kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۶۱۹
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۳ - ۲۳:۴۹

داعش و روشنفکران همیشه مردود!(نگاه)

چندی پیش و در همین روزنامه محترم به سکوت سوال‌برانگیز جریان موسوم به روشنفکری در قبال تعطیلی یا لااقل تعلیق یکی از مهم‌ترین پروژه‌های علمی حال حاضر کشور یعنی فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان پرداختیم.


در آن مجال اشاره‌ای رفت به مواضع حیرت‌آور این جریان که علی‌رغم ادعاهای گزافی که در دغدغه‌مندی برای علم و پیشرفت علمی دارد و همواره به سبب پیشتازی مغرب زمین در این عرصه مرعوب و دلداده‌ غرب بوده و به زعم خود چماق این پیشرفت را بر سر نظام دینی کوبیده است، در برابر محدودیت‌هایی که ضمن توافق نامتوازن ژنو نظام سلطه به ناحق بر پیکره دستاوردهای غرور‌آفرین جهادگران عرصه علمی این سرزمین تحمیل کرده است، چه مردود و سرافکنده شد که لااقل به اقتضای ادعاهای دهان‌پرکن خویش حتی لب به محکومیت مسببین این محدودیت‌ها وانکرد و حتی بعضا با استدلال‌هایی مضحک به توجیه و تأیید آن نیز همت گماشت.
روشنفکران مردودی که جز تکرار طوطی‌وار واژه به واژه هر آن چه اینجائی نیست هنری ندارند و پنداشته‌اند جز این تقلید محض کورکورانه حقیر، راهی برای پیشرفت ما را نیست!
اینان شرمسار و سرافکنده ماندند در برابر عزم والای جوانان مومنی که ثابت کردند می‌توان علی‌رغم فتوای این جماعت مرعوب، «از فرق سر تا ناخن پا» فرنگی نشد، در عین حال رفیع‌ترین قلل علم و فناوری را به تسخیر گام‌های استوار خویش درآورد و دنیا را به تعظیم در برابر اراده پولادین خود واداشت.
این مجال اما سودای تکرار دوباره این حکایت را ندارد، لیکن ماجرای مردودی این جماعت را انگار پایانی نیست، و چندی است که عرصه دیگری رخ نموده است که صفحه صفحه بر پرونده قطور سرافکندگی مرعوبان روشنفکر می‌افزاید؛ و آن قصه پر غصه تروریست‌های سفاک و جنایتکار داعش است که در سبعیت و وحشی‌گری روی تمام جلادان تاریخ را سفید کرده و این روزها حتی قدم‌های نحس‌شان تا آسمانی‌ترین مناطق زمین رسیده است و چشمان ناپاکشان نظر به حریم ملکوتی اولیاءالله دارد.
قصه که نه، واقعیت تلخ موجودیت این غده چرکین مدت‌هاست پیکره دنیای اسلام را زخم زده است و جگرها را خون کرده است، از همان روزهایی که در سایه تأیید و همراهی ایادی شیطان بزرگ بر سر مردم مظلوم سوریه و دولت مقاوم آن آوار شد، تا به امروز که رویاهای ناکام و آرزوهای برباد رفته خویش را در عراق پی می‌جوید. مزدورانی اجاره‌ای که دستی در دستان پلید شیطان بزرگ دارند و دستی دیگر در دست وهابیت سلفی سعودی و اساسا ثمره نامشروع پیوند نامبارک دموکراسی آمریکائی و تفکر تکفیری سعودی است که ایشان را زاییده است.
اخبار و تصاویری که از وحشی‌گری‌های آنان منتشر می‌شود قلب هر انسانی را با هر مرام و مسلکی به درد می‌آورد و تنها و تنها نفرت و انزجار را نسبت به مسببین آن دامن می‌زند و بیانیه و فریادها را در محکومیت این جنایت‌ها از سراسر عالم سرازیر کرده است، اما دریغ از تک صدائی که به اعتراض از جریان روشنفکری برخاسته باشد!
جریانی که برای اعتراض به محکومیت قانونی فلان فرد دربند که به جرمی محرز و توسط نهادی قانونی و طی یک فرآیند کاملا قانونی محکوم شده است، در به راه‌اندازی کمپین و جلسه و سخنرانی و صدور بیانیه و اشک تمساح ریختن در سوگ «حقوق بشر فانتزی» کم نمی‌گذارد، و به جهت روابط حسنه‌ای هم که با احمد شهید و امثال او دارد و امکان فوق‌العاده‌ای نیز برای طرح دعوی خود در رسانه‌های فراگیر معلوم‌الحالی دارد که سمت و سوی فعالیت و خاستگاه و غایت آنها کاملا روشن است، اما در ماجرائی که همه وجدان‌های بیدار را به واکنش واداشته لب فرو بسته و دم برنمی‌آورد، دم برنمی‌آورد که مبادا به ولی‌نعمتان خویش که از اتفاق، پدران معنوی این جلادان سفاک‌اند و در سایه حمایت و تأیید ایشان است که توانسته‌اند چنین قدرتی فراچنگ آورند، بر بخورد و خاطر نازنین آنان را مکدر دارد!
نگاه ایشان به انگشت اشارت شیطان بزرگ است که به کدامین سو دراز می‌شود، البته هیچ عجیب نیست از جماعتی که اختیار فکر و اندیشه خویش را تمام و کمال به شیطان بزرگ سپرده است، که زمام زبانش را نیز به او بسپارد! شاید توقع ما ناصواب است که هنوز و همچنان پس از افشای ماهیت حقیقی این جریان سرسپرده چشم می‌داریم که در این قضیه ولو با کلامی برای خویش آبرویی دست و پا کند! هر چه اینان طی این سال‌ها در برابر قساوت صهیونیست‌های غاصب فریاد زدند و یاری‌گری مظلومان فلسطین شدند، یا در فاجعه میانمار در برابر به آتش کشیدن و زنده زنده سوزاندن مسلمانان دلشان به درد آمد و بیانیه که نه، حتی سطری در محکومیت این جنایت‌ها نوشتند، امروز می‌توانیم انتظار داشته باشیم در برابر وحشی‌گری‌های داعش و هتک حرمت حرم آل‌الله چیزی بگویند! و چرا بگویند وقتی می‌دانند و محرز است دست خبیث شیطان بزرگ بی‌واسطه یا باواسطه در پس همه این جنایت‌هاست. که در برابر کسانی که در حمایت هدف‌مند دنیای استکبار به سرکردگی آمریکا از عاملان این فجایع و به ویژه این جماعت دور مانده از تمدن و انسانیت کمترین تردیدی دارند، جز اظهار تأسف چیزی نمی‌توان گفت!
سکوت جماعتی که بیانیه‌های کوبنده‌شان حتی در اعتراض به فلان رویداد محیط‌زیستی و مثلا بی‌توجهی در نگاهبانی از فلان حیوان در معرض انقراض، آماده صادر کردن و به زعم خودشان فرصتی برای به چالش کشیدن نظام دینی است، در برابر اعمال ددمنشانه و دور از انسانیت داعش صفحه‌ای دیگر بر صفحات افتخار!!! ایشان خواهد افزود،  همچنان که سکوت ایشان در برابر به بند کشیدن سانتریفیوژهایی که به حق مظهر غرور ملی و عالی‌ترین نمادپیشرفت علم نه فقط در این سرزمین، که در هر جای دیگری از این عالم است!
سیده آزاده امامی