کد خبر: ۱۷۹۳۶۳
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۲
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

پاسخ ایران به جنایت آمریکا نرم باشد!




روزنامه دولتی ایران دیروز به جنگ روانی مدعیان اصلاح‌طلبی علیه ضرورت انتقام سخت ایران ضریب داد. در این راستا، ارگان دولت یادداشتی را از حمیدرضا جلائی‌پور، عضو حزب اتحاد ملت (اصحاب فتنه 88 و بازماندگان حزب منحله مشارکت) منتشر کرده که وی این‌طور لفظ‌پراکنی کرده؛ «انتظار این است که حاکمیت ایران در مقام پاسخگویی به جنایت ترامپ به‌جای تأسی به قدرت سخت و نظامی ایران از «قدرت نرم ایران» که این روزها ایرانیان به نمایش گذاشتند، بیشتر استفاده کند. اگر حاکمیت و ملت ایران «با تدبیر» توطئه‌های ترامپ را خنثی کنند، فرآیند توسعه ایران با صلابت و پرسرعت به پیش خواهد رفت.» نفی انتقام و سنگ‌اندازی و ‌تردیدافکنی در مسیر انتقام سخت، از منش و حلقوم مدعیان اصلاحات درمی‌آید که همزمان با فتنه‌گری در سال 88 گرای تحریم ملت را به دشمن دادند. به‌نظر می‌رسد، کنش‌های خائنانه این طیف حافظ منافع آمریکا در ایران، به انگیزه جلوگیری از افشای آتوهایی است که دشمن از آنها در دست دارد. جماعتی که پیشانی‌شان مزین به لقب خط مقدم آمریکا از سوی بوش و سرمایه‌های اسرائیل در ایران از سوی نتانیاهو است. نویسنده چشم خود را بر اجتماع میلیونی مردم در تشییع سپهبد شهید سلیمانی و نهضت انتقام سخت بسته اما ذیل نامش نوشته شده، جامعه‌شناس!
دستپاچگی از احتمال عدم تصویب FATF
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «موضع شهید سلیمانی درخصوص مذاکرات و توافقات بین‌المللی مثل برجام یا مذاکره با هیئت‌های اروپایی نیز موضع نظام بود و هیچ‌گاه موضع جناحی له یا علیه اتخاذ نمی‌کرد. بااین‌حال هنوز چند روز از به شهادت رسیدن این سردار مجاهد اسلام به دست آمریکای جنایتکار نگذشته که برخی رسانه‌های دلواپس به مصادره شهید سلیمانی و بازی سیاسی با خون این شهید پرداخته‌اند. در همین راستا کیهان‌نشینان با گره زدن شهادت سپهبد سلیمانی با لوایح FATF درصددند که از این فضا استفاده کرده و ماهی خود را صید کنند. کیهان می‌نویسد: «ملت انتظار دارد دولت در اسرع وقت این لوایح را پس بگیرد و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز برای همیشه این لوایح را از دستور کار خود خارج کند و به بایگانی بسپارد.» به‌نظر می‌رسد این‌گونه رفتارهای جناحی و جریانی با شهادت سردار ملی که هیچ تعلق جناحی و جریانی نداشت به‌غایت دور از انصاف و عدالت است. اینکه دلواپسان بخواهند هر مسئله‌ای را دستاویز قرار دهند تا مقاصد خود را پیش ببرند اخلاقی و درست نیست.» لازم به ذکر است در حالی از احتمال عدم تصویب FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام دست‌پاچه شده‌اند که کارگروه FATF ۴۰ توصیه درباره پول‌شویی و ۹ توصیه هم درباره مبارزه با تأمین مالی‌ تروریسم دارد و باید الزاماً از طریق وضع مقررات داخلی در کشورهای عضو، اجرا و دنبال شود! برای نمونه‌ای از این الزامات می‌توان به این مورد اشاره کرد که در حال حاضر حدود ۲۸۵ شخص، موسسه و شرکت ایرانی و فرماندهان نظامی ازجمله سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در لیست تحریم‌ها قرار داشتند و دارند. ازاین‌رو ایران با پیوستن به FATF به اعمال تحریم‌ها علیه آنها در داخل کشور متعهد می‌شود!
باید در پاسخ به بی‌عملی اروپا، از برجام خارج شویم
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «در حدود 20 ماه اخیر اروپایی‌ها عملاًً وقت‌کشی کردند و حتی نتوانستند بر وعده خود مبنی بر اجرای اینستکس صحه بگذارند. قرار بود اینستکس کانال واسطی میان ایران و اروپا باشد تا دارو، مواد غذایی و سایر کالاهای اساسی از طریق آن وارد ایران شود. همچنین مابه‌ازای آن اروپایی‌ها باید مکانیسم فروش نفت ایران را می‌پذیرفتند. بیش از یک سال ایران در دام وقفه‌ای افتاد که اروپایی‌ها طراحی کردند.»
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت: «زمانی که تحریم‌ها در حداکثر خود قرار دارد و هیچ روزنه تبادل تجاری و اقتصادی مشاهده نمی‌شود، طبیعی است که ایران هم اقدام متقابل انجام دهد. اروپایی‌ها هم که صرفاً چند وقت یک‌بار با یک توئیت و بیانیه وعده‌های توخالی خود را به گوش ایرانیان می‌رساندند. بنابراین انتهای این وعده‌های توخالی باید به خروج ایران از برجام منجر شود.» آرمان در ادامه تأکید کرد: «تحریم‌های آمریکا در چند وقت اخیر به سقف خود رسیده و تحریمی ‌بیش از این وجود ندارد که آمریکا بتواند علیه ایران به اجرا بگذارد. بنابراین نباید انتظار یا نگرانی خاصی در این زمینه (خروج از برجام) وجود داشته باشد... در حوزه اقتصادی اتفاق خاصی برای ایران رخ نمی‌دهد... اکنون برجام کامل فرو ریخته و دیگر باب مذاکره‌ای هم وجود ندارد.» رسانه‌های زنجیره‌ای تا پیش ‌از این با بزک اروپا مدعی بودند که کشورهای اروپایی پشت ما هستند و در مقابل آمریکا ایستاده‌اند و برجام شکاف عمیقی میان اروپا و آمریکا ایجاد کرده است. حالا پس از سپری شدن 20 ماه از خروج آمریکا از برجام و با گذشت بیش از چهار سال از امضای برجام، مدعیان اصلاحات تازه به حرف منتقدان رسیده‌اند.
ترامپ، شیطان بزرگی است که
جنگ را با تحریم‌ها آغاز کرده بود
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم معاون سردبیر خود نوشت: «اکنون بیش از هر زمان دیگری دریافتیم که در میانه جنگی هستیم که علیهمان آغاز شده. به‌واقع جنگ از ماه‌ها پیش، بی‌شلیک گلوله آغاز شد. روزی که ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا شد و علیه ایران سخن گفت؛ روزی که سفره تحریم‌ها را گشود؛ و روزی که تحریم‌های جدیدی در سفره مردم گذارد تا ایرانیان در تنگنای بیشتری قرار بگیرند، جنگ آغاز شد. جنگی با هدفی شوم اما بی‌گلوله. بی‌تانک و بی‌نفربر... به‌واسطه این جنگ، ما روزبه‌روز فقیرتر و عصبی‌تر شدیم. روزبه‌روز شکایت و گلایه‌هایمان از دولت و حکومت بیشتر شد... این‌چنین بود که حتی آتش بنزین در آبان ماه، شعله‌ور بود. وقایع آبان نیز بخشی از همان استراتژی و همین جنگ بود. اعتراضات مردم، ظاهری اقتصادی داشت اما باطن به علت وضعیت ایجادشده از رئیس‌جمهور آمریکا بود. ترامپ به‌واقع شیطان بزرگی است. اهریمنی شوم و پیش‌بینی‌ناپذیر که تمام روش‌های غیرانسانی را برای رسیدن به اهداف خود به کار می‌گیرد.»
دیدگاه مدعیان اصلاحات درباره ترامپ و تأکید بر اینکه «ترامپ، شیطان بزرگی است که جنگ را با تحریم‌ها آغاز کرده بود» اگرچه جای خوشحالی دارد اما بهتر است این بزرگواران نیز به این سؤال پاسخ بدهند که اگر این شیطان بزرگ از همان زمان، جنگ را آغاز کرده بود چرا اصلاح‌طلبان هر روز در رسانه‌هایشان از لزوم مذاکره با او سخن می‌گفتند؟
آمریکا گورش را از خاورمیانه گم کند
روزنامه آرمان در یادداشتی نوشت: «وعده انتقام مسئولان نظام که کسی نمی‌داند در چه زمان و با چه ابعادی اتفاق خواهد افتاد، خواب راحت را از چشمان دشمن شکست‌خورده و لشکریان منهدم شده و بدنامش در منطقه زدوده است. این‌بار نه‌تنها توصیه‌های وساطت‌گرانه چهره‌ای از شرق دور همچون شینزو آبه در ایران گوشی برای شنیدن پیدا نخواهد کرد، که پیک وساطت کشور دوست و بسیار نزدیکی همچون عمان، از فرودگاه به کشور خود بازگردانده شد. جهان این‌بار خشم مقدس ایرانیان را جدی گرفته است. از آن‌سو تیر سهمگین نهیب حزب‌الله لبنان نیز به هدف خود نزدیک‌تر شده است و دیگر زبانی در دهان‌های مدعی مبارزه با ‌تروریسم نمی‌تواند در برابر خشم مشروع و مقدس محور مقاومت، به عبث بچرخد و ادعاهای دروغین و مضحک همیشگی غرب را نشخوار کند. امروز آمریکا هیچ چاره‌ای ندارد جز آنکه دمش را روی کولش بگذارد و گورش را از خاورمیانه گم کند و این‌ها همه از ثمرات و برکات خون آن مجاهد به‌حق پیوسته، سردار قاسم سلیمانی است. عاش سعیدا و مات سعیدا.»
ناامیدی حتمی ‌از اروپا
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز در یادداشتی آورده بود: «بعد از مدت‌ها انتظار نافرجام از کشورهای اروپایی، ایران تصمیم به برداشتن گام پنجم کاهش تعهدات برجامی‌‌ به‌عنوان گام نهایی گرفت. موضوعی که نشان می‌دهد ایران تقریباً از اروپا برای اجرای توافقنامه هسته‌ایش ناامید شده است.»
در ادامه این یادداشت می‌خوانیم: «داده‌های سیاسی و میدانی نشان می‌دهد که سه کشور اروپایی تمایلی برای همکاری با ایران و ایجاد یک رابطه کاملاًً منطقی در حوزه اقتصادی و سیاسی ندارند و تابعی از اراده آمریکا هستند. جمهوری اسلامی در دو سال خروج آمریکا از برجام تلاش کرد تا با استفاده از ابزارهای سیاسی و گفتمان منطقی بین خود و اتحادیه اروپا، برجام را در چارچوب قانونی خودش حفظ کند و کشورهای اروپایی را به اجرای تعهدات یازده‌گانه خودشان تشویق کند، اما متأسفانه فرانسه، انگلیس و آلمان بیشتر به دنبال وقت‌کشی هستند زیرا نمی‌توانند خارج از اراده کاخ سفید قدمی‌در راستای همکاری با ایران بردارند و در تمام این مدت تنها مسائل حاشیه‌ای را مطرح کردند.»
دراین‌باره لازم به ذکر است که همین مسائل را منتقدان قبل از این‌بارها گفته بودند و از دولت خواسته بودند که وقت را به‌پای حرف‌های بی‌عمل غرب نکشد اما آن زمان این حرف‌ها با واکنش روزنامه‌های حامی‌دولت مواجه می‌شد.
برجام و حضور ایران در منطقه دو ضلع ابتکاری برای انزوای آمریکا بود!

ارگان دولت طی یادداشت دیگری در تحلیلی معیوب و مغلوط خسارت محض برجام را کنار مجاهدت‌های مستشاران نظامی ایران در منطقه ازجمله سپهبد شهید سلیمانی قرار داد و نوشت: «هدف داعش در تشکیل حکومت شامات، دقیقاًً منطبق بود با هدف استراتژیک تل‌آویو در برهم زدن اتحاد ایران، عراق، سوریه و لبنان-  که بارها از آن به هلال شیعی-  تعبیر شده بود، با این تفاوت که در هیئت حاکمه پیشین آمریکا، استراتژی «مهار ایران» نقطه تمرکز اصلی بود و در هیئت حاکمه کنونی «تحریم و انزوای ایران» هدف اصلی به شمار می‌آید. حضور مستشاری ایران و سردار حاج قاسم سلیمانی با ایده ابتکاری تشکیل حشدالشعبی، هدف اصلی تل‌آویو در ایجاد داعش را به بن‌بست کشانید تا اینکه هیئت حاکمه جدید آمریکا کوشیده‌اید، پیش‌گفته را بار دیگر احیا کند و میان مردم منطقه با ایران فاصله بیندازد. به‌این‌ترتیب، حرکت ما در عرصه انزوای رژیم صهیونیستی و هیئت حاکمه جدید آمریکا در عرصه امنیتی و مستشاری در منطقه در کنار دیپلماسی ابتکاری ایران ازجمله معاهده برجام، هرکدام دو ضلع این حرکت تکمیلی و دوگانه تهران محسوب می‌شدند. تلاش‌های آمریکا دقیقاًً کم اثر کردن هرکدام از این دو را نشانه گرفت: «خروج از برجام-  محدود کردن و شوراندن مردم منطقه علیه این اتحاد استراتژیک.»
جهاد و جان‌فشانی مدافعان حرم و مجاهدان فی سبیل الله به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی، 7‌تریلیون دلار هزینه‌کرد آمریکا در غرب آسیا را دود هوا کرد، شاخه‌های مقاومت را در منطقه گستراند، آرزوی خاورمیانه جدید آمریکا را بر باد داد و ماشین جنگی‌اش را به گِل نشاند. برجام اما یک حساب بانکی هم برای ایران در انگیس باز نکرد، نزدیک بود باک هواپیمای ظریف را هم خالی بگذارد و حتی متن و کلماتش هم نقض شدند. کنار هم قرار دادن این دو، تداوم تقلای پلشت حامیان دولت برای فریب افکار عمومی، نشانگر بی‌مسئولیتی این طیف و توهین به ادراک مردم است. خروج آمریکا از برجام نیز پیامد پالس خطای دولت مبنی بر ادامه برجام با اروپا بود. در چنین شرایطی دلیلی نداشت که آمریکا زیر بار تعهدات نیم‌بند و عمل نکرده‌اش باقی بماند. برجام نه سبب انزوای آمریکا بلکه موجب همدستی و تقسیم کار مشترک آمریکا و اروپا و گستاخی روزافزون آنها علیه ایران و ابزار فشار دلچسب دشمنان تابلودار ایران اسلامی شد. برجام اگر مطلوب آمریکا نبود، چرا خواهان مادام‌العمر شدن محدودیت‌های ایران در آن است؟
ارگان دولت همزمان، یادداشت علی ربیعی در ایرنا را باز نشر داد. وی خاطرنشان می‌کند: «از نظر تئوری امنیت ملی خود، سکوت در مقابل آمریکا را جایز نمی‌دانیم. چرا که بی‌پاسخ ماندن این اقدام آمریکایی‌ها در شرایط امروز جهان، آنها را جری‌تر خواهد کرد. ما نباید کاری بکنیم که آمریکا تصورکند، مقوله بزن در رو وجود دارد و به تهدیدات خود ادامه بدهد. ما حتماً باید به آمریکا پاسخی سخت بدهیم تا مانع رفتارهای مجدد او در آینده شویم.»
بودجه دانشگاه‌ها 12/5 برابر حوزه‌ها
روزنامه دولتی ایران دیروز در گزارشی نوشت: «در سال‌های اخیر همواره در مورد اعتبارات دستگاه‌های دینی و تبلیغی با تمرکز بر بودجه حوزه‌های علمیه بحث‌ها و نقل‌هایی شکل گرفته است و گاهی با بودجه دانشگاه‌ها مقایسه می‌شوند. شایان ذکر است در حال حاضر بودجه اختصاص یافته به حوزه‌های علمیه حتی نمی‌تواند نیازهای بازسازی و مرمت بخشی از 500 مدرسه علمیه کشور و هزینه فعالیت‌های فرهنگی گسترده حوزویان در مسائلی که کشور به این فعالیت‌های فرهنگی نیاز دارد را تأمین کند و ازسویی نیز نسبت به بودجه‌های اختصاص یافته به دانشگاه‌ها به مراتب کمتر است.»
ارگان دولت افزود: «به‌عنوان مثال بودجه لحاظ شده فقط برای مجموعه دانشگاه تهران بالغ بر 12 هزار میلیارد ریال است و این در حالی است که بودجه مرکزخدمات حوزه‌های علمیه در حدود 8 هزار میلیارد ریال است. در یک مقایسه جامع در لایحه بودجه سال 1399، کل اعتبارات اختصاص یافته به دانشگاه‌ها و مؤسسه‌های آموزش عالی در حدود 227 هزارمیلیارد ریال است که البته اگر اعتبارات مؤسسه‌های پژوهشی و فناوری را نیز بدان اضافه کنیم بالغ بر 251 هزار میلیارد ریال می‌شود.
 از این منظر کل اعتبارات حوزه‌های علمیه رقمی‌در حدود 20 هزار میلیارد ریال باشد که با این وصف می‌توان گفت بودجه دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی کشور 12/5 برابر بودجه حوزه‌های علمیه است. نکته حائز اهمیت این است که بخش زیادی از اعتبارات مرکز خدمات حوزه‌های علمیه نیز صرف پرداخت بیمه طلاب شده که درحقیقت دوباره به صندوق دولت بازمی‌گردد. البته این مقایسه به معنای مخالفت با بودجه‌های اختصاص یافته به دانشگاه‌ها نیست.»