kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۰۳۶۷
تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۵

زهد؛ وسیله‌ای برای آرامش روحی انسان



  گمشده­ انسان درعصر حاضر، آرامش و احساس رضایتمندی از زندگی است؛ هرچند که با پیشرفت­های مادی، رفاه و آسایش جسمی او تا حدی تأمین شده است، اما روح وروانش همچنان آشفته و سرگردان، به دنبال راه نجات است.از جمله مفاهیم بسیار مهم و ارزشمند در فرهنگ اسلامی- شیعی ما، مفهوم زهد است که به عنوان شاهراه سعادت ونیکبختی مطرح است.زهد، نسخۀ کامل و بی­‌نقص برای نجات انسان­های تشنۀ آرامش است؛ نسخۀ شفا­بخشی که احساس رضایتمندی را در انسان‌های مؤمن و با تقوا حفظ و تقویت می‌کند.
چیستی زهد
در ابتدا باید با واژه زهد آشنا شویم، چرا که امروزه مفهومی که از زهد در اذهان عموم مردم شکل گرفته ، مفهومی نادرست و غلط از این آموزه اسلامی است. بر خلاف تصور عامه مردم، زهد به معنای ترک دنیا و لذت­های مادی نیست. شهید مطهری در یکی از سخنرانی­‌های خود چنین می‌­گویند: بعضی خیال می­‌کنند که فلسفۀ زهد این است که کار دین از کارهایی از قبیل تجارت و زراعت و صنعت جداست. هر کدام از آنها به دنیایی جداگانه تعلّق دارد. کار دین عبادت است و کار دنیا کسب و تجارت و زراعت و صنعت و مدیریت و امثال اینها و زهد یعنی رو آوردن از کار دنیا به کار آخرت. البته این غلط است زیرا آن اموری که به عنوان کار دنیا خوانده شده مورد توصیۀ اسلام است و زهد شامل آنها به هیچ وجه نمی­‌شود. (احیای تفکر اسلامی، انتشارات صدرا، ص 70)
اگر کمی به واژه زهد دقت کنیم و معنای این واژه را در کتاب­های لغت ببینیم، متوجه می­‌شویم معنای صحیح زهد، ترک دنیا و منزوی شدن و امثالهم نیست. در کتاب مفردات راغب، زهد به معنای «بی‌­رغبتی و به اندک راضی و خشنود بودن» است.(ترجمه مفردات الفاظ القرآن، نشر سبحان، ص197) متفکر شهید، استاد مطهری درباره زهد چنین اظهار نظر می‌­کنند: زهد و رغبت اگر بدون متعلَّق ذکر شوند، نقطه مقابل یکدیگرند؛ زهد یعنی اعراض و بی‌میلی، در مقابل رغبت که عبارت است از کشش و میل.(سیری در نهج‌البلاغه، انتشارات صدرا، ص208)همچنین شهید بزرگوار، عبدالحمید دیالمه نیز در سلسله جلسات سخنرانی خود با عنوان صیرورت انسان بر صراط مستقیم، درباره زهد چنین می­‌گویند: می‌­توان گفت واژه زهد در هر لغت نامه­‌ای تقریباً چنین تعریف می­‌شود: «تمایل نداشتن و بی‌اعتنایی» و این کلمه را معمولاً در برابر واژۀ «رغبت» به کار می‌­برند که به معنی تمایل و کشش است. خود این بی­‌اعتنایی که در مقابلۀ با رغبت و معنی لغوی آن (تمایل) تعریف می­‌شود، نشان­‌دهندۀ آن است که لغت زهد یا زاهد و زاهد­منشی با پدیده‌­های طبیعی بی‌ارتباط نیست؛ چون لازمۀ اینکه تمایل داشته باشیم یا نداشته باشیم، بی­‌اعتنا باشیم یا نه، این است که‌اشیاء برای ما ارزشمند باشند. (زهد و آزاد اندیشی، نشر معارف، ص 14) بنابراین زهد را می­‌توان به معنای «بی‌­رغبتی و تمایل نداشتن» دانست.
همچنین زهد را «عادت نکردن به امور دنیوی» هم می­‌شود تعبیر کرد. شهید مطهری این مسئله را اینگونه بیان می‌­کنند: به هر اندازه که انسان بیشتر به‌اشیاء عادت داشته باشد، بیشتر به آنها بسته است و اسیر آنهاست؛ و به هر اندازه که انسان اسیر باشد آزادی ندارد. حالا تنها چای و سیگار نیست، تنها تریاک نیست؛ ممکن است آدمی عادت کرده باشد که همیشه روی تشک و متّکای بسیار نرم بخوابد. چنین آدمی اگر یک وقت در شرایطی قرار بگیرد که بخواهد روی فرش یا زمین خالی بخوابد ابداً خوابش نمی­برد؛ او دیگر فلج است؛ همین قدر که از این شرایط خارج شد، فلج است. در مقابل، افرادی را می‌بینید که در دنیا ساده زندگی می‌کنند، بدون اینکه لذت­های خدا را بر خودشان حرام کرده باشند و فکر کنند که اینها حرام است و بدون اینکه از کارهای زندگی دست بکشند. اینها در متن زندگی واقع هستند ولی دلشان می‌خواهد ساده زندگی کنند. دلش می‌خواهد ساده‌ترین لباس­ها را بپوشد، خوراکش ساده‌ترین خوراک­ها باشد، منزل و مرکبش ساده‌ترین منزل­ها و مرکب­ها باشد. چرا؟می‌گوید برای اینکه من نمی‌خواهم آزادی ام را به چیزی بفروشم. به هر اندازه خودم را به‌اشیاء مقید کنم اسیر آنها هستم و وقتی اسیر‌اشیاء باشم مثل کسی هستم که هزار بند به او بسته است. چنین آدمی نمی‌تواند راه برود و سبکبار و سبکبال باشد. (احیای تفکر اسلامی، انتشارات صدرا، ص91)[بنابراین] زهد به معنی در جمع بودن، ولی وابسته به آن جمع نبودن است، یعنی وابسته نبودن، نه بیگانگی. به تعبیر دیگر، زهد ،گذشتن از تعلقات و ترک وابستگی­هاست؛ یعنی براحتی بتوانیم از وابستگی­های اطرافمان بگذریم. (زهد و آزاداندیشی، نشر معارف، ص16)
زهد از نگاه علی(ع)
درباره مفهوم زهد، احادیث بسیاری در دسترس است. شاید بتوان گفت کلیدی­‌ترین حدیث در این زمینه، سخن امیرالمؤمنین علی(ع) در کتاب شریف نهج­‌البلاغه است. حضرت در حکمت 439 می‌­فرمایند:  الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ، قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: "لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ”؛ وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي، فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ. تمام زهد در دو جمله از قرآن مجيد آمده است. خداوند سبحان مى‏فرمايد: «تا هرگز بر آنچه از دست شما رود افسوس نخورید و به آنچه به شما می‌دهد مغرور و دلشاد نشوید». بنابراين آن ‏كس كه بر گذشته تأسف نمى‏خورد و به آينده (و آنچه در دست دارد) دلبستگى ندارد، هر دو طرف زهد (از آغاز تا پايان آن) را در اختيار گرفته است.
حجت‌الاسلام و المسلمین مهدوی در تبیین این حکمت چنین می­‌گوید: مراد از این آیه، این نیست که اگر شخص کوتاهی کرد و چیزی را از بین بُرد، ناراحت نشود؛ بلکه منظور این است که اگر بدون تقصیرِ انسان، چیزی از دست او برود، ناراحت نشود. همچنین منظور از آیۀ بعدی این نیست که اگر چیزی به او داده شد، نباید بگیرد؛ بلکه ممکن است شخص به آن چیز نیاز داشته باشد که باید بگیرد و استفاده کند، اما خوشحال نشود. در واقع، این حالت نشانۀ این است که دل این شخص به دنیا وصل نیست؛ هر چند جسم او در دنیاست و از نعمت­‌های دنیوی استفاده می­‌کند. (زهد، انتشارات مؤمنون، ص 108 و 109)
حضرت علی(ع) در حکمتی دیگر فرموده‌­اند: أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ.(نهج‌البلاغه، حکمت 28) برترين زهد، نهان داشتن زهد است. حضرت به ما گوشزد می‌­کنند که برای زاهد شدن، نیازی به تظاهرسازی نیست و در واقع در دل، نباید به مادیات وابسته باشیم.
باید توجه داشت زندگی انسان، همواره همراه با ابتلائات مختلف در عرصه‌­های گوناگون است. آنچه در این میان مهم به نظر می‌­رسد نوع عملکرد انسان در برابر ابتلائات است. خداوند در مسیر زندگی، برای ما ابتلائاتی قرار می­دهد تا مشخص شود هر فرد چه رفتاری را از خود بروز می­‌دهد. چنانکه در قرآن کریم می­‌خوانیم:خدایی که مرگ و زندگانی را آفرید تا شما بندگان را بیازماید تا کدام نیکوکارتر (و خلوص اعمالش بیشتر) است و او مقتدر و بسیار آمرزنده است. (ملک؛ آیه2)
برای مقابله با ابتلائات، رفتارها و راه­های متفاوتی را می­‌شود انتخاب کرد. به نظر می­رسد زهد، یکی از مهم‌ترین مفاهیمی است که در مسیر زندگی و در مواقع ابتلائات، انسان را در مسیر سیر و سلوک به سوی خالق یاری می­دهد. همچنین این آموزه اسلامی، در عصر حاضر، برای افرادی که به دنبال رضایتمندی از زندگی خویش هستند، راهی مطمئن برای نیل به آرامش و سعادت بشری بشمار می‌رود.
به کوشش: طاها دولت‌آبادی