سبد سهام (آشنایی با بورس)
قسمت بیست و چهارم
مفهوم سی و دوم: نظریه مدرن سبد سهام (MPT )
این نظریه به عنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین تئوریهای اقتصادی بر مبنای اصول مالی و سرمایهگذاری توسط مارکوویتز (Markovits) در سال 1952 تحت عنوان انتخاب سبد سهام معرفی شد.
بر اساس این نظریه در انتخاب گزینههای مختلف برای سرمایهگذاری صرفا توجه به ریسک و بازده یک سهم کافی نیست و در حالتی که سرمایهگذاری در تعداد زیادی سهام صورت گیرد، میتوان از توزیع دارایی در سهام مختلف برای کاهش ریسک و افزایش بازده بهره برد.
مبنای روش MPT بر پایه این استدلال استوار است که احتمال خطر از دست دادن سرمایه یا سود یک نوع سهام در بازار بسیار بیشتر از مجموعه یا ترکیب سهام است. لذا قاعدتاً سرمایهگذار حرفهای نباید تمامی سرمایه خود را دریک قلم دارایی سرمایهگذاری کند و منطق اقتصادی نیز این را تایید میکند.
بلکه بایستی آن را در مجموعهای از سهام یا دارائیها سرمایهگذاری کند که این مجموعه به پرتفوی معروف است. پرتفوی یا سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکتهایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه دارائیها تا حدودی به صفر نزدیک است.
برای اکثر سرمایهگذاران، ریسک خرید تک سهم، کسب بازدهی کمتر از انتظار است و یا به عبارت دیگر انحراف از بازدهی میانگین است (هر سهمی به نوبه خود دارای انحراف معیاری از میانگین است که در این تئوری به آن ریسک اطلاق میشود.)
در حقیقت ریسک خرید سبد سهام با توزیع مناسب بسیار کمتر از ریسک خرید تک سهم است، به دلیل اینکه ریسک سهام مختلف مستقل از یکدیگر است.
به عنوان مثال فرض کنید سبد سهامی از دو سهم که یکی در حالت افزایش نرخ بهره بانکی و دیگری در حالت کاهش نرخ بهره سود میدهد، تشکیل شده باشد.
این سبد در هر حالتی فارغ از اینکه نرخ بهره افزایش یا کاهش یابد، سود میدهد. در واقع مارکوویتز نشان داد سرمایهگذاری تنها انتخاب سهام نیست بلکه انتخاب ترکیب مناسبی از سهام است.
در روش MPT مجموعه تلاشها معطوف به این است که بازده پرتفوی فرد سرمایهگذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن بهدست آورد.
در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا (Beta)محاسبه میشود. این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایهگذاران حرفهای محسوب میشود.