ما از مرگ نمىترسيم (درمکتب امام)
اين رجل فاجرى كه خون عزيز ما را به زمين ريخت، تأييد كرد دين خدا را. يعنى خدا دين خودش را به او تأييد كرد. با ريختن خون عزيز ما، تأييد شد انقلاب ما. اين انقلاب بايد زنده بماند، اين نهضت بايد زنده بماند، و زنده ماندنش به اين خونريزيهاست. بريزيد خونها را؛ زندگى ما دوام پيدا مىكند. بكُشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مىشود. ما از مرگ نمىترسيم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه نداريد.
صحیفه امام؛ ج7؛ ص183| قم؛ 14 اردیبهشت 1358