kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۶۶۸
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۱:۵۷

نقش تربیتی ياد معاد در زندگي انسان(خوان حکمت)


سفارش به احسان به پدر و مادر جزو دستورات بين‌المللي است. هيچ ملّتي نيست، مگر اينكه خداي سبحان در آنجا مسئله احترام پدر و مادر را مطرح كرده! اينكه فرمود: بِلِسانِكَ، قابل فهم باشد براي همه؛ براي اين است كه هم احكام محلّي را فرموده، هم احكام منطقه‌اي را، هم احكام بين‌المللي را. بالاخره انسان يا مسلمان است، يا موحّد است؛ يهودي، مسيحي، زرتشتي و مانند آن است يا كافر. اگر كافر باشد، بالاخره اسلام براي كافر يقيناً يك زندگي مسالمت‌آميز دارد.اگر اين هُديً لِلْنّاس است، نَذيراً لِلْبَشَر(1) است؛ يك عدّه اي كافرند. چگونه خودشان راحت باشند و چگونه ما با آنها زندگي كنيم؟ اين بيان نوراني حضرت سيّدالشهداء همين بخش را به عهده دارد، فرمود:اگركافريد؛ امّا اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِينْ وَ لا تَخافُونَ المَعادْ فَكُونُوا اَحراراً فِي دُنياكُم(2). هم شما خودتان راحتيد، هم ديگران از دست شما راحتند.
اينچنين نيست كه اگر كسي كافر بود، قرآن براي او برنامه نداشته باشد! در قانون اساسي ما همين آيه 7 و 8 سوره مباركه ممتحنه آمده، آن كفّاري كه كاري با ما ندارند؛ نه توطئه می‌كنند، نه تحريم دارند، نه زحمتي براي ما ايجاد می‌كنند؛ فرمود: با اينها رابطه عادلانه داشته باشيد: لا يَنهاكُمُ اللهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدّين. اينها كه قتال نمی‌كنند، توطئه نمی‌كنند، تحريم ندارند، مزاحم شما نيستند؛ خدا نهي نكرده كه با آنها رابطه داشته باشيد! با آنها كه رابطه داريد، رابطه عادلانه داشته باشيد، تُقسِطُوا اِلِيهِمْ اِنَّ اللهَ يُحِبُّ المُقسِطين. نسبت به خود آنها هم فرمود: شما وظيفه‌تان اين است! اين می‌شود كتاب جهاني، رَحمهًْ‌لِلعالَمين. معناي رَحمهًْ‌لِلعالَمين اين نيست كه فقط براي مسلمانها رحمت است؛ خير! اگر كسي كافر بود، قرآن براي او برنامه دارد؛ كه خودشان چه جور زندگي بكنند، ما با آنها چه جور زندگي بكنيم. اينچنين نيست كه اگر يك كسي كافر بود، خدا براي تأمين رفاه دنياي او برنامه نداشته باشد! اين سخن نوراني حضرت سيّدالشهداء هم از اينجا گرفته شده كه اگر شما حالا كافرید، آیا می‌خواهيد خوب زندگي كنيد يا نه؟ اگر بخواهيد خوب زندگي كنيد، بايد اَحرار و آزاد باشيد. اين مسئله حريّت، مسئله امانت، مسئله ترك خيانت، مسئله ترك ظلم؛ اينها جزء حقوق بين‌المللي اسلام است.
ضرورت توجه به احترام و تكريم پدر و مادر در فرهنگ قرآن
احترام به پدر و مادر هم همين است؛ در جريان احترام به پدر و مادر در سوره مباركه لقمان و امثال لقمان آمده که اگر پدر كافر، مادر كافر باشد؛ انسان نبايد به نام فرار از منزل، از خانه قهر بكند!! فرمود: وَ صاحِبهُمَا فِي الدُّنيا مَعرُوفاً (3). اگر پدر و مادر هم مشرك است و اصرار دارند كه پسر دست از اسلام بكشد. فرمود: فَلا تُطِعْهُمَا [ امّا ] وَ صاحِبهُمَا فِي الدُّنيا مَعرُوفاً. فرار از منزل ممنوع است؛ نبايد چون پدر و مادر كافر است؛ من آنها را رها كنم، خير! باش،‌ اينها را پذيرایي كن، زندگي اينها را تأمين كن؛ اين می‌شود دين جهاني. براي هر كسي يك برنامه‌اي قرار داده؛ لذا فرمود: اين كتاب به لسان تو تبيين شده و درك آن هم آسان است.
ضرورت تلاش انسان براي نافع بودن
اگر درباره وجود مبارك حضرت سيّدالشهداء(ع) عرض می‌كنيم: اَلسَّلامُ عَلِيكَ يا وارِثَ عِيسي(4)، ما هم موظّفيم وارث عيسي باشيم؛ منتها به هر اندازه‌اي كه به انبياء ارتباط داريم، به همان اندازه ارث می‌بريم. اگر وجود مبارك عيسي فرمود: وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً اَينَ مَا كُنتُ (5)، ما هم وارث حضرت عيسي بايد باشيم؛ هر جا هستيم، منشأ خير و بركت باشيم. نگوئيم كار ما اين است، به ما چه! نخير؛اين كار مردم را راه انداختن می‌شود جَعَلَنِي مُباركاً اَينَ مَا كُنتُ، كه وجود مبارك امام صادق (ع) فرمود: نَفّاعاً (6)(یعنی بسیار سودمند بودن به مردم)؛ اين آدم هر جا هست، منشأ نفع و بركت باشد. اين وارث حضرت عيسي بودن است، وارث حضرت موسي بودن است. اين وارث حضرت موسي و وارث حضرت عيسي بودن مخصوص حضرت سيّدالشهداء (ع) نيست! آن مقام و بالاترش البتّه مال اينهاست، امّا همه ما موظّفيم كه وارث آنها باشيم؛ چون: اَلعُلَماءْ وَرَثَهُ الاَنبياء(7). اين اَلعُلَماءْ وَرَثَهُ الاَنبياء مخصوص ائمه (عليهم‌السَّلام) نيست! آنها خودشان از راه وحي و الهام الهي خيلي از چيزها را می‌فهمند، امّا همه ما موظّفيم اين راه را طي بكنيم.
تأثير ياد معاد در زندگي انسان
حشر، يقيني است؛ مهمترين عامل تربيت، مسئله حشر است. همين اعتقاد به مبدأ در مشركين هم بود! آنها قبول داشتند الله موجود است، يك؛ واجبُ‌الوجود است، دو؛ خالق كلّ است، سه؛ ربُّ الاَرباب است، چهار؛ مدير كلّ آلهه هست، پنچ؛ همه اينها را قبول داشتند. امّامی گفتند مسئوليت ما با اين بت‌هاست! بعد از مرگ چه می‌شويم؟ هيچ: اِنْ هِيَ اِلا حَياتُنَا الدُّنيا (8).اگر كسي خداي ناكرده عقيده و مسئوليّت نداشته باشد، رهاست! آدم رها را نمی‌شود با موعظه به بند بكشي!! مهمترين عاملي كه انسان را متخلّق به اخلاق الهي می‌كند، اين است كه بداند اين عمل، زنده است و دامنگير او می‌شود. اين را اگر رها كني، چه می‌شود؟ لِيَفجُرَ اَمامَه (9) می‌شود. اثر اعتقاد به مرگ و برزخ و قيامت و حساب و بهشت و جهنّم، خيلي بيشتر از آثار ديگر است! در سوره مباركه ص فرمود: اگر اينها گرفتار جهنّم می‌شوند، بِمَا نَسُوا يُومَ الحِساب؛ چون قيامت را فراموش كردند. اينها چرا به دنبال هوس افتادند؟ بِمَا نَسُوا يُومَ الحِساب(10)؛ برهان قرآن اين است. چون مسئوليت يادشان رفته، نمی‌دانند در برابر اين عمل بايد پاسخ بدهند؛ جلويشان باز شد. اين است كه می‌گويند: هر كاري می‌كنيد، اوّل بگویيد بِسمِ الله، مرگ از نظرتان نرود؛ بيشترين چيزي كه انسان بايد مداوم با آن باشد،یاد مرگ است.
معيار ارزش انسان در فرهنگ قرآن
آنگاه فرمود: معيار ارزش، كوثر است و نه تكاثر؛ اين يك بحث روز است! نه بحث امروز است، بحث ديروز، بحث فردا اِلي يُومِ القِيامَه است؛ آنها می‌گفتند: اَحسَنُ اَثاثاً وَ رِءْ ياً (11)(مال و ثروت بهتر و ظاهری آراسته‌تر). علت تأخير افتادن ازدواج براي همين است، تجمّل‌گرایي براي همين است.از حضرت امير (ع) نقل شده است اينكه خدا فرمود: مؤمني كه عمل صالح بكند، فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياهً طَيِّبَهً (12)؛ هِيَ القَناعَه(13)به او زندگی طیب می‌دهیم یعنی قناعت را به او می‌بخشیم.ما در زيارت‌ها می‌گویيم: كَلامُكُمْ نُور(14)، بعد می‌گویيم شيعه ايم، بعد مشكل ما اين است كه سنّ ازدواج بالا رفته! آخر چرا؟ براي اينكه پدر و مادر از آن طرف دست بچه‌ها را نمی‌گيرند، اينها هم از طرفي گرفتار تجمّلند، همه‌شان گرفتار اَحسَنُ اَثاثاً وَ رِءْ ياً هستند؛ اين مشكل جامعه شد! اگر قرآن حرف روز را می‌زند، می‌گويد: اَحسَنُ اَثاثاً وَ رِءْ ياً را بگذار كنار، ببين كه چه پيش خدا ارزش دارد؛ با همان قناعت زندگي می‌كنيد. اگر يك فرزندي پيدا كرديد، تمام لذایذ زندگي را با آن فرزند تأمين می‌كنيد. به دنبال كوثر باشيد  و نّه تكاثر؛ و گرنه خطر دامنگير همه می‌شود. اين اَحسَنُ اَثاثاً وَ رِءْ ياً را فرمود كه شَرٌّ مَكاناً (15) را به دنبال دارد.
بيانات حضرت آيت‌الله جوادي آملي (مدظلّه)
در جلسه درس تفسير سوره مباركه مريم در جمع طلاب و فضلاي حوزه علميه قم -  27/10/1388  
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) مدّثر / 36       (2) بحارالانوار / 45 / 51           (3) لقمان / 15
(4) تهذيب‌الاحكام / 6 / 58     (5) مريم / 31        (6) الكافي / 2 / 165
(7) الكافي / 1 / 32              (8) مؤمنون / 37     (9) قيامه / 5
(10) ص / 26                    (11) مريم / 74       (12) نحل / 97
(13) نهج‌البلاغه / حكمت 229        (14) مفاتيح الجنان / زيارت جامعه كبيره
(15) مائده / 61
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر می‌شود.