kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۷۳۴۸
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۰

مدیران ضعیف و هدف‌گذاری غلط مشکل بزرگ ورزش (نکته ورزشی)


 
سرویس ورزشی-
ورزش به عنوان حوزه‌ای فراگیر و جذاب که بیشترین مخاطب آن را نسل حساس و تاثیر پذیر جوان تشکیل می‌دهد از گزند جریان مخرب و ضد منافع ملی« نفوذ» در امان نبوده و نیست. این جریان از طریق پادوهای بی‌جیره و مواجب یا از طریق ماموران رسمی و در ارتباط خود سعی کرده و می‌کند با نفوذ در میان مسئولان ورزش یا مسئولانی که در‌باره ورزش تصمیمات حساس و مهم را اتخاذ می‌کنند بر محاسبات و تصمیم‌گیری‌های آنها به نفع اهداف رذیلانه خود اثر بگذارند.
 از آنجا که ورزش در نزد متولیان اصلی یعنی دولت اهمیتی ندارد و در نظر آنها موضوعی فرعی و دسته چندم است و همچنین از آنجا که به خاطر همان بی‌اهمیتی ورزش در نزد مسئولان ارشد دولت‌، اکثر قریب به اتفاق اوقات و مقاطع، افراد غیر ورزشی و حتی نا آشنا با ورزش مسئولیت اداره آن را درسطح کلان برعهده می‌گیرند وجالب هم اینکه این افراد از ضعیف‌ترین مدیران دولت هستند، کار جریان نفوذ هم تقریبا آسان بوده و آنها با استفاده از شرایط مساعد! ذکر شده به راحتی اولا در نزد این گونه مدیران تحت عنوان معاون و همکار و مشاور وحقوقدان و... نفوذ کرده و ثانیا با سوءاستفاده مدیران ناوارد و عوضی آمده به عرصه ورزش توانسته‌اند به اصطلاح« مخ آنها را کار بگیرند»! و اغراض و اهداف خود را عملی و دنبال نمایند.
یکی دیگر از مشکلات بزرگ ورزش هدفگذاری غلط است؛ هدفگذاری غلط یعنی به جای اینکه مسئولان و برنامه‌ریزان ورزش دورهم بنشینند و با فراخواندن کارشناسان دلسوز و متعهد برای اصلاح ساختاری ورزش و محکم کردن پایه‌های سست و لرزان آن برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده نمایند و برای اجرای هر چه بهتر آن و در نظر داشتن اصل شایسته‌سالاری بهترین و توانمندترین افراد را جذب کنند؛و... با استفاده ازمشورت‌های ناب!! شارلاتان‌های بزک کرده و دلال‌های کارشناس نما‌، کاری به مسائل ساختاری و مشکلات حل ناشده و کارهای معطل مانده ورزش نداشته باشند و هوش و حواس خود را یکسره معطوف به نتیجه گرایی نمایند.
 کسب هر چه بیشتر مدال المپیکی وصعود به جام جهانی فوتبال (به ویژه این دومی) اوج آرزوها و نقطه مطلوب این هدفگذاری است، آرزوی مطلوبی که برای رسیدن به آن می‌شود و باید دست به هرکاری زد، هدف گمراه‌کننده و فریبنده‌ای که با القائات و تبلیغات بی‌امان خط دهندگان ناصالح به « تابو» تبدیل شده است به طوری که اگر کسی خواست به آن اعتراض کند با هجمه سنگین رسانه‌های اجیر شده و حتی بخش وسیعی از افکار عمومی که تحت تاثیر این تبلیغات سنگین قرار گرفته مواجه می‌شوند.