kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۱۵۲۸
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۱:۱۹
شرح حکیمانه رهبر معظم انقلاب بر فرازهایی از نهج ‌البلاغه

۴ کارکرد یک مسئول در تراز اسلامی - شماره 29



 ما با تظاهر به‌اشرافيگرى، کمک نکنيم به فرهنگ‌اشرافيگرى در جامعه. خب، روى اين مسئله واقعاً بنشينيد برنامه‏ريزى کنيد، کار کنيد؛ در وزارتخانه‏هايتان، در زندگى‏هاى شخصى‏تان، در آنچه در عبورومرور و رفت‏وآمدها ديده می‌شود. بگذاريد طبقه متوسّط و پايين‏تر از متوسّط احساس کند که با شما فاصله‏اى ندارد؛ بگذاريد بدانند که شما با آن طبقه‏اى و به سمت آن نوکيسه‏هايى که از اوضاع انقلاب استفاده کردند و کيسه‏هايشان را پُر کردند نيستيد، جزو آنها نيستيد. بنابراين ترويج نکنيد ‌اشرافيگرى را و با آن مبارزه کنيد، در محيط زندگى‏تان، جلوى دوربين، بخصوص جلوى چشم مردم. اين يک مطلب است.
داشتن احساس مسئولیّت کامل
 از ویژگی‌های مسئول مطلوب
يک مطلب ديگر اين است که مسئول، در هرجا که هست، در هر مسئوليّتى- الان همه ما که اينجا نشسته‏ايم يکايکمان مسئوليم، منتها نوع مسئوليّتهاى هرکداممان فرق می‌کند؛ هرکسى يک نوع مسئوليّتى دارد- بايد در موضع مسئول قرار بگيرد؛ يعنى حقيقتاً احساس مسئوليّت بکند. مسئوليّت به‏معناى اختياردارى و صاحب‏اختيارى و عنان‏گسيختگى نيست؛ بعضى در ذهنشان اين‏جور است که وقتى به يک مسئوليّتى مي‌رسند، کأنّه يک امکان تاختنى و يک مجال واسعى برايشان پيدا شد؛ به اين معنا نبايد گرفت مسئوليّت را. البتّه امکانات وقتى در اختيار کسى قرار می‌گیرد، قدرتى در يک بخش وقتى در اختيار کسى قرار می‌گیرد براى يک مقصودى، طبعاً دست او را باز ميگذارد براى اينکه کار بکند؛ در اين که شکّى نيست؛ منتها اين دستِ باز و اين توان کار، بايست همراه باشد با احساس مسئوليّت کامل؛ يعنى انسان خودش را در موضع [يک] مسئول بداند و هميشه آماده‌باشد که از او سؤال کنند «آقا اين ]کار[ را چرا کردى؟» و بتواند جواب بدهد. بعضى از کارها را انسان پنهانى انجام می‌دهد و طبيعت آن کارها پنهانى است امّا همان کارها را هم بايد جورى انجام داد که اگر چنانچه قرار شد همين کار پنهانى بيايد در صفحه تلويزيون، انسان ابائى نداشته باشد؛ اين از توصيه‏هاى هميشگى امام بود به ما؛ مي‌گفتند کارها را جورى بکنيد- همان کارهاى مخفى را که بايد مخفى بماند به‏خاطر مصلحتش- جورى انجام بدهيد که اگر قرار شد آشکار بشود، ابائى نداشته باشيد از اينکه بخواهد آشکار بشود. يک مذاکره سياسى انجام داديد، يک معامله سياسى انجام داديد، يک دستورى به کسى داديد، يک قراردادى با کسى بستيد، که بنا است مکتوم بماند؛ خيلى خب،‌اشکال ندارد، مکتوم بماند امّا جورى آن کار را انجام بدهيد، آن مذاکره را يا آن قرارداد را که اگر يک روزى ناگزير بايد افشا بشود، شما مشکلى نداشته باشيد براى افشا شدنش؛ کاملاً سربلند بگوييد خيلى خب، بله، اين کار را کردم، قاعده‏اش اين است. بنابراين در موضع مسئول بايد قرار گرفت.
حالا اين مسئول بودن به‏معناى اين است که ممکن است از ما سؤال کنند؛ چه چيزهايى را از ما ممکن است سؤال کنند؟
1) اقدام به کار
يکى سؤال از نفْس اقدام به کار. چون بعضى از دوستان‌‌- من شنيده‏ام در برخى از بخشهاى دولت و غير دولت‌‌- اين‏جورى هستند که اقدام نمی‌کنند و می‌گویند آقا ما دستمان مي‌لرزد براى اقدام کردن. نه آقا! دستْ لرزيدن خلاف مسئوليّت است؛ اگر دستتان مي‌لرزد، کار را رها کنيد تا ديگرى بگيرد؛ اصلاً مسئول نبايد دستش بلرزد؛ «من دستم مي‌لرزد!» خب اگر آدم واقعاً به جايى رسيده که دستش مي‌لرزد، خيلى خب، پس از اين کار کنار بيايد. اوّلين سؤالى که از آدم بايد بشود اين است که آيا اين کار را شما اقدام کرديد يا نه؛ نفْس اقدام به اين کار اوّلين سؤالى است که ممکن است از ما بشود. ما نمي‌توانيم بگوييم ما اقدام نکرديم به‏خاطر اينکه ترسيديم بد دربيايد، يا ترسيديم از ما مثلاً مؤاخذه کنند و بازخواست کنند؛ نه، اين به‏هيچ‏وجه منطقى نيست. اين اوّلين سؤالى است که ممکن است بشود.
2) چگونگى کار از‌لحاظ تعادل هزينه و سود
دوّمى، چگونگى کار است از‌لحاظ تعادل هزينه و سود. خب ممکن است يک کارى را انسان انجام بدهد؛ [مثلاً] به من بگويند آقا شما اين را بساز، اين مطالعه را براى ما بکن؛ خيلى خب، حالا مي‌سازيم امّا چند درمى‏آوريم اين را؟ بالاخره اين بنا را، اين سالن را من براى اين سود می‌خواهم، براى اين منفعت می‌خواهم که نمى‏ارزد در مقابل اين هزينه. پس يک سؤال ديگر اين است که بايد کار را متعادل و درست دربياوريم، به قاعده کار را از آب دربياوريم؛ اين‏جور نباشد که هزينه و سودش با‌هم متعادل نباشد؛ کار را کرديم امّا پُرخرج و پُرهزينه، درحالى‏که مي‌توانست در آن هزينه‏اى نشود. البتّه اينها مال قبل از سوءاستفاده است، بحث سوءاستفاده جدا است؛ اين، آن‏ وقتى است که شما هيچ سوءاستفاده‏اى را هم اجازه نداديد بشود امّا بد تصميم‏گيرى کرديد، کار را بدون تعادل سود و هزينه از آب درآورديد.
3) اتقان کار
سوّمين چيزى که ممکن است از ما سؤال بشود اين است که آيا اين کار را محکم انجام داديد يا نه؟ بادوام يا بى‏دوام؟ اين روايت را من مکرّر خوانده‏ام که از قول پيغمبر(صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است؛ نقل شده که فرمودند: «رَحِمَ الله امرَا عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه»؛ [انسان] کارى را انجام بدهد و با اتقان انجام بدهد، نه بى‏اتقان؛ همه کارها اين‏جورى است؛ ما هميشه مثال مي‌زديم به کفّاشى- کفّاشهاى مشهد با دست کفش ميدوختند، از دو طرف اين نخ را مي‌کشيدند- مي‌گفتيم خب اين را، هم می‌شود محکم کشيد، هم می‌شود نصفه‏کاره کشيد. در شِقّ دوّم، دست آدم کمتر خسته می‌شود امّا کار هم، کار درنمى‏آيد؛ آن بخيه درمی‌رود؛ بايد محکم بکشيد. در همه کارها محکم کشيدنِ اين نخ متصوّر است؛ در کارهاى صنعتى، در کارهاى عمرانى، در کارهاى سياسى، در کارهاى خارجى، در کارهاى فرهنگى، در يک تحقيق، در يک پروژه‏اى که در اختيار انسان قرار گرفته، در خود اداره حوزه حکومتى- يعنى همان وزارتتان، همان مؤسّسه‏تان و مانند اينها- محکم‏کارى بايد داشته باشيد؛ آن کار را که انجام مي‌دهيد بايد با استحکام و با اتقان انجام بدهيد. اين را هم از ما سؤال می‌کنند؛ اگر کار را کرديم امّا محکم‏کارى نکرديم، باز‌هم مسئوليم؛ يعنى بايستى پاسخگو باشيم؛ اين هم يکى.
4) سلامت کار از سوءاستفاده
چيز ديگرى که از ما سؤال می‌کنند اين است که کار را سالمِ از سوءاستفاده، از آب دربياوريم. اين هم به عهده ما است؛ يعنى شما بايد اجازه ندهيد که اين کارى که مربوط به شما است- اگر توليد است، اگر تجارت است، هرچه هست- همراه بشود با سوءاستفاده؛ يعنى نگذاريد دستِ سوءاستفاده‏کن دراز بشود و سوءاستفاده کند؛ اين را اجازه ندهيد. هيچ رودربايستى‏اى هم نداشته باشيد؛ يعنى آن کسى که به شما خيانت می‌کند، توقّع اغماض از شما نبايد داشته باشد. آن کسى که از اعتماد شما سوءاستفاده می‌کند، نبايد توقّع داشته باشد که شما نسبت به او اغماض بکنيد و سهل‏انگارى کنيد؛ نخير، به‏هيچ‏وجه رودربايستى و ملاحظه نکنيد.
نهج‌البلاغه؛ هم کتاب معرفت
 و هم کتاب عمل
در روزهاى ماه رمضان، هدف اصلى اين جلسه ديدار با آقايان هيئت دولت، در واقع دادن افطارى به شما است و اينکه يک اجتماع دوستانه‏اى در ماه رمضان و به‏مناسبت افطار- که خودش هم يک کار خوبى است- صورت بگيرد و همديگر را ببينيم؛ هدف اصلى در واقع اين است. منتها سالها است رويّه بر اين جارى شده که در اين روز، ما يک چند جمله‏اى هم از نهج‎البلاغه براى آقايان می‌خوانیم و معنا می‌کنیم و مختصر توضيحى مي‌دهيم. اين هم البتّه خوب است؛ نهج‎البلاغه کتاب علم و عمل- هر دو- است؛ هم کتاب معرفت است، هم کتاب عمل؛ بخصوص براى ما که حالا مسئوليّتى داريم و دولتى داريم و مانند اينها. آن‏ وقتى که دست ما از قدرت قبض و بسط خالى بود، با نهج‎البلاغه سروکار داشتيم- شماها، اغلبتان سروکار داشتيد با نهج‎البلاغه و هرکسى هر مقدارى که مرتبط بوده با نهج‎البلاغه، به همان‌اندازه عمق معارف دينى در دل او بيشتر است؛ هرکسى کمتر سروکار داشته، عمقش کمتر است؛ نهج‎البلاغه، قرآن و متون برخى از احاديث، اين حالت را دارد، اين خصوصيّت را دارد- حالا که نياز عملى به نهج‎البلاغه داريم، بيشتر بايد مراجعه کنيم. و مي‌دانم شماها هم وقت نمی‌کنید؛ يعنى واقعاً کمتر وقت می‌کنید. اگر مجال می‌کردید و به قصد عمل کردن مطالعه می‌کردید- مطالعه کاربردى، نه مطالعه فقط [براى] کسب اطّلاع؛ براى اينکه واقعاً عمل کنيم به آنها- خيلى مي‌توانست مفيد باشد. حالا ما آن مقدارى که در يک جلسه دوستانه محدودى مثل اين جلسه اقتضا دارد، عرض می‌کنیم.