آیا سلبریتیها گمان میکنند مردم آلزایمر دارند؟!
سلبریتیهای کاسب؛ از کمدی بنفش دیروز تا سیاهبازی امروز
دیروز اگر با دستبندهای بنفش در میتینگهای انتخاباتی روحانی گلو پاره میکردند، امروز جای پوزش طلبیدن و تقاضای بخشش از پیشگاه ملت، از جانگذشتگی حافظان امنیت و جنایات داعشمآبانه آشوبگران را نمیبینند و با متهم ساختن نظام اسلامی، به جلو فرار میکنند. این حکایت سلبریتیهایی کاسب است. آنها که از تسهیلات دولتی نیز برخوردارند.
سرویس سیاسی ـ
حمایت و هواداری از یک طیف، شخص یا دیدگاه ماهیتا مسئولیتآفرین است. حامیان یک مشی یا فرد با اثرات و نتایج آن نیز پیوند و اتصال دارند و همین پیوستگی است که پذیرش مسئولیت و پاسخگویی نسبت به تبعات یک تفکر یا طیف را متوجه هوادارانش میسازد.
طی 6 سال اخیر رویکرد کلان دولت برای حل مشکلات و اداره کشور، نه تنها رهاوردی برای مردم و کشور نداشته است که هزینههای هنگفتی نیز بر آنان تحمیل و سفرهشان را کوچک کرده است. اعتماد بیجای دولت به بیگانگان، غفلت از ظرفیتهای داخلی و سوءمدیریتها نفس تولید را گرفت و فرصتهای بسیاری را برای شکوفایی و رونق اقتصادی سوزاند.
در این میان، به موازات طیف مدعی اصلاحات، سلبریتیها نیز از اصلیترین گروههای حامی روحانی در انتخاباتهای 92 و 96 بودند و در کارنامه دولت شریکاند. سلبریتیها به دلیل این حمایت و هواخواهی باید دولت را دستپخت خود دانسته و پاسخگوی وعدههای بر زمین مانده دولت و وضع معیشتی ناگوار مردم باشند.
ناکارآمدی دولت و سوءتدبیرهایش و تأثیر مستقیم آن بر وضعیت اقتصادی کشور و زندگی مردم، گرچه سال گذشته با اعلام پشیمانی عدهای از سلبریتیهای حامی روحانی در انتخابات همراه بود اما شمار دیگری از این افراد که در انتخابات یک رکن پروژه دوقطبیسازی و رقیبهراسی برای پیروزی روحانی بودند، اخیرا با صدور به اصطلاح بیانیهای، با روایت واژگونه از اتفاقات اخیر، به عقدهگشایی علیه نظام پرداختهاند.
آنها در این بیانیه که عنوان «صدای آبان» را نیز برای آن جعل کردهاند، جای معترضین و آشوبگران با هم عوض کرده و غمگسار اغتشاشگرانی شدهاند که به بهانه اجرای انتقادبرانگیز طرح سهمیهبندی بنزین و افزایش نرخ آن، سازمان یافته، به صورت شبکهای و با هماهنگی امپراتوری رسانهای دروغ و فریب، ضمن قدارهکشی و ایجاد فضای رعب و وحشت، اموال عمومی نظیر اتوبوس، مترو، پمپ بنزین، ساختمانهای دولتی، خانهها و خودروهای مردم، فروشگاهها، مساجد و حسینیهها و حتی قرآن را به آتش کشیدند. این اراذل و آشوبگران اجارهای به مردم کوچه و خیابان هم رحم نکردند و به گفته مقامات امنیتی، با کلتهای خفیف از فاصله نزدیک به آنها شلیک کردند تا عامل این کشتار را نظام و نیروهای نظامی و انتظامی جا بزنند.
این سلبریتیها، با وقاحت در بیانیه خود که مورد ذوقزدگی زنجیره خبیث رسانهای فریب و دروغ قرار گرفت، چشم خود را بر مدارا و مماشات مدافعان امنیت با معترضان و از جانگذشتگی آنها برای حفظ امنیت مردم و گستاخی و جنایات داعشمآبانه آشوبگران بستهاند و جای شهید و جلاد را عوض کردهاند.
اینها در شرایطی است که این طیف در انتخابات برای حمایت از روحانی گلو پاره میکرد و یقه میدرید و از همینرو یکی از مسببان اصلی وضع موجود است و بهجای شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت و پاسخگویی، باید از پیشگاه ملت عذرخواهی و تقاضای بخشش کنند. مردم بیدار و هوشیارند، آلزایمر هم ندارند و خوشخدمتی این طیف برای پیروزی روحانی را خوب به خاطر دارند.
این همصدایی و بازی در زمین دشمنان و بدخواهان ملت، واکنشهایی را به همراه داشت. کارن همایونفر آهنگساز ایرانی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت: «بیانیه آبان را امضا نکردم. برای اعتراض نیازی برای لابهلای جمع قاطی شدن ندارم. از این بیانیهها هزارتا دیدهام مخصوصاً دم انتخابات... شما که پاسپورتت آماده است برو.»
به همین ترتیب، حتی یک ترانهسرای اپوزیسیوننما نیز این بیانیه را به نقد کشید. یغما گلرویی، همکار خوانندههای لسآنجلسی نوشت: «رفتار سیاسی اغلب اهل فرهنگ و هنر این سرزمین از سرِ منفعتطلبیست... از تکرارِ «تَکرار میکنم»های آن زبان به کامِ عافیت کشیده امروز، تا «تا هزار و چهارصد با روحانی» و از نیمه راه برنگشتگان راه غلط که بسیاری هوادارانشان را پای صندوق رای بردند و حالا زیر فشار مخاطب میکوشند با انتشار هماهنگ یک متن شعاری فاقد مخاطب که پیدا نیست به چه کسی و با توقع چه پاسخی نوشته شده گندِ آن را بپوشانند.»
مواضع سلبریتیها در حمایت از روحانی را باید به مردم و خود این سلبریتیها یادآوری کرد. همه افرادی که نام آنها در ذیل آمده البته جزو امضا کنندگان بیانیه مورد اشاره نیستند و برخی حتی از رأی به روحانی اعلام پشیمانی کردهاند که همین طیف نیز به علاوه سلبریتیهای دیگر بیانیه دهنده، باید با در نظر داشتن هواداری از روحانی در انتخابات و معضلات ایجاد شده برای کشور و مردم ناشی از حمایت آنها از روحانی و سوءمدیریت دولت، پاسخگوی مردم باشند و از آنها پوزش طلبند. البته جالب توجه است که منیژه حکمت، کارگردان با اینکه از رأی به روحانی پشیمان است، جزو امضاکنندگان این بیانیه هم هست! وی در گفتوگو با هفته نامه صدا گفته بود که اگر به سال 92 برگردد دیگر طومار حمایت از روحانی را امضا نمیکند. این رفتار زشت و پلشت حاکی از فرصتطلبی و فرار از مسئولیت است.
موارد زیر، مواضع برخی سلبریتیها در حمایت از روحانی است؛
- رخشان بنیاعتماد: به روحانی رأی میدهم بدون آنکه متوهم باشم
- تهمینه میلانی: دلخورم امّا باز به روحانی رأی میدهم
- باران کوثری: رأی من روحانی
ـ نوید محمّدزاده: حامی روحانیام
- منیژه حکمت: قاطعانه به روحانی رأی میدهم
- بهمن فرمانآرا: بیشک رأی من روحانی است
- مهدی پاکدل: تا 1400 با روحانی
- پریناز ایزدیار (با انتشار تصویر خود هنگام رأی دادن): ارزش سه ساعت صف رو داشت
- مهرداد صدیقیان: تا 1400 با روحانی، وعده ما 29 اردیبهشت
در این میان، افرادی نظیر امیر جعفری، الهام پاوهنژاد، سحر دولتشاهی، داریوش کاردان و... نیز با شرکت در همایش انتخاباتی روحانی، حمایت خود از وی را اعلام کرده بودند. رضا رشیدپور نیز که مجری میتینگ انتخاباتی روحانی بود و پشت میکروفن، غوغای روحانی نگر...! را میخواند.
در این شرایط، تأثیرپذیری عدهای از مردم از سلبریتیها آسیبی اجتماعی و فرهنگی و مسئلهای است که نیازمند فرهنگسازی، اصلاح روندها و فرآیندهای کلان در عرصه فرهنگ و اجتماع و هماندیشی نخبگان است. وقتی سلبریتیهایی که از تسهیلات و حمایتهای دولتی نیز برخوردارند، ژست اپوزیسیون به خود گرفته، بهراحتی خون حافظان امنیت مردم را پایمال میکنند و آدرس غلط به افکار عمومی میدهند و در عین حال مسبب شرایط سخت زندگی مردم نیز هستند، مراجع نظارتی و قانونی باید با نگاهی تازه و رویکردی جدی در راستای صیانت از آرامش جامعه و امنیت فکری مردم، به موضوع ورود کنند.