kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۳۲۵۳
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۸

ابعاد مدارا و صلابت(پرسش و پاسخ)



پرسش:
از نگاه قرآن پیامبر گرامی اسلام(ص) به عنوان رهبر یک جامعه اسلامی در چه ابعادی اهل مدارا و نرمش بود و در چه ابعادی اهل صلابت و قاطعیت؟
پاسخ:
خلق نرم پیامبر(ص)
خدای متعال در قرآن کریم به پیامبرش خطاب می‌کند: ای پیامبر گرامی! به موجب رحمت الهی به تو، و در پرتو لطف خدا، تو نسبت به مسلمین اخلاق لین و نرم و بسیار ملایمی داری، نرمش داری، ملایم هستی، روحیه تو روحیه‌ای است که با مسلمانان همیشه در حالت ملایمت و حلم و بردباری و حسن خلق و حسن رفتار و تحمل و عفو و امثال اینها هستی. اگر این خلق و خوی تو نبود، اگر به جای این اخلاق نرم و ملایم، اخلاق خشن و درشتی داشتی، قطعاً مسلمانان از دور تو پراکنده می‌شدند. (آل عمران- 159)
یعنی این اخلاق پیامبر گرامی (ص) خود یک عاملی است برای جذب مسلمانان. این خودش نشان می‌دهد که رهبر، مدیر و آنکه مردم را به سوی اسلام دعوت می‌کند، یکی از شرایطش این است که در اخلاق شخصی و فردی نرم خو و ملایم باشد. در اینجا این سؤال پیش می‌آید که چگونه پیامبر گرامی(ص) در برخی مواضع با عده‌ای نرمش و مدارا از خود نشان نمی‌داد و با خشم و غضب و با جنگ با آنان برخورد می‌کرد؟ چگونه می‌توان این دو حالت را با یکدیگر جمع کرد؟
تفکیک مسائل فردی با قوانین اسلام
اینکه گفته می‌شود پیامبر اکرم(ص) فردی ملایم و نرم خو بود و باید یک رهبر جامعه نیز فردی نرم خو و ملایم باشد، ‌مقصود این است که پیغمبر(ص) در مسائل فردی و شخصی نرم و ملایم بود، نه در مسایل اصولی و کلی و حاکمیتی اسلام. در آنجا پیامبر اکرم(ص) صددرصد صلابت داشت، یعنی انعطاف ناپذیر بود و اهل مدارا و نرمش نبود. یک وقت کسی رفتار بدی می‌کرد راجع به شخص پیامبر(ص)، مثلاً اهانت و یا بی‌ادبی می‌کرد، این مسئله‌ای بود مربوط به شخص خودش، و یک وقت کسی قانون و احکام و دستورات اسلام را نقض می‌کرد، مثلاً دزدی می‌کرد و یا فسق و فجور علنی، شرب خمر و... داشت، در اینجا پیامبر اکرم(ص) به هیچ وجه اهل مدارا، و نرمش نبود و مجازات‌های اسلامی را در مورد متخلفین و خلاف‌کاران با قاطعیت و صلابت اجرا می‌کرد. چرا که این مسائل مربوط به شخص پیامبر(ص) نبود بلکه مربوط به احکام و قوانین اسلام بود. بنابراین پیامبر گرامی اسلام(ص) در سلوک فردی و در امور شخصی نرم خو و ملایم بود ولی در تعهدها و مسئولیت‌های اجتماعی و حکومتی اسلام نهایت درجه صلابت و قاطعیت را داشت، و اهل نرمش، مماشات و مدارا نیز نبود.
ظاهراً در فتح مکه است که زنی از اشراف قریش دزدی کرده است. به حکم قانون اسلام دست دزد باید بریده شود. وقتی قضیه ثابت و مسلم شد و زن اقرار کرد که دزدی کرده‌ام، می‌بایست حکم درباره او اجرا می‌شد. اینجا بود که توصیه‌ها و وساطت‌ها شروع شد، یکی گفت: یا رسول‌الله! اگر می‌شود از مجازات صرف نظر کنید، این زن دختر فلان شخص از اشراف قریش است که می‌دانی چقدر محترم است. آبروی یک فامیل محترم از بین می‌رود. پدرش آمد، ‌برادرش آمد، دیگری آمد که آبروی یک عشیره محترم از بین می‌رود. هر چه گفتند: فرمود: محال و ممتنع است. آیا می‌گویید: من قانون اسلام را معطل کنم؟ اگر همین زن یک زن بی‌کس می‌بود و وابسته به یک فامیل اشرافی نبود، همه شما می‌گفتید: بله دزد است و باید مجازات شود... یک فقیر که به علت فقرش مثلاً دزدی کرده مجازات بشود ولی این زن به دلیل اینکه وابسته به اشراف قریش است و به قول شما آبروی یک فامیل اشرافی از بین می‌رود، مجازات نشود؟ قانون خدا تعطیل بردار نیست. ابداً شفاعت‌ها و وساطت‌ها را نپذیرفت. بنابراین پیامبر(ص) در مسائل اصولی هرگز نرمش نشان نمی‌داد، در حالی که در مسائل شخصی فوق‌العاده نرم و مهربان بود و بسیار با عفو و گذشت بود. (سیری در سیره نبوی. شهید مرتضی مطهری(ره)، ص 235 تا 238)