نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اگر به ما اصلاحطلبها رأی بدهید شاد میشوید!
سرویس سیاسی-
محمد کیانوشراد، از دستگیرشدگان فتنه 88 و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم روز گذشته در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «گرچه برخي معتقدند که با توجه به شرايط فعلي و نارضايتيهاي مردم اصلاحطلبان نبايد در انتخابات شرکت کنند و شانسي ندارند، اما اصلاحطلبان هنوز هم ميتوانند با برخي رويکردهاي سازنده و مفيد نسبت به انتخابات پيش رو اميدوار باشند. متاسفانه شرايط نااميدکنندهاي که براي مردم در آبان سال جاري رخ داد موجب عصبانيت، سرخوردگي و دلزدگي مردم از شرکت فعال و گسترده در انتخابات گرديده و همين امر باعث شد تا برخي از کساني که حتي در شرايط موجود و با محدوديتهايي که پيش رو بود، حاضر به ثبتنام بودند هم از ثبتنام انصراف دهند. اما از آنجايي که ما راهي جز پيگيري خواستههايمان از طريق صندوق راي نداريم، در صورت اطمينان مردم به اصلاحطلبان، صندوق راي ميتواند براي اصلاحطلبان و مردم پيامآور شادي و تغيير باشد».
این نماینده مستعفی مجلس ششم مدعی شده است که پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس، پیامآور شادی و تغییر است.این در حالی است که وضع موجود اقتصادی که نارضایتی مردم را نیز در پی دارد، محصول حضور مدعیان اصلاحات در قدرت است. به عبارت دیگر مدعیان اصلاحات بانی اصلی وضع موجود هستند.
اکنون اکثریت مطلق دولت و فراکسیون امید مجلس و شوراهای شهر و شهرداری برخی کلانشهرها از جمله تهران در اختیار مدعیان اصلاحات است. حالا این طیف بهجای پاسخگویی درباره عملکرد خود و تلاش برای تغییر این رویکرد خسارت بار، با توهین به شعور مردم، ژست منتقد گرفته و وعده میدهند که اگر بیایند، چنین میشود و چنان!
اصولگرایان در اغتشاشات بنزینی مشارکت داشتند!
عباس عبدی از چهرههای شاخص طیف موسوم به اصلاحطلب روز گذشته در یادداشتی در روزنامه اعتماد به اتهامزنی به جناح رقیب پرداخت و نوشت : « پس از افزايش قيمت بنزين اعتراضات خياباني آغاز شد. ولي از همان ابتدا معلوم بود كه بخشي از نيروهاي اصولگرا نه تنها از اين اعتراضات حمايت ميكنند، يا از آن خرسند هستند بلكه در عمل نيز به نحوي در تشديد اين فرآيند نيز مشاركت داشتهاند. اين مسئله چنان روشن است كه برخي از آنان در نوارهاي سخنراني خود به اين مشاركت اشاره كردهاند»
چنین ادعای مضحکی از سوی این چهره اصلاحطلب در حالی مطرح میشود که علی شکوریراد دبیرکل حزب اصلاحطلب اتحاد ملت و از همفکران وی چندی پیش در اظهاراتی انتخاباتی به صراحت از خوشحالی اصلاحطلبان نسبت به اغتشاشات آبان ماه سخن و با ابراز ذوقزدگی از فشار بنزینی بر طبقات محروم و پایین شهر تصریح کرد «اعتراضات اخیر موجب ریزش رای اصلاحطلبها نشده یا اگر شده خیلی کمتر از میزانی است که از رای اصولگراها ریزش کرده است. اعتراضات معمولا در حواشی شهرهای بزرگ و در مناطقی که مردم از برخورداری مالی کمتری بهرهمند هستند اتفاق افتاد. این جاها به طور سنتی جاهایی بوده که مردم مناسکی رای میدادند، یعنی همانطور که نماز میخوانند و روزه میگیرند میآمدند و رای میدادند، خب اینها الان آسیب دیدهاند.بنابراین بر خلاف دورههای قبل که کاهش مشارکت، بیشتر به ضرر اصلاحطلبها بود، بعد از این اعتراضات اخیر در حقیقت کاهش رای بیشتر در اردوگاه اصولگرایان اتفاق افتاده است»!
از سوی دیگر بدیهی است که جناب عبدی باید نسبت به ادعای مطروحه و اتهامی که متوجه جناح رقیب خود کردهاند، پاسخگو باشند و انتشار نوار سخنرانی مورداشاره از سوی وی، انتظار به جا و طبیعی و به حق افکار عمومی است.
برای کمتر شدن یک «نانخور» یا وام ازدواج، دخترشان را شوهر میدهند!
روزنامه زنجیرهای همدلی در گزارشی به حرفهای اخیر معاون وزارت ورزش و جوانان مبنی بر «چهار برابر شدن کودکهمسری در برخی از مناطق ایران به خاطر استفاده از «وام ازدواج» پرداخت و با ادبیاتی توهینآمیز نوشت: «پیشتر در برخی از خانوادهها که به خاطر فقر و نداری خرجشان به دخلشان نمیرسید دخترانشان را قبل از آنکه فرصت مزمزه کردن روزهای بیدغدغه کودکی را پیدا کند، شوهر میدادند تا بهاصطلاح عامیانه یک «نانخور» کمتر شود، اما امروز فقط کم شدن یک نانخور انگیزه ازدواجهای زودرس دختران نیست، بلکه برای برخی از خانوادهها به دست آوردن چند میلیون تومان پول انگیزه مضاعفی شده است تا به دختران کوچکشان به نام ازدواج چوب حراج بزنند و آنان زودهنگام جامه کودکی را از تن به در کرده و در قامت یک زن نقش همسری و مادری را ایفا کنند.
شایانذکر است این اولین بار نیست که یک مقام دولتی به تحلیلهای سطحی و مغرضانه روی میآورد و از چند نمونه که ممکن هم هست اتفاق افتاده باشد، نتیجهگیری کلی میکند. چند ماه پیش معاون رئیسجمهور در امور زنان گفت که بسیاری از ازدواجهای زودهنگام دختران جنبه خرید و فروشی دارد! همچنین پروانه سلحشوری، نماینده جنجالی و حاشیهساز مجلس نیز دو سال پیشگفته بود که در برخی مناطق کشور دختران بهعنوان ازدواج فروختهشده و مورد معامله قرار میگیرند!
سیاهنمایی و گزارشهای خلاف واقع و بدون استناد و یا کار کارشناسی بهویژه در حوزه زنان در میان مدعیان اصلاحات تبدیل به یک قاعده شده است! چندی پیش بود که همین روزنامههای زنجیرهای به دلیل یک مورد ازدواج دختری که به سن قانونی نرسیده بود – و البته غیرقانونی هم اعلام شده بود- درنهایت بهرهبرداری سیاسی آن را بهکل جامعه ایران تسری داده و برای رسانههای خارجی و دشمنان نظام اسلامی خوراک تهیه کردند!
از دولت توقع بیشتری درباره بودجه نباید داشت!
روزنامه دولتی ایران دیروز در مطلبی نوشت: «منتقدان لایحه بودجه 1399 باید بدانند که در این وضعیت شاید نباید انتظار بیشتری از دولت و سازمان برنامه و بودجه داشت. شاید برخی کج سلیقگیهای موجود در ارقام و اقلام وسیاستهای بودجهای را میشد با دقت نظر بیشتر و با استفاده از تجربه و دانش اقتصاددانان و کارشناسان بیرون از دولت و به ویژه بخش خصوصی برطرف کرد، اما حالا باید راهی پیدا کنیم که بودجه 1399 دربهترین شرایط قرار گیرد. یکی از رخدادهای سخت احتمالی که میتواند همین توازن فعلی بودجه را از تعادل خارج کند، دستکاری در اقلام هزینهای از سوی نمایندگان مجلس قانونگذار است که امیدواریم با توجه به شرایط خطرناک از این کار اجتناب کنند. دولت اما در کلیت خود باید مراقب باشد، دستگاههای زیرمجموعهاش همین چیزی که هست را به رسمیت شناخته و درصدد کسب سهمیه بیشتر از این منابع کمیاب نباشند.»
در ستون اول دفتر ارگان دولت نیز آمده است: «فرض کنیم که 20 درصد کسری بودجه باشد. چند راه برای حل این ماجرا وجود دارد... ما یک سبد مصرفی داریم. برای مثال اجاره، غذا و خوراک، بهداشت، آموزش، حملونقل، تفریح و سرگرمی و... اگر به هر دلیلی درآمد ما کم شود و دیگر نتوانیم مثل گذشته خرج کنیم چه کار میکنیم؟ در درجه اول مخارج غیر ضرور را کم میکنیم. مثلاً در خوراک خود، گوشت را کم میکنیم، از رفتن به رستوران پرهیز میکنیم، میکوشیم از جاهای ارزانتر خرید کنیم و... مخارج تفریح و سرگرمی را کم میکنیم، در حملونقل میکوشیم که از اتوبوس به جای تاکسی یا خودروی شخصی استفاده کنیم و الی آخر... ولی اجاره خانه یا حداقلی از بهداشت و غذا را نمیتوانیم به راحتی تغییر دهیم. پوشاک را نمیخریم و از همان لباس قدیمیتر استفاده میکنیم. در بند نو کردن کفش نخواهیم بود. حالا پرسش این است که بندهای غیر ضرور در بودجه کشور از نظر نمایندگان کدام است؟ آیا هنوز دنبال پول گرفتن برای طرحهای محلی و منطقهای خود هستند که فایده چندانی ندارد؟ آیا دنبال تصویب ردیفهای بودجهای هستند که افراد دارای صدا و قدرت لابی در پشت صحنه خواهان افزایش آن هستند. بودجه سال 1399 نشان خواهد داد که نمایندگان مجلس تا چه حد در پی منافع عموم هستند و تا چه حد با وضعیت کمبود منابع همراهی میکنند و تا چه حد دنبال تصویب ارقام مورد علاقه خود هستند. دوران وفور درآمدهای نفتی گذشته است باید قناعت کرد.»
ارگان دولت که از قناعت نوشته، چرا این سؤال اساسی را پاسخ نمیدهد که در دوران کسری بودجه چطور دو سوم یا 75 درصد کل بودجه را «شرکتهای دولتی، مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت و بانکها» میبلعند اما در همین حال تنها 3/5 درصد مالیات میدهند؟ چرا دولت محرمانهای که علم شفافیت به دست گرفته، بودجه شرکتهای دولتی را شفاف نمیکند؟ چرا بودجه این شرکتها در لایحه بودجه 16/4 رشد داشته است؟ دولت، اصلاحات ساختاری مورد تأکید رهبر انقلاب را در بودجه انجام نداده و لایحه با اشکالات اساسی همراه است اما این روزنامه دولتی به سیاق رویه ناپسند برخی دولتمردان، تصریح دارد که از دولت نباید انتظار بیشتری داشت! چرا دولت در گسترش پایههای مالیاتی اینقدر تعلل دارد و لایحه مالیات بر عایدی سرمایه، لایحه معافیتهای مالیاتی و لایحه مالیات بر مجموع درآمد را به مجلس ارسال نمیکند تا در شرایط کسری بودجه، منابع درآمدی دولت بیشتر شود؟
برداشت بیبازگشت دولت
روزنامه شرق در گزارشی در شماره دیروز خود به برداشتهای دولت از صندوق توسعه ملی پرداخت. صندوق توسعه ملی در دهه 1370 و با تدبیر رهبرانقلاب ایجاد شد. در خلال آن سالها قیمت نفت در برههای افزایش بسیار داشت و درآمد حاصل از این افزایش مازاد بر نیازهای قید شده در بودجه بود لذا رهبرانقلاب دستور تشکیل این صندوق را صادر کردند تا عواید فروش نفت برای سالها و نسلهای آینده نیز قابل استفاده باشد.
روزنامه شرق در گزارش خود آورده است: «طبق مصوبه سران قوا در ابتدای سال جاری اجازه برداشت ۴۵ هزار میلیارد تومانی از صندوق توسعه ملی برای پرداخت هزینههای جاری و پوشش کسری بودجه ناشی از کاهش درآمدهای نفتی داده شده بود. یعنی دولت یازدهم در مدت دو سال رقم ۷۵ هزار میلیارد تومان از منابع نسل آینده را در هزینههای جاری خود سرریز کرده ۴۵ هزار میلیارد تومانی که قرار نیست دیگر به حساب صندوق توسعه ملی بازگردد.»
در ادامه این گزارش میخوانیم: «صندوق توسعه از منابعی که قرار بود ذخیرهای برای نسل آینده باشد میلیاردها تومان بدون برگشت خرج هزینههای جاری بودجه میکند. «شقاقی شهری» میگوید این شکل از برداشت به نوعی دستبرد به ذخایر ارزی کشور است. به گفته «وحید شقاقی شهری» کارشناس اقتصادی برداشت ۳۰ هزار میلیارد تومانی سال آینده از صندوق توسعه ملی برابر با افزایش ۲۱۰هزار میلیارد تومانی حجم نقدینگی است که تورم حداقل سه واحد درصد ایجاد میکند.»
در اینباره لازم به ذکر است که براساس سیاستهای کلی نظام دولت موظف است که هر ساله خود را کوچکتر کند و به این ترتیب از حجم بودجهای که مصرف میکند بکاهد. این موضوع حتی بدون واگذاری نیز ممکن است و اگر دولت همتی در این باره داشت با اعمال سیاستهایی به صرفهجویی مبادرت میکرد.
نتیجه یک دستاورد دولت!
دیروز روزنامه شرق گزارشی را به نشست سخنگوی دولت اختصاص داده بود. در بخشی از این گزارش آمده بود: «[علی ربیعی] سخنگوی دولت همچنین به نقدهای تند دانشجویاناشاره کرد و گفت آیا سال ۸۴ و ۸۵ جرات داشتید چنین نقدی بکنید کسی جرات نمیکرد.»
این گزارش در ادامه از قول ربیعی آورده: «همین امروز هم جرأت نداشتید نهادهای دیگر را نقد کنید و این حُسن دولت است که آزادانه آن را نقد میکنید با اینکه گفتید [دستاورد] دولت هیچ است اما همین نمونه دستاورد دولت است که باید این روند ادامه پیدا کند و آدمها آزادانه سخن بگویند. سخنگوی دولت... [با] اشاره به سخنان نماینده بسیج درباره ایجاد رونق اقتصادی و وعدههای دولت کرد و گفت متاسفانه نمیتوانم آنچنانکه دلم میخواهد چارچوبهای مدنظر به سهم را پیش ببرم رسانههای فارسیزبان خارجی خیلی عذاب میدهد و همه وجودم در نظام بوده و نمیخواهم بهگونهای حرف بزنم که خوراک برای آنها تهیه شود.» حالا که آقای ربیعی این مورد را جزو دستاوردهای دولت تدبیر و امید نامیده خوب است که از میوه این درخت نیز یاد کرد؛ مواردی از قبیل «بیشناسنامه»، «دروغگو»، «بروید به جهنم»، «ناقصالعقل»، «حسود»، «افراطی»، «عادت دارند از دیوار بالا بروند»، «هوچیگر» و... الفاظی است که آقای روحانی نثار منتقدان دولت کرده است. اینها نتیجه این (به قول آقای ربیعی) دستاورد دولت است.