اخبار ویژه
سود میلیاردی دلالان با استفاده از یک رانت خبری
ساعاتی قبل از اعلام سیاست جدید وزارت صنعت، عدهای از دلالان معروف و ثروتمند مقدار زیادی محصولات پتروشیمی خریداری کرده و پول هنگفتی به جیب زدند.
به گزارش «الف»، موضوع چگونگی اطلاع برخی دلالان معروف پتروشیمی از مصوبه وزارت صنعت در مورد قیمتگذاری محصولات پتروشیمی و کسب میلیاردها سود از این رانت اطلاعاتی به معمایی برای کارشناسان اقتصادی تبدیل شده است.
براساس گزارشی که روزنامه اقتصادی «تعادل» (وابسته به الیاس حضرتی) منتشر کرده، رئيس صنف سازندگان و فروشندگان مصنوعات پلاستیک خبر داده که روز قبل از ابلاغ سیاست جدید وزارت صنعت مبنی بر تغییر مبنای محاسبه قیمتهای پایه محصولات پتروشیمی، عدهای از دلالان معروف و ثروتمند وارد بازار شده، حدود 10 هزار تن مواد پتروشیمی خریداری کرده و از این بابت سود هنگفتی به جیب زدهاند.
بنابراین گزارش، وی گفته که باید بررسی شود که این افراد از کجا اطلاع داشتند که قرار است چنین مصوبهای به تصویب برسد و قیمتها را افزایش دهد.
بنابر اعلام رئیس صنف پلاستیک، این افراد کاملاً اطلاع داشتهاند وگرنه چه کسی این مقدار مواد پتروشیمی خریداری و آن را انبار میکند، آن هم درست چند ساعت قبل از اعلام این مصوبه.
به گفته وی، این دلالان در یک شب میلیاردها تومان سود به دست آوردند.
برخی بانکها با لیزینگ 45 درصدی جیب مردم را میزنند
«مدیران لیزینگ چند بانک بزرگ به مجلس و کمیسیون اقتصادی احضار میشوند.» این موضوع را نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس عنوان کرد.
روحالله بیگی در مصاحبه با «تدبیر» با انتقاد از نبود نظارت بر کار بانکها در حوزه سرمایهگذاری میگوید: «اگر دولت و بانک مرکزی به حرف ما گوش نمیدهند حداقل به فریاد مراجع برسند که دادشان از خالی کردن جیب مردم از سوی بانکها بلند است.»
نماینده میاندوآب و شاهیندژ با بیان اینکه «ما اطلاعات زیادی از تخلفهای بانکها در حوزه لیزینگ خودرو و مسکن داریم، سود خدمات لیزینگ بانکها را در ظاهر 24 درصد و در واقع بیش از 45 درصد دانست و افزود: «متاسفانه برخی بانکها در خالی کردن جیب مردم از یکدیگر سبقت میگیرند بیآنکه واهمهای از نظارت یا مجازات داشته باشند. گرچه ما تقریبا افراد اصلی در خدمات لیزینگ بانکها را شناسایی کردیم و به زودی مدیران عامل لیزینگ برخی بانکها مانند ملت و ملی را برای ارائه برخی توضیحات به مجلس دعوت میکنیم.»
نایب رئیس کمیسیون اقتصادی اظهار داشت: «زیرمیزی، رانت و تبانی تنها بخشی از تخلفهای بانکها در ارائه خدمات لیزینگی است. زمانی که تحقیق و تفحص از بانکها به سرانجام برسد و گزارش آن در صحن علنی مجلس قرائت شود نام خیلیها را به صورت علنی اعلام خواهیم کرد که چگونه با پول مردم و اقتصاد کشور به دلیل منافع شخصی بازی کردند.»
بیگی همچنین از جمعآوری امضا در مجلس برای تدوین طرحی با هدف جلوگیری از ورود بانکها به حوزه لیزینگ خودرو و مسکن خبر داد و گفت: «مجلس هم در این زمینه مقصر است. چرا که اگر نظارت درستی بر بانکها آن هم بانکهای قدیمی کشور وجود داشت امروز شاهد رشد افراد سودجو و سوءاستفادهگر در برخی از بانکها نبودیم.»
وی افزود: «معاونان پارلمانی برخی از بانکها به اسم نشست با نمایندگان جلسههایی را در کیش و قشم برگزار میکنند و برای خودشان تصمیم میگیرند تا کارهایشان قانونی باشد. بدون آنکه نمایندهای در این نشستها حضور داشته باشد.
وی ادامه داد: «تمامی کارشناسان اقتصادی و نمایندگان نیز به این نتیجه رسیدهاند که لیزینگ بانکی عامل اصلی عقبافتادگی مردم و اقتصاد کشور است که هر چه سریعتر باید جلوی آن را گرفت.»
پیشتر رئیس هیئت تحقیق و تفحص از بانکها از تخلف در لیزینگ یکی از بانکهای بزرگ کشور پرده برداشته و گفته بود «درآمدهای لیزینگ وابسته به یک بانک که پیشتر دولتی بود و هماکنون خصوصی است با صحنهسازیهای به ظاهر قانونی و با کمک برخی واسطهها به جیب اشخاصی واریز میشده که نسبتهای نزدیک فامیلی با مسئولان ارشد لیزینگ این بانک داشتهاند.»
آمریکا از توانایی «نه» گفتن ایران میترسد و نه از فناوری هستهای
اصلیترین تهدید ایران برای آمریکا توانایی مقاومت و نه گفتن به غرب است.
پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ در تبیین این ارزیابی خود نوشت: در محافل آمریکا سخن گفتن از تهدید ایران امری رایج است. سناتورهای تندرو غالباً ادعا میکنند، ایران با حمایت از گروههایی نظیر حزبالله نوعی تهدید برای جامعه بینالمللی و همچنین موجودیت اسرائیل به شمار میرود. تهدیدی که به زعم سناتور جان مککین باید با آن مقابله کرد. این «تهدید» به گونهای ذهن سیاستمداران آمریکایی را به خود مشغول کرده که آنها اغلب از حمله به ایران سخن میگویند. حتی باراک اوباما نیز میگوید برای مواجهه با ایران تمامی گزینهها روی میز است.
«گلوبال ریسرچ» با بیان اینکه ایران تهدید آمریکا به حمله نظامی را جوک میداند، نوشت: واقعاً تهدیدی که آمریکا میگوید از طرف ایران متوجه غرب است، چیست؟ آیا اگر فرضاً ایران به سلاح هستهای دست یابد چنان تهدید امنیتی را متوجه جامعه بینالمللی خواهد کرد که برای مقابله با آن باید سلاح به دست گرفت؟ گزارش سازمان دفاعی آمریکا که هر ساله منتشر میشود حاکی از آن است که استراتژیهای ایران در یک سال گذشته تغییری نداشته است. بنابراین گزارش، استراتژی ایران روی جلوگیری از حمله و مقابله با آن متمرکز است. بنابراین تهدیدی که آمریکا از آن سخن میگوید در واقع توانایی ایران برای جلوگیری و مقابله با حمله آمریکاست. در این گزارش همچنین به برنامههای ایران برای توسعه ظرفیت موشکهای دوربرد اشاره و خاطرنشان شده است که دکترین ایران بر مبنای دیپلماسی است نه تجاوز. به بیان دیگر دکترین نظامی ایران بر مبنای کند کردن روند تهاجم و هدف گرفتن اهداف نظامی، اقتصادی و سیاسی مهاجمان است. همچنین تهران به دنبال تحمیل راهحل دیپلماتیک به دشمنانش است و در عین حال از ارائه امتیازهایی که منافع کلیدیاش را به چالش میکشد، پرهیز میکند.
گلوبال ریسرچ اضافه کرد: این تهدید همان چیزی است که بیش از هر تهدید دیگری سیاستمداران آمریکایی را نگران میکند. آنها از اینکه تهدید شوند کشوری میتواند در مقابل حملات مقاومت کند و واکنش متقابل نشان دهد، نگران میشوند.
در پایان این تحلیل آمده است: آنچه اهمیت دارد توانایی «نه» گفتن ایران به خط مشیهای سیاسی است که سیاستگذاران آمریکایی به دنبال ترسیم آن هستند. این سیاست آمریکا بر مبنای بازداشتن دیگران از قدرت «نه» گفتن به آمریکا تعیین شده است. این دکترین نه تنها میگوید کسی نباید به آمریکا نه بگوید ... ایران 10 سال قبل پیشنهاد حل مسئله هستهای و اختلافنظرها با آمریکا را مطرح کرد اما دولت بوش در آن زمان از پذیرفتن این پیشنهاد خودداری کرد. چندی بعد نیز ایران با سه کشور اروپایی به توافق رسید اما باز هم آمریکا مانعتراشی کرد و این تلاشها به نتیجه نرسید.
دولت به فراتر از سخنگوی سرپایی نیاز دارد
یک سایت حامی دولت خواستار تغییر سخنگوی این نهاد با یک سخنگوی تمام وقت شد.
عصر ایران نوشت: با روی کار آمدن دولت روحانی انتظار میرفت یک سخنگوی تمام وقت عهدهدار ارتباط با رسانهها شود. با این حال وقتی رئیسجمهور، معاون بسیار پرمشغله خود را به عنوان سخنگو برگزید، مشخص شد که دولت قصد ندارد ارتباط خوبی با رسانهها داشته باشد.
این سایت ادامه میدهد: محمدباقر نوبخت که عنوان سخنگویی دولت را یدک میکشد، علاوه بر این سمت، دو معاونت مهم ریاستجمهوری را برعهده دارد: «معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی» و «معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی». هر کدام از این دو معاونت به اندازه کافی دغدغه و دلمشغولی دارند و طبیعی است که در چنین وضعیتی، وظیفه سخنگویی به حاشیه میرود و به یک عنوان تشریفاتی تبدیل میشود که صرفا برای خالی نبودن عریضه است. نتیجه نیز بعد از حدود 9 ماه کاملا مشهود است: عدم برگزاری جدی جلسات سخنگو، عدم دسترسی در تمام اوقات و برگزاری سرپایی جلسات!
عصر ایران افزود: هماکنون عمده جلسات آقای سخنگو به صورت سرپایی در حیاط ریاستجمهوری برگزار میشود بدین شکل که بعد از جلسه هیئت دولت، سخنگو دقایقی پشت یک تریبون قرار میگیرد و خبرنگاران پشت نوار قرمزی که جلو آمدن از آن برایشان ممنوع است (و یادآور خط قرمز است) میایستند و صحبتهای سخنگو را یادداشت میکنند! این در حالی است که باید دستکم یک روز در هفته و در ساعت مشخصی جلسه رسمی سخنگو در سالن کنفرانس برگزار شود و خبرنگاران بتوانند سوالات خود را به نوبت مطرح کرده و پاسخ بگیرند نه این که در سرما و گرما، سرپا بایستند و حتی برای یادداشتبرداری هم مشکل داشته باشند.
سایت حامی دولت نوشت: این که سخنگوی دولت، جلساتش را بدین شکل برگزار میکند، توهین آشکار به رسانهها به عنوان نمایندگان افکارعمومی است. حتی در زمان احمدینژاد هم غلامحسین الهام که به ابوالمشاغل معروف بود، جلسات سخنگو را در سالن کنفرانس برگزار میکرد. آقای سخنگو بداند که رسانهها میدانند فرق است بین «اطلاعرسانی از آنچه در جلسه امروز دولت گذشت» با «جلسات هفتگی سخنگو»؛ آنچه هم اکنون انجام میشود، اولی است.
عصر ایران مینویسد: سخنگوی دولت، اگر میخواهد سخنگو باشد، باید همانند سخنگوی قوه قضاییه یا سخنگوی وزارت امور خارجه، زمان و سالن مشخصی را در هفته به این کار اختصاص دهد نه این که هر از گاهی بعد از جلسات هیئت دولت، یک نوار قرمز بین خود و خبرنگاران بکشد و یک گپ و گفت کوتاه داشته باشد! سخنگوی دولت باید در همه روزهای هفته، به طور تمام وقت در دسترس رسانهها باشد و طبیعی است کسی که دو معاونت ریاستجمهوری را برعهده دارد به دلیل مشغلههای تمام وقتش، نمیتواند به طور تمام وقت به امور سخنگویی برسد.
عصر ایران در پایان نوشت: این انتظار زیادی از یک سخنگو نیست. اگر محمدباقر نوبخت میخواهد سخنگو بماند، باید با کنارهگیری از دو پست دیگرش، وقت خود را به کار سخنگویی اختصاص دهد و اگر نمیتواند، از سخنگویی استعفا کند تا رئیسجمهور شخص دیگری را بدین مهم بگمارد هر چند در وضعیت کنونی، انتقاد اصلی به شخص رئیسجمهور است که چنین انتصابی را انجام داده است.
یادآور میشود هماکنون چند طیف در مجموعه دولت و ریاستجمهوری در حوزه اطلاعرسانی مشغول به فعالیت هستند و احتمالا انتقاد اخیر از همین موازیکاری و رقابت برخاسته از آن سرچشمه میگیرد.
خواب صهیونیستها برای کردستان عراق
رژیم صهیونیستی تجزیه کردستان عراق را به مثابه خنجری در قلب ملتهای حامی محور مقاومت در منطقه میداند.
پایگاه خبری ایلاف وابسته به گروهی از مخالفان رژیم سعودی، با انتشار خبر فوق نوشت: هیچ شکی نیست که اظهارات اخیر مسئولان اسرائیلی در خصوص کردستان و حمایت از استقلال آن تلاشی تازه برای ضربه زدن به محور ممانعت یا همان مقاومت در رأس آنها ایران و کشورهای طرفدار «وحدت میهنعربی» است. کسانی که به دنبال امت واحد عربی هستند نیز باید پیام اظهارات مقامهای اسرائیلی را دریابند. اسرائیل براساس این اظهارات به این نتیجه رسیده که اکنون وقت اعلام جدایی کردستان از بغداد است. این حرفی است که دقیقاً آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی به همتای آمریکاییاش جانکری گفته است. همین رویکرد را شیمونپرز، رئیسجمهوری اسرائیل نیز در نامه خود به باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا داشته است.
ایلاف ادامه میدهد: اگر بخواهیم به روابط اسرائیل و کردستان عراق نظری بیندازیم درمییابیم که این روابط طولانی است، میتوان گفت که چنین اظهاراتی از سوی اسرائیلیها تازگی ندارد. این اظهارات در حقیقت برآمده از «عشق ممنوعی» است که بیش از نیم قرن بر روابط دو طرف حاکم بوده است. آنچه در این جا جدید است، اظهارات مسئولان اسرائیلی است که از خفا بیرون آمدهاند و حرفهای خود را علنا بیان میکنند.
نویسنده میافزاید: در کتاب «فروپاشی امید- روابط اسرائیل- کردستان 1963-1975» شلومون نکدیمون، روزنامهنگار و مشاور اسحاق شمیر، مشاور سابق نخستوزیر اسرائیل زوایای بسیاری از روابط مخفی و سری روابط اسرائیل و کردها را برملا میکند؛ خصوصاً در زمان ملا مصطفی بارزانی، پدر مسعود بارزانی، رئيس فعلی اقلیم کردستان عراق، بارزانی پسر گفت: کشورهایی نظیر مصر و اردن و مغرب و قطر و ترکیه و اندونزی و غیره با آن رابطه دارند و بد نیست که ما نیز با آن رابطه داشته باشیم.
ایلاف خاطرنشان کرد: روابط اسرائیل با کردها براساس «دشمن دشمنم دوستم است» شکل گرفته است.
از نگاه اسرائیلیها به دلیل موقعیت جغرافیایی و نوع پراکندگیای که کردها در منطقه خود دارند، بهرهبرداری از آنها مفید و در عین حال آسان است. اسرائیلیها حتی بر این اعتقادند که تشکیل کشور مستقل کردی به مثابه «ذخیرهای استراتژیک و طراز اول برای اسرائیل» محسوب میشود عوفرا بنجیو در این باره میگوید«شکلگیری کردستان مستقل باعث تضعیف کشورهای متعددی که با اسرائیل دشمنی تاریخی دارند مثل عراق و سوریه و ایران میشود.» به اعتقاد آنها کردستانی که در دل کشورهای مقاومت تشکیل شود میتواند همانند خنجری در قلب ملتهای منطقه حامی «محور ممانعت» باشد. ایجاد کشور کردی که مورد حمایت اسرائیل باشد میتواند معادلات منطقه را تغییر داده و در درگیری نفوذ تاریخی موجود میان «ترکیه سنی» با «ایران شیعی» تاثیر مستقیم بگذارد این مسئله میتواند به سود اسرائیل باشد.
ساعاتی قبل از اعلام سیاست جدید وزارت صنعت، عدهای از دلالان معروف و ثروتمند مقدار زیادی محصولات پتروشیمی خریداری کرده و پول هنگفتی به جیب زدند.
به گزارش «الف»، موضوع چگونگی اطلاع برخی دلالان معروف پتروشیمی از مصوبه وزارت صنعت در مورد قیمتگذاری محصولات پتروشیمی و کسب میلیاردها سود از این رانت اطلاعاتی به معمایی برای کارشناسان اقتصادی تبدیل شده است.
براساس گزارشی که روزنامه اقتصادی «تعادل» (وابسته به الیاس حضرتی) منتشر کرده، رئيس صنف سازندگان و فروشندگان مصنوعات پلاستیک خبر داده که روز قبل از ابلاغ سیاست جدید وزارت صنعت مبنی بر تغییر مبنای محاسبه قیمتهای پایه محصولات پتروشیمی، عدهای از دلالان معروف و ثروتمند وارد بازار شده، حدود 10 هزار تن مواد پتروشیمی خریداری کرده و از این بابت سود هنگفتی به جیب زدهاند.
بنابراین گزارش، وی گفته که باید بررسی شود که این افراد از کجا اطلاع داشتند که قرار است چنین مصوبهای به تصویب برسد و قیمتها را افزایش دهد.
بنابر اعلام رئیس صنف پلاستیک، این افراد کاملاً اطلاع داشتهاند وگرنه چه کسی این مقدار مواد پتروشیمی خریداری و آن را انبار میکند، آن هم درست چند ساعت قبل از اعلام این مصوبه.
به گفته وی، این دلالان در یک شب میلیاردها تومان سود به دست آوردند.
برخی بانکها با لیزینگ 45 درصدی جیب مردم را میزنند
«مدیران لیزینگ چند بانک بزرگ به مجلس و کمیسیون اقتصادی احضار میشوند.» این موضوع را نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس عنوان کرد.
روحالله بیگی در مصاحبه با «تدبیر» با انتقاد از نبود نظارت بر کار بانکها در حوزه سرمایهگذاری میگوید: «اگر دولت و بانک مرکزی به حرف ما گوش نمیدهند حداقل به فریاد مراجع برسند که دادشان از خالی کردن جیب مردم از سوی بانکها بلند است.»
نماینده میاندوآب و شاهیندژ با بیان اینکه «ما اطلاعات زیادی از تخلفهای بانکها در حوزه لیزینگ خودرو و مسکن داریم، سود خدمات لیزینگ بانکها را در ظاهر 24 درصد و در واقع بیش از 45 درصد دانست و افزود: «متاسفانه برخی بانکها در خالی کردن جیب مردم از یکدیگر سبقت میگیرند بیآنکه واهمهای از نظارت یا مجازات داشته باشند. گرچه ما تقریبا افراد اصلی در خدمات لیزینگ بانکها را شناسایی کردیم و به زودی مدیران عامل لیزینگ برخی بانکها مانند ملت و ملی را برای ارائه برخی توضیحات به مجلس دعوت میکنیم.»
نایب رئیس کمیسیون اقتصادی اظهار داشت: «زیرمیزی، رانت و تبانی تنها بخشی از تخلفهای بانکها در ارائه خدمات لیزینگی است. زمانی که تحقیق و تفحص از بانکها به سرانجام برسد و گزارش آن در صحن علنی مجلس قرائت شود نام خیلیها را به صورت علنی اعلام خواهیم کرد که چگونه با پول مردم و اقتصاد کشور به دلیل منافع شخصی بازی کردند.»
بیگی همچنین از جمعآوری امضا در مجلس برای تدوین طرحی با هدف جلوگیری از ورود بانکها به حوزه لیزینگ خودرو و مسکن خبر داد و گفت: «مجلس هم در این زمینه مقصر است. چرا که اگر نظارت درستی بر بانکها آن هم بانکهای قدیمی کشور وجود داشت امروز شاهد رشد افراد سودجو و سوءاستفادهگر در برخی از بانکها نبودیم.»
وی افزود: «معاونان پارلمانی برخی از بانکها به اسم نشست با نمایندگان جلسههایی را در کیش و قشم برگزار میکنند و برای خودشان تصمیم میگیرند تا کارهایشان قانونی باشد. بدون آنکه نمایندهای در این نشستها حضور داشته باشد.
وی ادامه داد: «تمامی کارشناسان اقتصادی و نمایندگان نیز به این نتیجه رسیدهاند که لیزینگ بانکی عامل اصلی عقبافتادگی مردم و اقتصاد کشور است که هر چه سریعتر باید جلوی آن را گرفت.»
پیشتر رئیس هیئت تحقیق و تفحص از بانکها از تخلف در لیزینگ یکی از بانکهای بزرگ کشور پرده برداشته و گفته بود «درآمدهای لیزینگ وابسته به یک بانک که پیشتر دولتی بود و هماکنون خصوصی است با صحنهسازیهای به ظاهر قانونی و با کمک برخی واسطهها به جیب اشخاصی واریز میشده که نسبتهای نزدیک فامیلی با مسئولان ارشد لیزینگ این بانک داشتهاند.»
آمریکا از توانایی «نه» گفتن ایران میترسد و نه از فناوری هستهای
اصلیترین تهدید ایران برای آمریکا توانایی مقاومت و نه گفتن به غرب است.
پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ در تبیین این ارزیابی خود نوشت: در محافل آمریکا سخن گفتن از تهدید ایران امری رایج است. سناتورهای تندرو غالباً ادعا میکنند، ایران با حمایت از گروههایی نظیر حزبالله نوعی تهدید برای جامعه بینالمللی و همچنین موجودیت اسرائیل به شمار میرود. تهدیدی که به زعم سناتور جان مککین باید با آن مقابله کرد. این «تهدید» به گونهای ذهن سیاستمداران آمریکایی را به خود مشغول کرده که آنها اغلب از حمله به ایران سخن میگویند. حتی باراک اوباما نیز میگوید برای مواجهه با ایران تمامی گزینهها روی میز است.
«گلوبال ریسرچ» با بیان اینکه ایران تهدید آمریکا به حمله نظامی را جوک میداند، نوشت: واقعاً تهدیدی که آمریکا میگوید از طرف ایران متوجه غرب است، چیست؟ آیا اگر فرضاً ایران به سلاح هستهای دست یابد چنان تهدید امنیتی را متوجه جامعه بینالمللی خواهد کرد که برای مقابله با آن باید سلاح به دست گرفت؟ گزارش سازمان دفاعی آمریکا که هر ساله منتشر میشود حاکی از آن است که استراتژیهای ایران در یک سال گذشته تغییری نداشته است. بنابراین گزارش، استراتژی ایران روی جلوگیری از حمله و مقابله با آن متمرکز است. بنابراین تهدیدی که آمریکا از آن سخن میگوید در واقع توانایی ایران برای جلوگیری و مقابله با حمله آمریکاست. در این گزارش همچنین به برنامههای ایران برای توسعه ظرفیت موشکهای دوربرد اشاره و خاطرنشان شده است که دکترین ایران بر مبنای دیپلماسی است نه تجاوز. به بیان دیگر دکترین نظامی ایران بر مبنای کند کردن روند تهاجم و هدف گرفتن اهداف نظامی، اقتصادی و سیاسی مهاجمان است. همچنین تهران به دنبال تحمیل راهحل دیپلماتیک به دشمنانش است و در عین حال از ارائه امتیازهایی که منافع کلیدیاش را به چالش میکشد، پرهیز میکند.
گلوبال ریسرچ اضافه کرد: این تهدید همان چیزی است که بیش از هر تهدید دیگری سیاستمداران آمریکایی را نگران میکند. آنها از اینکه تهدید شوند کشوری میتواند در مقابل حملات مقاومت کند و واکنش متقابل نشان دهد، نگران میشوند.
در پایان این تحلیل آمده است: آنچه اهمیت دارد توانایی «نه» گفتن ایران به خط مشیهای سیاسی است که سیاستگذاران آمریکایی به دنبال ترسیم آن هستند. این سیاست آمریکا بر مبنای بازداشتن دیگران از قدرت «نه» گفتن به آمریکا تعیین شده است. این دکترین نه تنها میگوید کسی نباید به آمریکا نه بگوید ... ایران 10 سال قبل پیشنهاد حل مسئله هستهای و اختلافنظرها با آمریکا را مطرح کرد اما دولت بوش در آن زمان از پذیرفتن این پیشنهاد خودداری کرد. چندی بعد نیز ایران با سه کشور اروپایی به توافق رسید اما باز هم آمریکا مانعتراشی کرد و این تلاشها به نتیجه نرسید.
دولت به فراتر از سخنگوی سرپایی نیاز دارد
یک سایت حامی دولت خواستار تغییر سخنگوی این نهاد با یک سخنگوی تمام وقت شد.
عصر ایران نوشت: با روی کار آمدن دولت روحانی انتظار میرفت یک سخنگوی تمام وقت عهدهدار ارتباط با رسانهها شود. با این حال وقتی رئیسجمهور، معاون بسیار پرمشغله خود را به عنوان سخنگو برگزید، مشخص شد که دولت قصد ندارد ارتباط خوبی با رسانهها داشته باشد.
این سایت ادامه میدهد: محمدباقر نوبخت که عنوان سخنگویی دولت را یدک میکشد، علاوه بر این سمت، دو معاونت مهم ریاستجمهوری را برعهده دارد: «معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی» و «معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی». هر کدام از این دو معاونت به اندازه کافی دغدغه و دلمشغولی دارند و طبیعی است که در چنین وضعیتی، وظیفه سخنگویی به حاشیه میرود و به یک عنوان تشریفاتی تبدیل میشود که صرفا برای خالی نبودن عریضه است. نتیجه نیز بعد از حدود 9 ماه کاملا مشهود است: عدم برگزاری جدی جلسات سخنگو، عدم دسترسی در تمام اوقات و برگزاری سرپایی جلسات!
عصر ایران افزود: هماکنون عمده جلسات آقای سخنگو به صورت سرپایی در حیاط ریاستجمهوری برگزار میشود بدین شکل که بعد از جلسه هیئت دولت، سخنگو دقایقی پشت یک تریبون قرار میگیرد و خبرنگاران پشت نوار قرمزی که جلو آمدن از آن برایشان ممنوع است (و یادآور خط قرمز است) میایستند و صحبتهای سخنگو را یادداشت میکنند! این در حالی است که باید دستکم یک روز در هفته و در ساعت مشخصی جلسه رسمی سخنگو در سالن کنفرانس برگزار شود و خبرنگاران بتوانند سوالات خود را به نوبت مطرح کرده و پاسخ بگیرند نه این که در سرما و گرما، سرپا بایستند و حتی برای یادداشتبرداری هم مشکل داشته باشند.
سایت حامی دولت نوشت: این که سخنگوی دولت، جلساتش را بدین شکل برگزار میکند، توهین آشکار به رسانهها به عنوان نمایندگان افکارعمومی است. حتی در زمان احمدینژاد هم غلامحسین الهام که به ابوالمشاغل معروف بود، جلسات سخنگو را در سالن کنفرانس برگزار میکرد. آقای سخنگو بداند که رسانهها میدانند فرق است بین «اطلاعرسانی از آنچه در جلسه امروز دولت گذشت» با «جلسات هفتگی سخنگو»؛ آنچه هم اکنون انجام میشود، اولی است.
عصر ایران مینویسد: سخنگوی دولت، اگر میخواهد سخنگو باشد، باید همانند سخنگوی قوه قضاییه یا سخنگوی وزارت امور خارجه، زمان و سالن مشخصی را در هفته به این کار اختصاص دهد نه این که هر از گاهی بعد از جلسات هیئت دولت، یک نوار قرمز بین خود و خبرنگاران بکشد و یک گپ و گفت کوتاه داشته باشد! سخنگوی دولت باید در همه روزهای هفته، به طور تمام وقت در دسترس رسانهها باشد و طبیعی است کسی که دو معاونت ریاستجمهوری را برعهده دارد به دلیل مشغلههای تمام وقتش، نمیتواند به طور تمام وقت به امور سخنگویی برسد.
عصر ایران در پایان نوشت: این انتظار زیادی از یک سخنگو نیست. اگر محمدباقر نوبخت میخواهد سخنگو بماند، باید با کنارهگیری از دو پست دیگرش، وقت خود را به کار سخنگویی اختصاص دهد و اگر نمیتواند، از سخنگویی استعفا کند تا رئیسجمهور شخص دیگری را بدین مهم بگمارد هر چند در وضعیت کنونی، انتقاد اصلی به شخص رئیسجمهور است که چنین انتصابی را انجام داده است.
یادآور میشود هماکنون چند طیف در مجموعه دولت و ریاستجمهوری در حوزه اطلاعرسانی مشغول به فعالیت هستند و احتمالا انتقاد اخیر از همین موازیکاری و رقابت برخاسته از آن سرچشمه میگیرد.
خواب صهیونیستها برای کردستان عراق
رژیم صهیونیستی تجزیه کردستان عراق را به مثابه خنجری در قلب ملتهای حامی محور مقاومت در منطقه میداند.
پایگاه خبری ایلاف وابسته به گروهی از مخالفان رژیم سعودی، با انتشار خبر فوق نوشت: هیچ شکی نیست که اظهارات اخیر مسئولان اسرائیلی در خصوص کردستان و حمایت از استقلال آن تلاشی تازه برای ضربه زدن به محور ممانعت یا همان مقاومت در رأس آنها ایران و کشورهای طرفدار «وحدت میهنعربی» است. کسانی که به دنبال امت واحد عربی هستند نیز باید پیام اظهارات مقامهای اسرائیلی را دریابند. اسرائیل براساس این اظهارات به این نتیجه رسیده که اکنون وقت اعلام جدایی کردستان از بغداد است. این حرفی است که دقیقاً آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی به همتای آمریکاییاش جانکری گفته است. همین رویکرد را شیمونپرز، رئیسجمهوری اسرائیل نیز در نامه خود به باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا داشته است.
ایلاف ادامه میدهد: اگر بخواهیم به روابط اسرائیل و کردستان عراق نظری بیندازیم درمییابیم که این روابط طولانی است، میتوان گفت که چنین اظهاراتی از سوی اسرائیلیها تازگی ندارد. این اظهارات در حقیقت برآمده از «عشق ممنوعی» است که بیش از نیم قرن بر روابط دو طرف حاکم بوده است. آنچه در این جا جدید است، اظهارات مسئولان اسرائیلی است که از خفا بیرون آمدهاند و حرفهای خود را علنا بیان میکنند.
نویسنده میافزاید: در کتاب «فروپاشی امید- روابط اسرائیل- کردستان 1963-1975» شلومون نکدیمون، روزنامهنگار و مشاور اسحاق شمیر، مشاور سابق نخستوزیر اسرائیل زوایای بسیاری از روابط مخفی و سری روابط اسرائیل و کردها را برملا میکند؛ خصوصاً در زمان ملا مصطفی بارزانی، پدر مسعود بارزانی، رئيس فعلی اقلیم کردستان عراق، بارزانی پسر گفت: کشورهایی نظیر مصر و اردن و مغرب و قطر و ترکیه و اندونزی و غیره با آن رابطه دارند و بد نیست که ما نیز با آن رابطه داشته باشیم.
ایلاف خاطرنشان کرد: روابط اسرائیل با کردها براساس «دشمن دشمنم دوستم است» شکل گرفته است.
از نگاه اسرائیلیها به دلیل موقعیت جغرافیایی و نوع پراکندگیای که کردها در منطقه خود دارند، بهرهبرداری از آنها مفید و در عین حال آسان است. اسرائیلیها حتی بر این اعتقادند که تشکیل کشور مستقل کردی به مثابه «ذخیرهای استراتژیک و طراز اول برای اسرائیل» محسوب میشود عوفرا بنجیو در این باره میگوید«شکلگیری کردستان مستقل باعث تضعیف کشورهای متعددی که با اسرائیل دشمنی تاریخی دارند مثل عراق و سوریه و ایران میشود.» به اعتقاد آنها کردستانی که در دل کشورهای مقاومت تشکیل شود میتواند همانند خنجری در قلب ملتهای منطقه حامی «محور ممانعت» باشد. ایجاد کشور کردی که مورد حمایت اسرائیل باشد میتواند معادلات منطقه را تغییر داده و در درگیری نفوذ تاریخی موجود میان «ترکیه سنی» با «ایران شیعی» تاثیر مستقیم بگذارد این مسئله میتواند به سود اسرائیل باشد.