«اعتماد» در ورزش!
سید سعید مدنی
اخیرا در سخن و اظهارات بعضی اشخاص صاحب کسوت و خوشنام وشناخته شده در رشتههای مختلف مضامینی تکرار میشود که از آن بیشاز هر چیز ابهامات و سؤالات بیپاسخ و در یک کلام سوءظن و بی اعتمادی فهمیده میشود.
برای مثال در اظهارات محمد بنا- که خیلی از کارشناسان او را معمارکشتی فرنگی میدانند و همه اهالی ورزش و کشتی حداقل این را خوب میدانند که طی سالهای اخیر اکثرقریب به اتفاق افتخاراتی که در سطح جهانی و المپیکی به نام کشتی فرنگی ایران ثبت شده با هدایت و مربیگری بنا چهره بسته است،- درباره اتفاقات لیگ اخیر کشتی و بعضی اظهاراتی که از سوی مسئولان این کمیته مطرح شده است، به جای اینکه تحلیل ایشان را به عنوان یک کارشناس قابل وکاربلد بخوانیم؛ به حرفها و نکتههایی برمیخوریم که گویا به نظر ایشان اصلا لیگی برگزار نشده و آنچه به نام لیگ کشتی انجام شده« ادا» و « ادعا» بوده است. چیزی به نام لیگ برگزار شده اما بیش و پیشاز اینکه کشتی ایران و کشتیگیران و مربیان از آن منتفع شوند عدهای که سابقهای در کشتی ندارند و معلوم نیست با چه معیارهایی با عنوان مسئول و حتی مربی کنار تیمهای لیگ حضور مییابند از منافع لیگ کشتی بهرهمند میشوند.بنا میگوید« واقعا مسئولین و مربیان تیمهای حاضر در لیگ با چه معیاری انتخاب شدهاند؟ افرادی رو تو راس تیمها میبینیم که نه سابقه مربیگری دارند، نه تجربه مدیریتی. صرفا به واسطه پیوند قوم و خویشی و... صاحبمنصب شدن و فقط هم دنبال نشون دادن خودشون هستن؛ از این شهر به اون استان، از جلوی این دوربین پیش به سوی اون تریبون!!!...»بنا خطاب به ریاست سازمان لیگ کشتی مینویسد«چند بار از شما استدعا شد پیگیر این مسائل باشید اما گویا مسائل بزرگتری شما رو درگیر کرده(مثلا عکس یادگاری گرفتن با استاندار، رئیسفدراسیون، مسئولین متمول فلان تیم و...)» و باز ادامه میدهد« بابت زحماتتون درخصوص راهانداختن لیگ جذاب، درآمدزا و باشکوه ممنون ازشما. البته که لیگ بیشتر از اینکه متوجه منافع کشتیگیرا باشه، حکم مجلس دورهمی دوستان و رفقا بود که بنشینن دورسفره با همدیگر لقمه نون و خاویار نوش جان کنن. وقتی از درآمدزایی لیگ صحبت میشه باید منافع آن متوجه تیمها و گشتیگیرا باشه نه اینکه خیلی از تیمها هزینههاشون توسط مربیان وعلاقمندان کشتی تامین بشه...»!
حرفهای بنا که همه بیش از هر چیز او را به عنوان یک چهره خوشنام ورزش میشناسند نه سیاستمداری وابسته به این یا آن جناح را به عنوان مثال و مصداقی برای حرف آغازین خود آوردیم که از وجود نوعی بیاعتمادی در میان اهالی استخوان خرد کرده و نامآشنای ورزش به آنچه که در آن میگذرد حکایت دارد. چندی پیش و بعد از بازی عراق هم وقتی نظر چند تن از کارشناسان فوتبال را جویا شدیم تقریبا جملگی به جای پرداختن به مسائل فنی درباره حواشی و مناسبات ناسالم ونوعی درهم ریختگی و عدمنظارت برکاروبار فوتبال صحبت کردند و یکی از آنها به صراحت گفت« مگر ما فوتبال هم داریم که بخواهیم درباره آن صحبت کنیم...؟!»شنیدیم که در برنامهای تلویزیونی هم مدیرعامل یکی از تیمهای مطرح کشورمان سلامت لیگ و اتفاقاتی که در آنمی گذرد حتی قهرمانیهایی را که به نام تیمها ثبت میشود « از پیش تعیین شده» اعلام کرده است...!
از نظر اینان که سرویس ورزشی کیهان هم تا حدی با آنموافق است چیزی و بساطی به نام ورزش وجود دارد و پهن است و لیگی و تشک کشتی و تور والیبالی و سبد بسکتبالی و...تا به اسم و بهانه و زیر پوشش آن عدهای فرصتطلب وغریبه با ورزش نان و نامی به کف آورند و به غفلت نخورند!! آنچه در نظر افرادی که به قول بنا- آن هم نه فقط در کشتی که در کلیت ورزش ما به ویژه رشتههای مطرحی که در آنپای پول و ریخت و پاش درمیان است- معلوم نیست با چه ملاک و معیاری انتخاب و در واقع انتصاب شدند و بهعنوان مدیر و مسئول و معاون و مشاور و مربی و... از سروکول این ورزش بختبرگشته بالا میروند و جز به منافع مادی و باندی و سیاسی خود نمیاندیشند ورزش است و توقعات دوستداران ورزش و آینده...!
وقتی ما در بعضی مناصب بالا و ارشد ورزش شاهد حضور اینگونه افراد بیشناسنامه هستیم که صرفا به خاطر خط بازیهای تهوع آور سیاسی و باندی و یا نسبت فامیلی و خویشاوندی و...صاحب پست و مقامهای حساس در ورزش شدهاند دیگر نباید از این حرف آقای بنا تعجب کنیم که لیگ کشتی«ادا» است و مسئولان و مربیان بعضی تیمها جز به دلیل پیوند قوموخویشی... آنجایگاهها را اشغال نکردهاند و... خلاصه سؤالات و ابهامات آمیخته به بیاعتمادی که در ورزش و درباره بعضی از اتفاقات ورزش میافتد بیجهت و از سربدبینی و سیاهنمایی و... این حرفها نیست و... و این وضعیت مدیریت و هدایت و نظارت در ورزش در حالی است که- همانطور که اخیرا بارها تاکید کردهایم -اتفاقاتی در صحنه بینالمللی ورزش رخ داده که حکایت از تحرکات خرابکارانه و ضدایرانی بدخواهان این ملک و ملت دارد.
در چنین شرایطی خیلی بیانصافی و ناجوانمردی است که ما درباره مدیریت ورزش وسپردن مناصب ریزودرشت به دست هر کس و ناکسی بیاحتیاط و از سر جناحگرایی و فامیلبازی عمل کنیم. بارها به سهم خود نوشتهایم که بهترین راه مقابله با دشمنیها و شیطنتهای خارجی علیه ورزش و ورزشکاران ما محکم بودن از درون است که آن هم با اعمال مدیریتی متعهدانه و مدبرانه و شجاعانه و بسیجی امکانپذیر است. تا این اتفاق نیفتد ریشه مشکلات و اتفاقات ناخوشایندی را که برای ورزش ما رخ میدهد، باید در درون و وضعیت مدیریتی حاکم بر ورزش جستوجو کنیم.
مثلا اخیرا از قول معاون فرهنگی وزارت ورزش خواندیم که به مناسبت انتخابات« برترینهای آسیا» علیه کنفدراسیون آسیا موضع گرفته و مسئولان آن را به حقکشی درباره فوتبال ایران متهم کرده و رفتار آنها را مغایر روح ورزش خوانده بود و... الخ. البته برای ما نیز در مسایل ضدایرانی و مغایر روح ورزش که در پشت پرده آسیا میگذرد شکی وجود ندارد و سالهاست که مکرر درباره آن به سهم خود نوشتهایم اما از آقای معاون فرهنگی و سایر مسئولان و مدیران فوتبالی و ورزشی میپرسیم آیا در فوتبال ما همه چیز سرجای خودش قرار گرفته و هرکسی سرجای خودش نشسته و هیچگونه رفتار مغایر با روح ورزش رخ نمیدهد و عدالت و مصلحت در تعیین افراد برای مناصب ریزودرشت با کمال دقت و وسواس رعایت میشود و فوتبال ما علاوهبر برگزاری دقیق و استاندارد وسالم رقابتهای داخلی در عرصه قارهای در سطوح ملی و باشگاهی و... موفق عمل کرده و... تنها دلیل اینکه فوتبال ما درمیان «برترین»های آسیا کمترین جایگاهی ندارد مربوط به خباثت و توطئه دشمنان میشود و...؟! وقتی ما خیلی جاها با ورزش و کشتی و فوتبال و... خود بد تا میکنیم، خوب معامله نمیکنیم از بدخواهان و رقیبان چه انتظاری داریم...؟!