رؤیاهای امارات چگونه به سراب تبدیل میشوند؟(نگاه)
محمدرضا کلهر
امارات بهعنوان کشوری در حاشیه خلیج فارس شناخته میشود که بیشتر عناصر تشکیلدهنده قدرت را در اختیار ندارد. موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی، پیشرفت صنعتی و اقتصادی، آمادگی نظامی و جمعیت از عوامل مادی قدرت و خصلتهای ملی، روحیه ملی، کیفیت کارایی دولت، حیثیت و اعتبار بینالمللی، شیوه رهبری و دیپلماسی از عوامل معنوی قدرت به شمار میرود. در این میان امارات تنها توانسته در بُعد اقتصادی پیشرفتهایی حاصل کند اما بهدلیل عدم عمق استراتژیک و نداشتن جمعیت زیاد و همچنین نبود روحیه ملی و کیفیت کارایی دولت، کشوری قدرتمند در عرصه بینالملل به شمار نمیرود. اما دلارهای نفتی باعث شده تا این شیخنشین بهدنبال رویای قدرتمند شدن در عرصه بینالملل باشد. در این مسیر امارات در گام نخست سعی داشت با دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر مانند حمله به یمن و یا مداخله نظامی در لیبی و سودان به اهداف خود دست یابد. اما در ادامه، امارات به همراه عربستان در یمن شکست سختی متحمل شده و بلندپروازیهای این شیخنشین دفن شد. محمد بنزاید ولیعهد ابوظبی در گام دوم سعی کرده دست به قمار خطرناکی بزند.
در این راستا امارات با اسرائیل توافق عادیسازی روابط را امضا کرده است. این اقدام امارات با محکومیت گستردهای مواجه شده و حتی گروههای مقاومت تهدید کردهاند که امارات با این توافق خود را به هدفی مشروع برای مقاومت تبدیل کرده است. بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی در امارات نیز این توافق را مغایر با قانون اساسی دانسته و آن را محکوم کردهاند.
امارات سعی دارد تا با استفاده از این توافق به جنگندهها و تسلیحات مدرن اسرائیل و آمریکا دست پیدا کند. «انور قرقاش» وزیر مشاور در امور خارجه دولت امارات عربی متحده در گفتوگو با اندیشکده شورای آتلانتیک در ارتباط با فروش جنگندههای اف-۳۵ گفته که توافق عادیسازی روابط با تلآویو باید «هرگونه مانع» پیشروی آمریکا برای فروش جنگندههای اف-۳۵ را از میان بردارد. روزنامه «یدیعوت آحارونوت» نیز در اینباره نوشته: «توافق عادیسازی روابط بین اسرائیل و امارات عربی متحده شامل یک بند محرمانه است که راه را برای فروش جنگندههای استراتژیک اف-۳۵ و فناوری پیشرفته پهپاد آمریکا به این کشور حاشیه خلیج فارس هموار میکند».
این مسائل نشان میدهد اماراتیها با وعدههای متعددی اقدام به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی کردهاند، اما ضمانت اجرایی این وعدهها با توجه موضعگیری صهیونیستها با شک و تردید مواجه است. «تساحی هانقبی» وزیر امور شهرکها در کابینه تلآویو در یک مصاحبه رادیویی گفته: «اسرائیل با فروش حتی یک پیچ از اف-۳۵ به امارات مخالف است. ما این موضوع را برای کنگره آمریکا نیز شفافسازی خواهیم کرد». نتانیاهو نیز مخالفت خود را با این مسئله اعلام کرده است.
بهنظر میرسد حکام امارات یک بازی از پیش باخته شده را آغاز کردهاند، آنها با خیانت به مسئله فلسطین و مسجدالاقصی بهعنوان قلب جهان اسلام، حمایت مردم خود را از دست داده و در جهان اسلام مورد نفرت ملل اسلامی قرار گرفتهاند. براین اساس بهنظر میرسد اماراتیها توافقی با آمریکا و رژیم صهیونیستی انجام دادهاند که در آن طرفهای مقابلش هیچ اهتمامی به اجرای وعدههای خود نشان نمیدهند. سوابق دهههای اخیر در منطقه بیانگر این واقعیت است که آمریکاییها به حکام منطقه بهعنوان یک ابزار در راستای تحقق اهداف خود مینگرند و هر حاکمی در صورت پشت کردن به ملتش یک تاریخ مصرف مشخص خواهد داشت.
در واقع شیوخ ابوظبی در توافق با رژیم صهیونیستی چند هدف را دنبال میکردند که در صورت عدم تحقق آنها هیچ دستاوردی نخواهند داشت و به طور مشخص نیز دلیلی برای ادامه توافق در آینده نمیبینند. دو مبحث اصلی مدنظر اماراتیها در این توافق که بر روی آن تأکید داشتند: ۱) موضوع توقف طرح الحاق کرانه باختری و ۲) تحویل جنگندههای اف-۳۵ به امارات.
توقف طرح الحاق کرانه باختری که به صراحت از سوی رژیم صهیونیستی رد شد و فروش جنگنده به امارات نیز با مخالفت قاطع صهیونیستها مواجه شده است. شیوخ اماراتی بهدنبال دستیابی به جنگنده راهبردی اف-۳۵
بودند تا در درجه اول قدرت نظامی خود را به سطحی مقبول در برابر دیگر قدرتهای منطقهای برسانند و در درجه دوم نیز مقامات امارات در صدد ارائه دستاوردی به مردم خود بودند تا این تلقی را ایجاد کنند که در برابر توافق با اسرائیل، امنیت امارات را ارتقا بخشیدهاند. این در حالی است که مقامات اسرائیلی از جمله نتانیاهو با ارائه این جنگندههای راهبردی نیز به امارات مخالفت کرده و تأکید کردهاند که تنها اسرائیل باید دارای این تسلیحات راهبردی در سطح منطقه باشند.
به تدریج مشخص خواهد شد که امارات در توافق با اسرائیل یک بازنده خواهد بود و این کشور نه تنها دستاوردی را کسب نخواهد کرد بلکه دشمنی ملت خود و مردم حامی مسئله فلسطین در منطقه را نیز در مقابل خود خواهد دید.