توطئه جدید ترامپ علیه ونـزوئلا ؛پنـجه چـدنی زیر دستکش مخملی!
مجتبی باجلان
کشور ونزوئلا اساساً دارای ماهیتی مستقل بوده و جزو کشورهای آمریکای لاتین است که وابستگی به آمریکا ندارد. در طول بیست سال انقلاب بولیواری ونزوئلا، از طرف کاخ سفید و مقامات آمریکا و در دورههای مختلف ریاستجمهوری در آمریکا اقدامات زیادی برای سقوط و ضربه زدن به انقلاب این کشور صورت گرفته است. این تلاشهای مخرب آمریکا علیه ونزوئلا از سال ۱۹۹۸ که انقلاب بولیواری توسط پیروز شده تاکنون ادامه داشته و حالا هم فشارها توسط ترامپ شدت بیشتری گرفته است.
به طور خلاصه راهبرد آمریکا در منطقه آمریکایلاتین بهویژه در قبال کشورهایی همچون ونزوئلا پیادهسازی استراتژی سد نفوذ بوده است. این استراتژی از دوران جنگ سرد مورد استفاده قرار گرفته و اکنون نیز با تمایل ونزوئلا به سمت و سوی کشورهای مستقلی همچون روسیه، جمهوری اسلامی ایران و...، تمام توان دولت ترامپ جهت خارج کردن این کشورها از آمریکای لاتین است. در واقع آمریکا از موازنهسازی وضعیتی همچون سوریه در ونزوئلا هراس دارد و به همین دلیل بهدنبال همپوشانی وضعیت ونزوئلا با سوریه نیست.
این درحالی است که منابع نفتی و غنی در ونزوئلا که دارای یکی از مرغوبترین نفتهای جهان است از سویی آمریکا نیز به دنبال نفتی ارزان و سهولالوصول است، مناطق آمریکای لاتین و ونزوئلا چنین ویژگی را برای آمریکا داشته و طبیعتاً با روشهای مختلف بهدنبال چنگ اندازی بر این منابع غنی نفتی از جمله ساقط کردن دولت این کشور بوده است. تاکنون واشنگتن موفق به ساقط کردن دولت قانونی ونزوئلا نشده و راهکارهای مختلفی را در این زمینه به کار بسته است.
واشنگتن تاکنون در چند مقطع به دنبال ترور مادورو بوده، اما در هر مرحله با شکست مواجه شده است. همچنین کودتا یکی دیگر از راهکارهای آمریکا علیه دولت ونزوئلا بوده که در این مرحله آمریکائیها به دنبال جایگزین کردن افراد وابسته به خود از طریق کودتای نظامی و به دست گرفتن قدرت توسط نظامیان یا افراد وابسته بودهاند که با توجه به وفاداری ارتش نسبت به مادور، آمریکا به دنبال افراد غیرنظامی همچون گواردیو رفت.از سوی دیگر بنابر اظهارات مقامات آمریکا، این کشور همه گزینهها در برابر ونزوئلا را بر روی میز دارد و حمله نظامی یکی از گزینههاست. هرچند در اینباره اجماع داخلی و خارجی کاملی با آمریکا وجود ندارد. واشنگتن همچنین به دنبال اجماع گستردهای از کشورها از طریق سازمان ملل برای برکناری مادورو بوده که با توجه به وتو روسیه در برابر قطعنامههای شورای امنیت، آمریکا از طریق گروه لیما(متشکل از کشورهای آمریکای لاتین و کانادا) مترصد تغییر حکومت در ونزوئلا است.
این درحالی است که ونزوئلا اکنون درگیر یک هجمه همهجانبه تبلیغاتی- سیاسی از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی شده و این هجمه با پشتوانه اقتصادی مخالفان هر روز فضای بیشتری از جامعه ونزوئلا را در بر گرفته است. در این میان کاهش ارزش پول ملی، تورم بیسابقه و اقتصاد ناکارآمد مزید بر علت شده و همین امر ونزوئلا را درگیر فضای دوقطبی سیاسی کرده و بحران فعلی در این کشور را پیچیدهتر کرده است.
راهبر دیگر آمریکا علیه ونزوئلا تحمیل جنگ نفتی با ابزار تشدید تحریمهای این کشور بود. اواخر سال گذشته (اسفند 98) بود که وزارت خزانهداری آمریکا شرکت «روسنفتتریدینگ» از زیرمجموعههای شرکت «روس نفت» را به بهانه نقض تحریمهای کاخ سفید علیه ونزوئلا به فهرست تحریمهای دفتر کنترل داراییهای خارجی (اوفک) افزود. این اقدام آمریکا در تشدید تحریم نفتی ونزوئلا و با هدف به صفررساندن درآمد نفتی ونزوئلا و اختلال در تبادلات مالی و انرژی مسکو و کاراکاس انجام میگرفت. دور جدید تحریمهای نفتی علیه ونزوئلا از اواخر آوریل 2019 با تحریم شرکت ملی نفت «پترولئوس دی ونزوئلا»(PDVSA) شروع شد. اگرچه در ابتدا صادرات نفت ونزوئلا از این تحریمها شوک شدیدی دریافت کرد اما به زودی خود را با شرایط جدید وفق داد. صادرات نفت ونزوئلا تا قبل تحریمهای 2019 حدود یک میلیون بشکه در روز بود. پس از گذشت شش ماه از این تحریمها دوباره وضعیت نفت ونزوئلا به حالت سابق بازگشت بهگونهای که در ماه دسامبر 2019 ونزوئلا دوبرابر ماه قبل نفت بارگیری کرد.
درواقع آمریکا با افزایش تولید نفت خام و سرمایهگذاری گسترده روی نفت شیل به دنبال در انحصار گرفتن بازار انرژی دنیاست تا هم اقتصاد خود را تقویت کند و هم از انرژی بهعنوان اهرمیبرای از میدان خارج کردن رقبای خود و تحت فشار قرار دادن کشورهای مستقل دنیا استفاده کند. درعین حال ونزوئلا با داشتن 19 درصد ذخایر نفت جهان که حدود 297میلیارد بشکه است، بالاترین سهم در دخایر نفتی جهان را در اختیار خود قرار داده است.
از سوی دیگر هوگو چاوز و پس از او«مادورو» در سیاستهای نفتی خود روی خوشی به شرکتهای آمریکایی نشان ندادند و بسیاری از آنها از ساختار نفتی ونزوئلا خارج شدند. بنابراین کاخ سفید به دنبال خارج نمودن ونزوئلا از تأثیرگذاری بر بازار انرژی جهان بوده است. با این حال متحدین ونزوئلا نظیر روسیه و کوبا و پس از آن جمهوری اسلامی ایران به دلیل آنکه خود نیز از قبل تحریم شده بودند، الزامیبرای تبعیت از تحریمهای آمریکا نمیدیدند.
در این دوران جمهوری اسلامی ایران نیز با حمایتهای سیاسی و اقتصادی از این کشور علاوهبر تقویت جایگاه خود در منطقه، باعث شد زنگ خطری جدی برای آمریکا در آمریکای لاتین به صدا در آید.کشوری که سالها به زعم کاخ سفید حیاط خلوت ایالات متحده بهحساب میآمد اکنون به سمت کشورهای مستقل متمایل شده و این میتواند برای آمریکا نشانه شکست باشد. از سوی دیگر، پس از موفقیت ایران در انتقال سوخت به ونزوئلا با وجود تهدیدات آمریکا، این پیام مهم به دنیا مخابره شد کشورهای مستقل نه تنها در منطقه خود که فراتر از مرزهای خود نقشی مهم در سیاست بینالملل بر عهدهدارند و با اقتدار و قدرت بازدارندگی بالا به خوبی میتوانند آن را ایفا کنند.
چین که به خوبی میداند هدف بلندمدت آمریکا از تحریم نفتی ونزوئلا فشار اقتصادی بر پکن است، همچنان به خرید نفت از ونزوئلا ادامه میدهد. روسیه نیز هیچ نشانهای برای تبعیت از تحریمهای نفتی آمریکا نشان نداده است.
در شرایطی که تحریمهای جدید آمریکا اثری معکوس گذاشت، رغبت دوباره برخی شرکتهای نفتی برای خرید نفت ونزوئلا، کاخ سفید را به تکاپو برای ایجاد مانع جدی در برابر درآمدهای نفتی کاراکاس انداخته است زیرا 96 درصد اقتصاد ونزوئلا وابسته به نفت است. اگرچه برخی افراد نظیر مدیر شرکت «راپیدان انرژی» پیشتر پیشبینی صفر شدن صادرات نفت ونزوئلا پس از تحریمهای چند روز پیش را میکردند، اما با توجه به نقش ونزوئلا در صنعت نفت جهان، چنین اقدامی تقریبا غیرممکن است. همچنین با توجه به سوابق واکنشهای صنعت نفت ونزوئلا، تحریمهای آمریکا اگرچه باعث کاهش صادرات نفت ونزوئلا شده اما همچنان باعث میشود بخش ثابتی از این صادرات به حوزه تبادلات غیررسمی انتقال پیدا کندکه در آینده باعث خواهد شد محاسبات نفتی کاخ سفید برای انحصار بازار انرژی جهان غیردقیق باشد و نتواند به اهداف خود دست پیدا کند.
در چنین شرایطی و در حالی که در مارس سال جاری میلادی، وزارت دادگستری آمریکا اتهام قاچاق موادمخدر علیه مادورو مطرح و وزارت خارجه ایالات متحده نیز برای سر مادورو ۱۵ میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در اظهاراتی عجیب با یک رسانه آمریکایی از اراده خود برای مذاکره با رئیسجمهور ونزوئلا سخن به میان آورد. رغبت ترامپ به گفتوگوی میان واشنگتن و کاراکاس در شرایطی مطرح میشود که ترامپ قبلتر به شدت خواهان حمله نظامی به ونزوئلا و اقدام به کودتا علیه دولت مادورو بود.هر چند تا کنون ترامپ اظهارات عجیب و شگفتآور زیادی را بر زبان رانده است اما مورد ونزوئلا، آن هم قبل از انتخابات ماه نوامبر را میتوان عجیبترین چرخش موضع او در 4 سال ریاست بر کاخ سفید دانست.
رئیسجمهوری آمریکا که همواره به دنبال شوآف فعالیتهایش بوده، بارها به گزینه مذاکره با کشورهای مختلف بهعنوان مسیری در اجرای سیاست خارجیاش اشاره کرده است. دونالد ترامپ در مسیر مذاکره با رهبر کرهشمالی تا توانست از آغاز دوباره مذاکره میان واشنگتن- پیونگیانگ بهعنوان امتیازی سیاسی بهره برد و تلاش کرد نشان دهد سیاستهایش جواب میدهد اما مدتی بعد اثبات شد که در این مسیر نتیجه مهمیبدست نیاورده است.
وی همچنین بارها مسئله مذاکره با ایران را مطرح کرده و مدعی است که جمهوری اسلامی ایران میتواند با او به توافق بهتری دست یابد اما مذاکره دوجانبه زمانی منصفانه و نتیجهبخش خواهد بود که صداقت سرلوحه آن باشد. ترامپ و دولتش نشان دادهاند در مسئله مذاکره با ایران نه تنها صداقت نداشته بلکه همواره به دنبال تشدید فشارها علیه ایران بودهاند. در آستانه انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، ترامپ به هر شکلی به دنبال بهرهکشی از اهرم مذاکره به نفع جبهه سیاسی خود است. تمرکز وی بدست آوردن نتیجه کوتاهمدت است نه بلندمدت.
بهنظر میرسد رئیسجمهوری آمریکا در مسیر بدست آوردن برگ برنده در حوزه سیاست خارجی از طریق اهرم مذاکره به فکر گفتوگو با دولت نیکلاس مادورو رئیسجمهوری ونزوئلا نیز افتاده است. هرچند به هیچ وجه نمیتوان به صادقانه بودن مذاکره ترامپ با دولت کاراکاس دل بست اما احتمالا رئیسجمهوری آمریکا به این نتیجه رسیده است که میتواند در این مقطع زمانی از طریق گفتوگو با دولت مادورو بهره سیاسی مورد نیازش را ببرد. ترامپ ممکن است در ظاهر برای به دست آوردن امتیاز سیاسی پیش از انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا مواضع نرمتری را در قبال ونزوئلا در پیش بگیرد اما نباید فراموش کنیم که وی از زمان حضورش در کاخ سفید علنی در مورد کودتا در ونزوئلا و براندازی دولت قانونی مادورو سخن به میان آورده است.
رئیسجمهوری آمریکا از زمان حضورش در سمت ریاست جمهوری بر کنار رفتن مادورو از قدرت تأکید کرده و در این میان همپیمانانش را به حمایت از خوان گوایدو وادار کرده بود. این در حالی است که دولت مادورو توانست با حمایتهای داخلی و خارجی از جمله حمایت روسیه و چین در برابر طرحهای براندازی آمریکا مقاومت کند. ونزوئلا در حالی در سه سال اخیر به شدت با مشکلات جدی اقتصادی دست و پنجه نرم کرده که این چالشها همچنان ادامه داشته و فشارهای واشنگتن نیز تشدید شده است. ترامپ به شدت تلاش کرده فشارهای اقتصادی علیه ونزوئلا و دولت مادورو را تشدید کند تا بدین ترتیب اقتصاد ونزوئلا فرو بپاشد و زمینه مداخله در امور این کشور فراهم شود.
هر چند ناظران سیاسی بهرهکشی سیاسی ترامپ از اهرم مذاکره و نیاز مبرم وی به امتیازات جدید برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ را بهعنوان یکی از دلایل چرخش عجیب وی در قبال ونزوئلا عنوان میکنند، اما با توجه به کارنامه سیاه آمریکا در مواجهه با کشورهای مستقل، دولتمردان ونزوئلا باید با هوشیاری دو چندان مقطع فعلی را مدیریت کنند، چرا که ممکن است، این چرخش موضع ترامپ، توطئهای جدید از «جنس پنجه چدنی زیر دستکش مخملی» با هدف شکست مقاومت ونزوئلا در مقابل زیادهخواهیهای آمریکا باشد.