kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۶۵۲۳
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۰:۲۲

جلوه‌های حیرت‌انگیز از عفاف و غیرت در واقعه کربلا-بخش اول







آیت‌الله سید حسن عاملی
هرساله با فرارسیدن ماه محرم فضای شهرها و روستاها آکنده از عطر یاد و نام حسین(ع) و فداکاری‌های آن حضرت و یاران باوفایش می‌شود و از این رهگذر گویندگان و ستایشگران به معرفی ابعاد و زوایای مکتب کربلا می‌پردازند.یکی ازدرس‌های مهم حماسه امام حسین(ع) توجه به عفاف و حجاب و غیرت است که در سیره و منش امام و اهل‌بیت ایشان کاملاً مشهود و پُررنگ است و حکایت از اهمیت این مقوله دارد ولی متأسفانه در این‌باره کمتر گفته شده است.
آنچه در چند شماره از نظر خوانندگان عزیز خواهد گذشت تبیین این بخش از رخداد حیات‌بخش عاشوراست که در سال گذشته در چند خطبه توسط فاضل گرانقدر آیت‌الله سید حسن عاملی در خطبه‌های نماز جمعه اردبیل واکاوی و تشریح شده است و اکنون این بحث‌ها پس از تدوین، تقدیم علاقه‌مندان می‌شود.


کربلا، بزرگ مدرسه حسینی است در این مدرسه، درس، فقط درس حماسه نیست، بلکه بسیاری از ارزش‌های اصیل انسانی در آن تدریس می‌شود. در واقعه کربلا دو نتیجه‌ بسیار اساسی و مهم قابل توجه است:
 اول اینکه حضرت اباعبدالله(ع) سعی کرد انحراف کلی که عالم اسلام را با تاویل اموی فراگرفته بود از بین ببرد و امت را به مسیر صحیح و صراط مستقیم برگرداند.
دوم اینکه مدرسه‌ای ابدی باز شد که در کتاب درسی آن سرفصل تمام فضایل اخلاقی به بشریت آموخته می‌شود، این درس‌ها تا ابد در حیات بشری جاری و ساری خواهد بود کتاب کربلا کتابی بسیار خواندنی است. حضرات معصومین ما را به مطالعه این کتاب و به سنخیت یافتن با این ارزش‌های گمشده بشری دعوت کرده‌اند.
ضرورت تشبه یافتن به شخصیت امام حسین(ع)
ما مأمور هستیم که در این ارزش‌ها به آنها شباهت داشته باشیم، جملاتی مثل «اعینونی» در عبارت اعینونی بورع و اجتهاد و عفهًْ و سداد(1)؛ مرا کمک دهید و با من همراهی کنید در پیشه کردن پرهیزکاری، ورع در اجتهاد و تلاش و سخت‌کوشی در عفت و پاکدامنی و سداد و راستی از امیرالمومنین؛ و هل من ناصر ینصرنی(2)، آیا یاری‌کننده‌ای هست که مرا یاری کند؛ از امام حسین(ع)، دعوت به سنخیت با این ارزش‌هاست. استنصار(یاری‌طلبی) امام حسین(ع) استنصار شخصی نبود، حضرت می‌دانستند که شخص‌شان کشته می‌شود، امّا استنصار حضرت برای پیدا کردن سنخیت با شخصیت حضرت بود.
حال بعد از حضور در کنار سفره آسمانی محرم باید دید که آیا ما به آنها شباهت داریم؟ آیا محرم ما خروجی داشته است؟ آیا محرم بدون خروجی ارزشی دارد؟ آیا قبل از محرم و بعد از محرم ما تفاوت و تغییری داشته است؟ آیا لبیک گفتن‌های ما توانسته در ما سنخیت، شباهت و نقطه ‌اشتراک با امام حسین(ع) درست کند؟
در مدرسه حسینی سوژه‌های بسیار حساس زندگی انسان و اخلاقیات فاخر به چشم می‌خورد.یکی از این سوژه‌های حساس که مورد بحث ماست موضوع عفاف و حجاب و غیرت است. فرهنگ عفاف و حجاب و غیرت و حساسیت به این موضوع، هم در سلوک امام حسین(ع)، هم در سلوک اصحاب امام حسین(ع) و هم در سلوک اهل‌بیت کاملاً برجسته است.
باید این حساسیت‌ها بیان شود تا همه بدانند که دستگاه اباعبدالله و تشکیلات ایشان بازیچه نیست و ورود به آن محتاج آداب است. به قول شاعر: «سرزده وارد مشو، میکده حمام نیست»(3) امام حسین(ع) اصول و فکر و مرام دارد و با اصول خود به کربلا آمده است، حسین کورکورانه به کربلا نیامده است، تو هم «کورکورانه مرو در کربلا». صحیح نیست که کسی هیچ‌گونه تشابهی با حسین نداشته باشد امّا خود را به او منسوب کند یا به دستگاه عزاداری او وارد شود، امام حسین تشنه آب نبود، تشنه لبیک، سنخیت، تشابه و همراهی بود.
اهل‌بیت و خاندان وحی و عصمت حتی در موقعیتی بسیار بحرانی بر معالم دین و حفظ عفت، حساسیت زیاد داشته‌اند. امکان ندارد کسی بدحجاب یا بی‌حجاب باشد، سپس بگوید من شیعه اهل‌بیت و دنباله‌رو راه آنها هستم و می‌خواهم وارد اردوگاه آنها شوم. چرا که خود آن بزرگواران فرموده‌اند: «خذ منا تکن عنا»- (4)؛ یعنی آداب را از ما بگیرید تا از ما باشید؛ و فرموده‌اند: مَن سَرَّه ان یَسْتَکْمِل الایمان کلَّهُ فلیقل القولُ منی فی جمیعِ الاشیاءِ ما قاله محمد و آل محمد فیما اَسَرّوا و ما اعلنوا و فیما لم یعلنوا فیما بلغنی و فیما لم یبلغنی(5)؛ یعنی هرکس دوست دارد که ایمانش کامل باشد، از صمیم قلب بگوید نظر من در تمام ‌اشیاء همان است که اهل‌بیت گفته‌اند، چه اعلان کرده باشند و چه اعلان نکرده باشند، چه به من برسد و چه به من نرسد.
همچنین فرموده‌اند: فانکم ان قلتم و قلنا ثم متّم و متنا ثم حشرتم و حشرنا کنتم فی ما شاء الله و کنا (6)؛ یعنی اگر در برابر نظرات ما اظهارنظر کنید، سپس شما بمیرید و ما هم بمیریم، سپس شما محشور شوید و ما نیز محشور شویم، در آن صورت شما به مسیری و ما به مسیری دیگر خواهیم
رفت!
محشور شدن انسان با آنچه دوست دارد
انسان با هر کس که سنخیت داشته باشد، با همان محشور خواهد شد. اگر با مدل‌های ماهواره‌ای سنخیت پیدا کند، با همان‌ها محشور خواهد شد. پیامبر گرامی‌اسلام(صلی‌الله علیه و آله) فرمود: من احب شیئا حشره الله معه (7)؛ یعنی هر کس هر چیزی را دوست داشته باشد با آن محشور خواهد شد و لو سنگی باشد:
ذره ذره کاندر این ارض و سماست
جنس خود را مثل کاه و کهرباست
نـاریـان مـر نـاریان را طالـبنـد
نـوریـان مـر نـوریان را جـاذبنـد(8)
گاهی کار به جایی می‌رسد که آرایشگر نمی‌تواند آرایش کند؛ می‌گوید باید برنامه‌های ماهواره‌ای را نگاه کنم سپس بتوانم نیازهای مشتریان خودم را برآورده کنم، مشتری می‌گوید: من آرایش فلان هنرپیشه یا بازیکن فوتبال را می‌خواهم در حالی که من آن را ندیده‌ام و عجیب‌تر اینکه گاهی جوان به آرایشگر می‌گوید سر من را آرایش کن و با موی سر من بنویس یا حسین! ما به کدام مسیر می‌رویم؟
اهل‌بیت عصمت و طهارت حجت خدا بر بشریت هستند و خداوند با آنها بر انسان‌ها احتجاج خواهد کرد، از این رو بر ماست که سیره آنها را با تمام جزئیات مورد توجه قرار بدهیم. کاروان کربلا کاروان عفت و حجاب است و مظاهر بزرگی از عفت و حجاب در سیر این کاروان به‌عنوان تابلوی سر راه و معالم دین به ما عرضه شده است.
یاری حسین(ع) با عفاف و حجاب
چنانکه گفته شد حضرت امام حسین(ع) در کربلا مردم را به یاری طلبید اما این استنصار، شخصی نیست؛ چرا که حضرت می‌دانستند که شخصشان از بین خواهد رفت امّا شخصیتشان هیچ‌گاه از بین نخواهد رفت، وقتی حضرت از ما طلب نصرت می‌کند، ما باید به کمک حضرت بشتابیم، یکی از این یاری رساندن‌ها حفظ عفت است؛ عفت فقط در مسائل جنسی نیست، عفت حالت اعتدال قوه شهوت است، قوه شهوت اگر از حالت اعتدال خارج شد، یا به مسیر افراط می‌رود و یا تفریط؛ اگر در شهوت افراط شود، به آن حالت؛ شره، آز و حرص می‌گویند و اگر به سرازیری تفریط بیفتد، خمودی نام دارد. شهوت، مطلق خواستن است. انسان پول می‌خواهد، خانه می‌خواهد، مقام و ریاست می‌خواهد، ماشین و اولاد و... می‌خواهد و اگر در این خواسته‌ها اعتدال رعایت شود، انسان عفیف است؛ اگر نباشد و به مسیر افراط بیفتد، انسان در شره است. شره، انسان را کور می‌کند، انسان را در همین جهان داخل آتش و عذاب می‌کند. فن اخلاق نیز برای این است که نفس به حالت اعتدال خود برسد، عدالت را باید انسان اول از درون خود شروع کند.
عقل؛ فرمانروای شهوت و غضب
حضرت امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: دوستی بسیار شایسته داشتم.سپس به نقل اوصاف او می‌پردازد و می‌فرماید: «فکان اول عدله نهی الهوی عن النفس»(9)، تمام افسار قوای نفس را به دست عقل داده بود. انسان بالغ کسی است که شهوت و غضب در مملکت وجود او تابع عقل است نه اینکه عقل مملوک فرمان شکم و شهوت باشد، عقل آلت عبودیت است، همچنان که به فرموده امام صادق(ع): العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان(10)؛ عقل مایه عبادت خدا و دستیابی به بهشت است. با حاکمیت عقل، هم قوای نفس و هم اعضا و جوارح همه در مسیر عبودیت قرار می‌گیرند. چشم، گوش، دهان، زبان و دست باید پاک باشد، اینها راه‌های ورودی قلب هستند، اگر آب کدر به قلب ریخته شود، قلب جواب نمی‌دهد، احساسات و عواطف پاک از بین می‌رود.
یاری رساندن به ائمه با عفاف
اهل‌بیت(ع)، هم از ما طلب یاری کرده‌اند و هم به ما دستور داده‌اند که بگوییم: «و امری لامرکم متبع»؛ کارهایم پیرو کار شما است.(11)
حال ما می‌خواهیم به استنصار امام حسین(ع) لبیک بگوییم و به او یاری برسانیم، راه یاری رساندن چیست؟ جوانی که عفت خود را حفظ می‌کند، به یاری امام حسین(ع) می‌شتابد. حضرت امیر می‌فرماید: اعینونی بورع و اجتهاد و عفهًْ و سداد(12)، در این عبارت، امیرالمومنین از ما در چهار محور کمک می‌خواهد و می‌فرماید با انجام این چهار فضیلت به من شباهت یابید:
الف- ورع یعنی از احتمال گناه هم اجتناب شود، اجتناب از احتمال گناه، کمک به مرام امیرالمومنین است.
ب- اجتهاد، یعنی تلاش و کوشش بسیار، تنبل نبودن مخصوصاًً اجتهاد در عبادت و جمع توشه ابدیت، یعنی انسان در هر سمتی که هست، آن کار را درست و خوب انجام دهد و کم نگذارد و خیانت نکند.
ج- عفت، یعنی نفس انسان پاک باشد. اگر نفس شیعه پاک باشد، به امام خود کمک کرده و یاری رسانده است.
د- سداد، یعنی در سخن گفتن صادق بودن؛ روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها بگذرد امّا در سخن گفتن شیعه دروغ تهمت، بهتان و... نباشد. حضرت می‌فرماید: این کارها یاری رساندن به من است؛ یعنی اگر کسی این کارها را انجام ندهد مرا بی‌یار و یاور و تنها گذاشته است! زنی که بی‌عفتی می‌کند، حضرت امیر را به خذلان می‌کشد؛نه تنها خذلان، بلکه به مرام حضرت ضربه زده و اهانت کرده است. هر نگاه به نامحرم ضربه‌ای به امام است. کسی که بی‌عفتی می‌کند، کسی که خیانت در بیت‌المال می‌کند و... ضربه آنها از ضربه شمر و سنان بدتر است؛آنها به شخص امام حسین و بدن آن حضرت ضربه زدند ولی گناه و خیانت، ضربه به شخصیت و مرام امام حسین است.
 آقای مرعشی نجفی می‌فرماید: در زمان رضاخان در خواب دیدم رضاخان در صحن اتابک، رسول خدا را بر زمین زده و بر سینه‌اش نشسته است، کسی که حجاب مردم را برداشت و پوشش را از سر ناموس مردم کشید، انگار سینه پیامبر و حقایق دین را زیر پای خود گذاشت.
میرزا حبیب‌الله گلپایگانی از اوتاد بودند. می‌فرمودند: امام رضا(ع) را در خواب دیدم.در بدن امام خطوط کبودی بود، عرض کردم قربانتان گردم به ما گفته‌اند شما با زهر به شهادت رسیده‌اید الان آثار زهر نمی‌بینم و چیزهای دیگری در بدن شما می‌بینم، اینها نشان چیست؟ حضرت فرمود: اینها در اثر نگاه‌های حرام در حرم من اتفاق می‌افتد.
پانوشت‌ها
1- نهج‌البلاغه، نامه‌ 45.
2- مضمونی از کلام امام حسین(ع)در آخرین دقایق زندگی‌اش در روز عاشورا؛ سید ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۶؛ ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۷۰.
3 - سرزده وارد مشو میکده حمام نیست   
این سخن پیر ماست، گفته‌ هر خام نیست
 بر در میخانه شو، بوسه‌ رندانه زن     
خاک در میکده، سجده گه عام نیست
«احمد قندی چالشتری»      
4- یا کمیل، لا تأخذ الّا عنّا تکن منا؛ یا کمیل اگر می‌خواهی از ما باشی تمام معارف دینت را از ما بگیر؛ بحار الانوار 75/269 حدیث1.
5 - اصول کافی، ج 1، ص 391.
6 - بحارالانوار، ج 47، ص 269.
7- بحارالانوار، جلد 8، باب النار؛ ﻣﻴﺰان اﻟﺤﻜﻤهًْ, ج٢, صص٢١٤- ٢١٥.
8 - مثنوی مولوی، دفتر هشتم.
9- نهج‌البلاغه، خطبه‌ 87.
10- اصول کافی، ج 1، ص 11.
11- بخشی از زیارت اربعین.
12 - نهج‌البلاغه، نامه‌ 45.