شرط برخورداری از برکات آسمان و زمین(خوان حکمت)
حضرت امیر(ع) درنهجالبلاغه فرمود: «إِنَّ اللهَ [تَعَالَی] افْتَرَضَ عَلَيْكُمْ فَرَائِضَ فَلَا تُضَيِّعُوهَا وَ حَدَّ لَكُمْ حُدُوداً فَلَا تَعْتَدُوهَا وَ نَهَاكُمْ عَنْ أَشْيَاءَ فَلَا تَنْتَهِكُوهَا وَ سَكَتَ لَكُمْ عَنْ أَشْيَاءَ وَ لَمْ يَدَعْهَا نِسْيَاناً فَلَا تَتَكَلَّفُوهَا» (خداوند فرايضى را بر شما واجب كرده، آنها را ضايع نكنيد و حدود و مرزهايى براى شما تعيين كرده، از آن فراتر نرويد و شما را از امورى نهى كرده است، حرمت آنها را نگاه داريد و درباره امورى ساكت شده است نه به علّت فراموشكارى (بلكه به جهت مصالحى كه در سكوت نسبت به آنها بوده است) بنابراين خود را در مورد آنها به زحمت نيفكنيد (و با سؤال و پرسش درباره آنها بار تكليف خود را سنگين نگردانيد)؛(1) فرمود خداوند يک حدود خاصي براي شما معين کرده، شما را با روح و ريحان تربيت کرده، کاري که بر شما دشوار است تحميل نکرده، بعضي از چيزهايي که براي شما لازم نبود آنها را نگفته، خود را به زحمت نيندازيد، نه احتياط بيجا کنيد، نه تعدّي ناروا. فرمود ميتوانيد زندگي کنيد طوري که کل اين نظام به سود شما باشد، آسمان به سود شما باشد: «لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَي آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَات مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض؛ اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم؛»؛(2) فرمود اگر بيراهه نرفتيد و اگر راه کسي را نبستيد، اگر جامعهاي اهل ريا نبود، اهل ربا نبود، اهل باجخواهي و چاهاندازي و احتکار نبود، من از آسمان و زمين براي آن، روزي میفرستم و اين تحريم، کاري نميکند؛ مگر روزي به دست ديگري است؟ فرمود کليد آسمان و زمين به دست خداست(3) چه کسي ميتواند تحريم کند؟ چه کسي ميتواند تحليل کند؟ نه تحريم اثر دارد نه تحليل؛ مردم بندگان خدا هستند، وجوه الهياند، دست الهياند.
واسطههای خیر، فرستادگان خدا
همانطوري که اگر کسي نيازمند بود و به طرف ما آمد، خدا او را فرستاد، اگر خيّري هم به طرف ما آمد، او را خدا فرستاد. اين بيان نوراني در نهجالبلاغه حضرت امير است که فرمود: «إِنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللهِ»؛(4) فرمود اگر نيازمندي به طرف شما آمد ميدانيد چه کسي آدرسش را داد؟ آنکه آدرس را در کف او نوشت و به او داد، خداست، او را خدا فرستاد.
يک وقت است که يک کسي گداي حرفهاي است؛ که در کتابهاي فقهي، کسب گداهاي حرفهاي را نه تنها مرحوم شيخ، بلکه غالب فقها تحريم کردند، کسي که گداي حرفهاي است اين کسبش محرّم است منتها اگر کسي نميداند و چيزي به او ميدهد معذور است ولي کسب او محرّم است؛ اما کسي که واقعاًً نيازمند است، ائمه در تعبيرات ديني ما فرمودند: «مَا ضَرَبَ اللهُ الْعُبَاد بِسُوطٍ أَوْجَعُ مِنَ الْفَقْرِ»؛(5)«سُوط»يعني تازيانه. خدا هيچ ملتي را دردناکتر از فقر تازيانه نزد، تازيانه فقر تحملپذير نيست، خدا هيچکسي را به درد فقر مبتلا نکند! فرمود: اگر يک نيازمند واقعي به طرف انسان آمد ميدانيد او را چه کسي فرستاد و آدرس داد؟ «الله» او را فرستاد، اين بيان نوراني اميرالمؤمنين در نهجالبلاغه است و اگر کسي توان آن را داشت که مشکل اين آقا را حل کند و نکرد، خواست الهي را کنار گذاشت. اگر کسي هم نسبت به ما کار خير و احساني کرد، او هم رسول خدا است، لذا بايد از خدا شاکر بود و او را هم گرامي داشت، اينها وساطت خير هستند که بايد گرامي داشته بشوند، اساس کار ميشود توحيد. حضرت فرمود حرام خدا را حرام بدانيد، حلال خدا را حلال بدانيد، آن وقت راحت زندگي ميکنيد. هرگز مسئله تحريم و امثال تحريم اثر ندارد، چون کار به دست خداست، مقاليد، مفاتيح جمع مفتاح، يعني کليد، مفاتح جمع مفتَح يعني مخزن؛ هم مفتَح نزد خدا است: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ»؛(6) هم مفتاح نزد خداست: (لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ )(7) اگر مفتَح(مخزن) نزد خداست و اگر مفتاح (کليد) نزد خداست، انسان بهدنبال چه چيزي ميگردد؟ اگر اين هست که هست، ما باید مطمئن باشيم از تحريم کاري ساخته نيست.
بيانات حضرت آيتالله جوادي آملي (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 98/11/3
خوان حکمت روزهای یکشنبه منتشر میشود.
مرکز اطلاعرسانی اسرا
1. نهجالبلاغهًْ صبحی صالح، حکمت105.
2. اعراف، 96 .
3. زمر، 63؛ شوری، 12.
4. نهجالبلاغهًْ صبحی صالح، حکمت304.
5.شرح نهجالبلاغهًْ لابن ابيالحديد، ج20، ص301.
6. انعام، 59 .
7. شوری، 12.