انصاری ارائه دادند ولی درنهایت مردم دست رد بر سینه آنان زدند.
چشمان منتظر اصلاحطلبان به دستان مردم آمریکا!
روزنامه شرق در شماره پیشین خود گفتوگویی با بهزاد نبوی، از فعالان سیاسی اصلاحطلب را منتشر کرده است. نبوی در بخشی از گفتوگو اظهار داشته است: «بحران سیاستگذاری ما عمدتا از دوره آقای احمدینژاد آغاز شد. آقای مهندس موسوی و دولتش، مرحومهاشمی و دولتش و آقای خاتمی و دولتش مشکلات چندانی در سیاستگذاریها نداشتند. بحران سیاستگذاری عمدتا از زمان آقای احمدینژاد شروع شد که ترکشهای آن به دولت آقای روحانی هم رسید و به نظر من بسیاری از مشکلات دولت امروز آقای روحانی معلول اثرات تداوم آن سیاستگذاریهاست. راه خروج از این بحرانها، همانطور که بارها در مصاحبههای مفصل در این مورد گفتهام، بهکاربردن عقل و تدبیر است و بس.»
هنوز هم پس از گذشت هفت سال اصلاحطلبان از دوره ریاست جمهوری قبل به عنوان دلیل وضعیت امروز یاد میکنند. به راستی اصلاحطلبان چقدر زمان نیاز دارند تا بتوانند تکانی به خودشان بدهند و یک حداقلی را در کارنامه خود بیاورند تا محتاج نباشند به این و آن فرافکنی کنند؟
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفته است: «طبیعی است که اگر دموکراتها پیروز شوند سیاستهای آمریکا بهطورکلی تغییر میکند و احتمالا به برجام بازمیگردند و بدیهی است که تحریمها برداشته خواهد شد. اما اگر آقای ترامپ دوباره رئیسجمهور شود، آینده برایم چندان قابل پیشبینی نیست. بسیاری از مواضع فعلی آقای ترامپ برای کسب رأی در دور دوم است و روی تصمیمگیریهای بعدی او نمیتوان حساب کرد و خلاصه ایشان پیشبینیپذیر نیست. به نظر من تقریبا هیچیک از کارهایی که ترامپ تا به حال انجام داده در جهت منافع ملی آمریکا نبوده و عمدتا بهدنبال منافع شخصی است؛ البته ممکن است حرفهایی بزند که خوشایند توده عوام آمریکایی باشد؛ برای مثال، شعارهای پوپولیستی نظیر دیوارکشی در مرز مکزیک یا خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه برای جلوگیری از فشار به مالیاتدهندگان آمریکایی که خوشایند توده مردم آمریکاست.» با وجود اصلاحطلبان در ایران آمریکا برای پیشبرد اهدافش نباید نگرانی چندانی داشته باشد! قشری که دیدند در دوره اوباما که یک دموکرات بود تحریمها برداشته نشد و گواه آن سخنانی است که سیف رئیسپیشین بانک مرکزی در اواخر دوره اوباما گفت. او تاکید کرد دستاورد ایران از برجام تقریبا هیچ بوده است.
سیف در فروردین ۹۵، یعنی در زمان دولت اوباما گفت: «ایران سه ماه بعد از اجرایی شدن برجام، توان دستیابی به ۱۰۰میلیارد دلار دارایی ضبطشدهاش در خارج از کشور را ندارد.»