kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۷۴۵۲
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۸
در آستانه انتخابات

اصلاح‌طلبان بی‌کارنامه مسئله می‌سازند تا پاسخگو نباشند

اوضاع مختل و نابسامان مدعیان اصلاح‌طلبی ناشی از حمایت و هواداری دولت و عهده‌داری نقش اصلی در ناکارآمدی آن، همان مخمصه‌ای است که در آن گیر افتاده‌اند و برای رهایی از آن بهانه می‌گیرند و چالش درست می‌کنند. درایت و تیز بینی افکار عمومی اما ورای این فضای آلوده سیاسی است.



سرویس سیاسی ـ

کشتی مدعیان اصلاح‌طلبی به گل نشسته است. موقعیت مختل و مشوش این اردوگاه که از انتساب به دولت و وعده‌های روی کاغذ مانده و حتی واژگونه محقق شده آن ناشی می‌شود، دو ماه مانده به انتخابات مجلس، ساکنان را به تقلای بهانه‌گیری و مسئله‌سازی انداخته است. این طیف با این تکاپو که برایش نقش نارنجک‌ دودزا هم دارد، می‌خواهد خود را از مخمصه کارنامه غیر قابل دفاع دولت رهایی بخشد اما از آنجا که افکار عمومی بر اتصال و ارتباط و پیوند ژرف آنها با این کارنامه وقوف و احاطه دارد، در رسیدن به هدف نامعتبر و ترفند گونه‌اش ناکام است.
برای مردم واضح و محسوس است که اعتماد بیجای دولت به آمریکا و نوچه‌های اروپایی طی شش سال گذشته و نقش انگیزشی، تسهیل‌گری و تشویق‌گری مدعیان اصلاح‌طلبی در آن، مقارن با بی‌توجهی به فعال‌سازی ظرفیت‌های درونی برای شکوفایی اقتصادی، وضع فاجعه‌باری را بر معیشت‌‌‌شان تحمیل کرد. افزایش 226 درصدی قیمت مسکن، 5 برابر شدن نقدینگی و عدم هدایت آن به فعالیت‌های مولد اقتصادی، حقوق‌های نجومی، واگذاری بنگاه‌های بزرگ اقتصادی به ثمن بخس به اسم خصوصی‌سازی، رها کردن بخش مسکن، چوب حراج زدن به ذخایر طلا و ارز، تعطیلی کارخانه‌های بزرگ و بیکاری بخش قابل توجهی از کارگران، گرانی سرسام‌‎آور کالاها و انفجار قیمت‌ها در بخش‌های مختلف از جمله مصائبی است که دولت مورد حمایت مدعیان اصلاحات برای کشور و مردم به بار آورده است.
شرکای خوبی
 برای مردم نبودیم
خرداد 92 وقتی متظاهران به اصلاح‌طلبی با ایجاد فضای آلوده سیاسی تخته گاز در حمایت از روحانی می‌رفتند، شاید تصور نمی‌کردند روزی برسد که در روزنامه‌هایشان بنویسند شرکای خوبی برای مردم نبودیم و نمی‌توانیم حساب خود را از دولت جدا کنیم. این طیف در آن فضای آکنده از دوقطبی‌سازی، دروغ‌پردازی و رقیب هراسی آن چنان می‌تاخت که گویی نمی‌پنداشت روزی باید پاسخگوی عملکرد خسارت‌بار دولت باشد.
مدعیان اصلاحات می‌کوشند این موقعیت فجیع و نابسامان و لزوم عهده‌داری و پاسخگویی نسبت به هواخواهی و حمایت از دولت را با ایجاد چالش و نزاع پنهان کنند. مدعیان اصلاح‌طلبی علاوه ‌بر انکار پیوستگی با دولت و در عین حال تصریح برخی مدعیان اصلاحات بر ثبوت اتصال این طیف با دولت و کارنامه آن، مطرح کردن مشارکت مشروط و نیز رد این ترفند از سوی برخی عناصرشان، به دستاویزها و کشمکش‌های دیگری که برایشان مانند بمب صوتی عمل می‌کند دست می‌یازند که استعفای روحانی، FATF، هل دادن دولت به دام اعتماد مجدد به آمریکا و مذاکره نیابتی با آن رژیم در ژاپن، حمله به شورای نگهبان، رفراندوم، حمایت از آشوبگران و آدرس غلط دادن به افکار عمومی از جمله آنهاست. در ادامه گزارش به صورت چکیده به تبیین این ترفندها می‌پردازیم.
این طیف پس از اعتراضات و اغتشاشات اخیر در پی اجرای انتقاد برانگیز طرح سهمیه‌بندی و گرانی بنزین، بر طبل استعفای رئیس‌جمهور کوبیدند. سعید حجاریان به روزنامه ایران گفته بود: «فرض کنیم آقای روحانی تصمیم بگیرد با رئیس‌جمهوری آمریکا دیدار کند و ترامپ را به آرزوی دیرینه‌اش یعنی عکس یادگاری برساند. اگر روحانی این تصمیم را براساس برداشت و تحلیل شخصی‌اش بگیرد، عملی نادرست مرتکب شده چون صرفاً خود را قربانی کرده است. اما همین عمل ممکن است در حالتی دیگر درست و دقیق باشد. اگر عقل جمعی کابینه و نظرهای کارشناسی، مذاکره را توصیه کند و مذاکره را مثلاً به استعفا گره بزند و حتی رضایت جمعی از نمایندگان مجلس را هم جلب کند، همان عمل نادرست، موجه می‌شود. زیرا پس از مذاکره احتمالی روحانی - حتی بدون استجازه- که ممکن است هر عاقبتی را در پی داشته باشد، هزینه‌ها سرشکن شده است.»
عباس عبدی نیز در گفت‌وگو با نشریه صدا (نشریه کارگزارانی واگذار شده به حزب اتحاد ملت)، خواستار استعفای روحانی شد. این تقلا در حالی است که این طیف در دولت دوم اصلاحات شعار خروج از حاکمیت و استعفای خاتمی را سر داد. در کنار این باید توجه داشت که به موازات اغتشاشات در عراق و لبنان، نخست‌وزیران این دو کشور استعفا دادند و این رخداد به بی‌ثباتی و هرج و مرج دامن زد. آیا این طیف به تبعیت از توطئه آمریکا به دنبال پیاده کردن همین وضعیت در ایران‌ است؟
مدعیان اصلاحات همچنین این روزها به بزک‌کاری به اصطلاح میانجی‌گری دولت ژاپن میان ایران و آمریکا مشغولند. پس از آنکه عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه و فرستاده ویژه ایران در توکیو در دیدار با نخست‌وزیر ژاپن از سفر قریب‌الوقوع روحانی به توکیو خبر داده بود، مدعیان اصلاح‌طلبی در مطبوعات زنجیره‌ای ذوق زده شده و مجددا دولت را تشویق به اعتماد دوباره به آمریکا کردند و به سیاق رویه فریبکارانه‌شان در برجام، امید به بیگانگان را راه‌حل معضلات اقتصادی جا زدند. اینها در شرایطی است که آمریکا بر عهدشکنی و گستاخی اصرار دارد و از آشوب‌ها پس از شوک بنزینی حمایت کرد. در این میان، عراقچی در جمع خبرنگاران درباره احتمال آغاز مذاکره میان ایران و آمریکا در سفر آقای روحانی به توکیو، گفت: خیر چنین برنامه‌ای وجود ندارد. این در حالی است که همانطور که گفته شد، مدعیان اصلاحات روی میانجی‌گری ژاپن و مذاکره نیابتی با آمریکا معرکه گرفته‌اند.
برای نمونه، روزنامه همشهری عبارت خلاف واقع «توکیو؛ دریچه مذاکره و گشایش اقتصاد»(!) را تیتر یک خود قرار داد و نوشت: «معافیت تازه برای ژاپن در خرید نفت از ایران، ایجاد یک کانال مستقیم نقل‌ و انتقال مالی و آزادسازی دست‌کم 5/1 میلیارد دلار از پول‌های نفت ایران، از جمله امتیازهای احتمالی است که ایران دریافت خواهد کرد.» (!)
روزنامه دولتی ایران نیز تیتر زد «آزادسازی 20 میلیارد دلار از اموال بلوکه شده ایران در ژاپن!» این در حالی است که همین‌ها ادعا می‌کردند با برجام 150 میلیارد دلار اموال بلوکه شده ایران آزاد می‌شود و 200 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی نیز به کشور می‌آید.
جای سؤال است که این چه میانجی‌گری است که ژاپن در آن باید برای سفر روحانی به توکیو از آمریکا اجازه بگیرد؟
باید متذکر شد که اظهارات استیون منوچین، وزیر خزانه‌داری آمریکا بار دیگر، دروغ‌پردازی و بزک‌کاری مطبوعات مدعی اصلاحات را ثابت کرد. وی به تازگی تصریح کرد «تحریم‌ها و مجازات‌های اقتصادی ایران را فقط هنگامی بر می‌داریم که ایران شرط‌های اصلی واشنگتن را بپذیرد». شروط آمریکا هم همانطور که بارها اعلام کرده، توافق هسته‌ای جدید با محدودیت‌های موشکی و توقف نفوذ و نقش‌آفرینی منطقه‌ای است و این در شرایطی است که روحانی مذاکره با آمریکا را دیوانگی خوانده بود.
فریب FATF
نیرنگ دیگر این طیف، معرکه گیری روی FATF و تصویب کنوانسیون‌های خودتحریمی سی اف تی و پالرمو است. این معاهدات پخت و پز شده در اتاق فکرهای استکبار در ایستگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام با درایت و تیز بینی متوقف شده و تصویب نشده است.
مدعیان اصلاحات مدعی‌اند که علت قطع بودن مبادلات مالی، عدم تصویب پیوستن ایران به این کنوانسیون‌هاست اما واقعیت این است که این موضوع زیر سر تحریم‌های ثانویه آمریکاست که سبب مسدود شدن نقل و انتقالات مالی ایران با خارج از کشور شده است. رسانه‌های مدعی اصلاحات در روزهای اخیر، علت لغو قرارداد سرمربی تیم فوتبال استقلال را عدم تصویب سی‌اف‌تی و پالرمو و نپیوستن ایران به FATF جا زدند. ارگان حزب کارگزاران در این زمینه تیتر زد: «FATF علیه استقلال» و این در حالی است که تراکنش‌های مالی ایران با خارج از کشور را آمریکا تحریم کرده است.
محصول نظارت استصوابی
 یا تَکرار؟
حیله دیگر مدعیان اصلاح‌طلبی که سفره مردم را کوچک کرده و حالا ژست طلبکار گرفته‌اند، حمله به شورای نگهبان است. این طیف با تقلای فرافکنی، ناکارآمدی خود در دولت و مجلس را گردن نظارت استصوابی شورای نگهبان می‌اندازد. مدعیان اصلاح‌طلبی با همین سوژه این روزها در مطبوعات خود حملات وسیع و هماهنگی علیه شورای نگهبان دارند.   
این در شرایطی است که این طیف پیش از نظارت استصوابی شورای نگهبان، در درون اردوگاه خود نظارت استصوابی را اعمال می‌کند و محصول «تَکرار» است. محسن ميردامادي از مدعيان اصلاح‌طلبي به روزنامه ايران گفته بود: «من بعضي وقت‌ها فكر مي‌كنم ما در مجموعه اصلاحات، خودمان براي خودمان نظارت استصوابي درست كرده‌ايم... بايد در اصلاحات به سمت تشكيل جبهه فراگير حركت كنيم كه البته كار ساده و راحتي نيست و زحمت دارد. سازوكاري كه براي اداره كشور برنامه داشته باشد، در گزينش نامزدها واقعا كارآمدترين نامزدها را انتخاب كند نه اينكه «رابطه‌بازي» شود و هر كسي سعي كند نفرات و ارادتمندان خود را هل بدهد در ليست. با چنين سازوكاري مي‌توان از كساني كه وارد مجلس و شورا شدند، حساب‌كشي كرد تا مردم متوجه شوند چه اقداماتي كرده‌اند.»
ترفند رفراندوم برای فرار
ترفند دیگر این طیف کوبیدن بر طبل رفراندوم است. مدعیان اصلاحات با وجود اینکه حاصل اعتماد بیجای‌شان به آمریکا و اروپا، افزایش تحریم‌ها و فشار و تهدید علیه ایران بود و طبعا با عبرت گرفتن از این مسیر می‌بایست در دولت و مجلس تغییر ریل داده و به توانمندی‌های درونی اتکا کنند و اسناد بالادستی در حوزه اقتصاد را مورد توجه قرار دهند، حرف از رفراندوم می‌زنند! این وضعیت نشان می‌دهد رفراندوم صرفا یک نیرنگ و پوششی برای کتمان مسئولیت این طیف در وضعیت فاجعه بار معیشتی مردم است.
روزنامه دولتی ایران دو روز قبل در مطلبی با ‌اشاره به ماجرای برگزیت در انگلیس و پیروزی حزب محافظه‌کار در انتخابات این کشور، نوشت: «وضعیت ایران از حیث سیاسی اگر چه شباهتی با آنجا ندارد ولی متأسفانه هنوز نپذیرفته‌ایم که چنین مراجعاتی را به مردم داشته باشیم. البته چه انتخابات و چه رفراندوم یا هر شیوه دیگر باید ناظر به مسئله‌ای روشن باشد و همه احزاب و گروه‌ها درباره آن سخن بگویند و به‌طور صریح اظهار نظر کنند. مواضع نامزدها و احزاب در موضوع برگزیت به نسبت روشن بود. به‌همین علت نیز رأی مردم به هر یک از گروه‌ها و نمایندگان، معنا و مفهوم روشنی دارد و به‌طور طبیعی مخالفان خروج از اتحادیه اروپا پس‌ از این نتیجه، منتظر می‌مانند تا دولت اهداف و برنامه‌های خود را پیش ببرد بدون آنکه بخواهند در کار آن مانع تراشی کنند.»
اما در ستون نگاهی به دیروزنامه‌های ‎ زنجیره‌‎ای در پاسخ به آن نوشتیم؛ ارگان دولتی که امر همه‌پرسی را به یک ترفند برای فریب افکار عمومی و فرار از مسئولیت پذیری تقلیل داده، روند برگزیت در انگلیس را به منتقدان دولت یادآوری می‌کند! دولت اگر وقعی برای نظر مردم قائل بود، در وضعیت خسارت محض برجام بر طبل مذاکره نمی‌کوبید و در نهایت پنهان‌کاری شوک بنزینی به مردم وارد نمی‌کرد.
سی بر هیچ
مستمسک دیگر این طیف برای فرار از مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی شیفت انتقادات و اعتراضات پس از شوک بنزینی به نظام بود. آنها بدون‌اشاره به نقش خود در به بن‌بست کشاندن دولت، با صدور بیانیه دیکته شده 77 نفره، جای شهید و جلاد را عوض کردند و در حالیکه شبکه ترور، تخریب و آشوب دست به جنایات وحشیانه‌ای همچون کشتن مردم و نیروهای انتظامی و بسیج، آتش زدن قرآن، کتابخانه، بانک و مراکز دولتی زد، با روایت واژگونه این وقایع، حافظان و مدافعان امنیت را به قتل مردم متهم کردند!
وضعیت متفرق و متلاطم اردوگاه اصلاحات گرچه این طیف را در آستانه انتخابات به فرافکنی، به کار بستن ترفند و مسئله‌سازی واداشته است اما افکار عمومی با درایت و هوشمندی و ادراک پیوند آنها با کارنامه دولت، ورای این فضای آلوده سیاسی، اصلاح‌طلبان را شریک در کارنامه دولت می‌دانند و به دلیل وضوح همین وضعیت است که مشاور خاتمی گفت انتخابات تهران را
سی بر هیچ می‌بازیم.