بازخوانی پیام تاریخی امام(ره) به مناسبت پذیرش قطعنامه در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین سلیمانی:
تعامل با دشمن خواب و خیال و نشانه سادهلوحی است
سرویس سیاسی ـ
پیام تاریخی امام خمینی(ره) به مناسبت پذیرش قطعنامه 598 واجد اجزاء و خطوط اصلی مکتب ایشان بهویژه در عرصه سیاست خارجی است. عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) بر این اساس معتقد است؛ منطق امام(ره) در برابر جریان استکبار همان منطق رسول خدا(ص) است، آمریکا همچون بنی امیه در صدر اسلام بقای خودش را در ممات دین میبیند و کل دنیا را برای خودش میخواهد، طرح نظم نوین جهانی و جهانی شدن به ژاندارمی آمریکا نیز یک طرح عیانی در دنیا است که امروز اینها آن را تعقیب میکنند. همچنانی که نمیشود گرگ با میش و گوسفند از یک آخور بخورند، چون گرگ هر لحظه در کمین است که میش را بدرد، پس تعامل با این جریان یک خواب و خیال و نشانه سادهلوحی است.
29 تیر 1367 در شرایط قبول قطعنامه 598 و در روزهای منتهی به سالگرد کشتار خونین مکه، امام خمینی(ره) پیامی صادر کردند که واجد اجزاء اصلی مکتب ایشان و پایهها و ستونهای انقلاب است. رهبر معظم انقلاب راز موفقیت امام(ره) را در همین مكتبی میدانند که ایشان «عرضه كرد و توانست آن را بهطور مجسم و بهصورت یك نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد.» مکتب امام(ره) امروز زنده و سرمشق دلدادگان انقلاب در سراسر عالم و منشأ آثار بزرگ و ماندگار است. مقتدای انقلاب نیز سعادت کشور را در ادامه راه امام(ره) دانستهاند. مطلوب و شایسته است که بخشهایی از پیام مذکور را که دربردارنده خطوط اصلی مکتب امام(ره) است، در سالروز صدور آن بازخوانی کنیم.
امام خمینی(ره) در بخشی از پیام حیاتبخش خود تصریح دارند: «اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم برنمیداریم... هم اکنون اگر آمریکا یک کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟ پس راهی جز مبارزه نمانده است، و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاًً آمریکا را شکست، و الزاماً یکی از دو راه را انتخاب نمود: یا شهادت. یا پیروزی. که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است... ملت شریف ایران همیشه در مقابل شدیدترین حملات تمامی جهان کفر علیه اصول انقلاب خویش مقاومت کرده است... ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطرۀ خون دفاع خواهیم کرد.»
ایشان تأکید میکنند؛ «ما میگوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الاّ الله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم.»
امام راحل همچنین میفرمایند: «آن چیزی که در سرنوشت روحانیت واقعی نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعلههای آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستیمان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز اماننامه کفر و شرک را امضا نمیکنیم.»
شرط بقای انقلاب
در این زمینه، حجتالاسلام والمسلمین جواد سلیمانی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) و استاد تاریخ و معارف اسلامی در گفتوگو با خبرنگار کیهان بیان میدارد: انقلاب اسلامی ایران برگرفته از انقلاب اسلامی رسول خدا(ص) و استمرار همان انقلاب است. حضرت امام(ره) میفرمودند که ولایت فقیه استمرار حکومت رسول خدا(ص) و امیر مومنان(ع) است. بقای این انقلاب چه در صدر اسلام، چه در زمان ما، به این است که راه، منطق و اصول آن شخصیت محوری که بنیانگذار انقلاب است، تحریف نشود. اگر ما میبینیم که در صدر اسلام، بعد از رسول خدا(ص) انحرافاتی پیش آمد و انقلاب اسلامی رسول خدا(ص) بعد از او، آرام آرام منحرف شد و امروز ما شاهدیم، کسانی بهعنوان خلفای رسول خدا(ص) بر جهان اسلام، در مکه و مدینه و برخی کشورهای عربی حکومت میکنند که دستشان در دست یهود و آمریکا بهعنوان بزرگترین دشمن اسلام است، علتش این است که شخصیت، آرمانها و اصول رسول خدا(ص) بعد از او، آرام آرام تحریف شد. اگر میخواهیم انقلاب اسلامی ما به آن درد مبتلا نشود، باید آرمانها، اصول و منطق امام(ره) را حفظ کنیم و نگذاریم تحریف شود.
زرسالاران برانداز
وی ادامه میدهد: نخستین اصل از اصولی که هم رسول خدا(ص) آن را مطرح میکرد و هم حضرت امام(ره)، معرفی دشمن و نحوه برخورد با دشمن است. رسول خدا(ص) میفرمود؛ بزرگترین دشمن ما بنیامیه هستند، امام(ره) هم میفرمود بزرگترین دشمن ما، دشمن انقلاب و جهان اسلام، آمریکا است. وجه مشترک این دو دشمن، این است که هر دو جریان زرسالار برانداز هستند. یعنی جز زر چیز دیگری را در این عالم قبول ندارند. هیچ اعتقادی به خدا، دین و قیامت ندارند و دنبال براندازی حکومت اسلامی هستند. این جریان برای اینکه نگذارد مسلمانان و دینداران به حکومت برسند، سعی میکند خود دین و اسلام را مورد حمله قرار دهد و ایمان دینی را در جامعه تضعیف کند. چون وقتی ایمان دینی در جامعه باشد، از دل آن، قیام بر علیه دشمنان دین برمیخیزد و براندازی رژیم طاغوت و برپایی نظام دینی رخ میدهد.
حجتالاسلام والمسلمین سلیمانی خاطرنشان میسازد: این جریان چند ویژگی دارد؛ هم اهل برنامهریزی است، هم زیادهخواه است، هم انحصارطلب و هم دشمن دین است. بقای خودش را در ممات دین میبیند. در صدر اسلام بنیامیه چنین صفتی داشتند، در زمان ما آمریکا، که کل دنیا را برای خودش میخواهد. آمریکا میخواهد همه از او فرمان ببرند، لذا طرح نظم نوین جهانی و جهانی شدن به ژاندارمی آمریکا یک طرح عیانی در دنیا است که امروز اینها آن را تعقیب میکنند. هم رسول خدا(ص) فرمود مواظب این جریان باشید، نگذارید اینها بر شما مسلط شوند، هم امام خمینی(ره). پیامبر(ص) فرمود اگر اینها قدرت بگیرند، چند کار انجام میدهند، دین خدا را تحریف میکنند، بیتالمال را دست به دست و مردم را ذلیل و برده خود میکنند. حضرت امام(ره) هم درست همین تذکر را در مورد آمریکا داد. فرمود ما مخالفان و دشمنان زیادی داریم اما شیطان بزرگ آمریکا است. فرمود رابطه ما با آمریکا رابطه گرگ و میش است. یعنی تا زمانی که این ماهیت کنونی را دارد، هیچ وقت نمیشود با او تعامل سازنده همراه با آسایش داشت. همچنانی که نمیشود گرگ با میش و گوسفند از یک آخور بخورند. چون گرگ هر لحظه در کمین است که میش را بدرد، پس تعامل با این جریان یک خواب و خیال و نشانه سادهلوحی است.
منطق امام(ره)؛ منطق رسول خدا(ص)
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) میافزاید: خب وقتی این جریان دشمن ما است، امام(ره) چه راهی را برای تقابل با این دشمن پیشنهاد میکند؟ منطق امام(ره) در برابر این جریان منطق رسول خدا(ص) است. رسول خدا(ص) میفرمود؛ ما در برابر این دشمن، یک راه بیشتر نداریم و آن، تقابل و جهاد فیسبیلالله است. این راه ممکن است به دو نتیجه برسد؛ یا پیروزی یا شهادت. هر دو برای ما حسنه و خیر است، چراکه اگر خدا به دلیل استقامت، پایداری و ایمان، ما را نصرت کند و پیروز شویم، حکومت اسلامی، مستقل و عزتمند را تشکیل و آنها را عقب میرانیم و اگر به شهادت برسیم، به فوز بزرگتری نائل آمده و خوشبخت شدهایم به علاوه، پیام خون ما، دشمن را در آینده نابود میکند.
یالثارات الحسین(ع)
وی معتقد است: بر اساس همین منطق، امام حسین(ع) قیام کرد. رسول خدا(ص) به نتیجه اول رسید، یعنی حکومت اسلامی تشکیل داد و بنیامیه را ساقط کرد، امام حسین(ع) به شهادت رسید، خود و یارانش به فوز عظیم نائل آمدند و پیام خون او در تاریخ باقی ماند، بهطوری که امروز میلیونها انسان شعار «یالثارات الحسین(ع)» سر میدهند و دشمن از گزارش کردن همایش بزرگ اربعین هراسان است. در انقلاب اسلامی ایران، امام(ره) بر اساس همین منطق، مانند رسول خدا(ص) پیروز شد، رژیمی را که دستنشانده آمریکا بود ساقط کرد، نظام اسلامی برپا و آن را تثبیت کرد و اکنون ما در مرحله برپایی دولت عادل اسلامی و در مسیر برپایی جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی قرار داریم. منطق امام(ص) این است که بر اساس همان جهاد و شهادت و تقابل با استکبار، باید این مسیر را ادامه دهیم، همواره آماده جهاد و همواره آماده شهادت و جنگ با دشمن باشیم، چه در عرصه فرهنگی، چه در عرصه اقتصادی، چه در عرصه نظامی و سیاسی.
امام راحل در بخش دیگری از پیام ماندگار خود بیان میدارند: «نکته مهمیکه همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل میکنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی و الهیمان نمیشناسند. به گفتۀ قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمیدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند.»
ایشان خاطرنشان میسازند: «آری، اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین ـ علیهمالسلام ـ را با دستهای خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را بهعنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بیفرهنگ به رسمیت بشناسند؛ ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف؛ آنها ولیّ و قیّم باشند ما جیرهخوار و حافظ منافع آنها.»
شاهد صدق سخن امام(ره)
حجتالاسلام والمسلمین سلیمانی در اینباره نیز به کیهان میگوید: جریان دیگری در تاریخ، چه در صدر اسلام و چه در انقلاب اسلامی ایران، قائل است که اصل در برخورد با دشمن تعامل است. از منظر این گروه، دشمن رقیب درخور تعامل است، نه دشمن درخور تقابل. این گروه میگویند هزینه چالش با دشمن، بیشتر از هزینه سازش است. فلذا قائل به تساهل و تسامح و مصالحه با دشمن است. نتیجه این فکر در صدر اسلام، امتیازهای پیدرپی به بنیامیه بود که موجب تسلط آنها بر جان و مال و ناموس و سیاست مسلمانان شد. بهطوریکه در زمان عبدالملک مروان، بر گردن اصحاب رسول خدا(ص) مُهر نهادند و آنان را برده خلیفه محسوب کردند. امروز این جریان در انقلاب اسلامی ایران نیز با توهم اینکه مصالحه با دشمن خوشبختی میآورد، نتایج نامطلوبی را برای امت ما به بار آورد و آن عبارت است از تعطیلی انرژی هستهای، خسارتهای مالی زیاد ناشی از دست برداشتن از فعالیتهای هستهای و لطمه دیدن عزت ملی ما در دنیا. با این رویکرد، هیچگونه عایدی تا به امروز از سوی دشمن نصیب کشور نشده است. نه مشکلات مالی و مبادلات بانکی ما حل شد، نه مشکل فروش نفت و سایر مسائل بلکه دشمن گام به گام جلوتر آمد، بهطوریکه آمریکا همین مسئولین را جزو تحریمها اعلام کرد. این همان شاهد صدق سخن امام(ره) است که میفرمود، دشمن ما را تحمل نمیکند مگر اینکه به یک کشور خوار، ذلیل، برده و دستنشانده دشمن تبدیل شویم.
انقلاب امام(ره)؛ یک انقلاب جهانی
امام خمینی(ره) به اصل مهمی از سیاست خارجی نیز تأکید دارند؛ «من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند. و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی و فزونطلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامهریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ایران بهعنوان یک دژ نظامی و آسیبناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد.»
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در این زمینه نیز معتقد است؛ در منطق و اصول امام(ره) این موضوع به روشنی هویدا است که انقلاب اسلامی ایران را همانند انقلاب رسول خدا(ص) یک انقلاب منطقهای و مختص جغرافیای خاص نمیدانست. امام(ص) فقط دنبال براندازی طاغوت در ایران نبود، همچنان که رسول خدا(ص) تنها دنبال براندازی طاغوت در مکه و مدینه نبود بلکه انقلاب امام(ره) یک انقلاب جهانی بود. امام(ره) همه عالم را دعوت به مبارزه با استکبار و شیطان بزرگ آمریکا کرد و معتقد بود وظیفه شرعی، انسانی و عقلی ما در این است که همه مسلمانان بلکه همه مستضعفان عالم را از زیر یوغ استکبار برهانیم. بر این اساس میفرمود؛ «ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران بهعنوان یک دژ نظامی و آسیبناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی وتربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد.» در حالی که امروز برخی از کسانی که دم از امام(ره) میزنند، با حمایت جمهوری اسلامی ایران از ملت فلسطین، حزبالله لبنان، مردم یمن، مستضعفان آمریکای لاتین و آفریقا مخالفت میکنند. اینان گمان میکنند که ما انقلاب کردیم که ایران را تبدیل به یک آخور برای عدهای خاص، ویژهخوار و رفاهطلب قرار دهیم.
«ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم»
امام راحل همچنین در پیام خود جوانان را خطاب قرار داده و میفرمایند؛ «من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان، به این سرمایهها و ذخیرههای عظیم الهی و به این گلهای معطر و نوشکفته جهان اسلام، سفارش میکنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید؛ و خودتان را برای یک مبارزه علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید. و من به همۀ مسئولین و دستاندرکاران سفارش میکنم که به هر شکل ممکن وسایل ارتقای اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان را فراهم سازید؛ و آنان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزشها و نوآوریها همراهی کنید؛ و روح استقلال و خودکفایی را در آنان زنده نگه دارید.»
ایشان تصریح دارند: «مبادا اساتید و معلمینی که به وسیله معاشرتها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن، جوانان ما را که تازه از اسارت و استعمار رهیدهاند، تحقیر و سرزنش نمایند و خدای ناکرده از پیشرفت و استعداد خارجیها بت بتراشند و روحیه پیروی و تقلید و گداصفتی را در ضمیر جوانان تزریق نمایند. به جای اینکه گفته شود که دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم به هویت انسانی خود توجه کنند و روح توانایی و راه و رسم استقلال را زنده نگه دارند. ما در شرایط جنگ و محاصره توانستهایم آن همه هنرآفرینی و اختراعات و پیشرفتها داشته باشیم... مبارزه علمی برای جوانان زنده کردن روح جستوجو و کشف واقعیتها و حقیقتهاست. و اما مبارزه عملی آنان در بهترین صحنههای زندگی و جهاد و شهادت شکل گرفته است.»
حجتالاسلام والمسلمین سلیمانی در این زمینه نیز ابراز میدارد؛ امام(ره) در زمان حیات خود لوازم استمرار انقلاب اسلامی و حرکت در گام دوم را متذکر شد. همان گامی که امروز مقام معظم رهبری تحت عنوان بیانیه گام دوم، آن را بهصورت مبسوط ارائه کرد. امام(ره) بار سنگین عبور از این پیچ تاریخی انقلاب اسلامی را بر دوش جوانان میدید و معتقد بود، جوانان ما برای استمرار مبارزه و برپایی تمدن نوین اسلامی باید اولا، بنیانهای اعتقادی خود را مستحکم نمایند، ثانیا، بر اساس آن اعتقادات، سبک زندگی خود را اسلامی نمایند، بهجای خیره شدن به پیشرفتهای دشمنان بر روی تواناییهای خود متمرکز شوند و استعداد درونی خود و پتانسیلهای موجود در اقلیم خود را، خود شناسایی نموده و به احسن وجه شکوفا نمایند و به شدت از احساس کهتری و خودکمبینی در مقابل دشمن بپرهیزند. امام(ره) معتقد بود خدایی که در دوران جنگ یک کشور کوچک را بدون سلاح آنچنانی بر جهانخواران در رأس آنها آمریکا که ابر قدرت دنیا است، پیروز کرد، در عرصه اقتصادی، صنعتی، تولیدات فرهنگی، تولید علم و پرورش نیروهای انسانی تمدنساز نیز ملت ایران را یاری خواهد کرد. به شرط اینکه به خدا توکل کنند و خود را دستکم نگیرند و امدادهای غیبی نسبت به جامعه مؤمنان را باور داشته باشند، چرا که خداوند فرمود «ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم.»