نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
کارنامه دولت خیلی موفق است اما شرایط برای بیان آن مناسب نیست!
سرویس سیاسی-
اشرف بروجردی، فعال سیاسی مدعی اصلاحات و رئیسسازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«براي دولت کاري ندارد که بخواهد بهطور مرتب کارنامه خود را به رخ بکشد و مواردي که در آنها موفق عمل کرده را بيان کند اما امروز زمان مناسبي براي اين کار نيست و کشور درگير بحرانهاي زيادي است که هرکدام از آنها به نوعي مردم را از پاي درآوردهاند. دولت در شأن خود نميبيند که بخواهد به اين نکات بپردازد و توان خود را صرف اين مسائل کند».
بروجردی در ادامه گفت:«همه ما ميدانيم نيمي از مشکلاتي که امروز در کشور وجود دارند و هرروز هم کار را سختتر ميکنند مرتبط با محدوديتهايي است که در عرصه بينالملل براي ما اعمال شده که البته بخش اعظمي از اين محدوديتها عللهايي در داخل کشور دارند. تحريمها و نوع تعاملي که ما با کشورهاي ديگر داريم اقتصاد ما را بيمار کرده و بايد براي آن راهي بيابيم».
بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران در این مسئله متفقالقول هستند که کارنامه دولت به هیچ عنوان قابل دفاع نیست. دلار 20 هزارتومانی، سکه 8 میلیونی، پراید 90 میلیونی، تخم مرغ شانهای 30 هزارتومانی، افزایش نجومی قیمت خرید و اجاره بهای مسکن و موارد متعدد دیگر همگی نتیجه قصور و تقصیرهای دولت است.
با اینحال فعالین مدعی اصلاحات همچنان با توهین به شعور مردم، دولت را بیتقصیر جلوه داده و مشغول کارنامه سازی هستند. وضع موجود نتیجه چیدن همه تخم مرغها توسط دولت در سبد برجام است. با اینحال مدعیان اصلاحات برای بهبود وضع معشیت مردم باز هم آدرس دیپلماسی انفعالی را میدهند.
تداوم رویه منفعلانه دولت مقابل گستاخی اروپا
محمود واعظی، رئیسدفتر رئیسجمهور در شماره روز پنج شنبه ارگان دولت نوشت: «پذیرش این قطعنامه [قطعنامه شورای حکام علیه ایران] به معنای مجاز شمردن جاسوسی و صحه گذاشتن بر مداخلات ناصواب و برخلاف عرفهای پذیرفته شده بینالمللی و آغاز پا گذاشتن بر جادهای بیانتها و رسیدن به «هیچ جا» است. ایران به عنوان کشوری که پذیرای بازرسیهای بیسابقه از نظر تعداد و روز- نفر سازمان بینالمللی انرژی اتمی بوده است، از بازرسیهای قانونی آن سازمان با هدفهای سازنده و ناشی از سؤالات منطقی و قانونی، مبتنی بر مدالیتهای توافق شده و روشن، مانند گذشته استقبال میکند و آماده همکاری است. بنابراین هم سازمان انرژی اتمی و هم کشورهای بانی قطعنامه و هم سایر شرکای بینالمللی ایران باید به خوبی بدانند که ملت ایران همواره نشان داده است که در عین پذیرش نرمهای بینالمللی و همکاریهای برابر و صلحآمیز، تسلیم زیاده خواهی و زورگویی و رویههای بدعتآمیز نمیشود.»
واعظی افزود: «برخورد دوگانه کشورهای اروپایی» با فعالیتهای صلحآمیز ایران و کشورهایی که عضویت ان پی تی را نمیپذیرند و فعالیتهای غیر صلحآمیز دارند و سلاحهای کشتار جمعی انبار میکنند و خاورمیانه را در حالتی خطرناک و انفجاری قراردادهاند، غیر قابل قبول، سؤال برانگیز و غیر منطقی است.»
با وجود عیان شدن خسارتهای سنگین ناشی از رویه منفعلانه و به دور از عزت، حکمت و مصلحت دولت در سیاست خارجی که به جریتر و گستاختر شدن حریف انجامیده، کماکان همین رویکرد از سوی دولت دنبال میشود. قطعنامه اخیر شورای حکام علیه ایران سند دیگری بر منش شرارتآمیز و عداوتگرانه اروپا علیه ایران و مستلزم خروج ایران از NPT است اما دولت در رویکردی مغایر با منافع ملی و مصالح کشور، برخورد ضعیف را ترجیح میدهد.
موجسواری مدعیان اصلاحات روی گرفتاریهای مردم
روزنامه دولتی ایران در شماره روز پنج شنبه در گزارشی با عنوان «موج سواری روی گرفتاریهای مردم» نوشت: «اگر چه تا انتخابات ریاست جمهوری حدود یک سال دیگر باقی مانده است، اما کوبیدن بر طبل وعدهها از هم اکنون شروع شده است. وعدههایی که یک وجه آن خرده گرفتن و انتقاد از دولت مستقر است و وجه دیگرش رسانهای کردن شعارهایی که معلوم نیست کی، چگونه و با کدام ظرفیتها و امکانات قرار است عملیاتی شود. شکل برجسته این مهم را میتوان در مجلس تازه کار دید. هر نمایندهای به فراخور تریبونی که در اختیار دارد، با چشم بستن به واقعیات موجود و تنگناهای کشور، هم دولت را آماج انتقادات و متهم به ناکارآمدی میکند و هم همزمان دنیای رویایی را برای مخاطبان تصویر میکند؛ از حل مشکل بیکاری گرفته تا رفع گرفتاریهای بازنشستگان و کارمندان و فرهنگیان تا تغییر قانون بودجه نویسی و ساماندهی به فضای مجازی و تنظیم بازار و...»
در ادامه این مطلب آمده است: «اغلب این نمایندگان و رسانههای همسوی آنها که در تیره و تار نشان دادن وضعیت کشور و شکستن اصطلاحا همه کاسه کوزهها بر سر دولت از همدیگر سبقت میگیرند، کمترین انصاف را هم به خرج نمیدهند که بگویند دولت در چه شرایطی کشور را مدیریت میکند و در همین شرایط آیا هیچ اتفاق مبارک و مثبتی در قوه مجریه رخ نداده است؟ و اگر این ادعاهای ضددولتی قرین واقعیت است، جمهوری اسلامی ایران با این همه فشار خارجی و بلاهای طبیعی هزینه تراشی مثل سیل و زلزله و اخیرا شیوع کرونا، چگونه سر پا مانده است؟ دمیدن بر تنور وعدهها و شعارهای غیر واقعی ناظر بر این مهم هم هست که مدعیان به سراغ ریشهها و عوامل اصلی گرفتاریها و مشکلات نمیروند چون خود نیز راهحلی برای آن ندارند یا حداقل راهکاری برای رفع آنها تاکنون مطرح نکردهاند. مشخصا اینکه به هر حال در برابر رفع تحریمهای خارجی چه برنامهای دارند؟»
نمایندگان مجلس اتفاقا سراغ ریشه مشکلات رفتهاند و برخلاف ترفند حامیان دولت و مدعیان اصلاحطلبی، به خوبی میدانند که علت اصلی معضلات اقتصادی، نه تحریم و کاهش درآمدهای ارزی که سوءمدیریت دولت و معطل ماندن آن پای وعدههای پوچ دشمنان تابلودار ایران اسلامی است. از این رو، موجسواری روی گرفتاریهای مردم کار منتقدان و مجلس جدید نیست، حیلهگری مدعیان اصلاحات است که پیش از انتخابات 92 ریشه مشکلات را سوءمدیریت دولت میدانستند، امروز مشکلاتی را که خود مسبب آن هستند، به تحریم حواله میدهند و علیرغم پایمال شدن برجام میگویند باید برویم مذاکره کنیم!
انتقاد زیبا کلام از عملکرد رئیسجمهور بعدی!
روزنامه شرق دیروز در یادداشتی به قلم صادق زیباکلام نوشت: «معضلاتی که کشور را در خود فروبرده، دارد دامنه وسیعتری پیدا میکند. اصولگرایان مدتهاست انگشت اتهام را به سمت روحانی نشانه رفتهاند.ای کاش اینگونه بود و مقصر بحران روحانی و دولتش بودند. اینکه آرزو میکنم که حق با اصولگرایان میبود، از این بابت است که عمر دولت روحانی، یک سال دیگر به پایان میرسد و احتمال دارد اصولگرایان انقلابی همانطورکه مجلس یازدهم را در انحصار خود گرفتند، در انتخابات سال آینده، قوه مجریه را هم در اختیار بگیرند؛ در آن صورت دیگر روحانی نیست، همچنانکه مجلس دهم هم یک ماهی هست که جای خود را به مجلس یازدهم داده... اما همانگونه که مجلس انقلابی یازدهم فعلا چه باید کردی در چنته نداشته، رئیسجمهور انقلابی بعد از روحانی هم نخواهد توانست در وضعیت موجود گامی در جهت رفع بحران و عادیسازی شرایط اقتصادی کشور بردارد.»
این یادداشت افزوده: «فرض بگیریم بهجای روحانی و نوبخت، کینز، فریدمن و آدام اسمیت و بهجای مدیران و وزرای «بیحال» روحانی (حسب ادعای اصولگرایان)، تورگوت اوزل، ماهاتیر محمد یا آنگلا مرکل، سکاندار قوه مجریه در ایران میشدند. با بودجهای که حداقل نیمی از درآمدهای آن از میان رفته، چگونه قرار است یک کشور 85 میلیونی را اداره کنند؟ ممکن است برخی از اصولگرایان، به شعارهایی که میدهند مانند «مدیریت جهادی»، «جوانگرایی»، «اتکا به منابع داخلی بهجای چشمدوختن به خارج از کشور»، «خودکفایی و ایستادن روی پاهای خود»، «تبدیل تهدیدها به فرصتها» و... واقعا باور داشته باشند؛ اما بیتردید بسیاری از آنان که بیشتر اهل حسابوکتاب و منطق هستند، میدانند که با شعار نمیتوان منابع مالی پنج میلیون حقوقبگیر را تأمین کرد.»
پرسش اینجاست کسی که حتی نمیتواند به کارنامه هفت ساله دولت مستقر انتقاد کند و مسئولیت آن را بپذیرد چطور در مورد آینده و آنچه تاکنون رخ نداده اظهار نظر میکند؟! همین موضوع بنیان سست تفکرات این جماعت را نشان میدهد. همینها مگر نبودند که میگفتند اگر رئیسی رئیسجمهور شود دلار 5000تومان میشود.
وعده و نخرید به امید ارزانی، راهکار دولت برای حل مشکل مسکن
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارش اقتصادی خود به موضوع روند افزايشي قيمت مسكن در دو سال اخير پرداخت و نوشت: « تجربه ساير بازارها مانند ارز و طلا در كشور ثابت كرده كه نسخههاي هميشگي مسئولان براي كنترل قيمتها يا «وعده» است يا «نخريدن به اميد ارزان شدن». هر چند عدم كاركرد نسخه دوم بارها در بازارها ثابت شده با اين حال باز هم تجويز ميشود. اواسط خرداد سال جاري محمد اسلامي، وزير راه و شهرسازي در واكنش به افزايش شديد قيمتهاي مسكن ضمن بازگو كردن مجدد نسخه منسوخشده قديمي گفت: «بازار مسكن هم همانند ساير كالاها از بازار ارز تاثير ميگيرد و اين خود مردم هستند كه بايد مانع افزايش و ايجاد حباب قيمتي شوند، بهترين راهكار براي تركيدن حبابهاي قيمتي در بازار مسكن و كاهش قيمت خريداري نكردن مردم است.» اما وضعيت بازار مسكن پيچيدهتر از آني است كه بشود با نخريدن به ثبات رساندش.»
گفتنی است جمعیت جوان کشور، نیازهای دائمی زوجهای جوان و... جمع کثیری از مردم را در زمره مستاجرها و بیخانهها قرارداده و یکی از وظایف هر دولتی، تلاش برای خانهدار شدن آنهاست. در دولت نهم و دهم طرح مسکن مهر با همه محاسن و معایبش، بارقه امیدی در دل میلیونها ایرانی روشن کرد و باعث شد بیش از دو میلیون خانوار صاحب خانه شوند.
روحانی رئیسجمهور در هنگامه تبلیغات انتخاباتی با صراحت به مردم وعده ادامه مسکن مهر را داد و در روز رای اعتماد به وزرا هم این وعده را تکرار کرد.اما از این جالبتر، عباس آخوندی وزیر قبلی راه و شهرسازی بود که اولا خود را طراح مسکن مهر معرفی کرد(!) و بعد هم سوگند خورد که این طرح را ادامه دهد. اما به محض رسیدن به وزارت، همهچیز تغییر کرد!وی حداقل سه مرتبه این طرح را مزخرف نامید! هدردهنده منابع و خلاف منطق اقتصادی! در نگاه دولت تدبیر تامین مسکن مردم بهعهده دولت نیست و مردم باید برای آن فکری کنند! در نهایت هم در پایان مسئولیت خود به نساختن حتی یک خانه وقیحانه به خود افتخار کرد و سکان را به دست فرد دیگری سپرد. دیری نپائید که او هم همچون سلف خود امیدها را نا امید کرد چرا که تنها راه کار آن برای بهتر شدن بازار مسکن برای بیخانه نيز «نخريدن خانه و صبر تا زمان كاهش قيمتها».