همه آنچه که جورج فلوید زیر زانوی پلیس گفت
واشنگتن پست، همه کلماتی را که « فلوید» در طول آن شش دقیقه که زانوی «دِرِک شاوین»، پلیس شهر مینیاپولیس روی گردنش بوده بر زبان آورده را از روی فیلم موجود پیاده کرده... دقایقی که مرد سیاهپوست با التماس از او میخواهد که پایش را از روی گلوی او بردارد. در این شش دقیقه، جورج فقط دوازده بار گفته «please» (لطفا! تو رو خدا!) و چند بار مادرش را صدا کرده! مرد چهل سالهای که مثل یک بچه کوچک، وقتی حس میکند دارد میمیرد مادرش را میخواهد! این جملات که عیناً از روی فیلم پیاده شده عبارتند از:
«هی مرد! این صورت منه که داری له اش میکنی!من که کاری نکردم!.. خواهش میکنم،لطفا، تو رو خدا، لطفا!، نمیتونم نفس بکشم!، لطفا مَرد!،لطفا یکی.. کمکم کنه!، خواهش میکنم مَرد!، نمیتونم نفس بکشم،نمیتونم نفس بکشم، تو رو خدا..، نامفهوم، مرد!.. صورتم!.. نمیتونم تنفس کنم، تو رو خدا از رُوم بلند شو!، نمیتونم نفس بکشم!، تو رو خدا..، نامفهوم، من نمیتونم... نفس.. من میخوام.. نمیتونم حرکت کنم! مامان! مامان! من.. نمیتونم.. زانوم.. گردنم من بخاطر ِ... بخاطر ِ... دلم درد میکنه،گردنم درد میکنه، همه جام درد میکنه.. درد میکنه..یه کم آب بده.. لطفا، لطفا..لطفا، نفسم بالا نمیاد.. منو نُکش! اینا دارن منو میکشن.. دارن منو میکشن، تو رو خدا مَرد! نمیتونم نفس بکشم، نمیتونم نفس بکشم.. اینا دارن منو میکشن، دارن منو میکشن، نمیتونم نفس بکشم، نمیتونم نفس بکشم، لطفا قربان! لطفاً لطفاً،لطفا... نمیتونم نفس بکشم!»... و بعد از نفس کشیدن باز میماند و در چهار دقیقه بعدی فیلم ساکت است. چون مُرده است.