kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۸۲۲۳
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۸ - ۲۱:۱۲

نگاه ابزاری اصلاح‌‌طلبان به مردم



فرزاد میرحمیدی  
رفتار مدعیان اصلاحات در این ایام انتخاباتی، بیانگر نوعی تضاد و دوگانگی در اهداف و نیات و البته حاکی از ابعاد استفاده ابزاری آنان از مردم برای انتخابات است.
به‌طور مثال می‌توان به اظهارات علی شکوری‌‌راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت اشاره کرد که پس از نام‌‌نویسی در ستاد انتخابات کشور در پاسخ به پرسش یک خبرنگار مبنی بر احتمال ریزش آرای اصلاح‌‌طلبان بعد از اعتراضات اخیر، گفت: «پایگاه رأی اصلاح‌‌طلبان اقشار مرفه جامعه هستند و نه طبقات حاشیه‌‌نشین (محروم) که در اعتراضات اخیر شرکت داشته‌‌اند!»
سخنان وی با نگاه  دلالانه و «چرتکه به دست» به مردم  و طبقاتی و لایه لایه کردن آنان، چنان توهین‌‌آمیز بود که انتقاد برخی از نمایندگان اصلاح‌‌طلب مجلس را نیز برانگیخت. از جمله محمدعلی وکیلی- از اعضای فراکسیون امید مجلس- که در واکنش به سخنان شکوری‌‌راد  گفت: «بر اساس آمار متأسفانه دهک‌‌های پولدار جامعه حدود یک درصد جامعه هستند و 99 درصد دیگر جامعه را دهک‌‌های پولدار تشکیل نمی‌‌دهند، به همین جهت گفتن این مسئله که پایگاه رأی اصلاح‌‌طلبان را دهک‌‌های پولدار تشکیل می‌‌دهند معنایش این است که اصلاح‌‌طلبان فقط از یک درصد رأی مردم برخودار هستند.» حتی برخی عناصر اصلاح‌طلب سعی کردند اظهارات شکوری‌‌راد را تلطیف و تفسیر کنند. بر همین اساس بود که مهدی شیخ - عضو فراکسیون امید مجلس در مصاحبه‌ای گفت: «صحبت‌‌های آقای شکوری‌‌راد به این معنا نیست که اعتراضات اخیر چون در مناطق محروم اتفاق افتاده، موجب کاهش رأی اصولگرایان شده است و یا اینکه آرای پولدارها و دهک‌‌های بالا در سبد رأی اصلاح‌‌طلبان قرار می‌‌گیرد.»
 این توهین آشکار، در حالی بیان می‌‌شود که دبیرکل حزب اتحاد ملت، به نشان همدردی با همین مردم حاشیه‌‌نشین در اعتراضات اخیر، پیراهن مشکی نیز به تن داشت! یعنی همدردی با مردمی که محرومیت و آسیب‌پذیری ایشان، موجب کسب رأی برای شکوری‌‌راد و دیگر دوستان اصلاح‌‌طلبشان در انتخابات می‌‌شود که خود توهینی دیگر به شعور مردم تلقی می‌شود. با این همه، این‌‌ سخنان تنها نمونه بی‌‌توجهی چهره‌‌های اصلاح‌‌طلب به شعور مردم و کم‌‌اهمیت قلمداد کردن ایشان در صحنه‌‌های سیاسی و اجتماعی نیست. موارد متعدد دیگر از این بی‌‌توجهی و نگاه از بالا در کارنامه اصلاح‌‌طلبان و چهره‌‌های حامی ایشان- از اساتید دانشگاه تا روزنامه‌‌نگاران- به منصه ظهور رسیده است که خود گویای طرز فکر غالب در میان این طیف سیاسی‌‌ است. از جمله صادق زیباکلام که در واکنش به عدم استقبال مردم از برگزاری «جشن هسته‌‌ای»، پس از عقد توافق هسته‌‌ای (برجام)، در تیرماه 1394 گفته بود: «این بی‌‌تفاوتی یقیناً به‌واسطه عدم درک و آگاهی مردم از ابعاد هزینه‌‌های برنامه هسته‌‌ای برای کشور می‌‌باشد.» یا احمد نقیب‌‌زاده- از دیگر اساتید نزدیک به کارگزاران در دانشگاه تهران که معتقد است؛ «بخش توده‌‌وار جامعه ما لشکر خوبی برای پوپولیست‌‌ها و دغلبازان هستند. هر کاندیدی می‌‌تواند با پول رأیشان را بخرد...» همچنین محمد قوچانی از روزنامه‌‌نگاران و سردبیران نشریات وابسته به کارگزاران و اصلاح‌‌طلبان که می‌‌نویسد؛ «برخی از ما مردم ایران به‌خصوص در لایه‌‌های روشنفکری خود به بحران اخلاقی عمیقی مبتلا هستیم که ریاکاری یکی از نمادهای آن است.»
 موارد ذکر شده از این دست، تنها نمونه‌‌هایی معدود از تضاد و دوگانگی در سخنان و اظهارنظر چهره‌‌های اصلاح‌‌طلب در توجه یا به‌‌عبارت دیگر بی‌‌توجهی به مردم، در کسب رأی و جلوس بر کرسی‌‌های قدرت در سال‌‌های اخیر بوده‌‌اند. اما نشان‌‌های رفتاری برخی دولتمردان و نمایندگان اصلاح‌‌طلب، بسا واضح‌‌تر‌‌ و عمیق‌‌تر در اذهان عمومی به ثبت رسیده‌‌اند؛ نگاه تحقیرآمیز و برخورد تمسخرآلود وزیران و صاحب‌‌منصبان دولت تدبیر و امید به مشکلات مردم، توهین بی‌‌مهابای نماینده مجلس به مردم در اداره گمرک، بدرفتاری و فحاشی به خبرنگاران و اصحاب رسانه یا تبلیغ قرص ضدبارداری در جمع دانشجویان و مواردی دیگر از این دست، که بسا هرگز از خاطره جمعی مردم و رأی‌‌دهندگان
پاک نخواهند شد.   
 در نهایت- پس از اعتراضات آبان‌ماه به گرانی بنزین- واکنش برخی از نمایندگان اصلاح‌‌طلب و فراکسیون امید مجلس دهم، در نوع خود جالب توجه بود که پس از استعفا به نشانه اعتراض به حوادث اخیر، بار دیگر برای نامزدی در مجلس یازدهم ثبت‌‌نام نمودند و ناخودآگاه این پرسش را برای اذهان آگاه متبادر می‌‌سازند که حقیقتاً این نمایندگان سطح شعور و آگاهی مردم را تا چه حد تخمین زده‌‌اند و آیا این همه، دلیلی بر دوگانگی اهداف و نیات ایشان در استفاده ابزاری از احساسات و دغدغه‌‌های مردم در کسب رأی برای کرسی‌‌های مجلس تلقی نمی‌‌گردد؟