ماکرون و بازی در لبنان(نگاه)
سبحان محقق
درباره انفجار بزرگ و پرتلفات بندر بیروت، که 14 مرداد گذشته رخ داده، تاکنون تحلیلهای زیادی صورت گرفته و هر تحلیلگری از زاویه خاصی به آن پرداخته است. بخش اعظم این تحلیلگران روی علت و یا عامل انفجار مذکور متمرکز شدهاند و بروندادهای فوری بسیاری از تحلیلهای غربی- عربی نیز این بوده است که آنها انگشت اتهام را متوجه مقاومت و حزبالله بکنند، که البته این هیجان کاذب با آشکار شدن ابعاد قضیه و همچنین، بهخاطر حزم و ابتکار عمل رهبران حزبالله، خیلی زود فرو خوابید. از جمله تدابیری که شخص «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان، بهکار گرفته و بسیار نیز ثمربخش بوده است، اغماض نسبت به حملات علیه حزبالله و رنگ سیاسی نزدن به ماجرا بوده است. از نگاه نصرالله، انفجار بندر بیروت حادثهای بوده که مردم این شهر و کل لبنان دچار آن شدهاند و باید با بهکارگیری همه امکانات و با گشودن درها به روی کمکهای خارجی، هرچه سریعتر از آلام و رنجهای مردم کاست و از کمکها استقبال کرد. در چارچوب همین سیاست مدبرانه بود که دبیرکل حزبالله به سفر فوری(پنجشنبه، 16 مرداد) «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه، واکنش نشان داد و اعلام کرد: «بارزترین رویداد در این روزها، سفر رئیسجمهور فرانسه به لبنان بود و ما به هر سفر و کمکی در این روزها با دید مثبت مینگریم.»
این موضعگیری آن هم در زمانی که جریانهای غربگرا و نزدیک به فرانسه، حزبالله را متهم میکردند، برای همه و حتی شخص ماکرون، غافلگیرکننده بود، چراکه برای افراد عادی و غیرکارشناس نیز مشخص است که میان فرانسه، که حامی رژیم صهیونیستی است و محاصره لبنان را به طور جدی و در قالب سیاستهای دیکته شده آمریکا دنبال میکند و جنبش حزبالله، که آرمان اولیه و اصلی آن، نابودی رژیم صهیونیستی است، نه تنها وجه مشترکی وجود ندارد، بلکه این دو، دشمن طبیعی یکدیگر محسوب میشوند.
این هدفگیری سید حسن نصرالله در وهله اول، باعث شد که توپ به زمین فرانسه برود و ماکرون مجبور شود بهجای بهرهبرداری از ماجرای انفجار علیه حزبالله، به سمت موضعگیری «میانجی مآبانه» برود؛ رئیسجمهور فرانسه قبل از سخنان نصرالله و دو روز پس از انفجار بیروت(پنجشنبه، 16 مرداد) حرفهایی را بر زبان آورده بود که فراتر از ارائه کمک از جانب یک کشور بوده و بیشتر رنگ و بوی استعماری داشته است. ماکرون در خلال بازدید از خرابیهای بندر بیروت، مدعی شده بود که مردم لبنان دیگر به طبقه سیاسی کشورشان باور ندارند و حتی برخی خواستار بازگشت لبنان به قیمومت فرانسه هستند!
اما، همین ماکرون دیروز در بیروت اعلام کرد: حزبالله نماینده بخشی از ملت لبنان است... و امروز شراکتی بین حزبالله و چندین حزب دیگر در لبنان وجود دارد و حزبالله گروهی است که از جانب ملت لبنان انتخاب شده است.
وی در ارتباط با «میشل عون» رئیسجمهور لبنان و نزدیک به جنبش حزبالله نیز گفت: میشل عون را پارلمان لبنان به رئیسجمهوری انتخاب کرده است و اعضای پارلمان نیز به نوبه خود، برگزیده ملت لبنان هستند.
هر چند رئیسجمهور فرانسه در اظهارات دیگرش ، طوری حرف زد که بیشتر رنگ و بوی تحکم را میداد ولی اولا ، این اظهارات با صحبتهای تحکمآمیز قبلی وی اصلا قابل مقایسه نیست و ثانیا، سخنان او به عنوان رئیسجمهور فرانسه و رهبر یک کشور غربی، در ارتباط با حزبالله، اصلا سابقه ندارد. حداقل پیامد این اظهارات این است که فرانسه بالاخره واقعیت موجود در لبنان را پذیرفته است. در یک جمعبندی، نکته مهمی که در ارتباط با اظهارات ماکرون در لبنان وجود دارد، این است که او هر چند پس از انفجار بیروت، با عجله خود را به لبنان رساند تا میوه خودش را از این وضعیت بچیند، ولی به نظر میرسد که اکنون بیشتر سرگردان است و مثل یک بازیخورده عمل میکند. اگر میخواهد کمک کند، درها به رویش باز است، وگرنه باید برود.
ماکرون اگر هم میخواهد بخت خود را در نقش پدرانه و بهعنوان یک میانجی به آزمون بگذارد و در این روند نیز سیاستهای مورد نظر فرانسه و غرب را اجرا نماید، پیشاپیش باید بداند که نه تنها حزبالله، بلکه جریانهای سیاسی دیگر لبنان نیز هرگز این نقش را برای او قائل نیستند و نمیپذیرند. همان طور که اخیرا «جبران باسیل» وزیر خارجه سابق لبنان گفته است، علت فروپاشی اقتصاد این کشور، محاصره لبنان توسط غرب، از جمله فرانسه است، و ملت لبنان این را خوب میداند.