تفاوت ظاهر و باطن صادق و ریاکار(حکایت خوبان)
وقتی سفیان ثوری در مسجدالحرام قدم میزد، امام صادق(ع) را دید که لباسهای زیبا و گرانبها پوشیده بود. گفت به خدا سوگند میروم و ملامتش میکنم.
نزدیک رفت و عرض کرد: یا ابن رسولالله به خدا سوگند رسول خدا(ص) و علیبنابیطالب و هیچکس از پدرانت از این لباسها نپوشیدند. حضرت فرمود: رسول خدا(ص) در روزگاری تنگ زندگی میکرد و به مقتضای فقر و تنگدستیاش رفتار مینمود، و پس از آن حضرت روزگار به وسعت گرایید، و سزاوارترین مردم به استفاده از نعمتها ابرار و نیکانند. آنگاه آیه «قل من حرم زینهًْالله الَّتی اخرج لعباده و الطَّیبات من الرّزق» را تلاوت نموده، فرمود: ما از هر کس دیگری به استفاده از دادههای پروردگار سزاوارتریم.
ای ثوری! این لباسها را که بر تن من میبینی برای آمیزش با مردم پوشیدهام. آنگاه امام دست ثوری را گرفت و به طرف خود کشید و لباسهای زیبا را کنار زده لباس زبری را از زیر آن نشان داد و فرمود: این را برای خود و آنچه را میبینی برای مردم پوشیدهام. آنگاه لباسهای پشمینه و زبر ثوری را کنار زده لباس نرمی نمایان ساخت و فرمود: تو این را برای خود میپوشی و آن پشمینهها را برای نشاندادن به مردم. (1)
____________
1- الکافی، ج 6، ص 443